استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی با بیان اینکه سیدمرتضی خبر واحد غیرمحفوف به قرینه معتبر و خبر واحد اهل تسنن همچنین اجماع را قبول ندارد، گفت: شرایط سیاسی و اجتماعی سبب شده تا وی قائل به عدم حجیت خبر واحد شود، وگرنه وی خبر واحد محفوف به قرینه را در شیعه میپذیرد.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین سیدعلی دلبری، استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی، در نشست «رویکردهای سیدمرتضی در اعتبارسنجی احادیث» که به صورت وبینار از سوی بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی برگزار شد، گفت: سیدمرتضی از دو طریق یعنی خبر متواتر و اجماع علمای امامیه برای اعتبارسنجی احادیث استفاده کرده است، لذا خبر واحد را حجت نمیداند. پیشینه این مسئله از اهل تسنن شروع شده و شافعی در الرساله و علمای دیگر سنی هم در آثارشان به آن پرداختهاند. همچنین در شیعه نیز هشام بن حکم کتابی در مورد اعتبارسنجی احادیث دارد؛ همچنین نخستین کسی هم که رساله مستقل نوشته، نوبختی از علمای شیعه است.
دلبری بیان کرد: شیخ مفید هم بر عدم حجیت خبر واحد در تذکره و اوائل الملاقات تأکید کرده است. سیدمرتضی هم نگاه خود را نسبت به عملکرد علمای شیعه و اجماع آنها مبنی بر عدم حجیت خبر واحد توصیف کرده است، نه اینکه ناگهان انقلاب رأی رخ داده باشد. مفید در توضیح نظرش آورده که از ناحیه خبر واحد نمیتوان به علم رسید، مگر اینکه محفوف به قرائن صحت و صدق باشد. همچنین در کتاب تذکره گفته است که روایات علمآور سه قسم هستند؛ خبر متواتر، خبر واحدی است که قرائنی شاهد بر صدق و درستی آن باشد و خبر مرسلی که شهرت عملی داشته و علما به آن عمل کرده باشند.
استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی با بیان اینکه شیخ مفید و شیخ طوسی خبر واحد را در صورت محفوف به قرائن بودن پذیرفتهاند، افزود: سیدمرتضی در فضا و جوی بوده که نمیتوانسته در اعتبارسنجی روایات اشکال سندی و تفسیر روات را داشته باشد و بگوید من فلان روایت را قبول ندارم، زیرا در سند آن عایشه و مغیره و خلفا قرار دارند، لذا سید تنها به خبر علمآور اعتماد کرده است.
تأثیر شرایط سیاسی و اجتماعی بر یک اصل فقهی
دلبری با تأکید بر اینکه باید تفسیر درستی از تعابیر سیدمرتضی داشته باشیم، بیان کرد: از دید ایشان، اخبار متواتر معتبر است، زیرا معظم فقه ما اخبار متواتر است و بحث عدم حجیت خبر واحد از دید وی، تقابل هوشمندانه با اهل تسنن بوده است که خبر واحد را حجت دانستهاند، در حالی که ظنی و شفاهی است؛ سید در مواجهه با اهل تسنن چارهای جز این نداشته است که خبر واحد را کنار بزند، گرچه خبر واحد شیعه را پذیرفته است و آن را علمآور میداند و علمآوری را هم در آرامش دل از یک خبر تبیین کرده است.
استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی با بیان اینکه علمآوری ملاک اعتبارسنجی حدیث در نزد سیدمرتضی است که یک مصداق آن اجماع و مصداق دیگر آن خبر متواتر است، تصریح کرد: شیخ انصاری هم در پایان بحث خبر حجیت واحد و اجماع و شهرت مدعی شده است که اگر بنا باشد در فقه و اصول، اجماعی رخ دهد، همین خبر واحد است، زیرا علما از همان ابتدا بحث کردهاند و اگر کسی اجماع خبر واحد را قبول نکند، مورد دیگری برای اجماع در فقه و اصول نخواهد یافت. بعد هم فرموده است که من هم همانند سیدمرتضی خبر واحدی را که مفید علم و اطمینان قوی بود، میپذیریم.
