اینکه ما این مسائل را در بین مردم به نحو سخنرانی یکطرفه شایع کنیم بدون اینکه مردم از خیلی از این مسائل اطلاع داشته باشند این روش غلطی است. این مسموم کردن جامعه است مثل کسی جامعه را مسموم کند بعد بگوید این انتقاد است.
اختصاصی شبکه اجتهاد: سخنان اخیر و چندباره حسن رحیمپور ازغدی در نقد حوزههای علمیه، واکنشهای متعددی را در میان حوزویان به دنبال داشت. برخی در مقابل این سخنان موضع گرفته و گوینده آن را به خلافگوئی متهم کردند و برخی دیگر انتقالات را وارد انگاشته و حوزه را به بازسازی خود رهنمود دادند. در این میان، با حجتالاسلام والمسلمین محمد باقری شاهرودی، استاد قدیمی حوزه علمیه قم گفتگو کردیم. عضو هیئت علمی مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) قم معتقد است: عمده نقدهایی که بر حوزهها و مراکز علمی مذهبی وارد میشود به جهت جهل و ندانستن است که تنها نتیجه آن تضعیف متدینین است. مشروح گفتگو با این استاد سنّتی حوزه علمیه قم، به قرار زیر است:
اجتهاد: اخیراً در فضای مجازی، نقدهایی در رابطه با مسائل مالی یا کارکرد حوزههای علمیه مطرح میشود. آیا این نقدها منشأ خاصی دارد یا آنکه پیشازاین هم به همین حجم بوده و تنها به دلیل نبود فضای مجازی، تا این حد عیان نمیشده است؟
باقری شاهرودی: هر عاقل و منصف و صاحب وجدانی میداند که نقد به روشها و کارکردها و آموزشها و نتیجهها و… سازنده است. مگر میشود در دنیا نسبت به هر مسئله و یا قانونی و… نقد یا نقدهایی نباشد؛ اگر روزی فرضاً نسبت به این مسائل نقدی نباشد، باید بشریت را مرده فرض کرد. نقد و اشکال است که فکرها را قوی میکند و عاقل را از غفلت خارج میسازد. در تمام جوامع بشری نسبت به هر قشری و صنفی از جامعه این نقدها بوده و هست و خواهد بود. فقط شدت و ضعف دارد؛ اما آنچه هست این است که مردم متدین باید توجه داشته باشند که تخریب را بهجای نقد به نحو مغالطه به آنها تحمیل نکنند؛ چون شیاطین و انسانهای مغرض در این زمینه زیاد سرمایهگذاری میکنند؛ چراکه حفظ موقعیت آنها یا ترقی و پیشرفت خود را در این کارها میبینند و اگر این حربه را از آنها بگیرند گویا دیگر در جامعه جایگاهی نخواهند داشت.
اجتهاد: تفاوت بین نقد و تخریب چیست؟ آیا میتوان به جهت احتمال مخرّب بودن، هیچ نقدی را وارد ندانست؟
باقری شاهرودی: باید بین نقد و تخریب فرق بگذاریم و آن دو را از یکدیگر جدا کنیم تا با یکدیگر مشتبه نشوند. بنده یک سؤال دارم از این آقایان، و آن اینکه اگر آقایانی که میگویند انتقاد داریم، دلسوز دین و حوزههای دینی هستند و دلشان به قرآن و دانشجویان دینی میسوزد، چرا راهحل ارائه نمیدهند؟ آیا راهحلی دارند؟ دهها ساعت سخنرانی میکنند اما راهحل ارائه نمیکنند؟ این اسلام و قرآن و… برای همه مسلمانان است و همه باید در حفظ و ترقی آن کوشا باشند. یکوقتی فریاد میکشیدند کتابهای درسی کافی نیست و نمیتواند جوابگو باشد، ما به آنها گفتیم فرضاً حرف درست باشد، شما چه جایگزینی دارید؟ وقتی انسان میگوید این کتاب کافی نیست، باید قبلش فکر کند ببیند آیا عِدل و جایگزینی برای این کتاب دارد یا خیر. اگر ندارد فقط مجرد حرف زدن و دلسرد کردن دیگران است. این را نقد نمیگویند، پس چراکه آقایان راهحلی ندارند و ارائه نمیدهند.
نقد باید منشأش دلسوزی باشد. انگیزه در نقد باید برطرف کردن نقصها و هدایت به سمت تکامل و ارائه روشهایی و برنامههایی غیر ازآنچه موجود است باشد و نقاد باید با احاطه کامل به تمام جوانب، قصد خیرخواهی و طرّاحی و برنامهریزی داشته باشد و نقد و اشکال و شبهه خود را در آن مجتمعی مطرح کند که صاحبنظر در این مسائل هستند تا اگر نقدش وارد باشد، موردمطالعه قرار گیرد و اگر برای نقّاد امری مشتبه شده است، توهم و تخیّل او برطرف شود.
