حضرت امام تعریف جامعی از علم فقه ارائه میکند که فقه برای همه موارد انسان دارای برنامه است و جامعیت دارد. جمهوری اسلامی باید در این راه و جاده و مسیر حرکت کند؛ در این مسیر در بعضی موارد سرعت ما خوب و در برخی موارد کند بوده و در برخی موارد نیز رکون و سکون داشتهایم. ما باید در عین التزام به فقه جواهری و سنتی بن بستهای فقهی را بشکنیم و هیچ راه توقفی برای خود قائل نباشیم؛ البته در چارچوب اصول و خط و مشی فقه و تعالیم فقه غنی و متعالی امامیه.
به گزارش شبکه اجتهاد، آیتالله عباس محفوظی ضمن مرور خاطراتی از روزهای اول پیروزی انقلاب اسلامی، با تأکید بر مردمی بودن انقلاب اسلامی یادآور شد که امام خمینی(ره) نیز همواره تأکید میکردند که این انقلاب متعلق به مردم است و خود مردم باید برای حفظ آن تلاش کنند؛ تا دشمنان نتوانند نفوذ و کارهای کشور را خراب کنند.
محفوظی با رد قاطع سکولار بودن حوزههای علمیه تأکید کرد: امام که از این حوزه برآمده بود با تکیه بر همین فقه بر شرایط اجتماعی حاکم در زمان خود قیام و انقلاب میکند و رژیم منحط پهلوی را ساقط میکند. بنابر این تئوری امام مبنی بر اینکه اداره انسان را از گهواره تا گور بر عهده دارد نظری بسیار دقیق و عمیق و علمی است.
وی با تاکید بر این که «فقه برای همه موارد انسان دارای برنامه است و جامعیت دارد» افزود: اما اینکه جمهوری اسلامی توانسته جلوه عملی فقه باشد باید عرض کنم که ما در این راه و جاده و مسیر حرکت کردیم؛ در بعضی موارد سرعت ما خوب و در برخی موارد کند بوده و در برخی موارد نیز رکون و سکون داشتهایم.
مشروح گفتگوی جماران با آیتالله عباس محفوظی را با اندکی ویرایش در ادامه میخوانید:
به عنوان یکی از السابقون نهضت امام خمینی(ره) برای ما بفرمایید که یاران اولیه امام چه نقشی در تدام ارزشهای انقلاب و آرمانهای امام خمینی(ره) و مردم داشته اند؟
محفوظی: کسانی که به امام نزدیک بودند حرکت میکردند و به شهرها و مراکز استانها میرفتند، سخنرانی داشتند و امام و انقلاب را به مردم معرفی میکردند. نقش یاران امام این بوده که به شهرها و استانها بروند و پیام انقلاب اسلامی را به مردم ابلاغ کنند. من خودم یک بار میخواستم سفری به خارج از کشور بروم و قرار بود برویم و تحصیل کردهها و افرادی که از ایران رفتهاند را به ایران برگردانیم. به امام عرض کردم که شما پیامی دارید؟ نظر امام این بود که مردم انقلاب کردهاند و مردم هم به خوبی دنبال امام و انقلاب بودند و تا به اینجا رسانده اند. الآن هم باید خود آنها این انقلاب را حفظ کنند.
الآن یاران و دوستداران امام چه وظیفهای در انقلاب دارند؟
محفوظی: انقلاب را همان طوری که در ابتدا بود تا انتها ادامه دهیم. اگر خدای ناخواسته بخواهد خدشهای به انقلاب وارد شود همه ما همان طوری که از ابتدا بودیم الآن هم در کنار انقلاب هستیم و دیگران هم همین طور هستند؛ ولو اینکه بعضیها از دنیا رفتهاند و بعضیها هستند.
از تأکیدات اخیر مقام معظم رهبری این بود که «باید مراقب جریانها و دستهای خطرناک و مضرّ بود». از نظر شما این جریانها و دستهای مضرّ چه کسانی هستند و برای مقابله با آنها چه کارهایی باید انجام دهیم؟
در همه انقلابها عدهای هستند که خدشه وارد کنند و ضربه بزنند. آقایانی که آن روز بودند و انقلاب را به پیروزی رساندند باید توجه داشته باشند که دشمن نفوذ نکند و هرگاه دشمن آمد دست او را قطع کنند.
یعنی همان طوری که الآن الحمدلله مقام رهبری و دیگران را میبینیم که مشغول فعالیت هستند، وظیفه همه ما این است که انقلاب را نگه داریم و نگذاریم دشمن نفوذ کند. من یادم میآید که امام آن زمان سخنرانی میکرد و میگفت دشمن برای ۵۰ سال بعد تصمیم میگیرد. مسئولین الآن باید توجه داشته باشند که دشمن نفوذ نکند و جایی را نگیرد که خراب کند.
به نظر شما این نفوذ میتواند در داخل حوزههای علمیه و یا کسانی که از خارج حوزههای علمیه در مورد مباحث آنها اظهار نظر میکنند نیز صادق باشد؟
محفوظی: بله، نفوذ در همه جا میتواند صادق باشد؛ حتی در حوزههای علمیه. مگر در زمان شاه در حوزههای علمیه عدهای معدود ساواکی خودشان را به جای روحانی و عمامه به سر جا نمیزدند که خبرهای حوزه را منتقل کنند؟! البته مصداق اتم و اکمل نفوذ در حوزههای اقتصادی و سیاسی بیشتر کاربرد دارد. ولی قطعا در حوزههای علمیه و حتی خارج از حوزههای علمیه عدهای در کمرنگ کردن نقش حوزه و زحمات علمای سلف و مراجع، که برای زنده نگه داشتن حوزه خون دلها خورده اند، در تلاش مذبوحانه هستند. البته ما نمیگوییم هر عمامه به سری مقدس اردبیلی، شیخ انصاری، آیتالله بروجردی، آیتالله بهجت و امام خمینی(ره) است؛ ولی قطعا شیخ انصاریها، بروجردیها و بهجتها از همین حوزه ظهور و بروز کرده اند.
