به اعتقاد احمد مبلغی، متفکرین دینی باید مطالعات خود را معطوف به کشف سازوکاری برای فهم صحیح نص بر اساس مقتضیات روز کنند و با استفاده از خصایص شریعت به مثابه یک عنصر روشی، از آن به عنوان یک سازوکار اجتهادپسند بهره بگیریم.
شبکه اجتهاد: اقتضای زندگی جدید، مسائل و نهادهای برآمده از آن باعث شده است تا موضوعات و مسائل قدیم فقه به دست فراموشی سپرده شوند و روشهای جدید برای بررسی احکام و مسائل تاریخی فقهی از سوی متفکرین دینی انتخاب شود. اکثر متفکرین دینی، بر این باورند که باید ظرفیت روششناسی فقهی از چارچوبهای تنگ گذشته رها شود و روش جدیدی برای تبیین مسائل جدید زندگی استخدام شود تا گرفتار گذشتهگرایی نشویم. حجتالاسلام والمسلمین احمد مبلغی استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم، جزء متفکرینی است که قائل به ضرورت روزآمد کردن روش فقه است. در ادامه گفتوگوی ایکنا را با رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی میخوانید.
مطلع شدیم هماکنون مشغول پژوهش در زمینه ضرورت روزآمد کردن فقه هستید به نظر شما فقه با دانش جدید چه ارتباطی دارد؟
مبلغی: امروزه متفکران دینی سعی دارند تا ارتباط فقه را با مسائل جدید و نو نشان دهند از اینرو مباحث فقهی را در عرصههای جدید مثل فقه اخلاق بیولوژیک یا مسائل اخلاقی و اقتصادی وارد میکنند. ولی به نظر من فراتر از این مطالعه یک مطالعه اصلیتری پیش روی ماست و آن مطالعه روش شناسی علم فقه است. میدانیم که هر علمی گزارههای خاص خود را دارد که بر اساس این گزارهها چارچوب آن علم شکل میگیرد و تولید معرفت میکند پس معرفت در هر علمی متأثر از چارچوب درونی آن علم است. بنابراین ارکان علم، منابع علم و روش بررسی علم سه رکن اصلی تولید معرفت هستند؛ نوع معرفت از آنجا اهمیت دارد که چه مسائلی در درون علم تولید میکنیم.
به نظر شما کدام روش میتواند مهمترین عنصر روششناسی دستگاه فقه باشد؟
مبلغی: بنا به اعتقاد عمومی مسلمانان، فقه نیز مانند دیگر نظامهای زندگی مبادی و روش خود را از وحی گرفته است. روش شناسی دانش تحلیلی و درجه دومی است اما در صورت بلوغ میتواند بسیار راهبردی باشد. روش، نوع معرفت در علم را تعیین میکند. اگر ما با روش قدیم به سراغ منابع برویم عمق آگاهی ما نسبت به مسائل روز کمتر خواهد شد میدانید که فقه علم دقیقی است که باید پاسخگوی زمانه خود باشد به همین خاطر لازم است روش دقیق و کارآمدی را برای بررسی منابع استخدام کنیم.
روزآمد کردن دانش فقه به چه معناست؟
مبلغی: هر علمی باید در بستر زمان خود توسعه پیدا کند. عدم استمرار به معنای مرگ آن علم است. باید در نظر داشت که این استمرار در بستر زمان محقق شود. استمرار و روزآمد کردن علم به دو صورت امکان پذیر است نخست، توانمندی علم برای تعامل با فضای بیرونی (این تعامل در خروجیهای علم تبلور پیدا میکند زمانی که این خروجی به صحنه اجتماع میآید تأثیر مثبت میگذارد و به اجتماع وحدت میبخشد) و دوم، به مصلحت بودن جامعه، که به صورت کلان در روش فقهی ملحوظ شده است.
اگر فقه قدرت تعامل و سازندگی خود را از دست بدهد نه تنها کارآمد نخواهد بود بلکه تأثیر خود را در سیاست و اجتماع نیز از دست میدهد؛ باید در نظر داشت که فقه اولاً در بستر زمان توسعه پیدا میکند و بر اساس تعامل با جامعه به مسائل روز پاسخ میدهد و ثانیاً اگر این تعاملها استمرار پیدا نکنند عمر فقه به پایان میرسد؛ ما میدانیم که چنین چیزی در عالم واقع امکانپذیر نیست چرا که فقه حکم خداوند است و حکم خداوند نیز همیشگی است و تعطیلبردار هم نیست پس متفکرین دینی باید تلاش کنند تا فقه را با توجه به مصالح جدید بازسازی و به روز کنند.