دلبری ادامه داد: علمای شیعه هرجا قرینه بر اعتماد داشتند، به آن عمل میکردند، البته در برخی موارد مانند آیتالله خویی به علت سندگرایی شدت و ضعف یافته است؛ بنابراین تعابیر سید را نباید صرفاً بحث فقهی اصولی بدانیم، بلکه شرایط اجتماعی و سیاسی و عدم دامن زدن به اختلافات شیعه و سنی مدنظر وی بوده است. شیخ طوسی هم که شاگرد ایشان است، میگوید ما که میگوییم خبر واحد حجت است؛ یعنی خبری که از طریق معتبر و از معصوم به ما رسیده است و ما بین قیاس و خبر واحد فرق میگذاریم.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: عملکرد فقهی سیدمرتضی هم عمدتاً منطبق بر فتاوای سایر علماست، گرچه اختلافاتی هم وجود داشته است؛ در حجیت خبر واحد هم نظر سید با شاگردش شیخ طوسی و استادش شیخ مفید تفاوت چندانی ندارد.
بنای نظریه خلافت اهل تسنن بر خبر واحد و اجماع نامعتبر
وی با بیان اینکه پایه خلافت در اهل تسنن بر حجیت خبر واحد استوار است و آن اینکه پیامبر فرمود خلیفه من از قریش خواهد بود، اظهار کرد: برخی هم بیان کردهاند که مراد سیدمرتضی خبر واحد بدون قرائن محفوفه و قطعیه است.
دلبری به بحث اجماع اشاره و تصریح کرد: غیرمعصوم صفر هستند، چه یکی و چه همه، ولی اگر معصوم در میان مجمعین باشد، آن اجماع ارزش خواهد داشت، بنابراین علمای شیعه اجماع را دلیل و اصل نگرفتهاند، بلکه دلیلیت اجماع را اهل تسنن درست کردهاند، همان طور که حجیت خبر واحد را هم اهل تسنن ایجاد کردهاند و شیعه آن را مگر با قرائن صدق، یعنی رسیدن به معصوم نمیپذیرند.
استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی با تأکید بر اینکه اجماع از نظر شیعه، حجیت مستقل ندارد، مگر در صورتی که کاشف از نظر معصوم و سنت باشد، اظهار کرد: ما نسبت به اجماع اهل تسنن کبرویا و صغرویا اشکال داریم و ادلهای که در بحث اجماع بر خلافت هم میآورند، پایه و اساسی ندارد، زیرا اولا اجماعی برخلاف ادعای علمی اهل تسنن ایجاد نشد، ثانیاً اگر اجماع هم بود، چون معصوم(ع) در این اجماع نیست، حجت ندارد؛ سید میگوید ما نه خبر واحد و نه اجماع اهل تسنن را قبول نداریم.
دلبری اضافه کرد: از زمان میرزای قمی، این استدلال شروع شد که اجماع مدرکی معتبر نیست و آیتالله خویی هم بیان کرده که اجماع تعبدی مورد قبول ما هست(اجماع مدرکی را قبول ندارد) و آیتالله صدر هم ۴ شرط را برای حجیت اجماع بیان کرده، از جمله اینکه اگر در کنار اجماع، آیه و روایت و … داشتیم اجماع معتبر نیست و ما هستیم و آن مدارک. سیدمرتضی هم اتفاقاً تنها اجماع مدرکی را حجت میداند و شیخ طوسی و برخی محققان معاصر هم برخلاف نظر آیتالله خویی، اجماع مدرکی را معتبر میدانند.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: پس سید اجماع را حجت میداند و ثانیاً اجماع مدرکی را قبول کرده است، اگر تعبیر کنیم که سیدمرتضی بحث تقلی اصحاب را پایهگذاری کرده و در دوره معاصر کسانی مانند آیتالله بروجردی و امام خمینی آن را پذیرفتهاند، سخن گزافی نیست، او معتقد است که صحابه امام باقر و امام صادق در نزد ایشان تعلیم دیدهاند و اگر نظریاتی را تأیید یا ابطال میکنند، آن را از ائمه گرفتهاند، زیرا اگر تلقی آنها غلط بود، ائمه جلوی آنها را میگرفتند و از آنها برائت میجستند.
این پژوهشگر در جمعبندی بحث تصریح کرد: سهم اجماع از نظر سیدمرتضی کمتر از خبر واحد است، همچنین اجماع، حجیت مستقل ندارد و در آن عدد و رقم شرط نیست، همانطور که در خبر متواتر عدد و رقم شرط نیست. ضمن اینکه سیدمرتضی حجیت خبر واحد اهل تسنن را قبول ندارد، همان طور که اجماعی که معصوم در میان مجمعین نباشد، نمیپذیرد./ ایکنا