«راهکارهای تقویت دروس آزاد حوزه علمیه» موضوع بیستوششمین اجلاسیه نشست دورهای اساتید سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم بود که با حضور جمع کثیری از علما و اساتید در مسجد امام حسن عسکری (ع) شهر قم برگزار شد.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، در اجلاسیه نشست دورهای اساتید، حضرت آیتالله جوادی آملی و اساتید ابوالقاسم علیدوست، محمدرضا نائینی، سید محمدصادق محمدی و ابوالحسن ربانیتبار به ایراد سخن پرداختند که گزارش تفصیلی آن از منظرتان میگذرد.
نه حرف غیر عالمانه بزنید و نه حرف غیر عالمانه را بپذیرید
آیتالله عبدالله جوادی آملی: اولین عرض من نسبت به شما بزرگواران است؛ شما که هم امید فعلی هستید و هم امید آینده. بسیاری از شما اساتید فخرآفرین حوزه هستید و باعث برکت همه ما. ذات اقدس اله به همه ما و مخصوصا به شما امیدهای حوزههای علمیه فرمود: «خذوا ما آتیناکم بقوه»؛ به قدرت اخذ کنید؛ هم به قوه برهان در عقل نظر، هم به قوه ایمان در عقل عمل. نه حرف غیر عالمانه بزنید و نه حرف غیر عالمانه را بپذیرید.
برخی از بزرگان حکمای ما به این رساله عهد عمل کردند؛ مستحضرید که عهد، نذر و یمین، سه کتاب هستند که با هم نوشته شدهاند. نذر، رایج است؛ یمین هم بیرواج نیست؛ اما عهد، رواجی ندارد. تنها کسی که به یاد ما است که عهد بست با خدا، مرحوم بوعلی است. «با خدا عهد کردم که حرف عوامانه نزنم و نگویم؛» «عهد کردم که قصه نخوانم»؛ «عهد کردم که حرفهای بیسند نزنم و نگویم». کسی که حکیمانه زندگی میکند، با خدا عهد میبندد که نه حرف غیر عالمانه بزند و نه حرف غیر عالمانه گوش بدهد. حوزه هم باید با خدا عهد ببندد که نه غیر عالمانه حرف بزند و نه غیر عالمانه بنویسد و نه غیر عالمانه رفتار کند. قرآن کریم میفرماید: «خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّهٍ». آنچه را که خدا قوت میداند، برهان و ایمان است. این اصل اول است.
اصل دومی که در راستای همین اصل اول است، در سوره بقره است. قرآن کریم میفرماید تنها به این فکر نباشیم که بگویند اگر فلان عبادت را انجام داد، خدا او را ثابت قدم میکند؛ این را در پایان کار نخواهید؛ بلکه در طلیعه کار و در نیت هم بگویید «خدایا این کار را انجام میدهم؛ این قلم را بر میدارم؛ این عبادت را انجام میدهم؛ این انفاق را میکنم تا پایم نلغزد.» فرمود: کسانی که «یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّه» برای آنکه به مقصد برسند، یک؛ «و تثبیتا من أنفسهم» دو؛ «فلهم…» کذا و کذا. یعنی در قصد قربت و همگام با نیت بگوید این عبادت، این تحریر، تعلیم، سخنرانی، شنیدن، گفتن را انجام میدهد تا پایش نلغزد. این «تثبیتا» در طلیعه یک عمل است؛ نه «یثبت الله …» کذا؛ چه اینکه آن، در بخش دیگر است. فرمود اگر فلان کار را انجام دادید، « ُثَبِّتُ اللَّهُ … بِالْقَوْلِ الثَّابِت». این پاداش شما است. البته پاداش الهی حق است؛ اما چقدر فرق است که انسان در طلیعه عمل بگوید خدایا من این کار را میکنم تا تو من را ثابت قدم نگاه بداری تا من نه بیراهه بروم و نه راه کسی را ببندم. «و تثبیتا من انفسهم …» آنگاه کذا و کذا. این یکی از بهترین راههای «خذوا ما آتیناکم بقوه» است.
