به استناد روایتی که می فرماید: اگر نمی توانید به جهاد بروید لاا قل حب جهادرا در دل بپرورانید باید گفت حب داشتن فرع بر آن است که انسان متخلق به صفات محبوب گردد پس وظیفه ما در این زمان آن است که این صفات یاران حضرت را در خود نهادینه سازیم ؛ صفاتی مانند: آزادی – که حضرت در باب عدم بیعتش می فرماید: که بخدا قسم بیعت نمی کنم و با دست خویش خودم را ذلیل نخواهم کرد و با این بیعت اقرار نمی کنم به اینکه مثل بنده ای هستم در دست ظالم ویا در جای دیگری می فرماید : مرگ بهتر است از ننگ و ننگ بهتر است از آتش دوزخ.
ایثار: که هانی در دفاع از حضرت مسلم بن عقیل می گوید: بخدا قسم اگر تنها و بی یاور هم بمانم هرگز او را تسلیم نخواهد کرد مگر آن که در راه حمایت او بمیرم. و یا مسلم بن عقیل در دارالعماره می گرید و وقتی از او سؤال می کنند که آیا از ترس مرگ گریه میکنی ؟ جواب می دهد: برخود گریه نمی کنم بلکه بر حسین و خانواده او می گریم.
توکل: حضرت در وصیت نامه اش به محمد حنیفه می فرماید . ما توفیقی الا با الله وعلیه توکلت والیه انیب و یا به خواهرش زینب کبری می فرماید : خواهرم آن چه تقدیر است خواهد شد و من به خدا استعانت می جویم در حالی که ضیعفم و به او توکل می کنم که او برایم کافی است.(استعین بک ضعفاً و اتوکّل علیک کافیاً)
جهاد با نفس: امام حسین (ع) به محمدبن بشر اجازه داد که برود چون فرزندش در مرز ری اسیر بود ولی او حاضر نشد و در نزد حضرت ماند تابه شهادت رسید.
شجاعت – صبرو استقامت – عزت نفس – عفاف و حجاب – غیرت و جوانمردی . …
خلاصه آن که انسان باید درباره عناصر مختلف واقعه عاشورا تفکر و تأمل کند از لحظه لحظه این قیام انسان ساز درس بگیرد آن را در طول زندگی به کار ببندید.