قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / شبیه پدر؛ کارکرد فقهی سیره نبوی در رفتار با فاطمه (س)/ علی راد
شبیه پدر؛ کارکرد فقهی سیره نبوی در رفتار با فاطمه (س)/ علی راد

درنگی در روایت تصویر فاطمه (س) در نگاه عایشه؛

شبیه پدر؛ کارکرد فقهی سیره نبوی در رفتار با فاطمه (س)/ علی راد

شبکه اجتهاد: روایات معتبر عایشه بنت ابی بکر در مسائل و موضوعات مربوط به سبک زندگی و تعاملات خانوادگی رسول خدا (ص) به دلیل نقش همسری او و ارتباط نزدیک با پیامبر (ص) از اهمیت ویژه‌ای در بازنمایی رویکرد و نگرش رسول خدا (ص) دارد. تصویر عایشه از شخصیت و منزلت فاطمه (س) آینه‌ای گویا و بی‌نیاز از هرگونه توضیح از واقعیت این شخصیت است. روایت شبیه پدر از جمله تصاویر ناب و دقیقی است که در روایتی از عایشه در منابع کهن حدیثی اهل سنّت گزارش و بر اساس آن فرع فقهی در کتاب‌های السنن تاسیس شده است. سلیمان بن أشعث سجستانی (۲۷۵ ق) مولف کتاب السنن این روایت را در باب «ما جاء فی القیام» چنین نقل می‌کند:

حدثنا الحسن بن علی وابن بشار، قالا: ثنا عثمان بن عمر، أخبرنا إسرائیل، عن میسره بن حبیب، عن المنهال بن عمرو، عن عائشه بنت طلحه، عن أم المؤمنین عائشه رضی الله عنها أنها قالت: ما رأیت أحدا کان أشبه سمتا وهدیا ودلا، وقال الحسن: حدیثا وکلاما، ولم یذکر الحسن السمت والهدى والدل، برسول الله صلى الله علیه وسلم من فاطمه کرم الله وجهها: کانت إذا دخلت علیه قام إلیها فأخذ بیدها وقبلها وأجلسها فی مجلسه، وکان إذا دخل علیها قامت إلیه فأخذت بیده فقبلته وأجلسته فی مجلسها. (سجستانی، السنن، ج ۲، ص ۵۲۲).

تحلیل:

۱) از نگاه سجستانی این روایت از چنان اعتبار استواری برخوردار است که آن را مستند فتوای خود در کتاب فقهی او قرار داده است. این روایت در باب مناقب فاطمه (س) بنت رسول الله (ص) در کتاب فضائل الصحابه نسائی (۳۰۳ ق) نیز با اندکی تفاوت در متن چنین روایت شده است: «… أن عائشه أم المؤمنین قالت ما رأیت أحدا أشبه سمتا وهدیا ودلا برسول الله صلى الله علیه وسلم فی قیامها وقعودها من فاطمه بنت رسول الله صلى الله علیه وسلم قالت وکانت إذا دخلت على النبی صلى الله علیه وسلم قام إلیها وقبلها وأجلسها فی مجلسه وکان النبی صلى الله علیه وسلم إذا دخل علیها قامت من مجلسها فقبلته وأجلسته فی مجلسها فلما مرض النبی صلى الله علیه وسلم دخلت فاطمه فأکبت علیه وقبلته ثم رفعت رأسها فبکت ثم أکبت علیه ثم رفعت رأسها فضحکت فقلت إن کنت لأظن أن هذه من أعقل النساء فإذا هی من النساء » (نسائی، فضائل الصحابه، ص ۷۸ و: نسائی، السنن الکبری، ج ۵، ص ۹۶). این حجر اسانید و طرق دیگر این روایت از دیگر محدثان اهل سنّت را گزارش کرده است و تردیدی در اصالت و اعتبار آن نکرده است (ابن حجر، فتح الباری، ج ۸، ص ۱۰۳)؛ ذهبی، میسره راوی اصلی روایت را صدوق خوانده است (ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج ۲، ص ۱۲۷).

