شبکه اجتهاد: اخیرا مستندی با عنوان «بهتان برای حفظ نظام» از شبکه بیبیسی منتشر شد که در آن مشروع بودن بُهتان به بدعتگزاران و مخالفان را نظر فقهیِ امام خمینی و آیتالله خامنهای دانسته و بهتانسازی را یک دستور دینی در برخورد با مخالفان نظام جلوه میدهد.
اگرچه سازنده این مستند حسین باستانی است، ولی براساس تحلیلهای محسن کدیور ساخته شده است که پیش از این، مطالبی را نیز در این زمینه منتشر کرده بود. جناب کدیور در این مستند حضور پررنگی دارد و نظریهپردازی این مستند برعهده اوست.
در این مستند برای اثباتِ نسبتِ بُهتان برای حفظ نظام، ابتدا روایت معروف «داود بن صِرحان» مورد نقد و بررسی قرار میگیرد، مبنی بر اینکه عدهای از دینداران با سوءبرداشت از تعبیر «باهتوهم» در این روایت، آن را به معنای بهتان و تهمتزدن به بدعتگزاران و مخالفان تفسیر کردهاند، در حالی که این تعبیر به معنای مَبهُوت کردن به وسیله استدلال است. در این بخش از مستند نقدی از شهید مطهری نیز منتشر میشود که تفسیر بُهتان از این روایت را به «بعضی از آدمهای کم سواد» نسبت میدهد.
اما در ادامه سازندگان این مستند با پخش دو سخنرانی از امام خمینی، تلاش میکنند ایشان را معتقد به مشروعیت بهتانسازی برای مخالفان سیاسی و دینی نشان دهند. سخنرانی اول مربوط به یکی از جلسات ۱۳ گانه دروس ولایت فقیه امام خمینی در بهمن ماه ۱۳۴۸ در نجف است که امام پس از بیان جواز غیبت و لزوم رسوا کردن عدهای از روحانیون به شاه لقب «جل جلاله» دادهاند، برای تأکید بر موضوع جواز غیبت این افراد میگوید: « حتی در یک روایتی که حالا یادم نیست کجاست، تهمتی که از گناهان کبیره است، در یک همچین مواردی گاهی وقتها جایز میشود، گاهی وقتها واجب میشود.»
همانگونه که مشخص است سخنرانی امام خمینی در اینجا یک موضعگیری سیاسی است و ایشان بدونِ ارزیابیِ علمی روایتی که آن را به صورت مبهم و اجمالی در خاطر دارند، مطلبی را بیان میکنند که شاید نظر فقهی ایشان نبوده است و فقط برای تأکید بر جواز غیبت بیان شده است. از همینرو در همان سال هنگامی کتاب ولایت فقیه در نجف برای چاپ آماده میشود، جملات مربوط به تهمت زدن از سخنان امام خمینی حذف میشود و با تأیید ایشان این کتاب قبل از انقلاب منتشر میشود. ولی در این مستند، بیان میشود که این جملات بعدها توسط موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی حذف شده است.
همچنین در ادامه این مستند سخنرانی دیگری از امام خمینی مربوط به مرداد ۱۳۶۰ پخش میشود که ایشان با تاکید بر ضرورت و وجوب حفظ اسلام، مصلحت آن را از تمام احکام بالاتر میداند، آن گونه که برای حفظ اسلام میتواند دروغ گفتن هم واجب شود، شرب خمر هم واجب شود.
اما تهیهکنندگان این مستند به مخاطبین اینگونه الغاء میکنند که گویا دروغ گفتن برای حفظ نظام، با این سخنان موضوعیت و فعلیت یافته است و امام خمینی و مسئولین دروغگویی را به یک قانون برای حفظ نظام یا حتی دفاع از آن تبدیل کردهاند. در حالی که سخن امام خمینی در مقامِ امکان فرضی است نه جواز فعلی دروغگویی و قانون عمومی شدن آن. به دیگر سخن، احرازِ دروغ خاصی که حفظ نظام تنها منوط به بیان آن است، شاید هیچگاه صورت نگیرد، همانگونه که شاید هیچگاه احراز نشود که کسی برای حفظ نظام، فقط و منحصرا باید شراب بنوشد.
اما از آنجا که سازندگان این مستند به مطلبی از آیتالله خامنهای برای نسبت دادن «بهتان برای حفظ نظام» دست نیافتهاند، با تکیه بر تکنیکهای رسانهای کوشیدهاند که این اندیشه را به ایشان نسبت دهند. مثلا در ابتدای این مستند عدم دریافت پاسخ از سایت مقام معظم رهبری درباره مشروعیت تهمت به مخالفان را به گونهای نمایش میدهند که گویا رهبری جوابی مثبت به مشروعیت تهمت به مخالفان داشتهاند و از بیان آن خودداری کردهاند. همچنین سازندگان این مستند با طرح موضوع نزدیکی و ارتباط آیتالله مؤمن با رهبری، به سراغ کتاب مبانی تحریرالوسیله ایشان میروند و پس از اذعان به این که وی نیز تهمتزدن به بدعتگزاران را نامشروع میدانند، متن یک احتمالِ ایشان را که درباره جواز نسبتهای غیرمعلوم به بدعت گزاران است، برجسته میکنند. سازندگان این مستند با این مقدمهچینی میخواهند طرح احتمالات را در کتاب آیتالله مؤمن به عنوان نظر دینی آیتالله خامنهای به مخاطب جلوه دهند.
