منبع کتب رجالی ما کتب اربعه است که یکی از آنها «رجال کشی» است. وقتی روایات عبدالله بن عباس را میخوانیم میبینیم که ۵ روایت اول آن خیلی تند است. اینجا وظیفه ما چیست؟ باید افرادی مانند آیتالله خِرسان باشند تا اینها را برای ما تبیین کنند.
به گزارش شبکه اجتهاد، مرحوم آیتالله سید محمدمهدی موسوی خِرسان، ستارهای پر فروغ در آسمان بلند دانش بود که عمر پربار خود را در راه تحقیق، کتابت و ترویج معارف اهل بیت (ع) سپری نمود و تراث بسیار گرانمایهای را به صاحبان خرد و اندیشه عرضه داشت. بنیاد محقق طباطبائی بهمناسب ارتحال این عالم زاهد و محقق نستوه، مراسم بزرگداشتی با حضور اساتید حوزه و دانشگاه: محمدهادی یوسفی غروی، رضا مختاری، سید محمد طباطبائی یزدی، سید علی طباطبایی یزدی، عبدالحسین طالعی و محمدرضا فخر روحانی برگزار کرد که گزیدهای از مباحث اساتید مدعو در این مراسم میخوانید.
مشاهده کنید: تصاویر مراسم نکوداشت علامه محقق «سید محمدمهدی خِرسان» در قم
بخوانید: شرحی بر حیات علمی و اجتماعی فقیه و تاریخنگار بزرگ نجف
عمق تحقیقات علمی آیتالله خرسان (ره)
استاد یوسفی غروی: در ایام فاطمیه که پدر مرحوم آیتالله خرسان مجلسی در منزل داشتند که از مجالس گرم فاطمیه در نجف بود. خطیب مجلس هم مرحوم آیتالله سید جواد شبّر بود. در این جلسه، علما و فضلای نجف اشرف شرکت داشتند. من هم آن زمان طلبه جوانی بودم که بیشتر با مرحوم ابوی در آن مجلس شرکت میکردم و مرحوم ابوی آیتالله خرسان از طبقه فضلای تلامذه مرحوم آیتالله سید عبدالهادی شیرازی بود. دو کتاب بزرگ مرحوم شیخ طوسی را ایشان تحقیق کرده است، بهعلاوه «من لایحضره الفقیه» و «استبصار» و «تهذیب» را تحقیق کرده است. تحقیقی که فعلاً در حوزه تدریس میشود، تحقیق مرحوم سید حسن خرسان است. سمت تحقیق کتب به دو فرزندش – سیدمحمدرضا و سیدمحمدمهدی خرسان- منتقل شد و عمده آثار مرحوم سید محمدمهدی خرسان در تحقیق کتب و تقدیم مقدمات کتب منتشر شده است.
دو کتاب از میان کل آثار مرحوم آیتالله سیدمحمدمهدی خرسان بیشتر ظهور و بروز دارد؛ یکی کتاب ۲۵ جلدی «ابن عباس حبر الامه و ترجمان القرآن» و کتاب «المحسن السبط مولودام سقط» که تنها کتاب وسیع در مورد حضرت محسن (ع) است که در ۵۰۰ صفحه منتشر شده است.
درباره کتاب «ابن عباس حبر الامه و ترجمان القرآن» فراخوان مقالاتی کرده بودند و بنده مقالهای در این زمینه نوشته بودم. موسوعه تاریخ اسلامی که در حال تألیف آن بودم؛ ۳ جلد اول آن پا بهپای نزول قران کریم است. به سوره والعادیات که رسیدم چون مبنای کارم را کتاب تمهید مرحوم آیتالله معرفت قرار داده بودم، با استناد به تحقیقات ایشان اکتفا کرده و آن را «مکی» نوشته بودم تا رسیدم به کتاب مرحوم خرسان رسیدم و ادله ایشان درباب مدنی بودن سوره را دیدم و قانع شدم لذا این بخش از کتاب را که مربوط به «مکی» بودن سوره والعادیات بود را تغییر دادم و در چاپ بعدی منتشر شد.
