حاکم شرع: مجتهدی که بر اساس موازی شرعی دارای قدرت بر فتوی است.
حائض: زنی که در عادت ماهیانه باشد.
حج نیابتی: زیارت خانه خدا به نیابت از طرف شخص دیگر.
حج: زیارت خانه خدا وانجام اعمالی مخصوص در زمانی خاص.
حد ترخص: حدی از مسافت که در آن صدای اذان شهر شنیده نشود و مردم شهر مسافر را نبینند.
حدث اصغر: هر امری که باعث ابطال وضو شود.
حدث اکبر: هر کاری که سبب غسل برای نماز شود.
حرام: هر عملی که از نظر شرعی ترکش لازم باشد.
حرج: مشقت – سختی، دشواری.
حصه: سهم.
حضر: محل حضور (وطن).
حنوط: مالیدن کافور بر بعضی اعضای میت؛ یعنی پیشانی، کف دستها، سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاها.
حواله: ارجاع طلبکار به شخص ثالث برای دریافت طلبش.
حیض: قاعدگی، عادت ماهیانه زنان.