شبکه اجتهاد: بعضی از علمای کنونی دارای منش و روحیه پررنگ اخباریگری هستند، این علما اگرچه در ظاهر در جرگه مجتهدین جای دارند ولی با اخباریون بیگانه نیستند بلکه بهتر است آنها را اخباری بنامیم. در ادامه این موضوع را بیشتر بررسی میکنیم.
اخباریه به گروهی از شیعه امامیه اطلاق میشود که منکر اجتهاد و کاربرد قواعد اصول فقه در استنباط احکام هستند. اختلاف مهم اخباریها با علمای اصولی (مجتهدین) در ادلّه یا منابع استنباط احکام است. به نظر مجتهدین منابع استنباط عبارت است از:
۱- کتاب (قرآن)
۲- سنت(قول و فعل و تقریر معصوم)
۳- اجماع
۴- عقل
اما اخباریها منکر صلاحیت عقل و اجماع در استنباط هستند، و قرآن و سنت را هم فقط با روایات ائمه طاهرین(ع) میپذیرند. بهعبارتدیگر، اخباریها فقط قائل به یک منبع استنباط هستند و آنهم تنها روایات امامان(ع) است.
متأسفانه کنار گذاشتن حکم عقل و نفی دخالت آن در استنباط احکام موجب شده تا اخباریون به جمود و تحجر خاصی در افکار و رفتارهای دینی دچار شوند. زیرا با کنار گذاشتن منابع مهم دینی همچون قرآن و عدم بهرهگیری از اجتهاد، تعصّب شدیدی نسبت به ظاهر روایات شکل میگیرد و بسیاری از روایات ضعیف، مبنای تفکرات و رفتارهای این گروه میشود. در چنین شرایطی، افراط گری مذهبی نیز توجیهی برای خویش در میان روایات ضعیف پیدا میکند. بر این اساس تفکر اخباریگری نقش مهمی در پررنگ شدن افراط گرایی در جامعه مذهبی تشیع داشته است و گسترش افراطگرایی مذهبی در دامن مکتب اخباری بیش از هر زمان دیگری بوده است.
قرن یازدهم و دوازدهم(دولت صفوی) اوجِ فعالیتهای اخباریها بوده است ولی سرانجام به همت بلند استاد کل محمدباقر وحید بهبهانی(م ۱۲۰۵ق) و احتجاجات وی با اخباریها غوغای اخباریگری درهمپیچیده شد.
اما حقیقت اینکه اگرچه عنوان اخباریگری بهظاهر از میان رفت، ولی روحیهٔ اخباریگری همچنان زنده است. از آنجا که عالمان اسلامی بیشتر به فقه اشتغال دارند، اختلاف تفکر اخباری و اصولی در فقه نمایان شد و با افول اخباریگری در فقه، آنها اخباریّه را مذهب فقهی منسوخشدهای نامیدند. امّا گفتمانِ اخباریگری محدود به فقه نیست، بلکه در کلام و معارف دینی نیز در بسیاری موارد از قوّه به فعل رسیده و آتش زیر خاکستر است. امروز بعضی از علما در فقه خود را اصولی و مجتهد مینامند، ولی در غیر فقه تقریباً مانند اخباریها مشی میکنند. از فهم و تفسیر قرآن، بدون حدیث، هراس دارند و در کلام و اخلاق به اخبار ضعیف اعتماد و استناد میکنند. در سخن میگویند که خبر واحد در عقاید حجیّت ندارد، ولی چه بسیار اخبار ضعیفی که مستند عقاید آنها شده است.
مرحوم شهید مطهری دراینباره میگوید: «همهٔ افکار اخباریگرى که بهسرعت و شدت بعد از پیدایش ملا امین در مغزها نفوذ کرد و در حدود دویست سال کموبیش سیادت کرد از مغزها بیرون نرفته، الآن هم مىبینید خیلیها تفسیر قرآن را اگر حدیثى در کار نباشد جایز نمیدانند. جمود اخباریگرى در بسیارى از مسائل اخلاقى و اجتماعى و بلکه پارهاى مسائل فقهى هنوز هم حکومت میکند. فعلًا مجال شرح و بسط نیست. یکچیز که باعث رشد و نفوذ طرز فکر اخبارى در میان مردم عوام میشود آن جنبه حقبهجانب عوامپسندی است که دارد، زیرا صورت حرف این است که میگویند ما از خودمان حرفى نداریم، اهل تعبد و تسلیم هستیم، ما جز قالالباقر و قال الصادق(ع) سخنى نداریم، از خودمان حرف نمیزنیم، حرف معصوم را میگوییم.»