دومین شمارە ماهنامە فرهنگی- اجتماعی «شهر خدا» منتسب به اهلسنت ایران؛ با گرایش نواندیشانه، موضوع مقاصد شریعت را از دیدگاه اساتید و محققان اهلسنت معاصر نظیر ابنعاشور، علال الفاسی و… به بحث گزارده است.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، دومین شماره نشریهی فرهنگی ـ اجتماعی شهر خدا (اردیبهشت ۹۸) به صاحبامتیازی و مدیرمسئولی علی عزیزی و سردبیری مولود بهرامیان، با محوریّت مبحث «مقاصد شریعت» بهصورت دیجیتال (بهعلت شرایط نابسامان اقتصادی و گرانی کاغذ) در ۹۶ صفحه منتشر و عرضه شد.
این شماره با سرمقاله «خوانش مقاصدی در میان حرکت حلزونی و حرکت خطی» آغاز و با گفتوگویی از رضا بابایی محقّق دینپژوه و دکتر نوید نقشبندی در باب نظریهی مقاصد ادامه یافته و با چندین مقالهی دیگر به پایان رسیده است که محتوای آن بهتفصیل میآید.
بدیهی است گزاش ذیل بهمنزله تأیید دیدگاههای وارده نیست و صرفاً از باب تعاطی افکار و تضارب آرا و زمینهسازی برای هماوردی اندیشههای متفاوت صورت میپذیرد.
بررسی چالشها و موانع نظری مقاصد در عصر حاضر
رضا بابایی در گفتگوی خود با ماهنامه شهر خدا اذعان میکند: مقصد در شریعت تعیین نمیشود که تشخیص آن به عهدهی فقها باشد. شریعت بخش کاربردی دین است و بخش کاربردی باید در خدمت بخش راهبری باشد که شامل متون نخستین و تاریخ و روح ادیان و امهات سنت است؛ بنابراین بهتر است از «مقاصد دین» سخن بگوییم و سپس شریعت را تابع دیانت کنیم؛ اما به دلیل سیطرهی فقه بر سایر علوم و نیز به دلیل جایگاه ویژهی فقها در جهان اسلام که بیشتر دلایل جامعهشناختی دارد تا علل دینی، مقصد را هم آنان تعیین میکنند و این خطای راهبردی است!
او مدعی است خوانش مقاصدی، اگر جلو دینگریزی را هم نگیرد، دستکم مانع بنیادگرایی دینی میشود و چهکاری مبارکتر از این؟ من مشکل بنیادین بنیادگرایی را در همین میبینم که از روح و مقصود دین بیگانه است. فاصلهی اسلامگرایی از اسلام و مسلمانی، بیشتر از فاصلهی کفر تا دین است. این همان چیزی است که جامعهی دینی باید فهم کند؛ وگرنه هم دین را نابود میکنند و هم حرث و نسل را.
بابایی در بخشی از گفتگوی خود بیان میکند: مقاصدیها هر چه درد و رنج و بیچارگیهای انسان را در این دنیایی که دارالبلا است، بیشتر درک کنند، به روح دین و خواست خدا نزدیکتر میشوند و راهکارهای بهتر و علمیتری برای بسط دینداری در جامعه مییابند. به عقیدهی من طرفداران نگاه اول، نگاه جامدی نسبت به دین و نیاز انسان به دین دارند.
بهسوی انقلابی دینی در اسلامی سده بیستویکم
دکتر مصطفی علوی، پژوهشگر تونسی در مقاله خود میآورد: گرچه نظریه «مقاصد شریعت در اسلام» یکی از پیشرفتهترین اندیشهها در اسلام کلاسیک و بهخصوص در مذهب مالکی بوده است، اما کافی به نظر نمیرسد و افزودن مقاصد نوینی همانند «مقاصد تحسینی و تزیینی» یا «مقاصد حاجتگرا» و… به پنج مقصد ضروری و اصلی نیز کارساز نیست. برداشت گذشتگان از دانش مقاصد، برداشتی پیشامدرنیته است که باید از درون، بازنگری گردد و سطح مفاهیم مقاصد و ارتباط آنها با یکدیگر و بهویژه در ترتیببندی آنها دگرگون شود. برای رسیدن به این مهم باید انقلابی انسانمدار و دیندار در اسلام صورت گیرد تا به انسانمداری نوین بپیوندد و بر پایهی اندیشه نوین اسلامی و سازگار با فلسفه سیاسی حقوق بشر و قوانین هستیمدار آن، انسان را در کانون توجه خویش بگذارد. بدین گونه شاهراههای انسانی کردن با وجود همه اختلاف نظرهای فلسفی یا دینی تکامل مییابد.