بعضیها میگویند حوزه نتوانسته خود را روزآمد کند و اتهاماتی نظیر سکولار بودن به حوزه میزنند. نظر شما در مورد این سنخ اظهار نظرها چیست؟
محفوظی: این حرف را باید از جهات مختلف بررسی و تحلیل کرد. منظور از سکولار بودن چیست؟ اگر منظورشان جدا بودن حوزه از سیاست و اجتماع و جامعه است قطعا اشتباه است و اگر منظورشان این باشد که حوزه روزآمد نیست، یعنی به درد جامعه و مردم بی تفاوت است، این حرف یا از عناد با حوزه و یا از جهل نسبت به خدمات حوزه علمیه است. شما امروزه در حوزه علمیه ببینید چقدر طلاب و فضلا نسبت به مسائل روز و به روز بودن تلاش میکنند. فراگیری زبانهای زنده دنیا جهت تعامل با مردم دنیا، مباحثات امروزی و کاربردی در فضای رسانهای و مجازی و حتی دروس خارج فقه و اصول که مباحثات روزانه را مطرح میکند.
با توجه به اینکه امام خمینی(ره) در منشور روحانیت میفرمایند «فقه تئوری اداره انسان از گهواره تا گور است»، به نظر شما در طول این چهل سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کلیت حوزههای علمیه توانستهاند خودشان را با این مانیفست امام تطبیق دهند؟ (به این معنا که فقه را در تمامی زوایای زندگی بشریت نشان دهند.)
محفوظی: قطعا ما در این باره کمبودها و کاستیهای فراوانی داریم. نظر حضرت امام تحول در شیوه و متد اجتهاد و تحول در شیوه آموزش حوزه بوده است. نظر حضرت امام در مورد متد و شیوه اجتهاد، لزوم اجتهاد سنتی و فقه جواهری است. اما از این روی کسانی که مخالف تحول در شیوه اجتهاد هستند سخن حضرت امام را مستندی برای خود قرار میدهند؛ در حالی که ایشان از کسانی است که عمیقا اعتقاد به پویایی فقه شیعه دارند. لذا شما میبینید امام که از این حوزه برآمده بود با تکیه بر همین فقه بر شرایط اجتماعی حاکم در زمان خود قیام و انقلاب میکند و رژیم منحط پهلوی را ساقط میکند. بنابر این تئوری امام مبنی بر اینکه اداره انسان را از گهواره تا گور بر عهده دارد نظری بسیار دقیق و عمیق و علمی است.
آیا علما و روحانیون توانستهاند فقه را برای حل معضلات و مواجهه با پدیدههای جدید روزآمد کنند؟
محفوظی: اینکه هر روحانی و آخوندی توانسته فقه را برای معضلات جامعه خود روزآمد کند، خیر؛ این طور نشده است. ولی آنهایی که وظیفه سیاست گذاری و ریل گذاری برای این امر مهم دارند باید روحانیت را به این سمت و سو سوق دهند و تلاش کنند روحانیت با پدیدهها مواجه شود. یعنی ما نه بترسیم، نه فرار کنیم و نه صورت مسأله را پاک کنیم. قطعا در جامعه امروز ما مشکلاتی وجود دارد که حل بخشی از آن در توان روحانیت هست؛ ولی روحانیت باید مثل حضرت امام در قلوب مردم نفوذ و اثر داشته باشد.
نکته دیگر این است که آیا جمهوری اسلامی توانسته جلوه علمی فقه باشد؟
محفوظی: حضرت امام در تعریف خود از علم فقه میفرماید «علم فقه از نظر رسیدن به مقام قرب الهی در رتبه بندی علوم – به اعتبار غایتی که دنبال میکنند – در رتبه متأخر از «علم به معارف» قرار دارد. مقصود از علم به معارف، آگاهی از جهان آفرینش، مبدأ هستی و اسماء و صفات او، توحید، معاد و احوال قیامت، نبوت عامه و خاصه و امامت است که از آنها به اصول اعتقادی یاد میشود و عرفان، حکمت و کلام عهده دار آن هستند.» شما ببینید چقدر حضرت امام تعریف جامعی از علم فقه ارائه میکند. یعنی فقه برای همه موارد انسان دارای برنامه است و جامعیت دارد. اما اینکه جمهوری اسلامی توانسته جلوه عملی فقه باشد باید عرض کنم که ما در این راه و جاده و مسیر حرکت کردیم؛ در بعضی موارد سرعت ما خوب و در برخی موارد کند بوده و در برخی موارد نیز رکون و سکون داشته ایم.
امام خمینی(ره) در دوره ۱۰ ساله زعامت خود خط شکنی و بن بست شکنیهای فقهی فراوانی کردند. آیا امروز هم نیازمند این مشی هستیم؟
محفوظی: قطعا ما امروز نیازمند این روش و مشی هستیم. البته مقام معظم رهبری در این زمینه بسیار خوب و عالی عمل کردهاند و ما باید در عین التزام به فقه جواهری و سنتی بن بستهای فقهی را بشکنیم و هیچ راه توقفی برای خود قائل نباشیم؛ البته در چارچوب اصول و خط و مشی فقه و تعالیم فقه غنی و متعالی امامیه.