دکتر حسن سبحانی در این نشست به سخنان زیر اشاره کرد:
* مرحوم صدر کتاب اقتصادُنا را ۵۰ سال قبل به رشته تحریر درآورده و باید آن را با شرایط اقتصادی ایران و عراق در زمان نگارش مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. انتظار این است کسی که در طول زمان راجع به اثری صحبت میکند، شرایط صاحب اثر را در نظر بگیرد. در قدم اول باید نیم قرن به عقب برگردیم.
* زمان نگارش کتاب، مناظره ای میان نظام سرمایه داری و سوسیالیستی میان متفکرین وجود داشت. آن موقع هنوز اقتصادی اسلامی شرایط امروزش را نداشت و نظام سوسیالیستی نشان داده بود که راهکارهای جذابی برای ارائه دارد. این نظام، بعد از جنگ جهانی دوم در اروپا و خیلی از کشورهای اسلامی نفوذ کرده بود.
* کسانی که به دنبال آزادی بودند به سمت سوسیالیزم و کسانی که به دنبال عدالت بودند، به سمت اسلام گرایش پیدا کردند. آیتالله صدر در آن شرایط، برای پاسخگویی به جوانان در این محیط دست به نگارش کتاب زد. او جزو اولین نفراتی بود که نقد بدون تعصب و راهکار جدیدی برای اقتصاد داشت؛ در واقع شهید صدر، قبل از نوشتن یک کتاب اقتصادی، در دفاع از اسلام این کتاب را نوشته است. به همین دلیل بخش اعظم جلد اول به نقد سوسیالیسم و کمونیسم اختصاص دارد و الگوی نشان دهنده ساختار آنها را مورد هدف قرار داده است و به دنبال نقد عالمانه آن سیستم بوده است.
* تجربه سالها قلم زدن در حوزه اقتصاد به من نشان داده که اغلب پژوهشگران ما، در نقد دیگران مینویسند و پیِ اثبات خودشان نیستند. به عبارت دیگر نوشتههای ما بیشتر سلبی است تا ایجابی؛ اما در کتاب اقتصادنا آیتالله صدر، وقتی پای نقد وسط میآید، تماماً شاهد نقد هستیم و حرفی از دین زده نمیشود. ویژگی کتاب ایشان این است که مکاتب لیبرالی را از نگاه خودشان نقد میکند.
* نکته مهم دیگر، تمایز قائل شدن میان علم اقتصاد و نظام اقتصادی است. با اینکه بعد از ۵۰ سال شاهد رشد خوبی در حوزه اقتصاد اسلامی هستیم، اما هنوز پژوهشگران ما قادر به تمیز دادن این دو مقوله نیستند. صدر میگوید علم جدا و سیستم جداست. ما به نام اسلام، سیستم اقتصادی میتوانیم داشته باشیم اما علم اقتصادی، از دلِ این سیستم میتواند جوانه بزند.
* برای تحلیل سیستم اقتصادی غربی، باید ۸۰۰ سال تاریخ آنها را مطالعه کرد. که غربیها در جغرافیای اروپا، از نژاد سفید پوست، با دین مسیحیت و فلسفه روشنگری و مبتنی بر نظام سرمایه داری به این اقتصاد رسیده اند. وقتی پروتستانها مقابل کاتولیکهای متعصب درآمدند و گفتند کار کردن تقوا است و باید کار کرد و سرمایه اندوخت؛ آیتالله صدر میگوید این سیستم، با توجه به اخلاق و علم مورد وثوق غرب طراحی شده و به موفقیت رسیده؛ پس باید برای اقتصاد اسلامی، نظامی مبتنی بر آموزههای اخلاقی و اسلامی طراحی شود.
