مرد قهار و نیرومند و مهم و قهرمان میدان تناظر و به کشاکش آوردن اندیشهها، شهید سید محمدباقر صدر است. وقتی ما اصول، فقه، اقتصاد، فلسفه، اندیشههای اجتماعی و اندیشههای فلسفه علمی ایشان را میبینیم متوجه میشویم که ایشان چه قدر اندیشههای دیگران به مصاف هم میآورده است و این کشاکش و تناظر را ادامه میداده است تا ابداع و ابتکار و اندیشه جدید بیرون بجهد و شکل بگیرد و بتوانند حرف اساسی و تازهای بزنند.
اختصاصی شبکه اجتهاد: حجتالاسلام والمسلمین احمد مبلغی، استاد درس خارج حوزه علمیه قم، عضو مجلس خبرگان رهبری و رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی است. مؤسس و رئیس مرکز پژوهشهای دینی تطبیقی «التجدید» در لبنان به اندیشه اصولی، فقهی و تفسیری شهید صدر توجه ویژه داشته و در آثار و دروس خود به نقد و بررسی این اندیشهها میپردازد. او در بیستمین قسمت از برنامه تلویزیونی مصیر به بحث درباره «کارکرد اندیشه شهید محمدباقر صدر برای امروزِ امت اسلامی» پرداخت که گزارشی از سخنان استاد مبلغی پیشرویتان قرار میگیرد.
ویژگی متمایزکننده شهید سید محمدباقر صدر از سایر اندیشمندان چیست؟
استاد مبلغی: شهید صدر یک سری ویژگیهای شخصیتی داشتند که به ساختن اندیشه ایشان منتهی شده است و آن ویژگیها قابل توجه هستند. یکی از آنها نبوغ ایشان است. این نبوغ در اندیشههای ایشان دیده میشود چون این اندیشهها فراتر از نگاههای کلیشهای و تکراری به سمت نوسازی و نوآوری حرکت میکند.
ویژگی دوم این است که ایشان یک ذهن منسجم و دستگاهمندی داشت. وقتی شما یک اندیشهای از ایشان میبینید تک نیست بلکه مجموعهای از لوازم و ملزومات و مجموعهای از اندیشههای همخوان و هماهنگ با اندیشهی ارائه شده توسط ایشان وجود دارد. چون ایشان منسجم فکر میکردند در اکثر موارد با یک جمله میتوان به پیش فرضها و نوع نگاه ایشان پی برد. لذا نظریهپردازی بر اساس اندیشه ایشان راحت است.
گاهی ایشان نظریهای را مشخصاً نگفتهاند اما به دلیل همان ذهن منسجم جملاتی در نوشتهها و سخنانشان هست که اگر آن را ادامه دهید و روی آن فکر کنید به یک اندیشه عمیق و ژرف میرسید و با سایر اندیشههای ایشان هم تایید میشود.
من همیشه میگویم که لازم نیست فقط نظریات ایشان را تکرار کنیم بلکه باید به این سمت برویم که نظریات ناگفته ایشان که در بین اندیشههایشان هست را ادامه دهیم و کشف کنیم. برای مثال ملاصدرا و علامه طباطبایی و امام خمینی در اصول یک ذهن دستگاهمند داشتهاند. به همین دلیل میتوانیم شخصیتهای اندیشهای آنها را واکاوی کنیم.
ویژگی سوم ایشان انصافشان است. به تعبیری انسان اخلاقی بهتر میاندیشد. روح و نفس ایشان یک روح و نفس طیبه و پاکیزهای بوده است و به بهتر اندیشیدن ایشان کمک میکرده است. به بهتر دیدن و بهتر شنیدن حرفهای دیگران کمک میکرده است. اخلاق فقط مربوط به رفتار نیست، اخلاقی بودن به ذهن انسان آفاق جدید میبخشد. برای مثال محقق اردبیلی انسان اخلاقی بوده است و این اخلاق در اجتهاد او تأثیر میگذاشته است و به او فضا میداده است که فکر کند و از حالت کلیشهای و ذهن بسته خارج شود. من این سه ویژگی را برای شهید صدر ذاتی میبینم.
