رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب با اشاره به رویکرد عقلگرایی سیدمرتضی در علم، گفت: حضور ایشان در درس عالمان اهل تسنن در راستای تقریب مذاهب، سنت خوبی بود که امروز کمرنگ شده یا از بین رفته است؛ سیدمرتضی با عقلگرایی در علم و تقریب در رفتار توانست خدمات زیادی به اصل اسلام داشته باشد.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین سیدابولحسن نواب، رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب، ۲۹ دی ماه در نشست علمی «سیدمرتضی(ره) و تفاهم با مذاهب اسلامی» گفت: سیدمرتضی به حق از بزرگترین شخصیتهای عالم تشیع بلکه جهان اسلام است، او بنیانگذار نخستین مکتب کلامی عقلگرا در شیعه است و تألیفات وی از امهات مکتب شیعه محسوب میشود؛ برای اخبار واحد و فقهی چارهجویی و اصل اجماع را برای فقه امامیه به صورت منظومهوار تبیین کرد.
وی افزود: وقتی به رد قیاس در اهل تسنن پرداخت، بیشتر به دنبال ارائه نظریه کلامی برای مذهب امامیه و صورتبندی برای آن به شیوه عقلی و کلامیمحور بود؛ تقسیمبندی پنجگانه اصول دین که رایج شده ریشه در میراث کلامی سید دارد. حضرت امام خمینی(ره) درباره کتاب «الشافی» سید که به مناسبت رد نظریات قاضی عبدالجبار در المغنی نوشته، مینویسند: هر چه متأخرین درباره امامت نوشتهاند کمتر از آن است که سیدمرتضی در شافی تحقیق کرده است.
۲۶ سال رهبری بلامنازع شیعه
نواب با بیان اینکه ایشان ۲۶ سال رهبری بلامنازع شیعه را بر عهده داشته است، افزود: شرافت نسبی و اصالت خانوادگی، فضل و درجه بالای علمی و مناصب و سمتهای حکومتی در سید جمع شده است؛ وی از طرف پدری و فقط با ۵ واسطه از سمت پدر به امام کاظم(ع) و از سمت مادر به امام سجاد(ع) میرسد. همچنین او در فقه، اصول، تفسیر، حدیث، شعر و ادب آثار کمنظیری دارد و از جهت مناصب، از طرف عباسیان به منصب نقابت رسیده بود، که در حقیقت سرپرستی مرد و زنانی را داشت که نسبشان به حضرت ابوطالب(ع) میرسید و امیرالحاج و ریاست دیوان مظالم را هم برعهده داشت.
وی اضافه کرد: ماوردی، عالم شافعی مسلک بیان میکند که داناترین، شریفترین و با تدبیرترین فرد برای نقابت انتخاب میشد که نشان از جایگاه والای سید دارد؛ به او سید ثمانین میگفتند؛ زیرا ۸۰ پارچه آبادی جزء اموال او بود و از منافع آن در راه پرداخت شهریه، وقف کاغذ و … صرف میکرد.
نواب با بیان اینکه اوائل قرن ۵ هجری که هنوز دولت آل بویه در اقتدار قرار داشت تا حدودی توانسته بود به ایجاد امنیت و آزادی نسبی برای شیعیان ایجاد کند، ادامه داد: تساهل و تسامح دولت آل بویه سبب شد تا عقاید مختلف زمینه لازم را برای طرح انظار خود بیان کنند؛ لذا جلسات مناظره و نقد و بحث و نوشتن ردیه بر آراء دیگران فراهم شد؛ معتزله افراطی از یکسو، اهل حدیث و حنابله متعصب از سوی دیگر و شیعه امامیه جزء فرق متمایز مسلمانان بودند؛ در چنین فضایی، شیخ مفید ظهور کرد و بیشترین تأثیر را روی سید مرتضی داشت.