اینکه ما این مسائل را در بین مردم به نحو سخنرانی یکطرفه شایع کنیم بدون اینکه مردم از خیلی از این مسائل اطلاع داشته باشند، روش غلطی است. این مسموم کردن جامعه است. مثل اینکه کسی جامعه را مسموم کند ولی بعد بگوید این انتقاد است و این انتقادها را بپذیرید یا روشها را عوض کنید و جوابگوی روش موجود باشید. این انتقاد نیست بلکه این تخریب است. این آقایان اگر واقعاً دلسوز اسلام و قرآن و مرزها و… هستند، متوجه باشند که نقد و نقاد شرایط و جایگاه و افراد خاص خود را میطلبد یا اطلاع و احاطه کامل به مسائل؛ خیلی از این نقدها واقعش تخریب است، چه آن شخص بداند یا نداند. این نقدها، بدون منشأ نیست و منشأ آن یا عدم اطلاع کافی است یا اینکه حقایق برای آنها بیاننشده است.
اشخاصی که اطلاع از منابع مالی حوزهها ندارند و یا نحوه تدریس و رابطه استاد و دانشپژوه در حوزهها برای آنها واضح نیست وقتی با جهل خود نقد میکنند، یا مغرض و یا کماطلاع هستند. خلاصه اینهمه سرمایهگذاری میشود از طرف دشمن در تضعیف دین و قرآن و مبانی اصیل آن. دشمن هم میداند که تضعیف آنها، به تضعیف علما و کتب آن است. گاهی منشأ این نقدها، کجسلیقه بودن اشخاص است و گاهی اینکه میخواهد برای خودش مشتری و طرفدار جمع کند و توهمش این است که امروز این حرفها خریدار دارد، غافل از اینکه مردم متدین و مذهبی ما که همهچیز خود را در راه خداوند کریم و قرآن و پیامبر (ص) و اولیاء او میدهند و این را از افتخارات خود میدانند، تضعیف دین و آنچه به آن منتهی میشود را نمیپذیرند، از هر شخص و منبعی که باشد.
اجتهاد: در مقابل نقدهایی که به کارکرد حوزههای علمیه میشود، چه واکنشی باید نشان داد؟
باقری شاهرودی: کموبیش در بعضی روزنامهها و مجلات در بعضی موارد جوابهایی داده میشود؛ اما صدای حوزهها بهجایی نمیرسد. بعضی این نقدها به خاطر این است که از منابع مالی و درآمدهای حوزهها و شیوههای تعلیم و تعلّم در آن بیخبرند که اگر بهموقع اطلاعرسانی میشد این اشکالها و نقدها وارد نمیشد و نمیتوانستند جامعه را به این صورت مسموم کنند. منابع اطلاعرسانی ما به نحوی است که طاقت و ظرفیت کوچکترین نقدها را ندارند و لذا در موقع مقتضی، پاسخ نمیدهند.
این آقایان که اینگونه صحبت میکنند، میدانند منابع مالی حوزهها از کجا است؟ منابع مالی حوزهها که مراجع عظام حفظهم الله متصدی آن هستند از طرف دولت یا بودجه خاص یا حکومت نیست. حوزه مثل دانشگاه یا برخی مؤسسات علمی نیست که بودجه خاصی برای آن در نظر گرفته شود. البته در هر حکومتی باید دانشجویی که برای آینده این مملکت زحمت میکشد در زمان دانشجویی تأمین شود، لکن حوزهها ازاینجهت مستقل هستند و باید مستقل هم باشد و این استقلال به این جهت است که در دین مبین اسلام از ناحیه شارع مقدس، منابع مالی مشخصشده است، مانند خمس که یکی از بهترین منابع مالی حوزهها است که به حکومت و دولتی ارتباطی ندارد؛ بلکه مردم مؤمن با رضایت کامل پرداخت میکنند؛ چون میدانند در تقویت دین و امور دینی صرف میشود.
این مردم متدین خیلی وقتها اموال و دارائیهای خود را وقف میکنند برای حوزهها که واقعش برای تقویت و ترویج دینی است. از این منابع مالی در روزگاری که ما زندگی میکنیم بالاترین شهریهای که به طلاب حتی باسابقه ۲۰ الی ۳۰ سال درس خواندن و بعضاً به همین مقدار هم تدریس کردن داده میشود یکمیلیون تومان است. اساتید حوزه در هر مرتبهای از فضل حتی اگر مجتهد باشند، حدود چهارصد هزار تومان در سطح عالی و خارج به آن مقدار اضافه میشود. این است شهریه یک طلبه و استاد در حوزه علمیه.
ما داریم درباره حوزه علمیه و طلاب و اساتید آن و خروجی و منابع مالی آن صحبت میکنیم و اگر یک روحانی در فلان دستگاه است یا فلان درآمد را از منصبی که دارد به دست میآورد یا حتی مبلغ و منبری خوبی است و کارش فقط تبلیغشده است این هیچ ربطی به حوزههای علمیه ندارد.