ویژگیهای روشی شهید سید محمدباقر صدر
شهید صدر ویژگیهای دیگری دارند که ویژگیهای روشی ایشان بوده تا خوب بیندیشند. یعنی چارچوبی داشتهاند تا بتوانند ارائه و ابداع فکر کنند. یکی از این ویژگیها این است که برای ایشان مطالعه، بیش از آنکه تتبع و فرو رفتن در اقوال و اندیشهها باشد، تفکر بوده است. یعنی مطالعه به ایشان فرصت میداده و فصلی را میگشوده است تا فکر کنند. معروف است که ایشان وقتی قرار بوده است درسی را حاضر کنند بعد از مطالعه، به آن میاندیشیدند و گاهی اگر نظرشان تا شروع کلاس تکمیل و پخته نمیشده، قبل از شروع صبر و تأمل میکردند تا به نتیجه برسند. این گشودن فصل اندیشیدن کنار تتبع از او چنین شخصیت مهمی ساخته ست.
ویژگی دوم که شهید مطهری هم داشتهاند، به کشاکش آوردن اندیشههاست. مرد قهار و نیرومند و مهم و قهرمان میدان تناظر و به کشاکش آوردن اندیشهها، شهید سید محمدباقر صدر است. وقتی ما اصول، فقه، اقتصاد، فلسفه، اندیشههای اجتماعی و اندیشههای فلسفه علمی ایشان را میبینیم متوجه میشویم که ایشان چه قدر اندیشههای دیگران به مصاف هم میآورده است و این کشاکش و تناظر را ادامه میداده است تا ابداع و ابتکار و اندیشه جدید بیرون بجهد و شکل بگیرد و بتوانند حرف اساسی و تازهای بزنند.
ویژگیهای اندیشهی شهید سید محمدباقر صدر
چند ویژگی میشود برای اندیشههای ایشان یعنی کتابها و مقالات و … ذکر کرد. یک ویژگی این است که نسبت عمیقی با واژه نو دارد؛ یعنی یا نوآوری یا نوسازی میکند. در کلام ایشان حرف تکراری وجود ندارد. سایر اندیشهها در سخنان ایشان ابعاد جدیدی پیدا میکند. مثلاً ایشان از قاعده فهم عرفی، قاعده فهم اجتماعی میسازد که حرکت بزرگی است.
ویژگی دوم این است که اندیشه ایشان به دنبال حل مشکل و مساله است. حرف غیر قابل فهم یا غیرقابل اجرا در اندیشه ایشان بسیار کم وجود دارد. یک رویکرد برجسته و کاملاً آشکار و عمیقی در افکار ایشان مشاهده میشود که حرفشان ثمره عملی داشته باشد.
ویژگی سوم این است که اندیشه ایشان به شکل جز جز گویی و نه سربسته گویی است. لایهلایهها را از هم باز میکردند و میشکافتند. یک مساله را به چند مساله خرد تبدیل میکردند. این تجزیه کردن علامت نبوغ و علم و پیشرفت علم است. در عین حال منظومهای هم بوده است. یعنی نظم بخش، مجموعهای، اجتماعی و جهت بخش هم داشتهاند.
ویژگی چهارم این است که فکر ایشان از یک بعد عمیق تاریخی برخوردار است. زیرا ایشان فکرشان را براساس نگاه به گذشته شکل دادهاند. فکرشان ایشان اصیل است. هم اصلات و هم معاصرت دارد. یک پای نگاه ایشان به امروز و زندگی امروز است و یک پای نگاهشان به گذشته و تاریخ است.
جمع ویژگیهای شهید سید محمدباقر صدر در دانشهای اسلامی منجر به چه اتفاقاتی میشود؟
استاد مبلغی: یک نقشی که ایشان داشتهاند، نقش تأسیسی و ایجادی است. ایشان حوزههایی از دانشهای اسلامی را گشوده است که تا به حال نبوده است. برای مثال در فقه ایشان نظریه فقه را به استنباط رایج و سنتی اضافه کردند. در صد سال اخیر بسیاری از اندیشمندان درباره نظریه فقهی صحبت کردهاند اما شهید صدر اولین نظریه فقهی را دادهاند. مکتب اقتصادی ایشان موج جدیدی را ایجاد کرده است و بحث اقتصاد اسلامی بعد از نظریه ایشان به دانشگاهها راه یافت. در حوزه کلام، بحث مجتمعنا حوزه تأسیسی ایشان است. بخش دیگری از کار ایشان شناسایی ظرفیت سایر اندیشههای اسلامی بوده است. در واقع تأسیس نکردهاند اما بارورسازی کردهاند و توسعه دادهاند و کارکرد بخشی کرده است. اگر محصل گویی (تقریر بیان کسی و نه نقل قول) شهید صدر را با سایر افراد مقایسه کنیم، میبینیم که محصل گویی ایشان یک اندیشه را به سمت متناظر سازی سایر اندیشهها میبرد و آنچنان نقل به معنا میکند که علم را توسعه میدهد.