۲) بلندن شدن، بر پا خاستن یا به پا خاستن از جمله آیین‌ها و رسوم رایج در فرهنگ‌ها و ملل انسانی در هماره گذشته، حال و آینده تاریخ انسانی است. آیین به پا خاستن در مقابل اشخاص در فقه اسلامی به دلیل شرعی نیازمند است و سجستانی تلاش دارد که جواز و مشروعیت این مهم را در سنّت و سیره نبوی تبیین نماید زیرا آیات قرآن صریح در حکم نیستند از این رو ناگزیر باید جواز آن را در سنّت باز جست. شایان ذکر است بر پایه برخی از روایات از قیام در مقابل اشخاص به جز قیام بر جنازه مسلمان (ابن ماجه، السنن، ج ۱، ص ۴۹۲؛ ترمذی، السنن، ج ۲، ص ۲۵۳) نهی و از جمله اسباب هلاکت و از شمار رسوم باطل امم پیشین بیان شده است ولی فقیهان سرآمدی از اهل سنّت این روایات را متروک و قابل استناد ندانسته‌اند (هیثمی، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج ۸، ص ۴۰؛ عظیم آبادی، عون المعبود شرح سنن أبی داود، ج ۱۴، ص ۹۵ – ۹۶).

۳) با توجه به عنوان باب مسئله و فرع فقهی این باب در کتاب السنن سجستانی بازیابی نصوص معتبر فقهی از سنّت و سیره رسول خدا (ص) برای جواز یا وجوب قیام هنگام ورود شخصیت برجسته‌ای در مجلس است.

۴) در این باب سجستانی فقط دو روایت معتبر از سنّت و سیره نبوی را بازیابی و مستند فتوای فقهی خود قرار داده است. روایت اول «قوموا إلى سیدکم» از نوع قول و بیان نبوی است ولی روایت دوم از عایشه از نوع فعل و رفتار مستمر رسول خدا (ص) است.

۵) مقصود از این قیام تکریم و تشریف شخص وارد بر مجلس است و بر منزلت والا و مهم وی حکایت دارد؛ تعبیر سیادت به معنای شخصیت برجسته و متماز – در ساحت‌های متنوع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، معنوی و…. – در روایت نخست قید بسیار مهم در وجوب عمل به این رفتار است.

۶) از سنّت قولی و سیره عملی رسول خدا این نکته استنباط پذیر است که به پاخاستن برای افراد شاخص و برجسته از الزامات اخلاقی و ادب اجتماعی اسلام است و سجستانی فقط یک مورد از التزام عملی رسول خدا (ص) در عمل به این آیین را در سیره آن حضرت معتبر دانسته است و آن هم قیام رسول خدا (ص) هنگام ورود فاطمه (س) به محضر ایشان است.

۷) با توجه به قید سیادت در روایت اول و قرینه بودن آن برای تفسیر روایت دوم، ملاک و مناط عمل به آیین به پاخاستن رابطه نسبی یا سببی با افراد نیست بلکه جایگاه سترگ و فاخر شخصیت دلیل اصلی آن است لذا قیام رسول خدا (ص) در مقابل فاطمه (س) به دلیل رابطه دختری و پدری ایشان نیست و چنین رفتار و رویه‌ای از ایشان در مواجه با دیگر دختران و همسران آن حضرت گزارش نشده است.

۸) علی‌رغم اعتبار و شهرت روایت عایشه شماری از فقیهان متاثر از پاردایم صحاح سته از توجه و استناد به این روایت در مسائل فقهی اعراض کرده‌اند اما پس از دوران گذار از این پارادایم بازگشت به این روایت در مسائل فقهی را شاهد هستیم و بر خلاف طرفداران این پارادایم، روایات متروک نهی از قیام بر انسان زنده را طرد و نقد کرده‌اند اما فقه اهل سنّت در دوره میانی هم سوی با اندیشه فقهی سجستانی نبوده است.

۹) بایسته است فقیهان امامیه توجه به سیره نبوی در تعامل با فاطمه (س) در تحلیل مسائل و فروع فقهی مورد اهتمام ویژه قرار دهند.

۱۰) افزون بر کارکرد فقهی رفتار رسول خدا (ص)، روایت عایشه بر همانندی شخصیت فاطمه (س) با شخصیت پدر نیز دلالت دارد؛ سبک و منطق گفتار، رفتار، کنش، سکوت، راه رفتن، شمایل، روش و سیرت فاطمه (س) هم سان، همانند، هم رنگ، هم گون، هم تراز رسول خدا (ص) بود و این مهم فراتر از وراثت بر تأسی و همگون سازی فاطمه (س) با رسول خدا (ص) به مثابه اسوه و نمونه انسان کامل بود. رسیدن به این تراز از همانند سازی به تلاش سخت، تکاپوی ژرف و مستمر در انطباق نیازمند است و فاطمه (س) به خوبی از عهده آن بر آمد و عایشه نیز این حقیقت مسلم تاریخ را بیان کرد زیرا پس از رحلت نبوی فاطمه (س) تنها شخصی بود که نُمود و تجلی رسول خدا (ص) بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics
Clicky