* آیتالله صدر در این کتاب به دولت یا همان حاکمیت اختیار بالایی میدهد، نویسنده میگوید دولت در قبال مردم مسئولیت دارد. اگر مردم خودشان نتوانند فقر را از بین ببرند، وظیفه دولت است که این کار را انجام دهد. البته که وی این اتفاق را تشریح نکرده و توضیحات کاملی ارائه نکرده است. ایشان فقط تاکید میکند که دولت باید کار ایجاد کند تا مردم بتوانند پول دربیاورند؛ و البته کسی هم به خاطر فقر از بین نرود.
* این نکته را نباید فراموش کرد که این مجتهد و عالم دینی، در ۴۷ سالگی شهید شد. کتاب اقتصادنا فقط یکی از مکتوبات ایشان است. آیتالله صدر شخصیت و دانشمند برجسته ای برای ایران، عراق و اسلام بوده است.
* خیلیها در حوزه اقتصاد کتاب نوشته اند؛ اما آیتالله صدر برای خود روش و متدلوژی مشخص داشتند. این شخصیت آزاد اندیش، هر کجا که با نظر متفاوت مراجع و بزرگان دیگر مواجه میشوند، آنها را رد نمیکند و با جمع آوری آرا مختلف، میگوید که نظرات مختلف و متفاوتی وجود دارد.
* نگاه متفاوت آیتالله صدر که امروز نایاب است، پذیرش و توجه نظرات دیگران است. شهید صدر در هیچ کجای کتاب نظرات دیگر مراجع و بزرگان را کامل رد نمیکند و به تمام آرا احترام میگذارد.
دکتر سید احسان خاندوزی نیز در این نشست به نکات زیر اشاره کرده است:
* مرحوم صدر با اینکه تحصیلات آکادمیک به معنای امروزی در حوزه اقتصاد نداشت؛ اما ۵۰ سال قبل چنان موجی ایجاد کرد که بعد از چند دهه هنوز انرژی و نیروی آن وجود دارد. باید این نکته را هم در نظر داشت که نمیتوان با توجه به پیشرفتهای علمی نیم قرن گذشته کتاب را نقد کرد.
* آیتالله صدر بعد از نقد کامل سوسیالیسم، در جایگاه یک اسلام شناس، ویژگی نظام اقتصاد اسلامی را تشریح میکند. ابتدا نظریه مالکیت را مطرح میکند که مبتنی بر کار است. همچنین اصل آزادی اقتصادی را در یک چارچوب مشخص میپذیرد و بر اصل عدالت اجتماعی مبتنی بر ایجاد توازن توسط دولت تاکید میکند.
* نظریه مالکیت، آزادی اقتصادی و عدالت اجتماعی که در کتاب مطرح شده، زیربنای اقتصاد سالم اسلامی است. از دستاوردهایش همین بس که بعد از نیم قرن، تحلیل و نقد میشود. به نظر من به کار گیری نکات موجود در این کتاب، درمانگر اقتصاد کشور است.
* تجربه استفاده از نظریات این کتاب تاریک و روشن است. نه میتوان گفت موفق بوده و نه میتوان اذعان به شکست آن داشت. در دولتهای مختلف قواعدی که بنای آن اداره اقتصاد کشور است، از جمله در حوزه بانک، مالیات و…، کاملا مبتنی بر اندیشههای صدر نبوده است. به همین دلیل فقط میتوان گفت از این نظریات تاثیر گرفته اند اما این انتساب، به معنی تعیین سرنوشت آن؛ موفقیت یا عدم موفقیتش نیست.
* وقتی پزشکی نسخه ای تجویز میکند، اگر به تمام بندها، توصیهها و نکاتش توجه شود، میتوان نتیجه را به نسخه پزشک ارتباط داد. اما اگر به تمام نکات موجود در نسخه توجه نشود، نمیتوان به دکتر بگویید که در درمان بیماری موفق نبوده است. استفاده ناقص از نسخه آیتالله صدر برای اقتصاد، باعث اقتصادی آشفته تر و نابسامان تر میشود. میتوان گفت تا کنون اصلا نسخه ایشان استفاده نشده که بتوانیم حکم صادر کنیم که جوابگو بوده یا نه!