چه زمانی نیاز به روز آمدن کردن فقه از سوی متفکرین دینی احساس شد؟
مبلغی: به روز کردن علم فقه مرهون چند عامل است. نخست، شناسایی مسائل جدید، ما باید مسائل جدید را به درستی بشناسیم و مسائل جدید و نو را مورد مطالعه دقیق قرار دهیم. دوم، مطالعه تخصصی فقه، مطالعه فقه باید از حالت عمومی به حالت تخصصی کشیده شود. زمانی که پای تخصص به میان میآید دقت بیشتری را صرف میکنیم و تمام اجزاء و ابعاد علم را مورد مطالعه و کنکاش قرار میدهیم. سوم، انتخاب روش، نوع روشی که برای مطالعه برمیگزینیم بسیار اهمیت دارد باید در ابتدا مشخص کنیم که با چه روشی میخواهیم به سراغ منابع برویم که پاسخگوی مسائل جدید باشد اگر روش سطحی را انتخاب کنیم قطعاً نمیتواند تأثیر مثبتی در جامعه بگذارد و اختلال به وجود میآورد پس انتخاب روش علمی دقیق اهمیت زیادی دارد.
به نظر شما فقه دانش اینجهانی است؟
مبلغی: بله، فقه دانش این جهانی است. فقه در لغت به معنی فهم و آگاهی است و در اصطلاح امروز عبارت است از علم به حکم شرعی. به عبارت دیگر فهم ایمان، عقیده و عمل است. با توجه به این تعاریف میتوان گفت فقه دانش کاربردی است و همین عنصر کاربردی این دانش را این جهانی کرده است. فقه از قدیم با دانش سیاست ارتباط تنگاتنگی داشته است و نسبت به ماهیت دولت و سیاست علاقه نشان میداد.
در این صورت چه ارتباطی با نص پیدا میکند؟
مبلغی: بنا به اعتقاد مسلمانان، حضرت محمد (ص) آخرین پیامبر خداوند است و قرآن تنها نص کامل است که از طریق وحی به بشر انتقال یافته است. مسلمانان از نص برای اداره زندگی فردی و اجتماعی خود بهره میگیرند. در احکام اسلامی، به ویژه در حوزه احکام و علوم عملی، چون اخلاق و سیاست، جهتگیری نصگرایانه بیشتری وجود دارد و روش شناسی جهان اسلام به طور کاملاً معنیداری تابعی از روششناسی عمومی نص است.
در جمع بندی پاسخ به این پرسش میگویم متفکرین دینی باید مطالعات خود را معطوف به دستیابی به سازوکاری برای فهم صحیح نص (قرآن، سنت و احادیث امامان) بر اساس مقتضیات روز کنند. اگر نصوص خوب فهم شوند میتوانیم احکام جدید را استخراج کنیم. به نظر من (تلاش میکنم تا این دیدگاه را به عنوان یک نظریه جدید ارائه بدهم) باید از خصایص شریعت، به مثابه یک عنصر روشی استفاده کنیم و از این خصایص به عنوان یک سازوکار فقهپسند و اجتهادپسند بهره بگیریم.
به نظر شما فقه میتواند پاسخگوی نیازهای انسان مدرن باشد؟
مبلغی: فقه به شرط اینکه در شناخت خود نسبت به موضوعات جدید کوشش کند و موضوعات را آن چنان که هستند از محتویات نصوص استخراج کند میتواند در دنیای مدرن بسیار کارآمد باشد. البته باید از احتیاطهایی که دست و پا را میبندد دوری کنیم و تنها نسبت به احتیاطهایی که شارع مقدس برآنها پافشاری میکند صحه بگذاریم در این صورت قدرت پاسخگویی فقه بالا میرود و با حقوق هم آوردی میکند (حقوق به معنای عدل نه حقوق به معنای ساختارها و نظریههای حقوقی).
در آخر جمعبندی نهایی خود را از بحث ارائه بدهید؟
مبلغی: باید بگویم اگر نقطههای کانونی روش فقهی را نادیده بگیریم و تنقیح روش را به دست تاریخ بسپاریم دچار سردرگمی میشویم. این نکته را در نظر داشته باشید که شرعیت سختگیر نیست و نمیخواهد دست و پای پیروان خود را از زندگی کوتاه کند؛ شرعیت سهل است و مناسبات اجتماعی_ سیاسی را برهم نمیزند اگر فقهی مطابق با مسائل جدید به سامان بیاوریم که خود ساخته نباشد و بر پایه سنتهای فقهی استوار باشد، قطعاً راهبردی خواهد بود. مهم این است که بتوانیم پاسخگویی فقه را به منصه ظهور برسانیم و از عناصر روشی، در یک چارچوب صحیح بهره ببریم.