شبکه اجتهاد: در اندیشهی سیاسی علامه محمدحسین نائینی (ره) مسئولیتهای برونمرزی حکومت اسلامی را میتوان در چارچوب کلی نظریهی مشروطهی او و با استناد به کتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله» تحلیل کرد. نائینی حکومت را به عنوان «ولایت نوعیه» یا «نظارت و تولیت امور عامه» میدانست که از سوی مردم به حاکمان واگذار میشود تا از «ظلم» و «فساد» جلوگیری کنند.
مسئولیتهای برونمرزی این حکومت از این مبنا سرچشمه میگیرد و میتوان آن را در چند محور اصلی خلاصه کرد:
۱. دفاع از تمامیت ارضی و استقلال امت اسلامی (دفاع مشروع)
نائینی در دوران خود شاهد تجاوزات خارجی (روس و انگلیس) و ناتوانی حکومت قاجار در دفاع از مملکت بود. از منظر او، یکی از اصلیترین وظایف حکومت، دفاع از مرزهای سرزمینهای اسلامی در برابر تجاوز بیگانگان است. این دفاع، نه تنها یک وظیفهی ملی، بلکه یک تکلیف شرعی برای حفظ دارالاسلام است. حکومت مشروطه به دلیل مشروعیت مردمی و کارآمدی نهادین، توانایی بیشتری برای سازماندهی این دفاع دارد.
۲. حفظ و تقویت وحدت اسلامی (وحدت جهان اسلام)
اگرچه نائینی مستقیماً به مفهوم مدرن «امت بینالملل» نپرداخته، اما روح حاکم بر اندیشهاش و نیز شرایط تاریخی آن دوره (افول امپراتوری عثمانی و تهدید استعمار)، حفظ پیوندهای جهان اسلام را به عنوان یک مسئولیت استنتاج میکند. یک حکومت اسلامی کارآمد باید:
در جهت همبستگی با دیگر ملل مسلمان بکوشد.
از طریق دیپلماسی، مانع تفرقهافکنی استعمارگران بین مسلمانان شود.
به عنوان الگویی موفق از حکومتداری در عصر جدید، برای دیگر کشورهای اسلامی عمل کند.
۳. تبلیغ و انتشار اسلام (ارشاد و دعوت)
این مسئولیت در اندیشهی نائینی به شیوهای عقلانی و مبتنی بر جذب نمود پیدا میکند. او حکومت را موظف میداند تا فضایی فراهم کند که حقانیت و تعالیم اسلام به درستی معرفی شود. این به معنای لشکرکشی و اجبار نیست، بلکه به معنای:
تبیین عقلانی و منطقی احکام اسلام.
نشان دادن تطابق اسلام با اصول عدالت، آزادی و مشروطیت.
حمایت از علما و مبلغانی که به شیوهی مسالمتآمیز به تبلیغ دین میپردازند.
۴. دفاع از حقوق و منافع مسلمانان در خارج از مرزها
حکومت اسلامی به عنوان یک نمایندهی قدرتمند برای امت اسلام، مسئولیت دارد تا از حقوق مسلمانان ساکن در دیگر کشورها در صورت ظلم و ستم دفاع کند. این دفاع میتواند از طریق ابزارهای دیپلماتیک، سیاسی و در موارد ضروری، حتی نظامی (در چارچوب دفاع مشروع) صورت گیرد. نائینی این را بخشی از مسئولیت «ولایت نوعیه» بر امت میداند.
۵. تعامل فعال و عزتمند با جامعه بینالملل
نائینی حکومت مشروطه را جایگزینی برای استبداد میداند که منجر به «ذلت» ملت میشود. در مقابل، یک حکومت مشروطهی اسلامی باید:
با حفظ عزت و استقلال با دیگر کشورها رابطه برقرار کند.
از وابستگی و نفوذ بیگانگان (استعمار) به شدت پرهیز کند.
در عرصهی بینالملل به عنوان یک بازیگر عاقل، قدرتمند و قابل احترام حاضر شود.
