فقه: نه بی‌ربط به مسائل حکومتی و نه دخالت‌گر در جزئیات؛ نظر استاد  علیدوست برای نقش‌آفرینی فقه در مسائل نوین حاکمیتی

فقه: نه بی‌ربط به مسائل حکومتی و نه دخالت‌گر در جزئیات؛ نظر استاد علیدوست برای نقش‌آفرینی فقه در مسائل نوین حاکمیتی

حل معضلات اقتصادی و اجتماعی با رویکردهای فقهی متعارف یا متصلب امکان‌پذیر نیست؛ نه می‌توان با اصول عملیه نظام اقتصادی اسلام را گره‌گشا بود و نه با عدول از اصول فقه، به حل مسائل حاکمیتی دست یافت. اندیشه‌ای منجمد و یخ‌زده که از آن نظام‌سازی برنمی‌آید، هرگز پاسخگوی نیازهای تمدنی نوین نخواهد بود. همچنین، فقه بدون منظومه و درک کرامت انسانی، نمی‌تواند در دنیا سربلند باشد و از سویی، عدول از مبانی نیز فقه را به ژورنالیسم فرو می‌کاهد.

به گزارش خبرنگار اجتهاد، استاد ابوالقاسم علیدوست، در نشستی علمی که در موسسه آموزش عالی حوزوی ائمه اطهار علیهم السلام مشهد برگزار شد، به تبیین «جایگاه و چگونگی نقش‌آفرینی فقه در حل مسائل حاکمیتی و مردمی» پرداخت. این نشست با هدف گشودن افق‌های جدید در فهم گستره فقه و تطبیق آن با مقتضیات زمانه، برگزار شد.

نظریه میانه در گستره فقه؛ عبور از افراط و تفریط

این استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم، سخنان خود را با طرح دیدگاهی میانه در خصوص گستره فقه آغاز کرد و با رد رویکردهای افراطی و تفریطی در این زمینه، تأکید کرد که فقه نه از مسائل حکومتی و مردمی بی‌ارتباط است و نه در تمامی جزئیات آن‌ها دخالت می‌کند. این نظریه میانه، اصالت فقهی را در کنار نگاهی معاصر برای پاسخگویی به مسائل روز جامعه حفظ می‌کند.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم یادآور شد که برای طلاب ضروری است علاوه بر متون سنتی فقهی، به مطالعه قوانین مدنی و آثار معاصر نیز بپردازند تا توانایی پاسخگویی به نیازهای متجدد را پیدا کنند. این رویکرد، فهم فقیه را از حصار احکام فردی خارج ساخته و به سوی درکی نظام‌مند از شریعت سوق می‌دهد که توانایی نظام‌سازی و حل معضلات کلان جامعه را داراست.

وی خاطرنشان ساخت که فقه، در صورتی که از حکمت تشریع و روح شریعت محروم بماند، به ورزشی خشک و اسیر لفظ بدل خواهد شد و از عقلانیت وحیانی و حضور خلاقانه در سپهر اندیشه باز خواهد ماند.

تمایز فقه از شریعت و لزوم شناخت آن برای فهم صحیح احکام

استاد علیدوست در ادامه، به تبیین تفاوت اساسی میان «فقه» و «شریعت» پرداخت؛ تمایزی که فهم صحیح آن برای هر طلبه و فاضلی لازم است. او فقه را «دانش بشری» و تلاشی از سوی فقیه برای کشف احکام الهی دانست. به بیان دیگر، شریعت همان احکام الهی مکشوفه است و فقه ابزاری کاشف برای رسیدن به آن. این تمایز نشان می‌دهد که آنچه مورد اجتهاد فقیه قرار می‌گیرد، فهم بشری از شریعت است و این فهم می‌تواند در طول زمان و با تغییر شرایط و مقتضیات، تطور یابد، در حالی که شریعت به مثابه امر الهی، ثابت و لایتغیر است. لذا نقش‌آفرینی فقه در حل مسائل جامعه، در واقع همان تلاش فقها برای دستیابی به احکام الهی در مواجهه با مسائل مستحدثه است که از طریق فرایند اجتهاد پویا صورت می‌پذیرد و نباید تصور کرد که احکام فقهی، عیناً شریعت لایتغیر هستند.

