زیارت عاشورا در حقیقت یک حماسه سیاسى تاریخى و شعور و شعار انقلابى نهضت عظیم و همیشه زنده عاشوراى خونین امام حسین (ع) و شهیدان کربلا و برقرار کردن پیوند محکم با آرمان این نهضت، و آفرینندگان این نهضت و شناخت و پىگیرى اهداف آن است. مسئله ولایت و تولى، و مقابل آن تبرى و بیزارى از دشمنان و طاغوتیان از ارکان درسهاى زیارت عاشورا است. درس دیگر آن، رابطه با امام عصر (ع) و مسئله انتظار حقیقى او براى انتقام از یزیدیان پلید هر عصر و زمان است. کوتاه سخن آن که زیارت عاشورا تبلور نهضتحسینى، و نهضتساز در تمام زمانها و مکانها است؛ کارخانه قهرمان سازى و ایثار و مقاومت تا انقلاب جهانى حضرت مهدى(عج) است، و زمینهساز ظهور او، و یادواره مقدس و سازنده براى فردا و فرداها است. زیارت عاشورا به ما مىگوید: اگر عاشورا نبود، حسین و زینب نبود و ما از نعمت وجود رادمردانى انقلابى و بزرگ در طول تاریخ اسلام محروم بودیم، و انقلاب عظیم اسلامى به رهبرى آیت بزرگ الهى امام خمینى پدیدار نمىشد. زیارت عاشورا تنها براى حصول حاجت و عطیه مادى نیست، که عدهاى کراراً آن را به همین عنوان بخوانند و از روح و محتواى حماسى آن بگذرند، بلکه با خواندن آن باید سعى کرد تا به اوج معنویت رسید، و خود را براى سربازى آماده در رکاب امام زمان (عج) آموزش داد. در یک کلام زیارت عاشورا یعنى تجدید بیعت مکرر با امام حسین (ع) و شهیدان کربلا، و وصول به همان حالت استوارى که در سجده آخر زیارت عاشورا مىخوانیم: «و ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین الذین بذلوا مهجهم دون الحسین علیه السلام؛ و مرا در سخن و اعتقاد و عمل نسبت به [امام] حسین(ع) ثابت قدم بدار، و هم چنین مرا نسبتبه یاران حسین(ع) همان کسانى که خون خویش را در رکاب حسین (ع) و براى حسین(ع) (که سلام بر او باد) بذل نمودند، استوار ساز.»
آخرین سخن این که در زیارت عاشورا این درس بزرگ را مىآموزیم از خدا بخواهیم که شیوه زندگى و مرگ ما را همانند شیوه زندگى و مرگ محمد (ص) و آلش قرار دهد، و خداوند به خاطر حسین (ع) ما را در دنیا و آخرت آبرومند فرماید.