امیرالمؤمنین علیهالسلام در نامه معروفشان به مالک اشتر میفرمایند: سنت دو قسم است؛ «سنت شرعی»؛ که مخصوص شارع است؛ همانند نماز استسقاء، دو رکعتی بودن نماز صبح و … برخی از سنن نیز، سیاسی اجتماعی است که به دست عقلای قوم است؛ به عنوان مثال، سعی میکنند سالی یک بار دور هم جمع بشوند؛ سنتی است که نه آیه و نه روایت دارد؛ اینگونه سنتها را باید عقلای قوم انتخاب کنند. اگر امام راحل (رضوان الله علیه) گفتند آخرین جمعه ماه رمضان، راهپیمایی برای رهایی قدس است، سنت حسنه است. روایت «من سنّ سنه حسنهً فله…» ما را تشویق کرده است؛ به اینکه اگر سیاستمدار یا جامعه شناس یا مردم شناس هستید، سنتهای خوبی در این زمینهها بگذارید. حضرت امیر علیهالسلام صراحتا بیان میکند اگر سنتهای خوبی موجود بود، آن را به هم نزن. «لَا تَنْقُضْ سُنَّهً صَالِحَهً عَمِلَ بِهَا صُدُورُ هَذِهِ الْأُمَّهِ وَ اجْتَمَعَتْ بِهَا الْأُلْفَه»
حافظان سنن مراجع قبلی هستیم
ما در حال حاضر، حافظان سنن مراجع قبلی هستیم؛ حوزههای قبلی روشی داشت، کتابی داشت، روش تدریسی داشت، مباحثهای داشت که توانست نیازهای پیروان تشیع را برآورده کند. اگر کتابی بهتر از کتابهای کنونی، روشی بهتر از روش کنونی، سنتی بهتر از سنتهای بازمانده از بروجردیها و حائریها و یثربیها و مدنیها و امامها پیدا کردیم، عوض میکنیم؛ اگر مشکوک است که آیا سنن جدید، کار سنن قدیم را میکند، مشمول این نهی علوی است که فرمود سنت شکنی نکنید؛ راهی که بتواند بروجردی و گلپایگانی تربیت کند، راهی که تجربه شده است، کتابهایی که تجربه شده است، اگر واقعا بینکم و بین الله دیدید روشی، کتابی یا سنتی بهتر از گذشته دارید، عیبی نیست؛ اما به فرموده حضرت امیر «لَا تَنْقُضْ سُنَّهً صَالِحَهً عَمِلَ بِهَا صُدُورُ هَذِهِ الْأُمَّه». حضرت میفرماید پیشینیان شما تجربیات و سنت خوبی دارند؛ آنها را بهم نزنید. این نامه رسمی و حکمرانی علوی علیه آلاف التحیه و الثناء است. ما حوزویان باید این روشها را حفظ بکنیم؛ اگر روش بهتر پیدا کردیم، حتما عوض کنیم؛ اگر بهتر بودنش برای ما مشکوک است، این روشها را همچنان ادامه بدهیم؛ الآن حتما باید بعد از مراجع عظام فعلی، مراجع دیگر داشته باشیم؛ که قطعا داریم؛ ولی این روشها باید باقی باشد؛ و عدهای باید باشند که حوزهها را حفظ کنند؛ و کاری به بیرون حوزه نداشته باشند. نباید اهل تبلیغ بیرون حوزه باشند؛ بلکه بیرون از حوزهها باید به سراغ اینها بیایند.