سه دیدگاه در حوزه و گستره فقه و نقد دیدگاه‌های افراطی و تفریطی

استاد علیدوست در تشریح دامنه و گستره فقه، به سه دیدگاه رایج اشاره کرد که در قالب شبهات روز جامعه نیز مطرح می‌شوند و به نقد دو دیدگاه افراطی پرداخت:

۱. فقه، بی‌ارتباط با مسائل حکومتی و مردمی: برخی معتقدند فقه تنها به مسائل عبادی و شخصی مانند نماز، روزه و حج می‌پردازد و هیچ ارتباطی با مسائل مدیریتی، سیاسی و اداره جامعه ندارد. از نظر این گروه، اداره جامعه نیازمند مدیریت علمی است، نه فقهی؛ دیدگاهی که بعضاً ناکامی‌های چهل پنجاه سال اخیر را نیز به همین عدم ورود فقه به حوزه مدیریت علمی جامعه نسبت می‌دهند.

علیدوست به مناظره شش‌ساعته خود با آقای سروش اشاره کرد که محور بحث در آن، همین بی‌ارتباطی فقه با این گونه مسائل بوده است. این دیدگاه ناقص و ناظر به فهمی تقلیل‌گرایانه از فقه است که از رسالت حقیقی آن در هدایت بشر در تمامی ابعاد حیات غافل است و این امر را به منزله فقهی می‌دانست که بدون منظومه و درک کرامت انسانی است و نمی‌تواند در دنیا سربلند باشد.

۲. فقه، دخالت‌کننده در تمامی جزئیات: در مقابل دیدگاه اول، برخی نیز معتقدند فقه باید در تمامی جزئیات مسائل حکومتی و مردمی دخالت کند و برای هر مسئله‌ای حکمی جزئی ارائه دهد. این رویکرد نیز با نقد استاد علیدوست مواجه شد؛ چه آنکه فقه، در مقام بیان کلیات و اصول است و ورود به تمامی جزئیات، نه تنها شدنی نیست، بلکه به نوعی تضییع رسالت اصلی فقه محسوب می‌شود و منجر به تولید احکام غیرکاربردی و بی‌تناسب با واقعیت‌های متغیر جامعه خواهد شد.

وی با مثال بانکداری اسلامی و استفاده از حیله‌های شرعی مانند بیع به ذمه برای پوشش ربا، این رویکرد را مورد نقد قرار داد و تصریح کرد که با چنین تفکری، نه تنها مسائل حاکمیتی، بلکه حتی مسائل روزمره زندگی نیز قابل حل نخواهد بود. این نوع فقه و نظامی پر از توریه فاقد آینده‌ای روشن برای جامعه است.

۳. دیدگاه میانه: استاد علیدوست دیدگاه میانه را برگزید که فقه ضمن داشتن گستره‌ای وسیع و نقش‌آفرین در حل مسائل حاکمیتی و مردمی، نه بی‌ربط است و نه در تمامی جزئیات امور دخالت می‌کند. او تأکید کرد که وظیفه فقه و فقها، ارائه نقشه راه کلی و اصول اساسی برای اداره جامعه بر اساس ولایت الهی است و برای این نظام‌سازی، نیازی به ابداع فقهی جدید نیست، بلکه فهم عمیق و روشمند فقه غنی موجود کفایت می‌کند. این رویکرد، فقه را به مثابه دانشی راهبردی می‌نگرد که توانایی نظام‌سازی و طراحی ساختارهای کلان اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را بر پایه اصول شریعت داراست و از سطحی‌نگری و ظاهرگرایی پرهیز می‌کند.

این استاد عالی حوزه علمیه قم  یادآور شد که شریعت چون درختی تناور است که ریشه‌اش در حقایق و شاخه‌هایش در احکام، و آن حقایق منزلگاه فلسفه شریعت‌اند.

رویکرد فقه بدون عقلانیت و شایسته شریعت پیامبر (ص) نیست

استاد علیدوست سپس خطاب به طلاب جوان که در آستانه ورود به پایه‌های بالاتر حوزوی و مراحل جدید طلبگی قرار دارند، بر اهمیت اندیشیدن و تعمق در مباحث علمی تأکید کرد و از طلاب خواست که نسبت به آنچه شنیده می‌شود، تعبد نداشته باشند و با تفکر و تحلیل، مطالب را بپذیرند و در زندگی علمی خود به کار گیرند.

وی یادآوری کرد که فضایی ایجاد شده که بعضی تلاش می‌کنند اثبات کنند نه عقل توانایی درک دارد، نه مقاصد باید لحاظ شود و نه خداوند در تشریعش عادل است و نظام فقهی وجود ندارد؛ بلکه تنها با احکام اتمیک و بریده بریده مواجه‌ایم که باید به هر قیمتی به آن‌ها عمل شود. این رویکرد فقه بدون عقلانیت و شایسته شریعت پیامبر (ص) نیست.

+ دریافت لینک صوتی نشست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics