رئیس دانشکده علوم و معارف حدیث، با بیان اینکه حدود ۱۵ درصد از روایات پزشکی دارای سند هستند و اصحاب تمرکزشان بر روایات فقهی بوده است و به همین جهت سندهای اینگونه روایات دارای اعتبار بیشتری از سند روایات پزشکی است، گفت: معمولاً احادیث جعلی در حوزه طب، در جهت پسند جامعه یا نگاه پزشکی حاکم بر آن دوران بوده است؛ بنابراین وجود روایتی در خلاف جهت تفکر غالب زمان، احتمال صدور آن روایت از معصوم را تقویت میکند.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، استاد سید محمدکاظم طباطبایی، عضو هیات علمی و استادیار دانشگاه قرآن و حدیث در سومین روز از «مدرسه تابستانه دین و سلامت» که به همت هیئت اندیشهورز دین، سلامت و سبک زندگی حوزه علمیه خراسان برگزار میگردد، با موضوع «روششناسی رجالی و درایی احادیث طبی» به ایراد سخن پرداخت.
این استاد حوزه علمیه در ابتدای سخنان خود به تعریف «سنت و حدیث» پرداخت و اظهار کرد: از میان ادله اربعه در این بحث آنچه مورد نظر است، سنت و نحوه رسیدن به سنت میباشد. سنت آن چیزی است که از ناحیه نبی یا معصوم صادر گردیده و مقصود شارع مقدس بوده است. این سنت، مقدس و دارای ویژگیهایی است که ما را قادر میسازد آن را در کنار قرآن قرار دهیم.
وی ادامه داد: حدیث گزارشی است که از سنت به دست میرسد. بهطور مثال در زمان نبی آن کس که در محضر مبارک حضرت رسول (ص) بوده آنچه میشنیده سنت بهحساب میآمده و آنچه به جهت بعد مکانی و یا زمانی با واسطهای به او میرسیده، حدیث بوده است. وظیفه ما طی مسیر اعتبار سنجی برای رسیدن به سنت و تطابق احادیث با سنت است.
استادیار دانشگاه قرآن و حدیث خاطرنشان ساخت: در باب احادیث پزشکی مسائل زیادی باید مورد توجه قرار گیرد که برخی از آنها شامل: تخصص داشتن یا نداشتن فرد سؤال کننده در موضوع مورد بحث (بهطور مثال طب)، پرداختن یا عدم پرداختن به جزئیات بیماری در متن حدیث، چرایی و کیفیت تجویز معصوم برای بیماری، ماهیت مساله طبی مورد سؤال و… است.
طباطبایی ادامه داد: در روایات طبی و ناظر به پزشکی روایاتی داریم که مرتبط با فقه الطب هستند مانند مصرف داروهای حرام، این دسته از روایات همانند سایر روایات فقهی، نسبت به روایاتی که جنبه درمانی و بهطور تخصصی داعیه پزشکی دارند، واجد اسناد معتبرتری هستند. در اسناد روایات پزشکی افراد ناشناس بسیار دیده میشود. بیشتر روایات طبی و درمانی مرسل هستند (مانند روایات کتب طب النبی، طب الائمه، روایات طبی مکارم الاخلاق و…) و معمولاً سند ندارند. بهطور تقریبی میتوان گفت حدود ۱۵ درصد از روایات پزشکی دارای سند هستند. اصحاب تمرکزشان بر روایات فقهی بوده است و به همین جهت سندهای اینگونه روایات دارای اعتبار بیشتری از سند روایات پزشکی و غیره است.
رویکردهای اعتبار سنجی احادیث
این استاد حوزه علمیه قم دربارهی اینکه از روایات چگونه میتوان به سنت رسید و به عبارتی چگونه به اینهمانی حدیث و سنت میتوان دست یافت؟ ابراز داشت: کاری که باید انجام شود اعتبار سنجی نام دارد. دو رویکرد عمده در این حوزه وجود دارد که مورد توجه دانشمندان علوم فقه و حدیث است.
۱- رویکرد سند محور. نماینده تام این رویکرد مرحوم آیتالله خویی است. بنابر روش ایشان، روایات خارج از حوزه فقه و ناظر به عالم واقع و تکوین، صرفاً باید یقینی باشند و روایات ظنی به هیچ وجه قابل استناد نخواهند بود. لذا با این روش تمام احادیث طبی یکسره بیاعتبار میشوند.
۲- رویکرد قرینه محور که مبتنی بر رویکرد فهرستی بوده است. قدما (بهطور مثال شیخ طوسی) بدین صورت، احادیث را اعتبار سنجی میکردند. این رویکرد و معتقدین به این نگاه، موضع خوش بینانهتری به احادیث داشتند، به جهت قرائنی که در دسترس ایشان بوده است؛ اما اکنون دستیابی به آن قرائن برای ما میسر نیست.