ابداعات روشی شهید سید محمدباقر صدر در علوم اسلامی
اصولاً ابداع بدون روش امکانپذیر نیست. نوابغ فکری بدون مکتب نیستند و لب یک مکتب، روش و مباحث روشی است. شخصیت روشی شهید صدر هم مهم است و ما باید در کنار توجه به خروجیهای فکری ایشان، به روش ایشان توجه کنیم. ایشان در فقه یک روش فعال و دقیقی داشتهاند. عناصری که در این روش بودهاند را میتوانیم ذکر کنیم. ایشان از تاریخ بهخوبی استفاده میکردند و تاریخ را سه مقطع میدیدهاند؛ تاریخ صدور حدیث یا نص، تطور تاریخ و تاریخی که فقیه در آن میزیسته است. از شهید صدر چندین نظریه اساسی درباره روش معطوف به تاریخ میتوان استخراج کرد.
عنصر دوم این است که ایشان فهم را تحت تأثیر عوامل مختلف میدیده است. برای مثال نظریه تأثیرپذیری فهم فقیه از نظریات کلامی و تکوینی، بحث مهمی است که ایشان ارائه میکند. اگر بخواهیم روش ایشان را بهصورت خلاصه تعریف کنیم میتوانیم بگوییم روش ایشان معطوف به استفاده از تاریخ _که این استفاده از تاریخ در ذیل چند نظریه قابل باز تعریف است_ و استفاده از کلام و استفاده از نظریات علمی بوده است.
در تفسیر هم ایشان یک روش ابداعی دارند که معروف است. تفسیر موضوعی ایشان غیر از سایر تفسیرهای موضوعی است که میشناسیم. شهید صدر یک مکانیزمی را ارائه کردهاند که یک رابطهای بین جامعه با همه مسائلی که دارد و قرآن برقرار میکند. در فلسفه هم ایشان روش خاصی را ابداع کردهاند که میشود بر اساس استقرا این روش را باز تعریف کنیم.
کدام بخش از اندیشه شهید سید محمدباقر صدر برای امت اسلامی امروز کارکرد بیشتری دارد؟
استاد مبلغی: ایشان دو پروژه اصلی و اساسی داشتند. یک خط معطوف به شیعه و یک خط معطوف به امت. خط معطوف به امت با این پیش فرض بود که چه شیعه چه سنی، یک حقیقت و واقعیت است. بخشی از اندیشه ایشان در مسیر منتهی به ایجاد زیرساختهای دانشی و جامعه سازی برای امت بوده است. اقتصادنا، فلسفتنا و مجتمعنا ایشان در همین راستا بوده است. برای همین میبینیم که امت با اندیشههای ایشان خوب گره خورده است. اقتصادنا و فلسفتنا در دانشگاههای معتبر اهل سنت تدریس میشده است. یکی از اساتید مصری به من میگفت ما اندیشههای شهید صدر را در دانشگاه پیگیری میکنیم. ادبیات امت محور ایشان در این آثار در اوج است. تا مادامی که امت نباشد، نه شیعهای و نه سنیای نمیتواند در حرکتهای جهانی و امروزی قرار بگیرد و دوام پیدا کند.
یادآوری میشود، فصل جدید برنامه تلویزیونی مصیر با هدف بازخوانی و نقد اندیشه متفکران اسلامی، به بررسی ابعاد فکری اندیشمندان بزرگی چون؛ شهید صدر، علامه طباطبایی، آیتالله طالقانی، امام خمینی (ره) و… میپردازد و تاکنون به بررسی اندیشههای آیتالله مهدوی کنی، آیتالله مصباح یزدی، آیتالله هاشمی رفسنجانی و استاد سید منیرالدین حسینی پرداخته است.