عدهای باید باشند که اساس حوزه، تدریس و کتاب حوزه را حفظ کنند. زمانهای بود که در اصول، نهایه مرحوم علامه را میخواندند؛ سالیانی گذشت و معالم جایگزین آن شد؛ عدهای فصول نوشتند؛ تا شاید جایگاه اصول را بگیرد؛ و نگرفت. کتاب صاحب فصول، کتاب درسی نشد؛ چرا که حوزه کارشناس خوب و قوی دارد. «لَا تَنْقُضْ سُنَّهً صَالِحَهً عَمِلَ بِهَا صُدُورُ هَذِهِ الْأُمَّه» پس وظیفه اولیه ما حوزویان حفظ اصول است.
خدا همه فقها، خصوصا حاج آقا رضا همدانی را غریق رحمت کند. دو تن از اساتید ما در آمل، از شاگردان آخوند و سید ضیاء بودند؛ و به توصیه آنها بین لمعه و مکاسب، مقداری با ریاض آشنا شدیم تا ارجاعات شیخ از ریاض را بهتر بشناسیم؛ و ما این کار را انجام دادیم؛ اما کسی به ما نگفت که بعد از مکاسب، برای ورود به مباحث نسبتا دشوار جواهر، با مباحث علمی و خوش تقریر مصباح الفقیه حاج آقا رضا آشنا بشویم؛ اما ما به حسب تربیت قبلی این کار را انجام دادیم و مقداری از کتاب طهارت ایشان را نزد استادی دوره کردیم تا با نحوه ورود به درس خارج آشنا شویم.
امیدواریم ذات اقدس اله نظام ما، رهبر ما، دولت ما، ملت ما، مملکت ما را در سایه رهبریهای اهلبیت علیهمالسلام، وجود مبارک ولی عصر (عج) حفظ کند و به فرد فرد شما عزت و جلال و شکوه دنیا و آخرت عطا کند؛ و این حوزه اهل بیتی را تا ظهور صاحب اصلی و اصیلش همچنان حفظ کند؛ و به شما بزرگواران، آنچه خیر و صلاح دنیا و آخرت است، مرحمت کند؛ و آیتالله العظمی گلپایگانی و آیتالله العظمی صافی گلپایگانی و سایر مراجع ماضین، امام راحل، محقق داماد و همه مراجعی که بر ما حق تعلیم و تربیت دارد، مشمول رحمت ویژه الهی باشند.
چهار معاصرت در فقه معاصر
استاد ابوالقاسم علیدوست: اگر بخواهیم اهمیت تقویت دروس را _ چه برای دروس آزاد و چه غیر آن _ متوجه شویم، باید توجه کنیم که در چه دورانی قرار داریم. اساتید بزرگوار! ما در دوران «تراث سوزی مدرن» قرار داریم. زمانی صلاح الدین ایوبی به لبنان میرود؛ مطابق آنچه مرحوم چمران در کتاب لبنان مینویسد، کتابخانههای شیعه و تراث شیعه را میسوزاند؛ به نحوی که میگویند به مدت یک هفته آب حمامهای لبنان در اثر سوزاندن این کتابها گرم بوده است؛ تا به گمان خود صلاح الدین ایوبی، مجاهدان اسلام از آن آب گرم، استفاده کنند. البته ممکن است قدری هم مبالغه در این کلام صورت گرفته باشد؛ ولی این مطلب در رابطه با او گفته شده است. ما هجوم ترکان را به کتابخانه بزرگ سامانیان داریم؛ هجوم سلطان محمود غزنوی به کتابخانه ری را داریم؛ هجوم اسکندر مقدونی و هجوم مغولها را به کتابخانهها داریم؛ اما اساتید بزرگ وای عصاره حوزه، امروز ما با «تراث سوزی» مواجه هستیم.
برخی از افراد، چنین تعبیر میکنند که روایات معتبر ما در کنار روایات نامعتبر، مانند انگشتری است در تلّی از زباله و این فقه و فقاهت، شمعی است که در حال خاموش شدن است. شما در این فضا قرار دارید.ای اساتید مکاسب! اگر رسیدید به امحاء کتب ضلال (بفرمایید «امواج ضلال») چرا که امروز با امواج ضلال مواجه هستیم.