مقاصد شریعت از نظر علال الفاسی
شیخ احمد بیبنی نواکشوت از موریتانی در مقالهای به بازخوانی آراء علال الفاسی عالم مقاصدی میپردازد و مینویسد: علال الفاسی یکی از عالمان برجستهای است که نام او با حروف درشت در فهرست مختصر علمای مقاصد، ثبت شده است. او ثابت کرد که شریعت مقاصدی دارد و این مقاصد مرجع همیشگی تغذیهی احکام و در عین حال بیانگر نظر و موضع شارع است. وی دربارهی هماهنگی مجتهد با خطاب شرعی و اینکه هر دو یک روی سکه هستند میگوید: «مقاصد شریعت، مرجع ابدی و همیشگی برای تغذیه قانونگذاری، قضا و حکم در فقه اسلامی است و این منبع نه خارج از شرع اسلامی بلکه سرچشمه عمق و درون آن است و نه تنها پیچیدگی قوانین طبیعی را که هیچ حد و مرزی نمیشناسند، ندارد برعکس از نشانهها و تابلوهای راهنمایی به مانند تابلوهای راهنما در مسیر راهها برخوردار است».
کما اینکه کتاب او به نام «مقاصد الشریعه الاسالمیه و مکارمها» به گفتهی خود او در مقدمهی کتاب، تلاشی است برای نجات مقاصد از افتادن در دام نصگرایی و برداشتهای سطحی از الفاظ و با دمیدن روح مقاصدی در مقاصد شریعت به موضوعات مهمی مانند آباد کردن زمین و دعوت اخلاقی حقوق بشر و دیگر موارد مربوط به مقاصد میپردازد.
الفاسی میگوید: «شریعت، احکامی مشتمل بر یک سری مقاصد و مقاصدی مشتمل بر یک سری احکام است، نه قوانین طبیعی است و نه امور کشف، شهودی و الهامی، بلکه به معنای بررسی خردمندانه در چارچوب اصولی عمومی است که شخص مکلف با این بررسی و نظر به کشف اسرار و مقاصد آن رهنمون میشود و این مهم از طریق توجه به لفظ و مدلولهای خاص و عام و مقاصد و افهامی که مجموع این دلالات بر آن راهنمایی میکنند حاصل میشود، چرا که عدالت عمومی اسلامی قابل تبدیل و تغییر نیست، ولی احکام جزیی بر اساس شرایط و اعتبارات زمانی و مکانی تغییرپذیر هستند، چون اینها به خودی خود مقصد به ذات نیستند بلکه هدف از آنها فقط تحقق عدالت شرعی است و اگر رأی، یک رأی مسلم نباشد احکام آن فاقد هرگونه ارزشی است. رأی مسلم بدین معنا که در مفهوم صحیح کلمه، یک رأی انسانی و پیراسته از خواستهها و شهواتی باشد که ناشی از فساد در زمین هستند و اینکه هم راستا با مقصد شرعی عام صالح و اصلح باشد».
علال الفاسی به امر اجتهاد در شریعت اهتمام خاصی ورزیده است، به خاطر نقشی که اجتهاد در بهتر کردن و گسترش شریعت داشته است و دلیل این مدعا هم ثروت معرفتی و دانش سترگی است که در طی دوران شکوفایی اجتهاد به دست آمد و پس از توقف آن خاموش شدن و فقر عملی عاری شد.
واکاوی چیستی نظریهی مقاصد شریعت
سید نوید نقشبندی عضو هیئت علمی دانشگاه کردستان، دکترای تخصصی الهیات و معارف اسلامی در فقه امام شافعی از دانشگاه تهران است. وی اولین فارغ التحصیل در ایران با این عنوان است و بیست سال است در دانشگاه تهران و دانشگاه کردستان در رشتهی فقه امام شافعی مشغول تدریس است. در زمینهی مقاصد شریعت و اصول فقه اهل سنت و مصالح مرسله دارای تألیف و پژوهشهای متعددی هست. شهر خدا به منظور واکاوی و شناخت بیشتر نظریه مقاصد شریعت، گفتگوی ویژهای با وی انجام داده است.