جمعبندی و تمایز کلیدی: مسئولیتهای برونمرزی در اندیشهی نائینی، بر مبنای عقلانیت، دفاع از خود، وحدتگرایی و دعوت مسالمتآمیز استوار است، نه توسعهطلبی و امپریالیسم. او حکومت اسلامی را نه برای گسترش قلمرو، بلکه برای اجرای عدالت، دفع ظلم و حفظ کیان امت اسلام در یک جهان پرآشوب و استعماری میخواهد.
این نگاه، با قرائتهای انقلابی-ایدئولوژیک بعدی از حکومت اسلامی (مانند نظریهی صدور انقلاب) تفاوت ماهوی دارد. تمرکز نائینی بیشتر بر “دفاع” و “حفظ” و “ارشاد” است تا “تهاجم” و “توسعهی قلمرو”.
بنابراین، میتوان گفت مسئولیتهای برونمرزی حکومت از منظر نائینی، در راستای تکمیل مسئولیتهای درونمرزی آن (استقرار عدالت و جلوگیری از استبداد) و با هدف تحقق یک امت اسلامی قدرتمند، مستقل و الهامبخش در صحنهی جهانی تعریف میشود.
مسئولیتهای برونمرزی در اندیشه میرزای نائینی
اجازه دهید مسئولیتهای برونمرزی در اندیشه مرحوم میرزای نائینی را با واکاوی مبانی استدلالی او توضیح دهیم.
مبنای کلان: حکومت به مثابه «ولایت نوعیه»
نائینی در «تنبیه الامه» با تمایزی انقلابی، استبداد را «ولایت علی الانام» (حاکمیت بر مردم) و حکومت مشروطه را «ولایت نوعیه» یا «نظارت و تولیت امور عامه» میخواند.
استدلال: “ولایت نوعیه” یک وظیفه و امانت است، نه یک حق الهیِ تفویضشده به پادشاه. این ولایت، از سوی مردم («الامه») به حاکمان واگذار میشود تا از “غیر” (یعنی استبداد داخلی و تجاوز خارجی) جلوگیری کنند. بنابراین، دفاع در برابر تجاوز خارجی، ذاتیِ تعریف حکومت از منظر نائینی است. این یک قرارداد اجتماعی-شرعی است که دفاع از تمامیت ارضی را اولین و بدیهیترین مسئولیت حکومت میکند.
تبیین استدلالی مسئولیتهای برونمرزی:
۱. دفاع از تمامیت ارضی: یک ضرورت شرعی-عقلی
استدلال فقهی: از دید مرحوم نائینی یکی از مصادیق بارز «دفع افسد به فاسد»، مقابله با استعمار خارجی (افسد) حتی با تشکیل حکومت مشروطه (فاسد، زیرا ممکن است با برخی احکام اولیه شریعت تضاد داشته باشد) است. استعمارگران نه تنها به دارالاسلام حمله میکنند، بلکه استقلال، اقتصاد و فرهنگ مسلمین را نابود میسازند. بنابراین، دفاع، یک تکلیف جمعی (واجب کفایی) است که بدون یک حکومت مقتدر (مشروطه) تحقق نمییابد.
استدلال عقلی: عقل هر انسانی حکم میکند که اولین وظیفهی هر نهاد سیاسی، حفظ خود است. از بین رفتن حاکمیت به معنای از بین رفتن امکان اجرای شریعت یا قانونی است. بنابراین، دفاع برونمرزی (در برابر مهاجم) پیشنیاز هرگونه اقدام درونمرزی است.
۲. حفظ وحدت جهان اسلام: استدلال مبتنی بر “مصلحت امت“
استدلال فقهی-سیاسی: نائینی در دوران انحطاط عثمانی و توطئههای استعمار برای تفرقهاندازی میزیست. او با استناد به مفهوم «مصلحت نظام الاسلام» استدلال میکند که حفظ وحدت و همبستگی مسلمانان در برابر دشمن مشترک (استعمار)، یک مصلحت عالیه است. یک حکومت اسلامی نباید در انزوا باشد، بلکه باید از طریق دیپلماسی و روابط حسنه، قدرت چانهزنی امت اسلام را در سطح جهانی افزایش دهد. این کار از مصادیق «امر به معروف و نهی از منکر» در سطح بینالملل است.