عقلگرایی سیدمرتضی
وی با اشاره به نگاه اهل تسنن به سیدمرتضی بیان کرد: شاخصه مهم سید عقلگرایی او بود و حتی این شاخصه نسبت به مفید هم برجستهتر است؛ لذا باید او را پرچمدار تفکر عقلانی در تبیین نصوص برشمرد؛ همچنین او پایهگذار رویکرد عقلی در فقه و تفسیر است که باعث توسعه دین و وسعت مکتب کلامی او و جلب دیگران شد. البته بُعد ادبی سیدمرتضی نیز بیتاثیر نبود؛ امالی سید از پرمراجعهترین کتب وی در میان اهل تسنن است و امروز هم در مصر و سایر بلاد اسلامی منتشر میشود.
نواب اظهار کرد: ابواسحاق شیرازی اشعریمسلکِ همعصرِ سید که از ائمه فقه و کلام دوره خود بود، در مورد سیدمرتضی مینویسد: «کان شریف المرتضی … ینطق بلسان المعرفه و یردد الکلمه المسدده … »؛ فخر رازی که متعصب سنی هم هست، از سیدمرتضی ستایش فراوان کرده و او را از سایر امامیه عمیقتر دانسته است.
وی با بیان اینکه سیدمرتضی تعامل بسیار خوبی با مخالفان اهل تسنن داشت، اظهار کرد: این تعامل به معنای کوتاه آمدن از ضروریات اعتقادات نیست، شاهد این مدعا آن است که قاضی عبدالجبار معتزلی، استاد سیدمرتضی بود، ولی وقتی کتابی در رد امامت شیعه نوشت، سید هم واکنش نشان داد و بلافاصله به نقض باب امامت «کتاب المغنی» وی اقدام کرد؛ صاحب بن عباد، وزیر دانشمند و مقتدر آل بویه، عبدالجبار را به ری فراخواند و منصب قاضی القضاتی را به او اعطا کرد، ولی بنابر نقل ابن حجر عسقلانی، وقتی صاحب بن عباد از دنیا رفت قاضی عبدالجبار به دلیل رافضی بودن او حاضر نشد بر وی نماز میت بخواند، ولی سیدمرتضی با کسانی مانند معری نیز مناظره داشته است.
تعامل با فقهای اهل تسنن
نواب اظهار کرد: بزرگان ما در قدیم به راحتی در دروس دانشمندان اهل تسنن حضور مییافتند و ابایی نداشتند، ولی این سنت از بین رفته و یا کمرنگ شده است؛ سیدرضی نزد چند تن از نامآوران اهل سنت شاگردی کرد و علامه حلی، شیخ طوسی و … هم این سیره را داشتند، گاهی این مسئله سبب شده تا مثلاً شیخ طوسی شافعی مذهب معرفی شود؛ همچنین علمای شیعه و سنی گاهی در یک مسجد نماز خوانده و پای یک سخنرانی مینشستند که نشانه آزادی مذهبی و آزادی بیان در آن دوره بوده است.
رئیس دانشگاه ادیان و مذهب اضافه کرد: شیعه و سنی در کنار هم در آن دوره زندگی میکردند و مسجد واحدی داشتند؛ در این دوره البته شاهد درگیریهای فرقهای و مذهبی شیعه و سنی و درون سنی هستیم، ذهبی در گزارشی از سال ۴۰۷ نوشته آتش و درگیری بین شیعه و سنی رخ داد و بزرگان شیعه و علویون فرار کردند و خانه آنها را آتش زده شد؛ به اهل کرخ اعلام شد که در روز عاشورا عزاداری نکنند، ولی شیعیان سرباز زدند لذا جنگ و خونریزی رخ داد.
نواب افزود: سیدمرتضی با تکیه بر عقلانیت و آزاداندیشی خود تعامل سازندهای با اهل سنت داشت تا جایی که در درس آنها شرکت میکرد و در این وقایع اسفبار نقش مرجعیت دینی خود را به خوبی ایفا و همواره شیعیان را دعوت به خویشتنداری و مدارا کرده است؛ وی همکاری با حاکم جور را هم در شرایطی جایز میداند که در رساله «مع السلطان» به تفصیل بیان شده است.
منبع: ایکنا