شهرت خصوصاً «شهرت فتوایی» از بحثهای چالشزا است، زیرا برخی توجه به آرای گذشتگان و ارج نهادن به نظریات پیشینیان را نوعی ایستایی و جمود میپندارند که فقه را از آن پویایی و انعطاف باز میدارد؛ درست از این منظر است که مسئله شهرت اهمیت خاصی مییابد. حال باید دید حد و اندازه اهمیت شهرت تا چقدر است؟ آیا موجب برتری نظریه مشهور بر دیگر آرا و نظریات میشود؟ آیا میتوان تنها به سبب شهرت، یک نظریه را بر دیگر آرا و نظریات ترجیح داد؟ آیا در نقد و بررسی آرا نباید به هیچ وجه تحت تأثیر رأی و نظر مشهور قرار گرفت؟
به گزارش خبرنگار اجتهاد، شهرت روایی و عملی – خصوصاً شهرت فتوایی- از مسائل اثرگذار فقهی به شمار میرود و در بسیاری از مسائل و موضوعات پای شهرت و آرای مشهور به میان میآید و رای و نظر مشهور از اهمیت بیشتری برخوردار است.
بیشتر اصولیان شهرت فتوایی را فاقد ارزش و اعتبار میدانند. به نظر آنان شهرت فتوایی حجیت ندارد، و نمیتوان آن را از مبانی فقه بهشمرد و نقشی در استنباط احکام الهی ندارد، زیرا دلیل قابل شایان توجهی بر حجیت آن نیست، هر چند گروهی از اصولیان شهرت فتوایی قدما را که از آن به «نظریه تلقی» تعبیر میکنند، تخصیص میزنند و آن را حجت میدانند.
مباحث مربوط به شهرت در اشکال و ابعاد گوناگون آن یعنی شهرت روایی و عملی و فتوایی امروزه نیاز به تأمل و بازنگری فراوانی دارد، زیرا هرچند معمولاً فقیهان و اصولیین بر عدم حجیت شهرت خصوصاً شهرت فتوایی تأکید میورزند، ولی خود بهسادگی و راحتی مرتکب مخالفت با شهرت نمیشوند.
از طرف دیگر بسیاری از افراد که آشنایی کمتری با مباحث فقهی دارند تصور میکنند که توجه به آراء گذشتگان و ارج نهادن به آرای پیشینیان مانع تحرک و پویائی فقه میشود، چرا که فقیه را در چارچوب آرای گذشتگان نگه میدارد و جرأت و جسارت او را بر اظهارنظرهای بدیع و ابتکاری و مناسب با مقتضیات زمان و مکان باز میدارد. و ملاحظه کاریها و مصلحت اندیشیها و احتیاطها مانع مخالفت صریح و روشن با شهرت میشود.
در تاریخ فقه و فقها همواره مخالفت با نظریات مشهور و اظهار رأی غیر مشهور متداول بوده است و فقها کم و بیش در برابر مشهور رأی و نظر خاصی را ابراز نمودهاند، ولی به این نکته باید توجه داشت که همچنان که خودباختگی و عدم استقلال فکری و سر تعظیم فرود آوردن در برابر هر شهرتی ناپسند و نکوهیده است بیاعتنائی به آن نیز دلیل بر خامی و بیتجربگی و سطحینگری میباشد. چون همواره در میان مشهور فقها اعاظم و استوانههای فقهی بزرگی قرار گرفتهاند که هرگز دنبالهرو دیگران نبودهاند، از این رو مخالفت با آراء و نظریات مشهور فقها کار سهل و آسانی نیست و به راحتی نمیتوان دست از شهرت کشید مگر آنکه دلیل محکم و حجت معتبری در اختیار باشد که در این صورت پیروی از آن لازم و بایستنی است.
با نظر به اهمیت موضوع، دکتر محمّد فقیهی صدر در کتاب خود با عنوان «نقش شُهرَت در استنباط احکام شرعی» حد و اندازه شهرت در اقسام سهگانه آن و مقدار دلالت و کارایی آن را مورد بررسی و واکاوی قرار داده است.
