مرکز پژوهشهای مجلس با بررسی تحقیقاتی که در سالهای اخیر درباره حجاب و بدحجابی در کشور انجام شده، به این نتیجه رسیده که ۷۰ درصد جامعه، دارای بدحجابی شرعی هستند و محتملترین سناریویی که در وضعیت فعلی جواب میدهد “تغافل” است، چون سناریوهایی دیگری مانند جرمزدایی یا سختگیری بیشتر درباره حجاب، هر دو به افزایش بدحجابی ممکن است منجر شود.
به گزارش شبکه اجتهاد، در ماههای گذشته انتشار گزارش مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری درباره حجاب منتشر شد و باعث شد موجی از اخبار و تحلیل درباره وضعیت حجاب و بدحجابی در کشور به راه بیفتد.
اخیرا گزارش مرکز پژوهشهای مجلس با عنوان “عوامل موثر بر اجرایی شدن سیاستهای حجاب و راهکارهای پیش رو” منتشر شده که گردآوری تحقیقات فراوان درباره این موضوع در سالهای گذشته است و طبق این تحقیقات، سعی در پیشنهاد هنجارگذاری حقوقی برای قانونگذاران دارد و البته در نهایت میگوید محتمل ترین سناریو در مقابل حجاب، “تغافل” است. این تحقیق به گونهای ”فراتحلیل” (meta analyses) است که با در نظر گرفتن نتایج تحقیقات زیادی درباره امر حجاب و بی حجابی انجام شده، به نتایجی دست یافته است.
این گزارش از آن رو حائز اهمیت است که یک مرکز تحقیقاتی رسمی، گزارشی را منتشر کرده که تاکنون به عنوان پژوهشهای علمی در مجامع علمی و دانشگاهی مطرح میشد و حالا این گزارش، نتایج مقالات و تحقیقات علمی را برای سیاستگذاری در حوزه تصویب قوانین مربوط به حجاب به کار گرفته است. در نتیجه گیری این گزارش هم عنوان شده محتمل ترین سناریو در بحث سیاستگذاری حجاب، رها کردن هنجارسازی دولتی و تغافل در بحث تغییر در الگوهای رفتاری حجاب در جامعه است.
۷۰ درصد زنان، بدحجابند!
در این گزارش با تفاوت بین دو مفهوم “حجاب شرعی” و “حجاب عرفی” از حجاب عرفی به عنوان بدحجابی شرعی یاد شده و عنوان شده است ۶۰ تا ۷۰ درصد زنان جامعه با تعریف شرعی، بدحجاب محسوب میشوند که از این تعداد، ۱۰ تا ۱۵ درصد بدحجاب با وضعیت حاد یا به عبارتی بدحجاب هنجارشکن محسوب میشوند. این گزارش میگوید تنها ۱۳ درصد زنان به صورت سنتی دارای حجاب هستند و ۷۰ درصد زنان در طیف خاکستری (تعریفی برای این طیف ارائه نشده است) قرار میگیرند.
در این گزارش به ماجرای رابطه تحصیلات و سن با حجاب هم پرداخته است. گزارش میگوید هر چه تحصیلات بالاتر برود، میزان حجاب کمتر میشود و هر چه سن کمتر باشد، بدحجابی بیشتر است و نکته جالب اینجاست وضعیت تاهل چندان ارتباطی با حجاب و بدحجابی ندارد.
گزارش درباره رسانهها هم حکم دارد و میگوید مصرف تولیدات خاص رسانهها، باعث افزایش بدحجابی میشود. البته در جای دیگر این گزارش از ماهواره به عنوان رسانه خاص، تعبیر کرده و حتی عنوان کرده الگوگیری از سلبریتیها و هنرمندان در افزایش بی حجابی موثر بوده است.
به بیان این گزارش دختران جوان دارای تحصیلات عالیه که بی شغل یا شاغل در بخش خصوصی اند و برنامههای ماهوارهای را تماشا میکنند از سایر گروههای بانوان، عموما بدحجاب ترند.