اگرچه درسهای آزاد به دلایلی اولویت دارند؛ اما اگر بخواهیم درسهای آزاد و غیر آن، تقویت بشود، باید توجه کنیم که در چه موقعیتی هستیم و باید چه کاری در این زمینه انجام دهیم. در این فرصت کوتاه به بیان چند نکته میپردازم:
نکته اول، باید به شاگردان آموخت که اصول فقه، اصول فهم و اصول اندیشیدن است و در اجتهاد بالمعنی الاعم (نه اجتهاد بالمعنی الاخص) به کار میآید. اگر میخواهید تا طلبهها، به خصوص در درس آزاد تقویت بشوند، باید باور کنند دانشی که میآموزند، به کارشان میآید.
نکته دوم، تأکید به هنجارهای شناخته شده فقه و به تعبیر امام راحل، «فقه جواهری» است. فقه جواهری باید باور همه طلبهها باشد. تأکید میکنم اگر میخواهید دروس تقویت بشوند، علاوه بر شرایط سخت افزارانه، باید نگاه نرم افزارانه هم لحاظ بشود.
نکته سوم، امروز با پدیدهای به نام «فقه معاصر» مواجهیم؛ این فقه، ادبیات خودش را دارد؛ من میدانم که ممکن است موجب نقد و یا سوء استفاده بشود؛ اما به هر حال عرض میکنم. موضوع «فقه معاصر» و «فقاهت معاصر» در این باره از اهمیت زیادی برخوردار است. نسخهای که میخواهم عرض بکنم، نه وابسته به مدیریت محترم حوزه، نه شورای عالی، و نه جامعه مدرسین، حتی نه به مراجع بزرگوار، نه وابسته به رهبری معظم انقلاب است؛ بلکه به شما اساتید مربوط است و این بار بر دوش شما اساتید است. باید بحثها را زنده کرد. یعنی اگر مکاسب گفته میشود، باید مکاسب معاصر گفته بشود. اگر اصول گفته میشود، اگر فقه گفته میشود، رعایت معاصریت آن هم بشود. اما فقه معاصر، یک گفتمان و رویکرد معاصر میخواهد. با هر رویکردی و با هر گفتمانی نمیشود دم از فقه معاصر و مسائل معاصر بزنیم؛ بلکه برای این کار لازم است اطلاعات و ادبیات و مدیریت معاصر داشته باشیم.
اساتید بزرگوار باید توجه داشته باشند، ضمن تسلط بر تراث، بر اصول فقه، بر فقاهت فنی و همچنین انضباط فقهی، با حفظ همه اینها باید به اقتضائات زمان و مکان و به تعبیر حجت مطلقه عصر (عج) (اقتضائات حوادث واقعه) درسها را برگزار کرد؛ و علی الحساب از درس آزاد حوزه باید این کار شروع بشود.
فقه معاصر، نیاز به چهار معاصرت دارد؛ گفتمان و رویکرد معاصر، اطلاعات معاصر، ادبیات معاصر و مدیریت معاصر. گفتمان و رویکرد مورد اهمیت در این جا این است که استاد، مسائل معاصر را دقیقا درک کند. با مشاهده برخی نوشتارها میبینیم که بیان استاد مربوطه در کف خیابان یا در نشستهای علمی غیر حوزوی مطرح نیست و آنچه در چنین محافلی مطرح است، سؤالات دادگاهها و سؤالات دولت و سؤالات نظام است که مورد توجه این اساتید قرار نگرفته است؛ یعنی این گفتمان را نداشتند که وارد اینگونه بحثها بشوند. در زمینه اطلاعات معاصر باید توجه کنیم که به اطلاعات جدید و سؤالات جدید و مسائل دیگر هم توجه بشود متاسفانه در این باره شاهد این مطلب هستیم منابع این مطالعات و مقالات بعضا برای ۸۰ سال قبل است. در این زمینه ادبیات معاصر هم از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ گاه الفاظی که به کار میرود، با آنچه که رایج است، متفاوت است و توجه به مدیریت معاصر هم در این رابطه حائز اهمیت است و باید به آن توجه بشود.