در سفری که به نجف اشرف رفتم، خدمت آیتالله خرسان رسیدم، معلوم شد که کسی این مطلب را به ایشان رسانده بود. تبسمی کرد و اظهار خوشایندی کردند.
ایشان در کتاب سه جلدی «علی امام البرره» که شرح منظومه مرحوم آیتالله خویی درمورد امیرالمومنین (ع) بود، آیتالله خویی حدود ۷۰ بیت بهصورت مثنوی درباره امام علی (ع) گفته بودند. از جمله نظراتی که آقای خرسان در این کتاب دارد، مربوط به اعزام امام علی (ع) به یمن است که با قرائنی به اینجا رسیده که یک سفر نبوده بلکه در چهار سفر بوده است.
در کتاب «المحسن السبط مولودام سقط» در ۱۰ صفحه راجع به دفع شک و شبهه و تردید در صحت نسبت کتاب تاریخ الخلفای ابن قطیبه تحقیق کردند، با این توضیح که چون مقداری در اخبار سقیفه به این کتاب استناد میشده، عدهای بهصورت عمدی در این مورد تشکیک کردند. مرحوم آیتالله خرسان در انتهای کتاب خود توجه کردند که از صحت نسبت این کتاب به ابن قطیبه دفاع کنند. این کتاب در قم به دست من رسید و آن را به مرحوم آقای پیشوایی نشان دادم و ایشان هم قانع شدند.
به گفتگوی درون شیعی بیشتر از تقریب بین مذاهب نیاز داریم
استاد رضا مختاری: سال گذشته به مناسبت همایش امناء الرسل ۴۶ جلد از آثار ایشان با عنوان «موسوعه آیتالله خرسان» چاپ شد و ۱۰ جلد دیگر هنوز به چاپ نرسیده که ۶ جلد «نافذه علی ربع قرن» است که از سال ۳۵ هجرت (به خلافت رسیدن امیرالمومنین) تا شهادت امام حسین (ع) را شامل میشود. یک جلد نیز مقالات پراکندهای است که از ایشان در مجلات مختلف به چاپ رسیده بود (معجم شعراء الطالبیین). همچنین بنا به گفته خودشان، یکسری آثار هم دارند که انتشار آنها را موکول به بعد از وفات خود کردند از جمله نقدی است که به اخبارالدلیله توستری دارند. از دیگر آثار منتشرنشده ایشان، «سلوک المفازه من دون اجازه» است که اجازه انتشار آن در زمان حیات خود را ندادند.
علاوه بر این، مرحوم آیتالله خرسان، حواشی فراوانی بر کتابهای کتابخانه دارد که چندین مجلد میشود از جمله حواشی ایشان بر کتاب «الذریعه» آقابزرگ تهرانی که سال ۱۳۹۰ منتشر کردیم.
مرحوم آیتالله خرسان تا پایان عمر مشغول تحقیق و تتبع بود، ایشان آثاری هم دارند که به نام خودشان چاپ نشده مانند مقالهای که ما در شماره ۴ کتاب شیعه چاپ کردیم با عنوان «مجرد اشاره الی الدکتر العماره» در نقد سخنان محمد عماره مصری که در رد شیعه مطالبی مطرح کرده بود.
برای اطلاع از مسلک و مبنای ایشان، گفتوگویی انجام دادیم که در شماره ۹ و ۱۰ کتاب شیعه به مناسب بزرگداشت شریف مرتضی چاپ شد. ایشان معتقد بودند ما باید بزرگان خود را با برگزاری همایشها و احیای آثار تکریم کنیم و زحمات آنها را ارج مینهیم اما این به معنای پذیرفتن همه آرای گذشته نیست بلکه میبایست آنچه ایراد دارد را نقد کرده و بهانه دست دشمن ندهیم. آیتالله خرسان در این مصاحبه بیان کردند که ما به گفتگوی درون شیعی بیشتر از تقریب بین مذاهب نیاز داریم. ایشان همچنین بیان کردند که تقریب بین مذاهب به دلایلی موفق نبود ولی ما باید تقریب بین شیعه را دنبال کنیم.
