میرزا مرجع کل بود؛ یعنی مرجعیت در میرزا متمرکز شده بود. علمای دیگر وقتی او را به جانشینی شیخ انصاری معرفی کردند، همه شاگردان شیخ اطاعت کردند، حتی علمایی که صاحب رساله بودند قبول کردند. به صورتی که حرکتی رخ داده بود که مراجعی که چهل سال سابقه رساله بودند و چه نبودند و چه شاگرد شیخ انصاری بودند و چه نبودند همه اطاعت از میرزا را واجب دانستند. آنها میدانستند امروز پرچم اسلام در دست میرزا است و همه باید زیر آن پرچم باشند. لذا مردم وقتی میدیدند مراجع اینگونه در برابر میرزا تسلیم هستند همه اطاعت میکردند.
اختصاصی شبکه اجتهاد: فتوای تاریخی آیتالله میرزا حسن شیرازی در تحریم تنباکو، توطئهای را که به دست ناصرالدینشاه قاجار با واگذاری امتیاز دخانیات ایران به مدت پنجاه سال به انگلیسیها در حال شکل گرفتن بود، در نطفه نابود کرد. این اقدام تأثیر مهمی در استقلال کشور داشت و کشور را از وابستگی به بیگانگان رهاند. در سالروز این فتوای تاریخی، با حجتالاسلام سید محمد رضوی، پژوهشگر مؤسسه کتابشناسی شیعه از ناگفتههای این فتوای تاریخی سخن گفتیم.
اجتهاد: آیا دلیل تبعیت مردم از میرزای شیرازی در ماجرای فتوای تنباکو، تنها اطاعت از مرجع تقلید بود یا آنکه نکات دیگری نیز در این تبعیت تأثیرگذار بود؟
رضوی: عمده دلیل اطاعت مردم همان مسئله تقلید از مرجع بود. مسئله ولایت مرجع بهعنوان نایب امام زمان، امری بود که در بحثهای عامه و نخبگان بر آن تأکید میکردند. ولی دلایل دیگر اگر بود بسیار ضعیف بود؛ یعنی دلیل اقتصادی و عوامل اجتماعی و سیاسی هم اگر بود ضعیف بود؛ اما مسئله اصلی اطاعت از نایب امام زمان و یک عامل مذهبی محسوب میشد. این عامل هم تعبد کورکورانه نبود بلکه چون اعتماد به مرجع تقلید داشته و آگاهی داشتند که میرزای شیرازی یک مجتهد آگاه با شرایط زمان است و اطاعت از او میتواند ما را هدایت کند و نجات دهد.
اجتهاد: در اینجا سؤال پیش میآید که با توجه به اینکه میرزا در سامرا بود، این پیام چگونه به مردم منتقل شد؟
رضوی: خود میرزا یک شبکهای از روحانیت در شهرستانها و مراکز داشت که مورد اعتماد مردم بودند. پس دو جهت میشود: یکی شخص خود میرزا بود و دیگری نمایندگان او بودند که شهرها را پوشش میدادند، مثل شیخ فضلالله در تهران. اینکه گفتهاند روشنفکران مثل زینالعابدین مراغهای مؤثر بودند که مردم را تحریک کنند، میتوان گفت بیش از اینکه مخالفت با نظام طاغوتی زمان داشته باشند گرایش به غرب داشتند. البته منکر نقش روشنفکران در حرکت مردم نمیشویم. مثلاً «ملکم» روزنامهای به نام قانون داشت که در جهت روشنگری اقدام مینمود ولی اینها ضعیف بودند.
اجتهاد: آیا فتوای میرزای شیرازی نظایر دیگری نیز در طول تاریخ داشته است؟
رضوی: قبل از میرزا و بیشتر بعد از وی نظایری داشته است. قبل از میرزا در سال ۱۲۸۹ مبارزه مرحوم علی کنی از همدورههای میرزا را داریم که در تهران علیه قرارداد رویتر اقدام میکند. امتیاز رویتر را رویتر انگلیسی گرفته بود. عامل این امتیاز هم دو نفر از روشنفکران زمان ناصرالدینشاه بودند: یکی، مشیرالدوله سپهسالار و دیگری هم میرزا ملکم خان معروف به ناظم الدوله. اینها در سفری که به انگلیس داشتند یک امتیازی را با شرکت رویتر امضا کردند که این شرکت تمام منافع ایران مثل جنگلها، معادن و…را به یک شخص انگلیسی به نام رویتر میداد. حتی فرانسویها و روسها که رقیب انگلیس بودند میگفتند غیر از هوا، هرچه ایران منافع داشته به انگلیس داده شده است. شاه هم به انگلیس رفته بود. توسط نخبگان منتشر شد که آنها یک قراردادی را امضا کرده و تمامی منافع ایران به انگلیس واگذار شده است. مرحوم ملا علی کنی اینجا اعتراض شدیدی به شاه نمود که این قرارداد باید فسخ شود. لذا ایشان فضایی را آماده نمود تا توده مردم علیه سپهسالار شورش کنند. لذا شاه قرارداد را فسخ کرد قبل از اینکه به انجام برسد.