برای تقویت دروس آزاد چه اقدام موثری شده است؟
استاد محمدرضا نائینی: امروز در حوزه علمیه با مدیری مواجه هستیم که خوشبختانه رویکرد خوبی نسبت به دروس آزاد دارند. فراموش نفرمایید در میان مدیران سابق، بودند افرادی که مرجع بزرگوار را از سخنرانی در نشست اساتید برحذر میداشتند؛ یا بودند افرادی که برخی اعضای محترم شورای سیاستگذاری را از شرکت در جلسه نهی میکردند. مدیریت محترم کنونی حوزه، در مواجهه با انتقادات صریحی که برای ایشان ارسال نمودهام، با کمال بردباری و متانت، پاسخ گفتهاند.
نکته اول، با وجود احترام بسیاری که برای مدیران سابق قائل هستیم اما سالها شرطی غیر معقول در حوزه وجود داشت؛ مبنی بر اینکه طلاب جدیدالورود برای آمدن به قم، باید حتما عضو یکی از مؤسسات تخصصی بشوند و امسال، بعد از ۲۰ سال، این شرط برداشته شد؛ اما مدیر یکی از مدارس آزاد به خود من فرمودند؛ که هر چه با مدیریت حوزه تماس گرفتند تا یکی از این اطلاعیهها در تابلوی اعلانات خود بزنند، همراهی نکردند. از دیگر کارهای پسندیده مدیریت کنونی، اتوبوسهای پردیسان است که امکان شرکت در دروس آزاد را برای طلبهها تسهیل کرده است. اگر ما پیشنهاد یا انتقادی داریم، باید منصفانه باشد. تا امروز، اقدامات مدیریت حوزه علمیه خوب بوده و این رویکرد مثبت نسبت به رفع مشکلات وجود داشته است و اگر فردا چنین رویکردی عوض بشود، اولین منتقد، خود من خواهم بود.
نکته دوم، راهکار تقویت دروس آزاد است. به نظر من، این کار شدنی نیست مگر این که حسّی مشترک بین ما و مسئولین حوزه در این زمینه ایجاد بشود. آنها باید احساس کنند جمعی که اینجا نشستهاند، برادران دینی آنها و دلسوز حوزهاند و بدون توقع، در حوزه تدریس میکنند. مادام که حالت بدبینی نسبت به این اساتید وجود داشته باشد، راه به جایی نخواهیم برد. ۲۲ سال است که جلسه نشست اساتید تشکیل میشود؛ پیشانی کلام هر سه نفری که پیش از من صحبت کردهاند، حمایت از نظام اسلامی بوده است. سؤال من این است که مسئولین حوزه در این نشست باعظمت کجا هستند؟ چرا با وجود اینکه از آنها دعوت به عمل آمده است، در این جلسه شرکت نکردند؟ این حس برادری باید بین ما ایجاد شود. ما با هم برادریم و همه هم میگوییم دروس آزاد باید تقویت شود. پس چرا در جلسات عمومی با یکدیگر هم اندیشی نمیکنیم.
همین حس مشترک را باید با طلاب پیدا کنیم. بلافاصله بعد از تشکیل چنین جلساتی در فضای مجازی پر میشود که «آقایان نگران شلوغی درسهای خودشان هستند» واقعا اینگونه نیست. کدام یک از اساتید محترم حوزه چنین نظری دارند؟ ما نگران سنتهای اصیل حوزه هستیم؛ نه نگران درسهای خودمان.