ایشان در عین تصلب در دفاع از شیعه و حقانیت مذهب که حتی عنوان برخی کتابهای ایشان است، «معصومیت» را تنها منحصر در قران کریم و ۱۴ معصوم میدانستند و اهتمام بهنقد آثار علمای گذشته داشتند. ایشان در یکی از آثار خود عنوان میکنند که صفت «صدیق» تنها متعلق به حضرت علی (ع) و «صدیقه» هم تنها متعلق به حضرت زهرا (س) است.
موسوعه «ابن ادریس» آیتالله خرسان، بهترین منبع علمی برای پژوهشگران
حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد طباطبایی: در سفری که به نجف داشتم خدمت آیتالله خرسان رسیدم و آنچه از سادگی، صفا و صمیمیت علمای نجف شنیده بودم، در ایشان یافتم.
مرحوم آیتالله خرسان از جوانی پرتلاش و پرکار بوده است، وقتی آیتالله هبهالدین شهرستانی کتاب «ابن عباس» آیتالله خرسان را میبینند، ایشان را تشویق میکنند و در تقریظ مینویسند: من خودم کتابی درباره «ابن عباس» نوشته بودم اما وقتی کتاب این فاضل جوان را دیدم متوجه شدم که چقدر خوب در این موضوع کار کرده است.
اثر ایشان درباره «ابن عباس» از این جهت مهم است که وی یک شخصیت جنجالی در تاریخ اسلام است بهویژه آنکه سلسله بنیعباس که نواده ابن عباس هستند ۵ قرن حکومت کردند. طبیعتاً چون از ابن عباس نسب میبرند، روایات مربوط به وی در این گذر تاریخی حائز اهمیت است. محمد بن ادریس شافعی میگوید: ۱۰۰ روایت تفسیری صحیح از ابن عباس بیشتر نداریم. چند قرن بعد، سیوطی از ابن عباس ۹۰۰۰ روایت نقل میکند.
منبع کتب رجالی ما کتب اربعه است که یکی از آنها «رجال کشی» است. وقتی روایات عبدالله بن عباس را میخوانیم میبینیم که ۵ روایت اول آن خیلی تند است. اینجا وظیفه ما چیست؟ باید افرادی مانند آیتالله خرسان باشند تا اینها را برای ما تبیین کنند.
مرحوم آیتالله خرسان علاوه بر کتاب «ابن عباس» کتاب ۱۴ جلدی «ابن ادریس» هم دارند که آثار وی را جمعآوری و اصلاح نموده و هم از وی دفع شبهات کرده است. آیتالله خرسان اعتدالی سخن گفته و آثار ایشان عمدتاً کلامی است که قابل ارائه به دیگر کشورهای مسلمان است چون قلم وی روان و معتدل است. ایشان تأکید میکرد نباید بهانه دست مخالفان بدهیم. باید به نفع مذهب کار کنیم.
آیتالله خرسان، الگویی در همه جهات
حجتالاسلام والمسلمین سیدعلی طباطبایی یزدی: مرحوم والد ما سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی با آیتالله خرسان در سفر و حضر همراهی کرده و در امور با یکدیگر همکاری داشتند. در زمانی که نیروهای بعثی دنبال پدرم بودند، آقای خرسان ایشان را به مدت یک ماه در منزل خود در کوفه پنهان کردند تا اوضاع آرام شود.