اقدام میرزا بازتاب عجیبی در ایران و هم غیر ایران داشت. در ایران بازتابش قرارداد ۱۹۰۷ بین انگلیس و روس بود که ایران را تقسیم کردند. آن زمان باز مخالفت علما را در پی داشت. باز در همان زمان ایتالیا به لیبی حمله کرد و جهان اسلام اشغال میشد. اینجا علمای نجف فتوایی دادند و کالای انگلیس و روسیه را تحریم کردند. خود این اقدام، یک مبارزه بود و در ایران هم مردم را آماده میکرد.
در جنبش مشروطه در سال ۱۳۲۵ قمری مجلس روی کار آمد و مردم نماینده انتخاب کردند. در سال ۱۳۲۶ محمدعلی کودتا کرد و عدهای از نمایندگان مجلس را از بین برد. اینجا علمای نجف چون مرحوم آخوند خراسانی به میدان آمدند و فتوای تحریم دادند و گفتند اطاعت از این دولت حرام است و از مبارزه تبریز حمایت کردند. این تحریم مرحوم آخوند و دیگران جواب داد چراکه مردم مالیات ندادند و شروع به مبارزه کردند تا اینکه مبارزه محمدعلی شاه سقوط کد و مشروطه دوباره اعاده شد. این تقلیدی از عمل میرزای شیرازی بود چراکه آخوند خراسانی هم شاگرد میرزا بود.
باز در انقلاب ۱۹۲۰ عراق که انگلیس دولت عثمانی را سرنگون کرد و قرار بود عراق تحت استعمار انگلیس دربیابد، قرار شد انگلیس یک حکومت تحتالحمایه در عراق شکل دهد؛ یعنی انتخابات زیر نظر انگلیس صورت گیرد. اینجا مراجع تقلید نجف مثل مرحوم میرزای نائینی، مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی این انتخابات فرمایشی انگلیس را تحریم کردند و شرکت در آن را حرام اعلام کردند و فرمودند نمایندگانی که انگلیس تائید کند موردنظر ما نیست. لذا این اقدام در بیداری مردم بسیار مؤثر بود تا اینکه به حرکتهای بهتری در عراق منجر شد.
بعد از جنبش تنباکو یکی از بزرگترین جنبشهای دنیا که متأثر از حرکت میرزای شیرازی بود جنبشی بود که در هند توسط گاندی رخ داد. او هند را از تحت سلطه انگلیس نجات داد چراکه جریان میرزا را مطالعه کرده بود و متوجه شده بود که انگلیس شکستپذیر است. مهمترین عامل مبارزه گاندی تحریم بود و به مردم گفت کالای انگلیسی را مصرف نکنید.
حرکتی که دکتر مصدق و آقای کاشانی انجام دادند، یعنی نهضت ملی نفت ایران یک نهضت ملی علیه انگلیس بود و متأثر از نهضت تنباکو بود و جواب هم داد.
اجتهاد: آیا اگر مراجع امروز نیز چنین حکمی بکنند، با واکنش مردمی همانند آنچه در رابطه با فتوای تنباکو اتفاق افتاد روبرو میشوند؟
رضوی: میرزا مرجع کل بود؛ یعنی مرجعیت در میرزا متمرکز شده بود. علمای دیگر وقتی او را به جانشینی شیخ انصاری معرفی کردند، همه شاگردان شیخ اطاعت کردند حتی علمایی که صاحب رساله بودند قبول کردند. به صورتی که حرکتی رخ داده بود که مراجعی که چهل سال سابقه رساله بودند و چه نبودند و چه شاگرد شیخ انصاری بودند و چه نبودند همه اطاعت از میرزا را واجب دانستند. آنها میدانستند امروز پرچم اسلام در دست میرزا است و همه باید زیر آن پرچم باشند. لذا مردم وقتی میدیدند مراجع اینگونه در برابر میرزا تسلیم هستند همه اطاعت میکردند.
امروز هم اگر همه علما پشت سر مقام معظم رهبری باشند و حمایت جدی از ایشان داشته باشند و اختلافی پیش نیاید، امروز هم شاهد چنین برنامههایی میتوانیم باشیم؛ یعنی نهتنها در سطح آن زمان بلکه در سطح نازلتر آن مردم میتوانند اطاعت کنند. مثلاً در عراق آقای سیستانی در مورد داعش حکمی دادهاند و یکی از عوامل اصلی نجات عراق از داعش، فتوای آیتالله سیستانی بود، به صورتی که علمای ایران همه از ایشان حمایت کردند. لذا نجات عراق از داعش کماهمیتتر از فتوای تنباکو در عصر ما نبوده است.
اجتهاد: آیا محبوبیت روحانیون در سالهای اخیر نسبت به گذشته تفاوت پیدا کرده است؟
رضوی: یک فرقی بین زمان کنونی و زمان انقلاب وجود دارد. در قبل از انقلاب روحانیت کنار مردم بود و خودش مظلوم بود؛ و زندگیشان شبیه مردم بوده و در موضع قدرت نبودند. کسی در موضع قدرت بود که مخالف روحانیت بود و او را شکنجه میکرد؛ اما امروز روحانیت در رأس قدرت است. این عامل را در سطح تمامی قوا مشاهده میکنیم. مردم امروز از روحانیت مطالبه میکنند و طبیعی است که مقداری از محبوبیت روحانیت کاسته شده باشد.