چرا این سؤال را مطرح نمیکنند که آیا با شهریه فوق، کسی در حال حاضر میتواند زندگی کند، باآنکه دارای خانواده هستند و در همین جامعه زندگی میکنند؟ آیا دیدهاید طلاب نسبت به شهریهای که به آنها داده میشود اعتراضی داشته باشند؟ شمایی که بدون اطلاع از این مسائل این صحبتها را میکنید، در درگاه خداوند متعال روز قیامت چه جوابی دارید؟ همین دانشجویان علوم دینی با همین شهریه کم، چه استاد باشند و چه شاگرد، باآنکه خیلی از آنها مستأجر هستند و لکن برای تقویت و فهم و ترویج و تبلیغ دین، هرروز درسی بهطور متوسط بین ۴ تا ۷ درس دارند که ۱۰ ساعت زمان میبرد. با اضافه شدن مباحثات و رفتوآمدها و مطالعه که زمان آن بسیار افزون میشود.
اینها در هر شبانهروز، تقریباً بین ۱۲ تا ۱۶ ساعت مطالعه و مباحثه و تدریس و… دارند، بدون اینکه انتظاری از کسی داشته باشند. کجای دنیا میتوانید پیدا کنید که یک ساعت یا بیشتر قبل از اذان صبح تا ساعت ۱۱ و ۱۲ شب، شروع به مطالعه و تحقیق و درس کنند، بدون اینکه از کسی توقع داشته باشند؟ این فقط در حوزهها است و مراجع عظام حفظهم الله و در مرتبه بعد فضلای حوزه و علمای، اینگونه فعالیت علمی دارند.
بعضیها بدون اطلاع از حوزه میگویند خروجی حوزهها چیست؟ جواب این است که هر چه از زمان مرحوم شیخ طوسی تا قبل از انقلاب اسلامی خروجی حوزهها بوده است، الآن بعد از انقلاب نیز خروجی حوزه همان است. ما اطلاعرسانی نداریم. اطلاعرسانی به ضرر بعضیها است و نمیگذارند اطلاعرسانی شود؛ زیرا در صورت اطلاعرسانی، هر روز بر قدرت علمی حوزهها افزوده میشود.
نقدهایی که به حوزههای علمیه میشود باید تقسیمبندی شود، اگر نقدهای سازنده و از روی دلسوزی است گفتیم شخصاً نقّاد باید آن را در مجمع علمی حوزه مطرح کند و جواب دریافت کند یا در مورد آن بحث و فکر شود؛ اما در سخنرانیهای عمومی چیزی جز تشویش اذهان به دنبال ندارد و درنهایت اگر قابلیت مطرح کردن داشته باشد، باید بزرگان حوزه جواب بگویند.
اگر نقدها به کارکرد حوزه است که در مطالب بالا تقریباً جواب داده شد. اجازه بدهید یکی از کارکردهای حوزه را برای شما بیان کنم. ما در حوزه علمیه قم مرحوم آیتالله گلپایگانی مدرسهای با مدرسهای زیادی ساخته است که در این مدرسها روزانه صدها درس با صدها استاد دروس سطح عالی و خارج برگزار میشود. چند هزار طلبه در آنجا مشغول به تحصیل دروس حوزوی هستند و درسهای مختلف باسلیقههای مختلف، درس برگزار میشود، بدون اینکه یک ریال بودجه از کسی دریافت شود، نه برای طلاب و نه برای اساتید؛ بلکه تحت اشراف حضرت آیتالله صافی گلپایگانی اداره میشود. اینگونه مجتمع تحصیلی در هر جای کشور یا دنیا باشد با بودجههای کلان هم نمیشود آن را بهطور مطلوب که این مرکز اداره میشود اداره کرد.
از این قبیل مراکز در حوزه زیاد داریم که از دولت بودجهای نمیگیرند و با کمترین هزینه ممکن اداره میشوند. در کجای دنیا مرسوم است که بیشتر از هزار استاد در حوزه از صبح تا شب مشغول به تدریس باشند و اصلاً توقعی و انتظاری از کسی نداشته باشند و همه از روی میل و رغبت، با امکانات محدود سرمایشی و گرمایشی در تمام سال این کار را ادامه بدهند.
اگر شما اسمی از بودجههای برای حوزهها میشنوید یا اعلام میکنند که شهریهای به عزیزان طلاب حوزههای علمیه داده میشود، همان مقداری است که در اوّل گفتارم ذکر کردم. از این بودجهها چیزی به جیب طلاب نمیرود و به نهادهای خاصی و مؤسسات خاصی با عناوین خاص تعلق میگیرد و لذا باید مسئولین آن مراکز جوابگو باشند. بحث بنده در مورد حوزه علمیه و طلاب و فضلا و اساتید حوزهها است.
اجتهاد: شیوه امامان و علمای گذشته در مواجهه با اینگونه نقدها چه بوده است؟
باقری شاهرودی: ما باید در جواب از این نقدها نهایت صبر و حوصله را داشته باشیم چنانچه بزرگان ما در حوزههای علمیه که مراجع عظام حفظهم الله اینگونه هستند. قبلاً گفتیم ما نمیتوانیم مثل بقیه در این موارد برخورد کنیم تا نعوذبالله هتک حرمت و اذیت و یا بیاحترامی به کسی نشود. باید نهایت تقوی و انصاف رعایت شود.