آقای خرسان برای بنده تعریف کردند که من و پدرت به دمشق رفته و در کتابخانه ظاهریه مشغول کار بودیم. مادرت از نجف نامهای برای پدرت نوشت که برنگردد. نامه را مقداری رمزگونه نوشته بود و حتی در نامه، به اسم خطاب نکرده بود و گفته بود: «ابورویا» من از آزار و اذیت مادرشوهر بسیار خسته شدم، میروم خانه پدرم و شما هم آنجا بیا. بعد آقای خرسان گفت که مرحوم پدرتان آشفته و نگران شد و سپس به ایران رسید و این آخرین دیدار ما بود.
مرحوم آیتالله خرسان اخلاق و رفتاری داشت که همه را به خود جذب میکرد و در خاطرهها با عنوان یک شخصیت الگو از جهات مختلف جاودانه است.
نقش آیتالله خرسان در حفظ نهادهای شیعی در عراق
دکتر عبدالحسین طالعی: آیتالله خرسان در اواسط جلد دوم شرح کتاب «علی امام البرره» که شرح منظومه مرحوم آیتالله خویی درمورد امیرالمومنین (ع) بود، دو صفحه سیاه گذاشته بودند. ایشان گفتند که وقتی به اینجا رسیدم استاد ما آیتالله خویی فوت کردند. بعد توضیح میدهند که ایشان به بنده امر کردند که شرح «ارجوزه» را بنویسم و من شروع کردم به نوشتن شرح آن و مرتب جزوهها را به نظر ایشان میرساندم تا اینکه روز هفتم صفر مرحوم آیتالله خویی به من زنگ زدند و گفتند فلان کتاب را دارید؟ گفتم: بله. گفتند که نوهام را برای گرفتن کتاب میفرستم. نوه ایشان آمد و کتاب را گرفت، من هم جزوههای آماده شده را دادم و بردند نزد ایشان. دو سه ساعتی گذشت و بعد گفتند خوب است. مشغول بودم که دیدم در وقت غیرمتعارفی صدای اذان از منارهها بلند شد و فهمیدم که آیتالله خویی فوت کردند و من بقیه کار را تحت نظر آیتالله سید محمد بهشتی انجام دادم. این نشان میدهد که آیتالله خویی تا آخرین ساعات حیات مشغول خدمت به دین و خدمت علمی بودند و این ویژگی را عملاً آقای خرسان هم یاد گرفته بود.
هجومی که در طول ۳۰ الی ۴۰ سال بهکل تشیع در عراق شد و حوزههای شیعی و حتی این کشور را به کما برد، میتوانست انگیزه را از افراد بگیرد اما آقای خرسان همچنان ادامه داد و تعطیلی در کارش نبود. این درس بزرگی است. آقای خرسان با وجود این مشکلات نهتنها از پای ننشست بلکه نقش بزرگی در حفظ نهادهای شیعی در اختناق صدام با تدابیر خاص دارند.
جامعیت در کارها، تحقیق متون، تألیف و تشویق محققان و حل مشکلات آنان را از ویژگیهای آیتالله سیدمحمدمهدی خرسان است. ایشان نسبت به همه با نگاه پدرانه برخورد میکرد و سالیانه کتابی چاپ و تکثیر میکرد و مقدمه میزد.
پرکاری و مداومت از دیگر خصایص آیتالله موسوی خرسان بود؛ «مداومت» رمز موفقیت ایشان است. ابتکار و روزآمدی هم دیگر ویژگی علمی مرحوم آیتالله خرسان است. تنوع موضوعی در کارها که نشاندهنده زمانشناسی و وظیفهشناسی است در کار ایشان مشهود است.
ساده زیستی ویژگی دیگر آیتالله خرسان است، شأن یک عالم در تشریفات و تجملات نیست بلکه در خدوم بودن است. اگر در مورد حاکمان میگوئیم که باید سادگیشان برای دیگران اسوه باشد در مورد عالمان هم به طرق اولی است.