پرسشهای تحقیق:
* آیا میان شهرت روایی که گاه از آن به خبر مشهور تعبیر میکنند با خبر مستفیض که ارج و منزلت بالایی دارد، تفاوتی وجود دارد؟ * آیا شهرت عملی باعث جبران ضعف سند روایی میشود؟ * آیا روایت ضعیف با اقبال و توجه فقها به آن از عدم حجیت به مقام و مرتبه حجیت ارتقا مییابد؟ * آیا اعراض مشهور از یک روایت صحیح، موجب وهن و ضعف روایت میشود؟ و آن را از حجیت میاندازد؟ * آیا اساساً اقبال و اعراض فقها نسبت به یک روایت، فرقی در وضع و حال آن از لحاظ صحت و ضعف سند ندارد؟ * چرا بیشتر فقها بر مبنای روایتی ضعیف – که حجیت ندارد و باید آن را کنار گذاشت- فتوا دادهاند؟ و به این ترتیب شهرت عملی پدیدار آمد؟ * آیا میان شهرت فتوایی متأخران – که تقریباً همگان آن را فاقد حجیت میدانند- با شهرت فتوایی قدما که برخی بر حجیت آن تأکید میدارند، فرقی هست؟ * چرا فقها معمولاً از مخالف با آرای مشهور خودداری میکنند؟ * آیا شهرت میتواند به عنوان یک مرجع و مزیت، فتوای مشهور را تقویت کند؟
فرضیههای تحقیق:
نگارنده در این پژوهش فرضیههایی را مطرح کرده که بدین قرار است:
۱- شهرت روایی، گاه به حد استفاضه میرسد و دارای کثرت راویان و ناقلان در تمام طبقات است، و گاه صرفاً کثرت نقل و نگارش در کتابها و جوامع روایی دارد، بدون آنکه راویان متعدد باشند. فقط در صورت اول شهرت روایی موجب تقویت سند روایت میشود و میتواند به عنوان مرجع در تعارض روایات به کار رود.
۲- شهرت روایی – به هر صورتی که باشد – تا زمانی که مقرون به شهرت عملی نشود، هیچ ارزش و اعتباری ندارد.
۳- شهرت عملی در صورتی که در میان قدما و متأخران تحقق یافته باشد، جابر ضعف سند روایت میشود. اما اگر متأخران از آن روایت اعراض کرده باشند، ضعف سند را جبران نمیکند.
۴- شهرت فتوایی قدما (همچون اجماع حدسی) کاشف از سنت معتبر است. اما شهرت فتوایی متأخران به هیچ وجه نمیتواند کاشف از رأی و نظر امام معصوم علیهالسلام باشد.
۵- معمولاً دلایل نظر مشهور و متقن و استوار است و به راحتی نمیتوان با مشهور مخالفت نمود مگر اینکه دلیل محکم و استواری یافت نشود.
ساختار تحقیق؛ فصلها و گفتارها:
کتاب «نقش شُهرَت در استنباط احکام شرعی» از پنج فصل و گفتارهای گوناگون به نگارش در آمده است. فصل اول: شناسه شهرت، فصل دوم: شهرت روایی، فصل سوم: شهرت عملی، فصل چهارم: شهرت فتوایی، فصل پنجم: شهرت فتوایی در فقه.
فصل اول «شناسه شهرت»: در این فصل مباحث کلی شهرت مانند تعریف شهرت و اقسام آن، رابطه آن با اجماع و گزیدهای از تاریخچه آن تبیین میشود. این فصل متشکل از گفتارهایی: ۱- واژه شهرت، ۲- قول مشهور، ۳- شهرت و اجماع، ۴- تاریخچهای از بحث شهرت.
فصل دوم «شهرت روایی»: در میان عالمان و فقیهان، معروف و مشهور است که شهرت روایی موجب تقویت سند روایت میشود، و در تعارض روایات از مرجحات به شمار میآید، در حالی که واقعیت بدین گونه نیست. این فصل متشکل از گفتارهایی: ۱- شناخت شهرت روایی، ۲- ارزش و اعتبار شهرت روایی، ۳- ترجیح به واسطه شهرت روایی.