نکته سوم، مدیریت حوزه در مقام اظهار، خوب اظهار نظر فرمودند؛ ولی «دو صد گفته چون نیم کردار نیست». مدیران حوزه، با مسئولین مؤسسات (با وجود زحماتی که میکشند و ما منکر آن نیستیم)، چند جلسه برگزار کردهاند تا آنها را از رویه نادرستشان منصرف کنند؟ چند جلسه توجیهی با خود طلاب برگزار شده تا با مزایای شرکت در دروس آزاد، آشنا شوند. چه امکاناتی به دروس آزاد اختصاص داده شده است؟ اگر شما میخواهید درس آزاد رونق پیدا کند، باید اساتید مستعد شناسایی و برای تدریس در دروس آزاد، تشویق بشوند. امتیازاتی که اساتید از آن بهرهمند میشوند دست ما نیست؛ بلکه در دست مدیریت حوزه است و آنها ثابت کردند در مواردی میتوانند با دادن امتیازاتی، به حوزه جهت دهی کنند. الآن که همه، از مراجع عظام تا مدیر محترم تا اساتید صحبتشان درباره تقویت دروس آزاد است، در این راه، چه اقدامی شده است؟ برای گنجاندن فقه معاصر در درسها، که اقدام بجایی بوده، باید از آنها تشکر کرد؛ اما برای تقویت دروس آزاد چه اقدام موثری شده است؟
نکته چهارم، اگر میخواهید رونق سابق به حوزه برگردد؛ باید طلبه فاضل در این حوزه احساس شخصیت کند؛ و احساس بیهودگی نکند، برای دستیابی به این مطلب شرایط سختگیرانه تدریس باید حذف بشود. به عقل جمعی طلاب باید احترام بگذاریم. ممکن است کسی برای چند روز، چند نفر را فریب بدهد و برایشان تدریس کند؛ اما تاریخ حوزه ثابت کرده، برای مدت طولانی نمیتوان، طلاب را فریب داد تا در درس، حاضر بشوند. طلبهای برای اینکه بتواند مجوز تدریس بگیرد، بعد از آنکه موافقت از مدیر محترم حوزه گرفت، چندین ماه او را معطل میکنند و بعد از ده ماه، از او امتحان میگیرند و سؤالات سخت ادبی از او میپرسند. این مطلب درست نیست که طلبه برای تدریس باید نسبت به همه مباحث رسائل، مکاسب و ادبیات، احاطه کامل داشته باشد؛ خودِ ما هم اینچنین نیستیم؛ چه اینکه همه ما روز قبل از تدریس، چند ساعت را مطالعه میکنیم تا درس بدهیم.
شرایط سختگیرانه تدریس باید برداشته بشود؛ حکم تدریس از مشکلات مهم است. چرا طلبه برای تدریس سیوطی، باید التماس بکند. اگر میخواهند سنتهای حسنه حوزه احیا بشود، باید این شرایط سخت کنار گذاشته شود و الا با حمایت از دروس آزاد و در کنار آن، گذاشتنِ شرایط سختگیرانه، توسعه دروس آزاد محقق نمیشود. دروس آزاد با شعار، توسعه پیدا نمیکند.
اتاق فکر «احیای سنتهای موفق حوزوی» تشکیل شود
استاد سید محمدصادق محمدی: در ابتدا فهرستی از برخی فواید دروس آزاد را بیان میکنم: ۱- ایجاد ارتباط مؤثر با استاد مورد نظر شاگرد ۲- ایجاد انگیزه و علاقه به درس استاد ۳- پرورش خلاقیت و نوآوری ۴- افزایش رضایت تحصیلی ۵- ایجاد رقابت علمی ۶- سازگاری شاگرد با سبک تدریس استاد ۷- و فواید دیگر.