از دیگر خصائص مرحوم آیتالله خرسان «غیرت اهلبیتی» است که من نام آن را گذاشتهام تحقیق مؤمنانه که نتیجه ایمان محققانه است یعنی تحقیق و ایمان را با یکدیگر جمعکردن و با بیان لطیف و مؤدبانه واقعاً کار آسانی نیست. میبایست زندگی این بزرگان و علما بهصورت تحلیلی نوشته و ارائه شود تا درسی برای همگان باشد.
ضرورت معرفی آثار آیتالله خرسان در سطح جهان
دکتر محمدرضا فخرروحانی: در دیدارها و ملاقاتهایی که در نجف با ایشان داشتم، چند ویژگی رفتاری در ایشان دیدم از جمله، ساده زیستی ایشان که برای من غیرقابل باور بود. وقتی به مناسبتی با مرحوم خرسان صحبت می کردم، از مرحوم شیخ محمدطاهر سماوی سخن به میان آوردم و گفتم ایشان کتاب «ابصار العین فی انصارالحسین» را دارد. آقای خرسان از من پرسیدند تحصیلات حوزوی داری؟ گفتم خیر، دانشگاهی هستم. از رشته تحصیلی من سئوال کرد. گفتم زبان انگلیسی. آنجا فهمیدم فارسی خوب صحبت می کند و بعد گفتند که همه هم حجرهایها و هم مباحثهایهای من ایرانی بودند و اگر من فارسی حرف نمیزدم نمیتوانستم حوزه درس بخوانم. بعد گفتند: مرحوم شیخ حسین حلی تاوقتی فارسی یاد نگرفته بود، عراقیها میگفتند تو مجتهد نیستی و نمیتوانی تدریس کنی. لذا ایشان اول فارسی یاد گرفت و توانست درس خارج بگوید، بعد عراقیها ایشان را به عنوان مجتهد پذیرفتند. این نشان از جایگاه زبان فارسی در حوزه نجف است.
مرحوم خرسان به بنده گفت که مستدرک کتاب «ابصارالعین فی انصارالحسین» را نوشته و سپس به زندگی مرحوم سماوی اشاره کردند و گفتند کتابخانه شخصی مرحوم سماوی از کتابخانه علامه امینی بزرگتر است. سپس به این نکته اشاره کرد که مرحوم آقای سماوی به اندازهای در جمع آوری کتابها دقیق بود که کتاب علمای قدیم را به خط خودشان داشت.
بنده زندگینامه علامه امینی را به انگلیسی نوشتم که سال ۲۰۱۹ در بیرمنگام به چاپ رسید. ناشر انگلیسی که بعد از ۱۲ سال وی را در ایران دیدم، به من گفت که همه کتابهای تو پرفروش هستند به جز کتاب زندگینامه علامه امینی. این کتاب را اگر کسی سفارش بدهد یقین میکنیم که شیعه است. و اهل سنت هم علیه این کتاب تبلیغات فراوان می کنند.
راه اندازی رشته «ادبیات اهل بیت» یا «تراث شیعه» و «تراث اهل بیت» از ضرورت های انکارناپذیر در نظام دانشگاهی ایران است. اگر ما به احادیث اهل بیت (ع) دسترسی داریم به دلیل وجود شاگردان و اصحابی است که این سخنان را کتابت میکردند. اگر از دوره امام سجاد (ع) و بویژه بعد از عصر غیبت، علمای شیعه نبودند، دست ما خالی بود. معتقدم آثار مرحوم آیتالله خرسان نه در سطح حوزههای علمیه بلکه در سطح جهان باید معرفی شود و نیازی به ترجمه آنها نیست بلکه تلخیصی از این آثار مفید فایده خواهد بود.
مشاهده کنید: تصاویر مراسم نکوداشت علامه محقق «سید محمدمهدی خِرسان» در قم
بخوانید: شرحی بر حیات علمی و اجتماعی فقیه و تاریخنگار بزرگ نجف