اختصاصی شبکه اجتهاد: به مناسبت رحلت آیتالله سیدمحمود هاشمی شاهرودی، با شاگرد وی حجتالاسلام والمسلمین سید منذر حکیم به گفتوگو نشستیم. رئیس پژوهشکده «الذرّیّۀالنبویّۀ»، خاطرات فراوانی از استاد هم در نجف و هم در قم داشت؛ خاطرات کمترگفته شدهای که در گفتگو با اجتهاد، برای اوّلین بار، مطرح میشدند. مشروح این گفتوگو بهقرار ذیل است:
اجتهاد: حیات علمی مرحوم هاشمی شاهرودی چگونه بوده است؟
سید منذرحکیم: ما بسیاری از درسهای سطح را در خدمت استاد بزرگوارمان حضرت آیتالله هاشمی شاهرودی بودیم. در سالهای ۱۳۴۹، ۵۰ و ۵۱، در نجف، معانی و بیان را پیش ایشان خواندیم. بعد قوانین را پیش ایشان خواندیم، آن هم در زمانی که قوانین منسوخشده بود همینطور در مکاسب، قسمت خیارات را پیش ایشان بودیم.
بعد از آن، درس خارج را به خدمت شهید صدر رفتیم. آیتالله هاشمی شاهرودی بهعنوان استادی بود که هم نزد شهید درس میخواند و هم بحثهای ایشان را تقریر میکرد. ما هم در تقریرات، از محضرشان استفاده میکردیم.
نظام تقریر در نجف، یک نظام نسبتاً خوبی است، یعنی بعد از اینکه استاد درس را تمام کرد، طلبههای ردهبالا که آمادگی تقریر آن بحث رادارند، برای بار دوم درس استاد را تقریر میکنند، خصوصاً برای طلاب مبتدی که خیلی از مطالب از ایشان فوت میشود، فراوان مفید است.
مقررین درس شهید صدر متعدد بودند، آیتالله حائری، آیتالله هاشمی شاهرودی و آقای حکیم. حلقه اولی از شاگردان شهید صدر، شاید ۷، ۸ یا ۱۰ نفر بودند. بعد اینها توسعه پیدا کردند. کمکم شهید صدر معروفتر شدند و افراد جذبشان شدند. درس شهید صدر به لحاظ اینکه درس خیلی سطح بالایی بود، برای طلبه مبتدی درس خوبی نبود؛ به خلاف درس آقای خویی که خیلی تقریرات داشت و اگر کسی تقریرات را مطالعه میکرد احساس میکرد که چیز جدیدی نمیگوید. شهید صدر اما نوآوریهای بسیاری داشت. هر نیم ساعتی که ایشان درس میداد بهاندازه چند ساعت درس دیگران بود. از لحاظ کیفی هم سطح مطالب، خیلی بالا بود؛ لذا طلبههای مبتدی برای فهم کامل درس ایشان بهزحمت میافتادند. این تقریر یک روش، برای رفع این معضل بود.
سطح درس شهید صدر بالابود، لذا هرکسی نمیتوانست بیاید. البته بعد از اخراج ما از عراق، شنیدم که درس شهید صدر گسترش پیداکرده بودند و بیشتر شده بودند. زمانی که ما در درس ایشان حاضر میشدیم شاید ۴۰، ۵۰ نفر میآمدند، از عراقی و ایرانی و لبنانی و افغانی و ملیتهای مختلف.
آیتالله حائری از شاگردهای درجهیک ایشان بودند آقای حائری استاد آقای هاشمی در رسائل هست. اخیراً شنیدم آیتالله هاشمی کفایه را هم پیش ایشان خوانده بودند. علت ارتقای مرحوم شاهرودی هوش و جوان بودن و پرتحرک بودنشان بود. مرحوم هاشمی برای من از خاطرات درس آیتالله حائری نقل میکردند و از روشهای تربیتی ایشان میگفت. تأکید میکرد مجتهد شدن به کثرت درس خواندن نیست. میگفت: میتواند کسی مثل من قوانین نخواند ولی تدریسش کند، مهم دارا بودن قدرت فهم و اشکال و انتقاد و روحیه فکر و تمرین است. هنگامیکه رسائل را پیش مرحوم حائری میخواندیم وقتی اشکال میکردیم، میفرمودند کمی بیشتر تأملی کنی، اشکالت مانند اشکال مرحوم آخوند یا نائینی به مرحوم شیخ میشود. این امر در تحصیل ما که تأمل محور بود سبب رشد ما شد، وقتی آیتالله حائری رشد ما را دید توصیه کرد به درس شهید صدر بروم.
بهاینترتیب ایشان از لحاظ مقایسه سنی که نه، ولی ازنظر مقایسه ذهنی و مقایسه قدرت علمی خلاقیتهایی دارد که شاید دیگران نداشته باشند.
ایشان بهعنوان یکی از شاگردان درجهیک شهید صدر مطرح بودند و هستند. تقریراتشان نیز تا حدودی این امر را نشان میدهد، غیر از اصول، کتابهای فقهی و تئوری پردازیهایشان نیز میتواند نشانگر مقام علمیشان باشد.