این مدرس دانشگاه بیان دارد: خوانش مقاصدی عبارت است از مکانیزمی که واقعیت نرم و سیال را در سیستمی نرم و سیال به واقعیتی خداپذیر و البته آن هم سیال تبدیل میکند. در این مکانیزم اهداف کلی ثابت و لایتغیر است اما ابزارها و روشها متغیر است، تغییری که حد و مرز و تعریفی مشخص دارد.
نقشبندی معتقد است: امروزه موضوع مقاصد شریعت به وسیلهی بسیاری از علمای شهیر اسلامی مورد بررسی قرار میگیرد؛ اما این را باید بپذیریم که تا از فتاوای فقیهان تقدسزدایی نشود و شجاعت ابراز نظر در فقه و اصول به وجود نیاید و سیستم کارآمدتر و کاربردیتری برای ارائهی فتوا به وجود نیاید، نظریه مقاصد فقط در حد یک نظریه و اندیشه باقی خواهد ماند.
پروژههایی جدید برای نوسازی در مقاصد شریعت
محمد شهید در این مقاله آورده است: «مقاصد شریعت» همان «ارزهای شریعت» است و در اینجا مربوط به مفهوم ارزشی است که علمای اصول از آن به «مصلحت» تعبیر نمودهاند. میراث فقه اسلامی از شاخصهی ارایه حیلهی شرعی، راه برون رفتها، تقلید، فقه سخت و سنگین و قید و بند برخوردار است. در واقع کارا نمودن این منظومه، کارآمدی بزرگ را به شاخصههای شریعت خواهد داد.
روشنگری مقاصدی میخواهد از طریق دو کانال، از گرداب عمیقی که مدت زمان زیادی است -قبل از نیمه دوم قرن گذشته- آن را میشناسد، خارج شود. کانال نخست: استقبال فراوان از مقاصد شریعت توسط پژوهشگران، دانشجویان و عالمان از طریق دانشکدهها و مؤسسههای علمی و تریبونهای فکری گوناگون، به میمنت این استقبال از نیمه قرن گذشته، میدان علمی شاهد فوران فراوان و سراسیمه در دستاورد مقاصدی شده است. کانال دوم: تالش برای عبور از تراکم بازدهی بزرگی که در میدان روشنگری مقاصدی به دست آمده است. با اجتهادهایی که از شاخصهی تعدد برخوردارند و این موضوع تخصصی را در سطوح مختلف درنوردیدهاند، از جمله اجتهادهایی که تنها برخی از ابعاد این موضوع را لمس نمودهاند که میتوان آن را اجتهاد جزیی نامید. همان چیزی که ضروریات و کلیات خمس را از حیث تعداد و ترتیب و اضافه شناسانده است؛ یا اجتهاداتی که در راستای بازسازی ساختار مقاصدی مطابق با نگاهی دیگر تالش میکنند، مانند آنچه طه عبدالرحمن در پروژهی خویش آن را انجام داده است و میتوان آن را پروژه اخلاق نام نهاد یا پروژه طه جابر علوانی به عنوان پروژه مقاصد والا و بنیادی و یا پروژه جمالالدین عطیه که میتوان آن را کارا نمودن مقاصد نام نهاد.
وی مینویسد: قوت پروژه طه جابر علوانی مبتنی بر مقاصد سهگانه والا است، چون اینها ارزشهای اساسی و مبادی اصلی به شمار میآیند و با تمامی زمانها و مکانها سازگار هستند، در واقع اینها مقاصدی به شمار میآیند که رسالتهای گذشته نیز از آن برخوردار میباشند که عبارتاند از: توحید، تزکیه، عمران که این موارد را در مرحله نخست قرار داده است.
علوانی در مرحله دوم مقاصدی را آورده است که مقاصد سهگانه خواهان آنها هستند تا این مقاصد دست دوم ضرورتی برای تحقق مقاصد والا باشند و در میان آنها عدالت و آزادی و مساوات را بیان کرده است؛ اما در مرحله سوم و آخر، علوانی، همان مواردی را ذکر کرده است که علمای اصول و فقه بر آن تمرکز نموده و آن را مقاصد شریعت به شمار آوردهاند و آنها را در ضمن ضروریات و حاجیات و تحسینیات قرار دادهاند. این مهمترین چشماندازی است که طه علوانی در پروژه خویش آن را ذکر کرده است. پروژهای که آن را با نام «مقاصد والای فرمانروای قرآنی» نام نهاده و در مجلهها و کتابهای گوناگون ارایه داده است. این پروژه میتواند با ملاحظاتی روبهرو شود.