پیشینه این گزارش نشان میدهد تحول ذائقه مردم از حجاب به سمت بی حجابی رفته و در نتیجه، محجبه بودن، انتخاب اول افراد نیست و در جامعه، فشار روانی و اجتماعی بر ضد حجاب وجود دارد.
این گزارش در بخش دیگری از تحلیل خود میافزاید: نه تنها اکثریت جامعه زنان بدحجاب با مداخله دولت مخالف هستند، بلکه درصدی از جامعه زنان باحجاب نیز با مداخله دولت در موضوع حجاب مخالفند و این درصد از مخالفت مردم میزان قدرت دولت را برای برخورد مستقیم با پدیده بدحجابی کاهش میدهد.
یافتههای پنجگانه درباره حجاب در جامعه
به طور کلی میتوان گفت یافتههای این گزارش، نشان میدهد:
۱- از حیث ارزشمندی حجاب، ارزش حجاب روندی نزولی دارد. این کاهش قابل توجه و ملموس بوده است و براساس برخی تحقیقات موجود به ۳۵ درصد رسیده است. با این حال توجه به این نکته بسیار مهم است که مردم معتقد به ارزشمندی حجاب در وضعیت حداقلی قرار دارند، اما جمعیتی منسجم، قابل توجه و دارای انگیزههای اعتقادی و ایمانی هستند.
۲- از حیث ضرورت دانستن حجاب، همچنان بخش قابل توجهی از افراد جامعه قائل به ضرورت حجاب برای زن مسلمان هستند. به طور میانگین میتوان گفت که حدود ۸۵ درصد از جامعه حجاب را برای زنان ضروری میدانند. هر چند میان درک عرفی و شرعی از حجاب تفاوتهایی در میان مردم وجود دارد که خود را در بعد حدود حجاب نشان میدهد.
۳- نگرش مردم نسبت به حدود حجاب تفاوتهایی با نگرش شرعی دارد. به گونهای که تقریباً ۵۰ درصد جامعه به حجاب عرفی گرایش دارند.
۴- درخصوص پیامدها و تأثیرات بدحجابی بخش قابل توجهی از مردم قائل به تأثیرات منفی و زیانبار بدحجابی در جامعه هستند. اما همانگونه که در بعد حدود حجاب عنوان شد نگرش مردم به حدود حجاب عامل تعیین کننده در رفتار آنهاست و پذیرش پیامدهای بدحجابی را تحت الشعاع خود قرار میدهد.
۵- نگرش نسبت به مداخله دولت و نحوه برخورد با بدحجابی در مقایسه با سایر ابعاد مذکوربیشترین میزان تغییر و تحول را داشته و منفی شدن و مخالفت مردم با مداخله دولت سیر صعودی داشته است. به گونهای که طبق آخرین یافتهها صرفاً ۴۰ درصد از مردم از دخالت دولت در حجاب حمایت میکنند.
البته باید در نظر داشت بخش زیادی از گزارش مرکز پژوهشهای مجلس بر اساس تحقیقات شهرستانهایی مانند ایلام صورت گرفته و از لحاظ علمی نمیتوان نتایج مربوط به بانوان در ایلام را به کل جامعه زنان کشور تعمیم داد.
سلبریتیها و الگوبرداری جامعه از حجاب آنها
در بخشی از این گزارش به تعدادی از هنرمندان و چهرههای معروف و مورد توجه جامعه پرداخته شده. این گزارش میگوید مهناز افشار با داشتن ۷ میلیون و ۱۰۰ هزار فالوئر در صدر هنرمندان معروف قرار دارد. پس از او، در بین خانمها، بهنوش بختیاری با ۶ میلیون و ۲۰۰ هزار فالوئر، الناز شاکردوست با ۶ میلیون و ۱۰۰ هزار فالوئر، سحر قریشی با ۵ میلیون و ۹۰۰ هزار فالوئر، ترانه علیدوستی با ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار فالوئر و بهنوش طباطبایی با ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار فالوئر قرار دارند.
این گزارش نتیجه گرفته است: رفتار متناقض بازیگران در سطح جامعه نسبت به پوشش و حجاب اسلامی عرفی باعث میشود که میزان اثرگذاری رسانههای دیداری بر روی جامعه کاهش پیدا کند و اعتماد جامعه را به رسانه رسمی کاهش دهد.
سختگیری قانونی و گشت ارشاد فایده ندارد
این گزارش در بخش دوم خود، به سناریوهایی در حوزه حجاب پرداخته است. در سناریوی اول که مربوط به تشدید جرم انگاری و ممنوعیت است، نتیجه گیری شده است: پیامد اتخاذ چنین رویکرد سیاستی، تضعیف موقعیت حجاب در جامعه، اجرایی نشدن سیاست، احتمال ریزش بخش قابل توجهی از طیف خاکستری معتقد به حجاب عرفی به سمت بی حجابی است. بنابراین امکان پیگیری این سناریو در حال حاضر منتفی است.
نویسندگان گزارش درباره سناریوی دوم که درباره جرم زدایی از بی حجابی و تمرکز بر اقدامات ترویجی است هم نتیجه گرفته اند این کار فایدهای ندارد. در متن گزارش آمده است: با توجه به طولانی بودن پروسه نتیجهبخشی اقدامات ترویجی، حذف جرمزدایی و عدم برخورد با بدحجابان، جامعه را در معرض گسترش بیرویه بیحجابی قرار خواهد داد و بر نتیجه بخشی اقدامات ترویجی هم اثرگذار خواهد بود.
سناریوی سوم که درباره تداوم و حفظ وضع موجود است هم در نتیجه گیری گزارش، بی فایده عنوان شده و آمده است: با توجه به موج حرکتهای مطالبهگرایانه جمعیت قابل توجه بدحجابها در جامعه، روند رو به رشد بیحجابی و تغییرات ارزشی جامعه در راستای بیحجابی، تداوم وضع موجود در عمل ممکن نبوده و میتواند به افزایش موج بیحجابی فزاینده در جامعه منجر شود.
سناریوی چهارم درباره “تغافل نسبت به پدیده بی حجابی” است که به عنوان محتمل ترین گزینه مدنظر این گزارش قرار گرفته و درباره این سناریو نوشته اند: این سناریو درواقع نتیجه بن بست سیاستی در حوزه حجاب و فرآیند طبیعی تداوم وضع موجود و محتملترین رخداد در این خصوص است.
سناریوی پنجم میگوید باید سیاستهای حجاب اصلاح شده و اقدامات رسانه ای-تبلیغی در دستور کار قرار گیرد. هر چند به نظر میرسد نتیجه گیری این سناریو، بیشتر در فضای تئوریک سیر میکند و جنبه عملی اندکی دارد. این بخش از سناریو آمده است: مردم به لحاظ آگاهیهای لازم در حوزه حجاب در وضعیت خوبی هستند و برای حل مسئله حجاب باید در بخش زیبانمایی حجاب ورود کرد و رعایت حجاب را به تمایل درونی افراد تبدیل کرد.
اینطور که از احتمال پذیرترین سناریو درباره حجاب در گزارش مزبور یاد شده پیداست میتوان نتیجه گرفت نویسندگان گزارش تلویحا در مقابل تغییر فرهنگ استفاده از حجاب، دستها را بالا برده و عنوان کرده اند محتمل ترین سناریو، رها کردن اقدامات دستوری و هنجاری برای تغییر ذائقه مردم در انتخاب پوشش خود است. شاید این بهترین کاری است که دولتها در مقابل سایر جنبههای شخصی و فرهنگی زندگی مردم باید انجام دهند!
“شاید این بهترین کاری است که دولتها در مقابل سایر جنبههای شخصی و فرهنگی زندگی مردم باید انجام دهند!”
شما چرا در گزارش تحلیل هم میکنید اگر تحلیل میکنید چرا یک سایت فقهی باید حجاب رو جنبه شخصی بدونه؟!!!! به کجا چنین شتابان؟!!!!