اجتهاد: آیا پس از ورود به عرصه سیاست، تغییری در توان علمی ایشان ایجاد شد؟
سید منذرحکیم: ورود ایشان به عرصه نظام جمهوری اسلامی ایران، خیلی باارزش است، یعنی این باید به ثبت میرسید و تدوین میشد. در جاهایی، ایشان بسیار کارگشا و مشکلگشا بود و از فقاهتش در حل مشکلات علمی و معضلات مطرح در نظام قضایی استفاده بهینه گردید. ایشان میفرمود: شهید صدر در کتاب «اقتصادنا»، کلیات را فرمودند. ما تا بخواهیم این اقتصاد را به مرحله اجرا دربیاوریم باید چند مرحله دیگر کار بشود. لذا برای روند رساندن نظریه به نظام اجرایی، باید فقیهی وجود داشته باشد تا بر آن نظارت کند.
اجتهاد: نظریات شهید صدر را در آثار مرحوم آیتالله هاشمی چقدر شاهد هستیم؟
سید منذرحکیم: آقای هاشمی تقریباً نظریات شهید صدر را دنبال کردند؛ یعنی در بحث فقه، ایشان ابتدای شروع تدریس در قم، بحث قانون و عقود را شروع کردند، بااینکه شهید صدر خاطرم نیست که در قضا، مطلبی گفته باشند، ولی آیتالله هاشمی رحمهالله با اندوخته خیلی خوب و با یک ساختار علمی و قدرت ایده پردازی، وارد این عرصه شدند. ایشان اما بخش قضاء یا قانونگذاری که قانون سنحوری را هم محور یا مدنظر قرار داده بودند. بحث را ادامه ندادند. وقتی از ایشان علت را پرسیدم فرمودند: ضعُف الطالب و المطلوب. از پایین بودن سطح حوزه ناراحت بودند. لذا درس خارج متعارف معمولی را راه انداختند که سطح را بالا بیاورند و آن ایدههای شهید صدر که ایدههای بسیار بزرگی بود در عمل، بر زمین ماند. یعنی ایشان نتوانستند یک نظام جامع اسلامی، نظام قضا، نظام قانونگذاری، نظام اداری و نظام اقتصادی برای کشور طراحی کنند.
به ایشان پیشنهاد کردم من حاضرم ده نفر از فضلا که مجتهد یا قریب الاجتهاد هستند را بسیج کنم تا این کارها را انجام دهند، فقط شما نظارت کنید. نمیخواهد هرروز درس بدهید، بلکه شما فقط نقشه راه بدهید تا اینها کار کنند. اگر هفتهای ۲ ساعت یا ۴ ساعت اگر به اینها وقت بدهید تا دادههایشان را عرضه کنند و شما حکواصلاح کنید، طی یک مدتزمان خیلی کوتاهی به آنچه میخواهید میرسید. اما ایشان سرشان شلوغ بود و نپذیرفتند.
ایشان بعد از اینکه از ریاست قوه قضائیه دست کشیدند، مشغول فعالیت حوزوی شدند، اما باز هم این مباحث را پیگیری نکردند.
اجتهاد: در پایان اگر نکتهای باقی مانده است بفرمایید.
سید منذرحکیم: سبک شهید صدر، یک سبک متمایز است. تراز علمی ایشان از کل افرادی که ما در حوزهها میبینیم، بسیار بالاتر است. شما ببینید ایشان در حدود ۵۰ سال پیش، نوشتهای تحت عنوان «الاتجاهات المستقبلیه لحرکه الاجتهاد» را به نگارش درآوردند. یعنی حرفی که امام زدند و فرمودند: باید حوزهها پیشاپیش زمان حرکت کنند را شهید صدر قبل از اینکه این بحث نظامها در حوزهها مطرح شود، پیشبینی کردند که حوزه ما به این سمت باید حرکت کند.
این امر نشان میدهد که شهید صدر در چه افقی فکر میکند و چگونه جلوتر از زمان خودش حرکت میکند. ایشان در دانش اصول نیز این چنین بود. به تعبیر من، ایشان دوزیست بود؛ یعنی هم اصول متعارف را فرمودند و هم اصولی که افق جدیدی برای دانش اصول باز کند را برنامهریزی نموده و مطرح کردند. نوآوری در روش پژوهش، نوآوری در چینش مطالب، نوآوری در نحو عرضه مطلب و نوآوری در افق و سطح طرح مطالب، از ویژگیهای مکتب شهید صدر است. شاگردان شهید صدر اما در دریافت این امور متفاوت هستند، برخی رویه شهید صدر را ادامه دادند و برخی هم بر طبق روش مشهود عمل نمودند. به هرحال اما باید گفت شهید صدر، به معنای واقعی کلمه، نخبهپرور بود.
در خاتمه ضمن تجلیل و تقدیر از کلیه فعالیتهای شبانهروزی آیتالله هاشمی شاهرودی قدس الله سره این ضایعه بزرگ را به همه جهان اسلام، امام زمان، مقام معظم رهبری، حوزههای علمیه تسلیت میگویم. بیتفاوت بودن حوزههای علمیه یا بعضی حوزههای علمیه نسبت به ایشان، مقام علمی و مکتبی که ایشان داشتند، واقعا جای تأسف دارد. امیدوارم حوزههای علمیه با تربیت شاگردانی که در تراز ایشان و یا بالاتر از ایشان باشند، هم خلأ ایشان را پر کند و هم مسیری که ایشان آغاز کردند را ادامه دهد.