درس آزاد از سنتهای بسیار موفق حوزوی است. شکی نیست که سنتهای حوزوی مانند مباحثه، تقریرنویسی در حوزهها کم رنگ شده است. یکی از این مسائل که در حوزه امروزی کم رنگ شده است مسأله درس آزاد است این مسأله قابل انکار هم نیست؛ در این زمینه عوامل مختلفی در تنزل و رکود درس آزاد، نقش داشته است. این هم بسیار روشن است که مراجع عظام، اساتید معظم، حوزویان، مسئولان نظام و حوزه، موافق رونق پیدا کردن سنتهای اصیل حوزه هستند.
باید راهکاری که در این زمینه ارائه میکنیم عملی و موافق با واقعیتها باشد. راهکار اساسی در این باره این است که اتاق فکری در خصوص احیای سنتهای موفق حوزوی توسط مدیر معزز حوزههای علمیه متشکل از نمایندگان مراجع عظام، شورای معظم عالی حوزه، جامعه معظم مدرسین، تشکیل بشود؛ و طرحهای مختلف از همه دلسوزان حوزوی از این مجمع و جاهای دیگر جمع آوری بشود و به یک طرح جامع علمی منطقی موفق و منسجم و عملیاتی در این باره برسیم. ان شاء الله که این امر صورت بگیرد.
منظومه فکری امام خمینی، بهترین الگو برای حوزههای علمیه
استاد ابوالحسن ربانی تبار: نکته اولی که میخواهم بیان کنم به نظر اینجانب، بهترین الگو برای حوزههای علمیه، منظومه فکری و سیاسی و اجتماعی روح قدسی الهی، بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است. منظومه فکری امام، چهار محور اساسی دارد. محور اول، تهذیب، عرفان عمیق و معنویت بالا است. به تعبیر دیگر «آدم شدن». محور دوم، تحصیل فقه و فقاهت جواهری، دانش و علوم اسلامی؛ محور سوم، تبلیغ دین است؛ یعنی پیام رسانی اسلام به مردم کشور و مردم عالم؛ چه اینکه یکی از مهمترین شؤون انبیاء تبلیغ بوده است. مولانا در مصرعی بیان کرده است: «ما برای وصل کردن آمدیم». محور چهارم از مبانی فکری امام، جامعیت اسلام است. امام خمینی (ره) میفرماید: تمام اجزاء اسلام با هم پیوند دارند. نباید «نؤمن ببعض و نکفر ببعض» به آن نگریست. دغدغه اسلام و مسلمان و دین داشتن منظومه فکری امام است. حوزههای علمیه در این چهار محور باید کار کنند.
یکی از راهکارهای تقویت دروس حوزه، تقویت بعد معنوی استاد است. اگر استاد از نظر معنوی تقویت بشود، روی شاگرد اثر دارد در این صورت شاگرد هم انگیزه بیشتری پیدا میکند. یکی از سنن علمای ما استغناء و عزت نفس بوده است. همان که میگویند «انسان باید چشم سیر باشند»؛ علمای سلف، غالبا اینچنین بودند. اخیرا کتابی به نام «حجت فقیهان» نوشته شده است که بیان خاطرات آیتالله حجت کوه کمرهای است. دوستان میدانند که بعد از شیخ، سه نفر از مراجع عظام، حوزه را به عهده گرفتند؛ آیتالله العظمی خوانساری، آیتالله العظمی حجت و آیتالله العظمی صدر؛ آیتالله حجت در سال ۱۳۴۹ از نجف به قم میآیند در آن زمان در حوزه علمیه قم گمنام بودهاند. شیخ عبدالکریم حائری برای ایشان پیام فرستادند: «هر زمان به پول نیاز بود، ما در خدمت هستیم و تقدیم میکنیم.» آیتالله حجت به فرستاده مرحوم شیخ گفت: «من از لطف و کرم ایشان تشکر میکنم؛ اما اگر من به پول نیاز داشتم، از کریم متعال میگیرم؛ نه از شیخ عبدالکریم.»