عضو مجلس حبرگان رهبری با تاکید بر ضرورت تبدیل “آرامش انسان از اسلام” به نظریهای با مختصات اجتماعی گفت: با این نظریه به انسان امروز بگوییم اسلام در زمینه آرامش به عنوان گمشده انسان، نسخهای پرجاذبه، عشقِ معنوی آفرین و امید بخش و … با ابعاد، مختصات و جاذبههای خاصی ارایه کرده است.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین احمد مبلغی در جمع تعدادی از محققان حوزه علمیه قم اظهارداشت: جامعه انسانی امروز به دلیل آن که دچار تحولات بسیار شده، نیازهای معرفت خواهی و آرامش خواهی وجودی در او بیشتر شده است.
این استاد خارج فقه ادامه داد: با این وجود، متاسفانه ما هنوز اندیشه اسلام در زمینه “آرامش انسان” را به نظریه تبدیل نکردهایم؛ نظریهای با مختصات اجتماعی تا به انسان امروز آن را عرضه کنیم و او را از غلطیدن به این سوی و آن سوی بازداریم.
رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس اظهار داشت: طبیعی است نظریه آرامش و طرح و پرداختن به آن در فقه سلوک نمی گنجد؛ بلکه در فقه وجود جای میگیرد.
مبلغی ادامه داد: در اسلام افزون بر فقه رایج که “فقه سلوک” است، دو فقه دیگر وجود دارد که قرنهاست کمتر فعال شده، و آن دو، یکی “فقه وجود”، و دیگری “فقه نفس” است.
استاد حوزه علمیه قم با اشاره به روایت “الفقیه کل الفقیه من لم یقنط الناس عن رحمه الله….، فقیه، تمام فقیه کسی است که مردم را از رحمت الهی مایوس نکند”، گفت: فقه وجود در وجود انسان، امید و اطمینان به رحمت الهی را تولید، و از آن، یاس را دور میکند.
مبلغی افزود: فقه وجود از این رهگذر مجموعهای از معانی لطیف و توازن بخش را به مثابه روحی حیاتبخش به کالبد ظواهر حاصل از فقه سلوک، تزریق میکند و آن را به جنب و جوشی الهی وا میدارد.
وی با اشاره به دو روایت “ان افضل الفقه الورع فی دین الله، بهترین فقه، ورع در دین خداست و “من الفقه ان لا تغتروا” از فقه است این که غرور نداشته باشید، گفت: “فقه نفس” به تزکیه و تهذیب انسان میپردازد و عامل تامین پاکیزگی و وارستگی در حرکتها، جهت گیریها و رویکردهایی است که فقه سلوک ایجاد مینماید و آن را در عین نظر داشتن به تنظیم زندگی دنیاوی به سمت معاد و پاکیزگیهای مناسب با آن سوق میدهد.
رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی گفت: این دو فقه که کمتر فعال شدهاند، نقش پشتیبانی کننده، حراست کننده، جهت دهنده، و معنی بخش نسبت به فقه سلوک دارند.
مبلغی ادامه داد: جامعه امروز بسیار حساس و پیچیده شده است و فقه بدون محتواهای درون افزای روحی و معنوی اگر در گذشته با مشکلاتی مواجه بوده، امروز به مراتب وضعیت بدتری پیدا میکند