فصل سوم «شهرت عملی»: در این فصل بعد از بیان مواردی از شهرت عملی و تعریف آن، مسئله مهم جبران ضعف سند با شهرت عملی پرداخته مطرح میشود و نظریه اکثر اصولیان مبنی بر جبران ضعف سند با شهرت عملی مورد تأیید قرار میگیرد. این فصل متشکل از گفتارهایی: ۱- شناخت شهرت عملی، ۲- جبران ضعف سند روایت با شهرت عملی، ۳- اعراض مشهور از خبر صحیح.
فصل چهارم «شهرت فتوایی»: در این فصل ادله قائلان به حجیت شهرت فتوایی نقد شدهاند و اصل عدم حجیت شهرت فتوایی به نحو مطلق تأیید شده است. شهرت فتوایی قدما که از آن به «نظریه تلقی» تعبیر میشود، و از آرا و نظریات مرحوم آیتالله بروجردی به شمار میرود با توجه به نکات و شرایطی پذیرفتنی است و انتقادات وارد بر آن را میتوان پاسخ داد. این فصل متشکل از گفتارهایی: ۱- شناخت شهرت فتوایی، ۲- دلایل عدم حجیت شهرت فتوایی، ۳- نقد و بررسی دلایل شهرت فتوایی ۴- حجیت شهرت فتوایی متقدمان، ۵- شرایط حجیت شهرت فتوایی متقدمان.
فصل پنجم «شهرت فتوایی در فقه»: بخش پایانی اثر به برخورد و رویکرد فقها نسبت به آرای مشهور میپردازد. این فصل متشکل از گفتارهایی: ۱- مخالفت با شهرت، ۲- تحول و دگرگونی در نظر مشهور، ۳- افراط و تفریط در مخالفت با شهرت.
نتیجهگیری فصل اول:
شهرت به طور کلی به معنای آشکار شدن و نمایان گشتن است. در اصطلاح عالمان علم اصول به قول و نظریهای که پیروان و قائلان بیشتری داشته باشد و اکثریت علما آن را پذیرفته باشند، اطلاق میگردد و چون نظریه مشهور طرفداران بیشتری دارد، خواه ناخواه در بین دیگر نظریات وضوح و تشخیص خاصی پیدا میکند و آشکار و نمایان میشود. از این رو به آن قول مشهور میگویند و با این بیان، تناسب میان معنای لغوی و اصطلاحی شهرت روشن میشود.
برحسب تقسیمبندی اصولیان، شهرت به سه قسم روایی، عملی و فتوایی تقسیم میشود. بحث اصلی اصولیان بر محور شهرت فتوایی است، ولی در بحث از مرجحات، شهرت روایی و عملی نیز مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
شهرت قرابت و نزدیکی زیادی با اجماع دارد و هر دو به نوعی کاشف از قول معصوم علیهالسلام میباشند. با این تفاوت که کاشفیت اجماع از قول معصوم علیهالسلام قطعی است از این روز اجماع حجیت دارد و از جمله منابع فقه به شمار میرود اما شهرت کاشفیتی ظنی و ناقص دارد که از نظر اکثر اصولیان دلیل محکمی و مورد قبول بر حجیت آن اقامه نشده است.
از برخی روایات همچون مقبوله عمربن حنظله و مرفوعه زراره استفاده میشود که شهرت روایی و عملی در صدر اسلام همزمان با حضور ائمه علیهمالسلام وجود داشته و عمل میشده است. شهرت فتوایی نیز در برخی روایات آمده است و شهرت فتوایی قدما میتواند کاشف از قول معصوم علیهالسلام باشد؛ زیرا فتوای آنها عین عبارات روایات میباشد و شهرت در یک فتوا در میان آنها کاشف از روایتی است که اکنون در دسترس ما نیست. از این رو بسیاری از فقیهان به شهرت فتوایی قدما عنایت خاص دارند، و در استنباط احکام شرعی آن را در نظر میگیرند.