اما نکته مهمی که آنها از آن بیاطلاع بودهاند یا نخواستهاند آن را مطرح کنند اینکه آیتالله خامنهای در درسهای فقهی خویش که به صورت عمومی منتشر نشده است، درباره روایت مورد بحث، اظهارنظر نمودهاند و تفسیر بُهتان را از فراز «باهتوهم» رد کرده و آن را قبول ندارند. جالب اینکه حتی مقام معظم رهبری از غیبت و بیان معایبی از مخالفان که با نقد آنها ارتباطی ندارد، نهی میکنند، ایشان در قسمتی از درس خارج فقه (۷/۱۰/۸۹) که اتفاقا به صورت عمومی منتشر شده، میگویند:
امام خمینی در درس ولایت فقیه پس از بیان جواز غیبت و لزوم رسوا کردن عدهای از روحانیون به شاه لقب «جل جلاله» داده، با تاکید بر ضرورت و وجوب حفظ اسلام، مصلحت آن را از تمام احکام بالاتر میداند.
«اینی که اصلا این کار [غیبت] جایز است یا جایز نیست ولو به قصد اصلاح باشد، این را نمیشود به طور مطلق یک چنین چیزی را پابند شد؛ که ما بگوئیم ما چون میخواهیم در امر جامعه اصلاح کنیم، پس زیدی را، عمر وی را یا یک جریانی را به طور مطلق مورد تهاجم قرار بدهیم، غیبت کنیم؛ حالا آن کسانی که این کارها را میکنند، خیلی اوقات به غیبت هم اکتفاء نمیکنند؛ خب، ملاحظه میکنید دیگر. گاهی چیزهائی را میآورند که معلوم نیست حدِّ غیبت بر او صادق باشد؛ شاید مصداق تهمت است، مصداق افتراء است، مصداق قول به غیر علم است، مصداق سبّ و شتم است؛ نمیشود این را گفت که اگر طرف قصد اصلاح دارد، پس بنابراین این جایز است برای او، نه؛ موارد استثناء همان مواردی است که [در کتب فقهی] ذکر شده است….البته انتقاد منطقی، گفتن حرف صحیح اینقدر حرفهای آشکار وجود دارد که انسان اگر ذکر آنها را کند، اصلا هم غیبت نیست، و میتواند انسان نقد کند. بله مسلّم است، امروز یک جریان صحیح و حقّی در جامعهی ما وجود دارد، جریانهای باطلی هم وجود دارد که به انواع و اقسام طرق میخواهند جامعه را خراب کنند، انقلاب را منحرف کنند؛ در این شکی نیست. آدمهائی هم در رأس این جریانات هستند. چه لزومی دارد که انسان به این آدمها تهمت بزند. چه لزومی دارد که غیبت اینها را کند. حرف آشکار اینقدر دارند؛ همان حرفهای آشکار را بیان کنند، تبیین کنند، توضیح دهند، مطلب روشن خواهد شد؛ هیچ نیازی به غیبت کردن نیست که آدم بگوید حالا ما برای اصلاح مثلا غیبت میکنیم.(منتشر شده در سایت مقام معظم رهبری)
سازندگان این مستند در ادامه برای اثبات ادعای خویش گزارشهایی را از عملکرد انقلابیون در قبل و بعد از انقلاب به گونهای چینش میکند که گویا افرادی به صورت سازماندهی شده و با تکیه بر آموزههای مکتبی خویش به مخالفان جمهوری اسلامی تهمت زدهاند. در حالیکه این گزارشها صحیح یا ناصحیح ارتباطی با آموزههای دینی و مکتبی ندارد و پشتوانه آن رقابتهای سیاسی، هواهای نفسانی و یا غفلت رسانهای آنها است و چنین برخوردهایی به جمهوری اسلامی نیز اختصاص ندارد و در تمام نظامهای سیاسی وجود دارد.
آیتالله خامنهای در درسهای فقهی خویش که به صورت عمومی منتشر نشده است، تفسیر بُهتان را از فراز «باهتوهم» رد کرده و آن را قبول ندارند.
متأسفانه سازندگان این مستند حتی با پخش گزارشهای ناقص و یکسویه از بعضی اتفاقات تاریخی همچون اختلاف امام خمینی و آیتالله سید محمد روحانی همان بُهتانسازی را که به انقلابیون منتسب میکنند، خود مرتکب شدهاند و به امام خمینی بهتانِ سکوت و رضایت در برابر بهتانسازی را نسبت دادهاند.
حقیقت این که ایراد تُهمت و بُهتان به گونهای که دیگران آن را تهمت فرض نکنند و به آن معتقد شوند، خود یک هنر رسانهای است که بیبیسی در این کار خُبره است. ایرادِ تهمت همیشه با بیان اطلاعات دروغ و معلومالکذب صورت نمیگیرد، بلکه مطرح نکردن همه حقیقتها یا طرح اجمالی آنها، و چینش نادرست یا ناقصِ اطلاعات صحیح، در ذهن مخاطبین عادی تهمتهای ناروا را ایجاد و اثبات میکند و بیبیسی همواره از این روش بهره میبرد. مباحثات