نقش ارزشها و تربیت در اصلاح فردی و اجتماعی
جاسر عوده در تقریری از رویکرد مقاصدی عمرانی شیخ ابنعاشور مینویسد: مهمترین نتیجهای که ابنعاشور از پایه و اساس فطری اسلام میگیرد جهانی و جاودانی بودن اسلام است. اسلام برای این که نزد همهی بشر و در هر زمان و مکان قابل پذیرش باشد باید بر مبنای چیزی باشد که همهی بشر با اختلاف نژاد و فرهنگ و در طول روزگار بر سر آن توافق دارند.
مرجع حقیقی مقاصد تنها نص نیست بلکه نص دو فاکتور دیگر را هم با خود دارد که به لحاظ موضوعی خارج از نص قرار دارند و آن دو عبارتاند از: حس سلیم و تجربهای که صحت آن ثابت شده است؛ یعنی عقل و واقعیتی که به وجود مصلحت یا مفسده گواهی میدهند.
ابنعاشور به این حقیقت رسیده است که قطعیت عقلی در اصول فقه وجود ندارد مگر در مقاصد و غیر از آن همه ّظنی است. اخیراً نیز به این نتیجه رسیده است که این مقاصد با دو بخش خود در فطرت ایجاد میشود: حس سلیم که در میان مردم به عدالت تقسیم شده است و بررسی سنتهای تاریخی و قواعد عمران بشری که از نگاه ما انقلابی بزرگی در تفکر فقهی، فرهنگی و اسلامی ایجاد کرده است.
روند تحول به عقل ارج نهاده است به طوری که عقل میتواند از دایرهی فرهنگی تنگ و خسته کننده خارج و به دایرهی وسیعتری که ذکر کردیم، یعنی دایرهی کیهانی وارد شود.
در پایان برنامهی اصلاحی ابنعاشور مثال خوبی برای امکان ایجاد نوگرایی در حوزهی عربی- اسلامی است و در پایینترین حالت انگیزهای میشود برای فعالسازی عقل در راستای قطع ارتباط با دو نوع سنت: سنت قدیم داخلی و سنت جدید خارجی و توجه به سمت نوآوری از نوعی که قدیم و جدید را شامل شود و از آنها عبور کند.
مقاصد شریعت و حکومت مدنی
جاسر عوده پژوهشگر مصری مینویسد: مسائل پیچیده و چند جانبه در دوران ما بیش از همه نیازمند آن است که تخصصها و رویکردهای گوناگون به یکدیگر نزدیک شوند تا همدیگر را کامل کنند و به تمام جوانب موضوع بپردازند. در حقیقت تقسیم علوم معاصر به تخصصهای دانشگاهی و حرفهای ابزاری برای آموزش است؛ اما نباید ابداع فکری و شکوفایی اندیشه را محدود کند زیرا اصل در بحث و تفکر، وجود تخصصها و دیدگاههای متفاوت است.
اخیراً و در بحبوحهی بهار عربی اختلاف بزرگی در خصوص مفهوم حکومت مدنی در محافل سیاسی و مردمی پدید آمده است و ماهیت حکومتهای ملی معاصر مورد بحث و مناقشه قرار گرفته است. در این زمینه تعاریف مختلفی ارائه شده است که به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد: حکومت مدنی: همان حکومت سکولار است که دین را از سیاست جدا میکند/ حکومتی است لیبرال که بر آزادیها و حقوق شهروندان تأکید میکند/ حکومتی است که شهروندان بر آن حکمرانی میکنند یعنی در مقابل حکومت نظامیان قرار دارد/ حکومت ملی است که در آن افراد در برابر قانون با هم برابرند/ حکومت روحانیون نیست و شیوخ دینی بر آن حکمرانی نمیکنند/ حکومت مدنی همان حکومت اسلامی است که در قالب صحیح آن از زمان رسالت و میثاق مدینه برقرار بوده است.
برابری در ارث؛ راهکارهای مقاصدمحور
نسیبه سبحانی در یادداشتی میآورد: هرچند که میتوان نگاههای عدالتمحور را با مبنا قراردادن مقاصد شریعت در تمامی امورات انسانی رواج داد و فقها را بهسوی چنین دیدگاههایی سوق داد، اما با توجه به مقاومتهایی که معمولاً در این باره صورت میگیرد و هیمنهی تفاسیر سنتی، فقها را از چنین تغییر رویکردی بازمیدارد، میتوان راههای برون رفت دیگری اتخاذ کرد.