نتیجهگیری فصل دوم:
با توجه و دقت در تعاریف مطرح شده از شهرت روایی در کتابهای اصولی و حدیثی، میتوان بیان داشت که شهرت روایی به معنای کثرت نقل و نگارش روایت در کتابها و جوامع حدیثی است و این معنا گاه در روایات ضعیف و حتی جعلی و ساختگی نیز تحقق یافته است. بنابراین، شهرت روایی نمیتواند ضعف سندی روایتی را جبران کند و یا به هنگام تعارض روایات از مرجحات به شمار آید مگر اینکه توأم و همراه با شهرت عملی باشد که در این صورت این شهرت عملی است که جابر ضعف سند روایت میشود و میتواند به عنوان مرجح در تعارض روایت به کار آید.
نتیجهگیری فصل سوم:
در میان فقها دو نظر در مورد ملاک حجیت خبر واحد وجود دارد. گروهی ملاک حجیت خبر واحد را وثوق صدوری میدانند و برخی دیگر ملاک آن را وثوق سندی میپندارند. حق آن است که ملاک حجیت خبر همان وثوق صدوری باشد؛ یعنی ملاک در صحت و درستی روایت حصول اطمینان به صدور آن از معصوم علیهالسلام باشد میباشد و این اطمینان، یا از سند روایت و یا از قرائن و نشانها حاصل میشود. نظر اکثر اصولیان شهرت عملی از قرائن و نشانههایی است که باعث اطمینان ما به صدور روایت از معصوم علیهالسلام میشود؛ زیرا فقها کمال دقت را در بیان احکام الهی اعمال مینمودند و نیز ورع و تقوای فوقالعاده آنها مانع از آن میشد که بدون یک دلیل صحیح و درست فتوا بدهند پس اقبال و توجه آنها به روایتی به ظاهر ضعیفالسند دلیل بر آن است که روایت مزبور همراه با قرائن و نشانهایی از صحت بوده است. از این رو، اطمینان ما به صحت آن روایت و صدور آن از معصوم علیهالسلام تقویت میشود.
شرایط جابریت ضعف سندی روایت به واسطه شهرت عملی عبارتنداز: ۱- فتوای مشهور فقها مستند به همان روایت ضعیف باشد. ۲- برای ما علم و اطمینان حاصل شود که مستند فقها همان روایت ضعیف بوده است. ۳- شهرت عملی در میان قدما و متأخران تحقق یافته باشد. بنابراین اگر شهرت عملی صرفاً در میان متقدمان باشد، ولی متأخران اعراض نموده باشند، اطمینان ما به صدور روایت از معصومان علیهمالسلام سلب میشود.
اعراض فقها از خبر صحیح نیز باعث ایجاد ضعف و خلل در آن میشود؛ زیرا وثوق و اطمینان ما به آن خبر از بین میرود. (در میان معاصران آیتالله خویی (ره) اعراض مشهور از خبر صحیح را موجب وهن و ضعف سند آن بهشمار نمیآورد)
نتیجهگیری فصل چهارم:
شهرت فتوایی ظن و گمان نسبت به احکام الهی در ما ایجاد میکند، ولی اصل اولی در ظن، عدم حجیت آن است مگر آنکه دلیلی قطعی بر حجیت آن اقامه شود؛ چنانکه نسبت به خبر واحد دلیل قطعی بر حجیت آن اقامه شده است و به این ترتیب، خبر واحد از ظن مطلق که حجتی ندارد، به ظن خاص که حجیت و اعتبار دارد ارتقاء مییابد.
نسبت به شهرت فتوایی برخی از اصولیان ادعا کردند که ما دلیل قطعی بر حجیت آن داریم، ولی حق آن است که دلایل ادعا شده، حجیت شهرت فتوایی را ثابت نمیکنند. بنابر این، شهرت فتوایی تحت عمومات نهی از عمل به ظن و عدم جواز پیروزی از ظن و گمان باقی میماند و این حکم کلی – در اینجا – تخصیص نمیخورد.
شهرت فتوایی متقدمان در این میان داستان دیگری دارد و حجیت آن ربطی به حجیت شهرت فتوایی ندارد؛ چون دلیل و بیان آن با دلایل حجیت شهرت فتوایی سنخیت و همخوانی ندارد.
