مشکل اصلی ما در فقه، این است که شالوده و اساسی که فقه ما دارد، با توقع و انتظاری که در سالهای بعدازانقلاب نسبت به این فقه پیدا شده است، تناسب ندارد. ما از فقهمان انتظار تمدن سازی و اداره جامعه معاصر و ارائه یک نظام کارآمدی را داریم که آثار عینی مشهودی در بهبود معیشت مردم داشته و در تعالی حیات مادی و معنوی آنان مؤثر باشد. پس ما از فقه موجود، آثار تکوینی و وضعی توقع داریم و حالآنکه اساساً رویکرد این فقه، متناسب با چنین توقّعی نیست؛ چرا که صرفاً به دنبال تعذیر و تنجیز است؛ یعنی …
توضیحات بیشتر »