۳. تبلیغ اسلام: از “جهاد ابتدایی” به “ارشاد حکیمانه“
این نقطه، یکی از ظریفترین تفاوتهای نگاه نائینی با برخی قرائتهای سنتی است.
استدلال: نائینی به طور مستقیم به “جهاد ابتدایی” برای گسترش قلمرو اسلامی نمیپردازد. تمرکز او بر این است که حکومت مشروطهی اسلامی با الگوسازی موفق و تبیین عقلانی دین، خود به خود باعث جذب غیرمسلمانان میشود. استدلال او این است:
استبداد، بزرگترین مانع برای شناخته شدن حقیقت اسلام است، زیرا اسلام را در نظر دیگران، دین ستم و فساد جلوه میدهد.
یک حکومت عادلانه و مشروطه که مبتنی بر شورا و عدالت اداره میشود، آینهی تمامنمای ارزشهای اصیل اسلامی است.
بنابراین، مسئولیت برونمرزی حکومت، حکومتداری خوب در داخل است تا جهانیان حقیقت اسلام را ببینند. این، قدرتمندترین و مشروعترین شکل تبلیغ است.
۴. دفاع از مسلمانان دیگر کشورها: استدلال مبتنی بر “اخوت اسلامی“
استدلال اخلاقی-شرعی: نائینی بر اساس آیهی «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ» (حجرات: ۱۰) و حدیث «مثل المؤمنین فی توادهم و تراحمهم کمثل الجسد…» استدلال میکند که امت اسلام یک پیکرهی واحد هستند. اگر به بخشی از این پیکره در هر نقطه از جهان ظلم شود، وظیفهی بخش دیگر (که دارای حکومت مقتدر است) یاری رسانی است. این یک مسئولیت اخلاقی و انسانی است که در قالب دیپلماسی، فشار اقتصادی و در نهایت کمک نظامی (در چارچوب دفاع از مظلوم) تجلی مییابد.
جمعبندی استدلالی: مسئولیتهای برونمرزی در اندیشه نائینی را میتوان بر یک زنجیرهی استدلالی مبتنی کرد:
۱. مبدأ: حکومت، “ولایت نوعیه” (یک امانت و وظیفه) است.
۲. هدف اصلی: دفع “غیر” (استبداد داخلی و تجاوز خارجی) و تحقق عدالت.
۳. ضرورت اول: دفاع از خود (تمامیت ارضی) به عنوان پیششرط بقای حکومت (هم بر اساس عقل و هم شرع).
۴. ضرورت ثانویه: تقویت جایگاه امت اسلام در جهان از طریق:
- وحدت (برای افزایش قدرت).
- الگوسازی (برای تبلیغ غیرمستقیم).
- دفاع از برادران مسلمان (برای عمل به اخوت اسلامی).
۵. روش: تعامل عزتمندانه، عقلانی و مبتنی بر مصلحت امت، و پرهیز از انزوا یا وابستگی.
مرحوم میرزای نائینی یک فقیه سیاست ورز است. او به دنبال طراحی حکومتی است که در جهان واقعی و در برابر تهدیدات استعماری عصرش، بتواند کیان اسلام و مسلمین را حفظ کند. مسئولیتهای برونمرزی او نه رویایی و توسعهطلبانه، بلکه کاملاً دفاعی، واقعبینانه و مبتنی بر عقلانیت سیاسی است.
نتیجهگیری کاربردی نقطه نظرات نائینی در حوزه برونمرز را میتوان در قالب یک «الگوی عمل گرایانه دفاعی-تمدنی» خلاصه کرد که دارای پیامدهای عینی و استراتژیک زیر است:
۱. در عرصه سیاست خارجی: استراتژی «تعامل فعال بدون وابستگی»
کاربرد عملی: تشکیل یک دولت-ملت کارآمد و دارای حاکمیت قانون که:
با تمام کشورها حتی غیرمسلمان روابط دیپلماتیک و اقتصادی برقرار میکند.
اما هرگونه قرارداد یا تعاملی را با «شرط حفظ استقلال» و عدم ورود به حوزه نفوذ قدرتهای خارجی (استعمار) منعقد میکند.
در سازمانهای بینالمللی حاضر میشود تا از حقوق مسلمانان دفاع کند، اما همواره موضعی مستقل و مبتنی بر منافع ملی و اسلامی دارد.