در میان متقدمان، نگارش کتابهای فقهی در ابتدا به صورت نقل الفاظ روایات بوده، به تدریج به جهت اختصار در بیان احکام و پرهیز از سنگینی و حجم کتاب، اسناد احادیث را حذف میکردند و با الفاظ احادیث فتوا میدادند. به تدریج گاه از الفاظ احادیث هم استفاده نمیکردند و صرفاً معنی و محتوای حدیث را میگرفتند و بر اساس آن فتوا میدادند، بدون اینکه تفریع و استنباطی از خود داشته باشند. اکنون از شهرت یک فتوا در میان آنها ما به قول معصوم علیهالسلام وثوق و اطمینان پیدا میکنیم. بنابراین، شهرت فتوایی قدما از مصادیق بارز اجماع حدسی است و ربطی به حجیت شهرت فتوایی ندارد.
نتیجهگیری فصل پنجم:
مخالفت با آرا و نظریات مشهور، همواره در میان فقیهان و عالمان جریان داشته است. یک بررسی کامل و همهجانبه، میتوان صدها مورد از مخالفت با نظریهی مشهور را در میان آرا و نظریات فقها یافت، اما آنچه مهم است ظهور و تجلی حقیقت است که همواره در تضارب آرا و بحثهای متین علمی رخ مینماید.
مخالفت و یا عدم مخالفت با مشهور اهمیت چندانی ندارد. آنچه مهم است نحوه برخورد با آرای مشهور میباشد. بدون شک شهرت فتوایی حجیتی ندارد و موجب برتری رأی مشهور بر دیگر آرا نمیشود، ولی آیا میتوان از آن به عنوان یک مؤید و مرجح استفاده کرد؟
محمدمهدی نراقی (ره) مینویسد: حق آن است که شهرت حجیت ندارد؛ یعنی به تنهایی صلاحیت ندارد که دلیل حکم و فتوا قرار گیرد، اما میتواند مؤید و مرجح باشد. (انیس المجتهدین – فی علم الاصول- جلد ۱، ص ۳۸۰)
شهرت فتوایی آنقدر ارزش و اهمیت ندارد که به عنوان یکی از منابع فقه در کنار کتاب و سنت قرار گیرد؛ زیرا ظنی است که دلیل قابل قبولی بر حجیت آن اقامه نشده است، اما میتواند به عنوان مؤید و مرجح به کار آید؛ زیرا ترجیح به هنگام تعادل و همسانی دو دلیل، پدیدار میشود.
یعنی اگر دلیل مشهور و قول نادر در یک سطح و اندازه باشد و قول نادر هیچگونه مزیت و رجحانی بر قول مشهور نداشته باشد، ترجیح با قول مشهور است؛ زیرا همین گرایش اکثریت فقها به سمت قول مشهور رجحان و مزیتی برای آن درست میکند که نمیتوان آن را نادیده گرفت. بنابراین، حزم و احتیاط اقتضا میکند که مخالف با شهرت همراه با دلیل محکم و استواری باشد.
عدم قداست و قطعیت نظر مشهور
نویسنده در فصل پنجم گفتار درباره به «عدم قداست و قطعیت نظر مشهور» مینویسد: تحول و دگرگونی شهرتها و کثرت مخالفت با آرا و نظریات مشهور در میان فقها حاکی از آن است که شهرت و آرای مشهوره قداست و قطعیت ندارد و به خطا رفتن اکثریت عالمان و فقیهان نه تنها محتمل و امکانپذیر است، بلکه با تحول شهرتها به وقوع پیوسته است و این کاملاً معقول و منطقی است؛ چرا که انسان همیشه در معرض خطا و اشتباه میباشد.
علاوه بر فقه در دیگر علوم بشری نیز این اتفاق فراوان روی داده و میدهد که گاه صاحبان یک علم به خطا و اشتباه میروند و فرضیهای که قرنها علمی و قطعی تلقی میشود به یکباره از اوج خود فرو میافتد.
البته نباید تصور شود که هر مخالفت با مشهور و هر قول شاذ و نادری بر حق است، بلکه غرض آن است که همیشه با مشهور گناه و انحراف و کجروی نیست. هرگز نمیتوان عالم برجسته صاحب فکر و اندیشهای را یافت که هیچ مخالفتی با شهرت و آرای مشهوره نداشته باشد.
