قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / احکام عزاداری / چرا امامان بعد از امام حسین (ع) مانند ایشان کاری عظیم نکردند؟

چرا امامان بعد از امام حسین (ع) مانند ایشان کاری عظیم نکردند؟

امامان علیهم السّلام معصومند و معصوم بر اساس لطف خاصی که خدا به او کرده (در حالی که اختیار دارد) همه واجبات را انجام می‏دهد و همه محرّمات را ترک می‏کند؛ بنابراین هر امامی در زمان خود وظیفه‏ای دارد و انجام آن وظیفه، محور برنامه‏های امام علیه السّلام است.

صلح امام مجتبی، قیام حضرت سیدالشّهدا، مبارزات حضرت زین العابدین در قالب دعا و نهضت علمی امام باقر و امام صادق علیهم السّلام، نمونه‏های روشنی از محوریّت برنامه‏های آن بزرگواران به شمار می‏رود.

نکته دیگری که باید مورد توجّه ویژه قرار گیرد، ملاحظه اوضاع سیاسی و اجتماعی زمان هر یک از ائمه علیهم السّلام است. لحاظ این معنا به خوبی، بیانگر عوامل تعیین کننده در برخورد ائمّه با زمامداران و عکس آن یعنی موضع‏گیری زمامداران عصر است.

در یک تقسیم کلّی می‏توان عصر زندگی ائمه علیهم السّلام و به عبارت دیگر، حیات سیاسی آنان را به چهار بخش تقسیم کرد:

۱- دوران صبر و مدارای امام با قدرت‏های زمان خویش؛ این دوره بیست و پنج سال از زمان رحلت پیامبر اکرم(ص) تا آغاز خلافت ظاهری امیرمؤمنان علیه السّلام را در بر می‏گیرد.

  ۲- دوران به قدرت رسیدن امام؛ این دوره در پنج سال و چند ماه حکومت ظاهری حضرت علی و امام مجتبی علیهما السّلام خلاصه می‏شود.

۳- دوران تلاش کوتاه مدّت برای ایجاد حکومت اسلامی؛ این دوره شامل بیست سال فاصله، از صلح امام حسن علیه السّلام تا حادثه عاشورا و قیام امام حسین علیه السّلام است. پس از ماجرای صلح عملاً کار نیمه مخفی شیعه شروع شد و برنامه‏هایی که هدفش بازگرداندن قدرت به خاندان پیامبر(ص) در فرصت مناسب بود، آغاز شد؛ این فرصت طبق بر آورد عادی چندان دور از دسترس نبود و با پایان یافتن زندگی شرارت‏آمیز معاویه، امید آن وجود داشت.

۴- دوران ادامه همین روش در برنامه هایی دراز مدّت بود. این دوره نزدیک به دو قرن و با پیروزی‏ها و شکست هایی در مراحل گوناگون، همراه با پیروزی قاطع در زمینه ایدئولوژیک و آمیخته با صدها تاکتیک مناسب و مزیّن با هزاران جلوه از اخلاص و فداکاری، تعقیب گردید.[۱]

پس از روشن شدن نکات فوق اینک به بررسی اجمالی حیات سیاسی امامان علیهم السّلام پس از حادثه عاشورا می‏پردازیم:

پی آمد حادثه عاشورا (که چیزی جز ایجاد رعب و وحشت در محافل شیعه نبود) ضربت خرد کننده‏ای بر جامعه شیعه وارد ساخت؛ در این راستا فضل بن شاذان که افتخار شاگردی امام جواد ، امام هادی وامام عسکری علیهم السّلام را دارد، می‏گوید: “در آغاز امامت علی بن الحسین علیهما السّلام جز پنج نفر کسی پیرو آن امام نبود: سعید بن جبیر، سعید بن مسیّب، محمد بن جبیر بن مطعم، یحیی بن ام الطویل و ابو خالد کابلی”.[۲]

این عبارت به خوبی نشان می‏دهد که شیعیان به خاطر ترس از جان و مال خود از امام سجّاد علیه السّلام کناره گرفتند و انسجام آنان از هم پاشید. روشن است که با وضع پیش آمده حرکت سیاسی امام و شیعه باید به روش دیگری غیر از جنگ مسلّحانه ادامه یابد؛ بدین جهت بود که کارهای فرهنگی و تبیین تفکر اصیل اسلامی و شناساندن بدعت ها و تحریف‏ها همزمان با آغاز امامتِ امام سجاد علیه السّلام شروع شد.

دوران امامت حضرت زین العابدین علیه السّلام با اختناق شدیدی که خلفای اموی فراهم کرده بودند، با شیوه‏های مختلف از سوی امام علیه السّلام (که مهم‏ترین آن‏ها تشریح معارف دینی در قالب دعا بود) سپری شد.

دوره امامت پیشوای پنجم شیعیان نیز، با اوضاع نامساعد و اختناق همراه بود، امّا حضرت به روش‏هایی به مقتضای جوّ حاکم بر جامعه به نشر احکام و معارف اسلام پرداخت و جنبش علمی گسترده‏ای را پایه ریزی کرد، که این حرکت در دوران امامت حضرت صادق(ع) به اوج رسید. امام پنجم در علم، زهد، عظمت و دیگر فضایل، سرآمد همه بنی هاشم بود. به اندازه‏ای، روایات در موضوعات مختلف و احکام اسلام و علوم قرآن از آن حضرت به یادگار مانده است که تا آن روز، از هیچ یک از فرزندان امام حسن و امام حسین(ع) صادر نشده بود.[۳]

در این زمینه همین بس که در احادیث به جامانده از پیامبر اکرم(ص) از آن حضرت به عنوان “باقر العلوم” (گشاینده درهای دانش‏ها) تعبیر شده است.[۴]

از عصر امام باقر(ع) که بگذریم، در میان امامان(ع)، دوران امامت حضرت صادق(ع) منحصر به فرد بود. اوضاع سیاسی و اجتماعی و فرهنگی زمان آن حضرت، در زمان هیچ یک از ائمه(ع) وجود نداشت؛ آن دوره از نظر سیاسی، دوران تزلزل حکومت بنی امیّه و اوج‏گیری قدرت بنی عباس بود؛ بنی امیّه در عصر امام صادق(ع) گرفتار مشکلات سیاسی بودند و بدین جهت فرصت ایجاد فشار و اختناق نسبت به امام و شیعیان سلب شده بود؛ عباسیان چون با شعار طرفداری از خاندان پیامبر(ص) عمل می‏کردند، محدودیتی برای امام(ع) از سوی آنان مطرح نبود؛ از این رو، فرصت پیش آمده، دوران آرامش و آزادی نسبی برای امام(ع) و شیعیان بود و فرصتی مناسب برای فعّالیّت فرهنگی و علمی آنان به شمار می‏رفت.

از جهت فرهنگی آن دوره، دوره جنبش فکری و فرهنگی بود. شور و شوق بی سابقه‏ای در جامعه اسلامی پدید آمده بودو علوم مختلفی، همانند: تفسیر، حدیث، فقه، کلام، طب، فلسفه، نجوم و ریاضیّات رایج شد. امام(ع) از فرصت پیش آمده، بیشترین استفاده را کرد و در همه زمینه‏ها پاسخگوی نیازهای علمی جامعه بود.[۵]

بنی عباس با به دست گرفتن قدرت، بر خلاف شعار پیشین خود، سخت‏گیری بر خاندان پیامبر(ص) و شیعیان را در سر لوحه برنامه‏های سیاسی خود قرار دادند. این فشارها از دوران امامت حضرت موسی بن جعفر(ع) آغاز شد و تا زمان حضرت امام حسن عسکری(ع) ادامه یافت؛ گرچه اختناق در دوران امامت حضرت رضا(ع) در زمان خلافت هارون عباسی کاسته شد و هارون تا اندازه‏ای با امام رضا(ع) برخورد ملایمی داشت. اختناق و دشمنی با امامان و شیعیان در این دوره به حدّی رسید که اجازه هر گونه فعالیّت سیاسی و فرهنگی از ائمه(ع) گرفته شد و شیعیان از ارتباط با پیشوایان خود محروم شدند؛ زندانی شدن امام هفتم(ع) و احضار امامان بعدی(ع) از مدینه به مرو و بغداد و سامرّا (در مراکز حکومت) نمونه‏های روشنی از محدودیّت‏های سیاسی و دشمنی‏های آشکار به شمار می‏رود.

بدیهی است که در چنین محیط پر رعب و وحشتی، ائمه(ع) و شیعیان قادر بر هیج گونه حرکتی اعمّ از سیاسی و غیر آن نخواهند بود.

 نتیجه:

۱- ائمه(علیهم السّلام) معصوم هستند و معصوم به همه وظایف خود عمل می‏کند.

۲- با توجّه به شرایط سیاسی و اجتماعی هر زمان، هر امامی به مقتضیات زمان خویش عمل کرده است.

پی ‌نوشت:

[۱] سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، ص ۶۴ – ۶۳؛ به نقل از پیشوای صادق، به قلم آیت اللَّه سید علی خامنه‏ای، ص ۲۱٫

[۲] سیره پیشوایان، ص ۲۴۱؛ به نقل از رجال کشی (اختیار معرفه الرجال).

[۳] الارشاد، شیخ مفید، انتشارات علمیّه اسلامیه، جزء ۲، ص ۱۵۵٫

[۴] الارشاد، همان، ص ۱۵۷٫

[۵] سیره پیشوایان، ص ۳۵۴ – ۳۵۳٫

Real Time Web Analytics
Clicky