۲. در عرصه امنیت ملی: استراتژی «بازدارندگی از طریق قدرت داخلی»
کاربرد عملی: تقویت بنیه دفاعی نه برای حمله به دیگران، بلکه برای چنان قوی شدن که هیچ کشوری جرأت تجاوز به حریم سرزمینی را نداشته باشد.
اولویت دادن به توسعه علمی، اقتصادی و صنعتی به عنوان پایههای قدرت ملی که باعث افزایش توان دفاعی و قدرت چانهزنی بینالمللی میشود.
۳. در عرصه جهان اسلام: استراتژی «وحدت عملیاتی در برابر تهدیدات مشترک»
کاربرد عملی: تشکیل اتحادیهها یا پیمانهای دفاعی-اقتصادی با کشورهای اسلامی همسو، به ویژه در برابر تهدیدات مشترک (مانند استعمار یا صهیونیسم در زمان نائینی).
استفاده از ابزارهای دیپلماتیک برای میانجیگری و حل اختلافات بین کشورهای اسلامی به جای تشدید تنشها. نائینی حکومت اسلامی را «صلحساز» و «وحدتآفرین» در جهان اسلام میخواهد.
۴. در عرصه تبلیغ دین: استراتژی «الگوسازی تمدنی»
کاربرد عملی: مهمترین مأموریت برونمرزی حکومت، ساخت یک جامعه نمونه اسلامی در داخل است. یک جامعه عادل، آزاد، پیشرفته و اخلاقی که خود به صورت زنده، بهترین تبلیغ برای اسلام محسوب میشود.
حمایت از نهادهای فرهنگی و علمی بینالمللی برای معرفی اسلام راستین و مقابله با تبلیغات دشمنان. این کار نه با شعار، بلکه با ارائه آثار علمی و فرهنگی متقن انجام میشود.
۵. در قبال مسلمانان جهان: استراتژی «پشتیبانی هوشمند»
کاربرد عملی: دفاع از حقوق مسلمانان تحت ستم (مانند فلسطین، کشمیر و غیره) در مجامع بینالمللی و از طریق ابزارهای حقوقی و دیپلماتیک.
ارائه کمکهای بشردوستانه و حمایت سیاسی از این جوامع، بدون ورود بیمحابا به درگیریهای نظامی که به ضرر کلیت امت اسلام تمام شود. این استراتژی، «حمایت حسابشده» است.
جمعبندی نهایی در یک نگاه:
الگوی کاربردی نائینی، حکومتی مدرن، مقتدر و عاقل است که در صحنه بینالملل حاضر میشود، اما هویت اسلامی و استقلال خود را حفظ میکند. این مدل در عمل به این معناست:
- دیپلماسی به جای تهاجم: گفتوگو و تعامل، ابزار اصلی است.
- قدرت به جای ضعف: توانمندی داخلی، پشتوانه هر اقدام خارجی است.
- وحدت به جای تفرقه: همبستگی اسلامی، یک اولویت استراتژیک است.
- الگوسازی به جای شعار: کارآمدی و عدالت داخلی، مؤثرترین ابزار نفوذ خارجی است.
در یک کلام، نتیجه کاربردی اندیشه نائینی، تبدیل حکومت اسلامی به یک «قدرت مسئول و اثرگذار» در نظام بینالملل است که میتواند از کیان، منافع و ارزشهای امت اسلام به شکل عقلانی و مؤثر دفاع کند. این مدل، پاسخی عملی به چالشهای جهان سنت و مدرنیته در عصر استعمار بود و بسیاری از اصول آن همچنان قابل تأمل است.
(ارائه شده در نشست «مسئولیت فراملی حکومت اسلامی در اندیشه مرحوم میرزای نائینی (ره)» که با حضور اندیشمندان حوزه و دانشگاه به همت پژوهشکده بینالمللی عروه الوثقی و با همکاری مرکز پژوهشهای بینالملل حوزههای علمیه برگزار شد)
شبکه اجتهاد اجتهاد و اصول فقه, حکومت و قانون, اقتصاد و بازار, عبادات و مناسک, فرهنگ و ارتباطات, خانواده و سلامت