روح ابتکار و خلاقیت و نوآوری، مخالفت با برخی آرا و نظریات مشهور را اقتضا میکند، اما هر مخالفتی باید بر اساس استدلال متین و استوار و مبانی صحیح اجتهاد و استنباط صورت گیرد و باید کاملاً دقت کرد که جوانب مختلف مسئله وارسی شود تا نکتهای از نظر پنهان نماند.
روش مقدس اردبیلی در برخورد با نظر مشهور
دکتر محمّد فقیهی صدر در فصل پنجم، بخشی از گفتار سوم میآورد: مشهور است که محقق اردبیلی پایبندی به آرا و نظریات مشهور فقها نداشت و اساس استنباط ذر احکام را فهم و اجتهاد خود فقیه از متون و ادله میدانست.
از آیتالله بروجردی (ره) نقل است که در تعریف و تمجید از مقدس اردبیلی گفته است: مقدس اردبیلی، با همه تقدسی که داشت تأکید میورزید که فقیه بنا بر مقتضای احتیاط باید فتوا دهد و هرگز نباید دربند احتیاط ورزیها باشد و از گفتن آنچه فهمیده خودداری کند. ثابت نشده است که احتیاط همیشه پسندیده باشد، بسا بعضی احتیاطها ناپسند باشند. (اشتهاردی، علی پناه، مدارک العروه، ج ۱، ص ۱۰۰)
مقدس اردبیلی بر این اعتقاد است که بسا دلیل مشهوری ارزشی نداشته باشد: باید دلیلی در میان باشد و بسا آنچه را که مشهور فقها به عنوان دلیل پذیرفتهاند، در نزد مجتهد دلیل بهشمار نیاید. (مجمعالفائده و البرهان، ج ۲، ص ۲۹۶)
از ویژگیهای فقهی محقق اردبیلی استقلال در رأی و نظر است. او در موارد متعدد دیدگاه اصحاب و فقهای پیشین را مورد نقد و ایراد مورد نقد قرار میدهد که برخی از آنها در بحث «مخالفت با شهرت در میان فقها» به تفصیل بیان شد و چون مانند شیخ انصاری فکر جوالی دارد، نظریهاش را به طور قطع نمیگوید و به صورت احتمال ارائه میدهد و مشهور است که میگویند، صاحب مدارک، همین احتمالها را به صورت گمان و صاحب ذخیره، به صورت قطع بیان میدارد.
امام خمینی (ره) میگوید: مقدس اردبیلی بین تقدس و جرأت در فتوا جمع کرد، اگر کسی مقدس باشد، جرأت او بر فتوا کم میشود و یا اگر جرأتش بیشتر باشد، به تقدس مشهور نمیشود. (شبیری زنجانی، موسوی اردبیلی، فصلنامه فقه اهلبیت، مصاحبه، شماره ۵ و ۶)
البته چنان نیست که محقق اردبیلی در تمام مواردی که دلیل و برهان بر مخالفت با مشهور به یاریاش میآید سریعاً قول مشهور را رها کند، بلکه در مواردی برخلاف همه دلایل و استدلالهایی که برخلاف نظر مشهور مینماید، در پایان جانب احتیاط را از دست نمیدهد و همان قول مشهور را بر میگزنید.
کتابشناسی:
نام کتاب: نقش شهرت در استنباط احکام شرعی/ مؤلف: دکتر محمد فیهی صدر/ ناشر: چشمه سخن/ ویراستار: سید هادی حسینی/ چاپ و صحافی: دقت/ نوبت چاپ: اول- پاییز ۱۳۹۶/ تیراژ: ۵۰۰ نسخه/ قیمت: ۱۶۰۰۰ تومان.
علاقهمندان میتوانند برای کسب اطلاع بیشتر و تهیه کتاب با شماره تلفن ۰۹۱۵۵۰۵۸۹۲۶ و ۰۹۱۵۱۵۹۳۴۶۵ تماس حاصل نمایند.