مقاصد شریعت و چالشهای مدرن
محمد ّصدیق قادری در یادداشتی مینویسد: مقاصدیان نمیتوانند ساده از کنار مفاهیم جهان مدرن و علوم انسانی و اجتماعی گذر کنند. آنان باید موضع خود را نسبت به سیاست و نظامهای متعدد آن، بیان کنند. مقاصدیان باید توضیح دهند که دیدگاهشان نسبت به تفکیک قوا (قوهی مقننه، مجریه و قضائیه) چیست؟ و نقش مردمان در امر قانونگزاری چگونه و کجاست؟ مقاصدیان باید شفاف و بدون ابهام، نظریه و دیدگاه خود را نسبت به منشور حقوق بشر، حقوق و آزادیهای مدنی، حقوق شهروندی- حقوق زنان، کودکان، اقلیتهای قومی و مذهبی اعلام کنند و همهی این اقدامات حقیقتاً کار سادهای نیست. شاید اولین گام و اساسیترین اقدام، رهایی از احکام فقهی گذشتگان و قرائتهای سنتی از دین که تناسبی با جهان معاصر ندارد، باشد و گام دوم و سوم و… البته منظور این نیست که گذشتگان کاری نکردهاند و یا چیز مفیدی برای ما ندارند، نه، بلکه منظور این است، به قول علامه محمد اقبال لاهوری: «مرحبین بکل جدید نافع ُ – و محتفظین بکل قدیم صالح» به هر امر و پدیده جدیدی که مفید و سازنده باشد خوشآمد میگوئیم و پیشوازی میکنیم و هر آنچه از گذشته برایمان به ارث رسیده و شایسته و سودمند باشد حفاظت و نگهداری میکنیم و از آنها بهره میبریم.
هنوز آنچنانکه شایسته و بایسته است میان مقاصد شریعت و احکام فقهی تفکیکی صورت نگرفته است و نوعی ابهام و عدم شفافیت بر آن حاکم است و همچنان، مقاصد شریعت در چنبره و پارادایم احکام فقهی تعریف و تبیین میشود و به استقلال دست نیافته است؛ به همین خاطر، هنوز دربند احکام فقهی است، آن هم احکام فقهی سنتی، گویی مقاصد شریعت و احکام فقهی مترادفند و هردو به یک معنایند و تا زمانی که تفکیک و تعریفی نو صورت نگیرد، نمیتوان گام ارزشمندی در این وادی برداشت.
نگاه مقاصدی، خواهان اجتهاد است و طالب رفرمهای جدیدی در اصول و آرایش و پیرایش در منابع قانونگزاری و احکام است. باید دایرهی بعضی از ادلّه را محدود و بعضی دیگر را توسعه داد و ادلّهی دیگری همچون عقل سلیم (عقل انتقادی) و تجربههای بشری در علوم طبیعی و انسانی به دایرهی ادلّهی موجود افزوده شوند و طرحی نو درافکند.
یادآور میشود که ضروری است مقاصدیان جای مقاصد شریعت و احکام فقهی را عوض کنند یعنی ابتدا مقاصد را از دایرهی احکام فقهی رهایی بخشند سپس مقاصد شریعت را بر احکام فقهی داور، ناظر و معیار صواب و خطای احکام فقهی قرار دهند و آنگاه میتوان امیدی به تغییر داشت. جهان مدرن جهانی حقوقمدار است و قانونگزاری و سیاست تابع و حامی حقوق مردمان و شهروندان است و احکام فقهی زمانی میتواند سخنی برای گفتن داشته باشند که به این واقعیت انکارناپذیر (= حقوق مدار بودن جهان) اجازهی ورود به حوزهی خود دهد و با آن همدلی و همراهی کند و از راهنمائیهای آن و اخلاق مدد گیرد و تغییرات اساسی و بنیادین در خود ایجاد کند و در غیر این صورت همچنان از قافلهی بشریت واپس خواهد ماند.
علاقهمندان میتوانند برای خرید نسخه دیجیتال «ماهنامه شهر خدا» به قیمت ۳ هزار تومان از اینجا اقدام نمایند.