اختصاصی شبکه اجتهاد: چندی پیش حجتالاسلام والمسلمین علی شفیعی در گفتگو با شبکه اجتهاد نکاتی را در مورد مصرفکننده بودن دانش فقه در مبنا و روش فرمودند که به نظر حقیر پذیرش آن بیاشکال نیست.
ایشان در این گفتگو فرمودهاند: «اجمالاً خود دانش فقه تولید مبنا نمیکند بلکه از جاهای دیگری مبانی خود را اتخاذ میکند. در مباحث روشی نیز همینطور است و خود فقه دانش مولد روش هم نیست. از دانش دیگری مثل اصول فقه این روشها را اتخاذ میکند. پس فقه یک دانش مصرفکننده است.»
اگر منظور این است که «مبادی تصدیقی» دانش فقه از دانشها دیگر گرفته میشود، باید گفت جز فلسفه، تمامی دانشها این گونهاند.(مصباح، ۱۳۹۶، ج ۱، ص ۷۳) هر دانشی پیشفرضهایی دارد که خود، متکفل اثبات آنها نیست و به علوم دیگر محول میشود. بهعنوان نمونه دانش مهندسی، «گرد بودن کره زمین» و «قانون جاذبه» را نه اثبات میکند و نه موردبحث قرار میدهد؛ بلکه این دو گزاره در دانشهای دیگر مثل فیزیک اثباتشدهاند و به آنجا محول میشود. پس دانش فقه ازاینجهت خصوصیتی ندارد و این (اصول موضوعه داشتن)، ویژگی هر دانشی جز فلسفه است و فلسفهی هر علمی به این مبادی میپردازد.
دانش فقه همچنین مانند بسیاری از علوم، تولید مبنا میکند. قواعد فقه و اصول عملیه، مبانی تولیدشدهی دانش فقه است که آنقدر موردبررسی علمی قرار گرفت که بعدها تبدیل به یک شاخه مطالعاتی و حتی دانش جداگانه، یعنی اصول فقه شد!
در حوزه روش نیز ماجرا به همین منوال است. فقه، روش خود را از اصول فقه نگرفته است؛ اصول فقه به مناسبت روشمند بودن فقه به وجود آمده است. اینگونه نیست که «ابتدا دانشی به نام اصول فقه بوده است که در مورد قواعد استنباط احکام شرعی از ادله سخن بگوید، سپس دانشی به نام فقه به وجود آمده باشد که به استنباط احکام شرعی بپردازد و روش خود را از اصول فقه بگیرد»؛ بلکه دانشی به نام فقه، با تلاش جمعی و روشمند در طول تاریخ شکل گرفته است که به استنباط احکام شرعی میپردازد. آنگاه قواعد یا عناصر مشترک این استنباط آنقدر مورد توجه قرار گرفت و نسبت به آن تلاشهای علمی صورت گرفت که از مقدمه کتب فقهی، تبدیل به یک دانش مستقل درجهدو، یعنی اصول فقه شد.(صدر، بیتا، ج ۱، ص ۵۰) بنابراین دانش فقه نهتنها روشمند است، که مباحث روشی آن از ۱۲ قرن پیش مورد مطالعه مستقل قرار میگرفته است (شافعی، همیم، و فحل، ۲۰۰۹)، یعنی زمانی که در هیچ دانش دیگری تا قرنها بعد مباحث روششناسی از اساس بهصورت مستقل مطرح نبوده است!
بنابراین به نظر میرسد جز فلسفه، باقی دانشها یا همگی مصرف کنندهاند یا هیچکدام مصرف کننده نیست و تقسیم دانشها به مصرف کننده و تولید کننده (سروش، ۱۳۶۸، بخش پنجم) بیاساس و غیرعلمی است[۱]. بهتر است امثال دکتر سروش که در زمینهی فلسفه علم یا علوم اسلامی تحصیلات دانشگاهی یا حوزوی نداشتهاند در این زمینه اظهار نظر نکنند، اگرچه دکترای داروسازی داشته باشند.
نویسنده: حسین الهی خراسانی؛ طلبه سطح ۴ فقه مقارن، مرکز آخوند خراسانی
پانوشت: ۱ توضیح آنکه تنها کاربرد اصطلاح «دانش مولّد» (The productive sciences) مربوط به تقسیمی است که برای اولین بار توسط ارسطو بهکاربرده شد و شامل دانشهای منجر به محصول مانند کوزهگری و کشتیسازی میشد، قسیم آن نیز دانشهای کاربردی مانند سیاست و دانشهای نظری مانند فلسفه بود.(Shields, 2016) روشن است که این تقسیمبندی و اصطلاح در فلسفه علم هیچ ارتباطی با تقسیمبندی بالا ندارد.
منابع
- سروش، عبدالکریم. (۱۳۶۸). موانع فهم نظریه تکامل معرفت دینی (۲). کیهان فرهنگی، ۶۵(۶)، ۶-۱۰. بازیابی از https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/15108
- شافعی، محمد بن ادریس؛ همیم، عبداللطیف؛ و فحل، ماهر یاسین. (۲۰۰۹). الرساله (ج ۱). بیروت – لبنان: دار الکتب العلمیه. بازیابی از https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25565
- صدر، سید محمد باقر. (بیتا). دروس فی علم الأصول (ج ۲). قم: موسسه النشر الاسلامی.
- فقها باید به تک تک نتهای موسیقی ورود پیدا کنند!/ دوران «علامه»ها گذشته است/ «اجتهاد متوسط» را همه پذیرفتهاند! (۲۰۱۹، ۲۳ دسامبر). بازیابی ۱۹ فروردین ۲۰۲۰، از http://ijtihadnet.ir/فقها-باید-به-تک-تک-نتهای-موسیقی-ورود-پید/
- مصباح، محمد تقی. (۱۳۹۶). آموزش فلسفه (ج ۱). تهران – ایران: سازمان تبلیغات اسلامی. شرکت چاپ و نشر بین الملل. بازیابی از https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/46277
- Shields, Christopher. (2016). Aristotle. In E. N. Zalta (ed.), (E. N. Zalta, ed.), The Stanford Encyclopedia of Philosophy (Winter 2016). Metaphysics Research Lab, Stanford University. Retrieved from https://plato.stanford.edu/archives/win2016/entries/aristotle/