اعتبار سنجی حدیث با رویکرد قرینه محور مطابق با زمان حال
استاد طباطبایی معتقد است باید در پی رویکرد سومی بود تا بتوانیم در عصر حاضر و پس از چندین قرن، احادیث مورد نظر را اعتبار سنجی کنیم. این رویکرد، رویکرد قرینه محور مطابق با زمان حال میباشد که رویکردی عقلایی است و مبتنی بر ۴ رکن است: ۱. منبع روایات ۲. سند ۳. محتوا ۴. قرائن پیرامونی؛ بنابراین در اعتبار سنجی روایات طبی باید به این چهار رکن دقت داشت. برای تقریب به ذهن میتوان گفت یک حدیث پزشکی باید در هر رکن امتیازی کسب کند و در پایان به میزان امتیاز کسب شده، اعتبار به حدیث داده شود.
وی در ادامه به تبیین بحث سند و منبع احادیث اشاره و خاطرنشان کرد: کتبی که احادیث طبی را نقل کردهاند طیف وسیعی را در برمیگیرند. از کتاب شریف کافی گرفته تا کتاب طب الائمه تألیف ابن بسطام که فردی ناشناس است؛ اما از باب نمونه، کتاب اخیر که بهطور تخصصی به روایات پزشکی پرداخته نماینده خوبی است برای میزان عیار رکن اول یعنی وثاقت منبع، اکثر مشایخ این کتاب ناشناس هستند. همچنین برخی احادیث روایت شده در حوزه طب، سند قابل اطمینانی ندارند. گاه از برخی روات تنها یک حدیث پزشکی نقل شده است. این مساله احتمال جعلی بودن اینگونه احادیث را بسیار تقویت میکند.
نویسنده کتاب «مبانی حدیث شناسی» سپس به ابعاد محتوای حدیث پرداخت و افزود: در باب محتوا نیز مساله مهمی که پیش میآید این است که برخی احادیث در کتب شریفی مانند کافی نقل شدهاند اما محتوای آنها سؤال برانگیز است؛ مانند اغراقهایی درباره بادمجان یا ادرار شتر. اینگونه روایات یا در تخالف با طب معاصر ایشان یا طب کنونی هستند یا موجب اشمئزاز شنوندگان. هرچند بسیاری از آنها سند محکمی ندارند (احادیث بادمجان از جمله این روایات است و اهل سنت آنها را جعلی میدانند) یا دارای سند قابل اعتمادند ولی دارای محتوای مشکلدار هستند. اینگونه احادیث مشمول قاعدهای میشوند که بنابر قول معصوم هر آنچه از اهلبیت (ع) به شما رسید و سبب آرامش قلبتان شد احتمالاً از اهلبیت (ع) است و آنچه سبب اشمئزاز گردید به اهلبیت (ع) نسبت ندهید. کما اینکه روایاتی در باب سیب یا به هست که ملائم طبع انسان است. البته باید توجه داشت این قاعده دلیل بر بطلان حدیث نیست و صرفاً سبب کاهش اعتبار آن میشود.
استاد طباطبایی در بخش پایانی سخنان خود به رکن چهارم اعتبار سنجی روایات طبی قرائن پیرامونی توجه داشت و از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- فروانی گزارشها. بهطور مثال احادیثی که در باب مفید بودن حجامت در منابع روایی وجود دارد فراوان است؛ بنابراین احتمال صدور این روایات درباره این موضوع از معصوم بسیار قوی خواهد بود.
۲- تجربه پزشکی و علمی. در صورت تایید علمی روایت پزشکی، اطمینان به نتیجهبخش بودن و صدور آن از معصوم افزایش مییابد.
۳- ناسازگاری با طب معاصرِ معصوم از قرائنی است که میتواند مؤید صدور آن روایت از معصوم باشد. به این جهت که معمولاً احادیث جعلی در حوزه طب، در جهت پسند جامعه یا نگاه پزشکی حاکم بر آن دوران بوده است؛ بنابراین وجود روایتی در خلاف جهت تفکر غالب زمان، احتمال صدور آن روایت از معصوم را تقویت میکند.
۴- عدم وجود معارض سبب قابل اعتمادتر شدن حدیث میگردد؛ اما اگر حدیثی صحیح السند باشد ولی معارض داشته باشد محل تامل خواهد بود. درنهایت بنا بر این ارکان ذکر شده، میتوان احادیث طبی را اعتبارسنجی کرد.
سلام
کاش بهتر مباحث منتقل میشد اینکه با یک جمله ریشه روایات را بزنیم کار پسندیده ای نیست.