استاد حوزه علمیه ضمن تبیین حکم شرعی موضوعات مرتبط با ایدز، تأکید کرد: تلقی عمومی در مورد ایدز این است که فرد مبتلا نوعاً زنا کرده است که بنده این مسئله را قبول ندارم و باید این نگاه نسبت به افراد مبتلا اصلاح شود.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدحسن موسویمهر، استاد حوزه علمیه خراسان، در نشست علمی «بررسی و واکاوی ابعاد فقهی بیماری ایدز با تکیه بر مبانی کتاب بحوث فی الفقه المعاصر» که به صورت مجازی برگزار شد، با اشاره به تفاوت وضعیت بیمار در ازدواج موقت و دائم، گفت: مؤلف «بحوث فی الفقه المعاصر» معتقد است که صرف اینکه این قضیه(ایدز) در ازدواج مؤثر است، نمیتوان سخن قاطعی گفت، اما در عقد دائم حتی تعبیر بطلان در مورد چنین ازدواجی را به کار برده، گرچه در جای دیگر با قیودی که مطرح شده، این رأی را تصحیح کرده است.
وی با بیان اینکه اگر در ازدواج موقت بین زن و مرد شرط کنند که بیماری به فرد سرایت نکند، شقوق مختلفی مییابد که هر کدام حکم فقهی خود را دارد، افزود: در فقه یکی از موارد حق فسخ نکاح در صورت داشتن بیماری زوجه است، اما آیا میتوان آن را به ایدز هم تعمیم دهیم؛ مؤلف معتقد است که برای برخی بیماریهای مسری مانند جزام نص و روایت داریم، اما در مورد ایدز اولویتی وجود ندارد، زیرا جزام باعث به هم ریختن ظاهر و شکل و شمایل فرد میشود که ایدز چنین چیزی را به همراه ندارد.
وی با طرح این سؤال که آیا فرد مبتلا به ایدز میتواند اقدام به فرزندآوری کند؟، اضافه کرد: عدهای گفتهاند خیر؟ زیرا فرزند هم مبتلا خواهد شد، به ویژه اینکه اگر فرد بیمار، مادر باشد؛ ولی مؤلف این ادله را نمیپذیرد. مگر دو نفر که چند بچه معلول به دنیا بیاورند که در سن ۱۶ سالگی از بین میروند، در این صورت آیا شرع به آنها اجازه فرزندآوری نمیدهد؟ لذا قاعدتاً نباید منعی وجود داشته باشد، مگر اینکه حکومت بخواهد قانونی وضع کند که چنین افرادی حق فرزندآوری ندارند.
موسویمهر با بیان اینکه اگر دختری که مبتلا به ایدز است، بدون اطلاع به ازدواج مردی درآورده شود، تدلیس محسوب میشود، به بحث حکم سقط در بیماران مبتلا به ایدز اشاره کرد و گفت: فقها در مورد سقط فرزند از سوی مبتلایان به ایدز، بحث ولوج و قبل از ولوج را مطرح کردهاند؛ فقیهی نداریم که جز شرایط خیلی خاص اجازه سقط بدهد، مانند اینکه حمل فرزند خطر جانی برای مادر داشته باشد. بعد از ولوج روح هم فقها نوعاً اجازه نمیدهند.
ایدز و سقط جنین
استاد حوزه خراسان بیان کرد: در مورد برخی بیماریها استفتا شده که در برخی شرایط خاص مانند مشقت و عسر و حرج شدید برای مادر، سقط قبل از ولوج اجازه دادهاند؛ آیتالله نجفی جواهری، نویسنده بحوث هم اشاره کرده که علیرغم اینکه برخی از فقها قبل از ۱۲۰ روز یعنی ولوج را مجاز دانستهاند، در مورد ایدز آن را به حرج و عسر منوط کرده است.
وی با طرح این سؤال که اگر مرد بیمار و همسرش سالم باشد، آیا زن میتواند از تمکین خودداری کند، اضافه کرد: مولف گفته خیر، چون میتواند با برخی وسایل پیشگیری جلوی آن را بگیرد؛ بنده معتقدم تمکین عام منافاتی با صحت و سلامتی زن ندارد، اما تمکین خاص، گرچه مؤلف بحوث احتمال انتقال را ضعیف و در حدود نیم تا دو درصد دانسته است، معتقدم احتمال ولو اندک ولی خطرناک است، لذا نمیتوان تمکین را برای وی واجب دانست.
استاد حوزه همچنین در مورد اینکه آیا زن میتواند در صورت ابتلای همسرش به ایدز درخواست طلاق داشته باشد؟ چون متوقع است فرزنددار شود و رابطه بدون دردسر داشته باشد؟ تصریح کرد: عدهای حق فسخ را قائل هستند، اما به نظر میرسد قیاس ایدز به جزام و قائل شدن حق فسخ، احتیاط دارد و البته این مسئله جای تحقیق بیشتر هم دارد.
موسویمهر درباره اینکه آیا پزشک باید حافظ اسرار بیماران مبتلا به ایدز باشد؟، اظهار کرد: همین نگاه سبب شده تا برخی بگویند پزشک وظیفه اطلاعرسانی به اطرافیان بیمار را ندارد، در حالی که وی معتقد است که پزشک باید اطلاعرسانی کند، اما حرمت و تکریم بیمار را هم نگه دارد.
لزوم اصلاح یک نگاه غلط
این استاد حوزه با بیان اینکه تلقی عمومی در مورد ایدز این است که فرد مبتلا نوعاً زنا کرده است که بنده این مسئله را قبول ندارم و باید این نگاه نسبت به افراد مبتلا اصلاح شود، افزود: ایدز مشمول احکام شرعی متوقف بر بیماری مرگ هم نیست، زیرا ۱۵ تا ۲۰ سال از بدو شکلگیری بیماری زمان میبرد تا او را از پا درآورد. البته گاهی بیماری در مراحل خطرناک است که مصداق بیماری مرگ میشود و احکام شرعی بر آن جاری است. همچنین حضانت فرزند به علت ایدز از مادر یا پدر سلب نمیشود، مگر با مصلحت حاکم شرع که حضانت سبب ابتلاء فرزند به بیماری شود.
وی افزود: از نظر شرعی، انتقال بیماری به دیگران حرمت شرعی دارد، اما از نظر وضعی، اگر تعمداً صورت گرفته است، بحث قصاص از مسائل مهم در این امر است و اگر فرد منتقلکننده از دنیا رفته باشد، دیه او باید از اموالش پرداخت شود. اگر فرد در جریان بیماری خود نبوده، اما با فردی ازدواج کرده و باعث انتقال شده یا در مقام احسان اهدای خون کرده است، باز هر کدام حکم فقهی خود را دارند.
موسویمهر در پایان گفت: اگر گرفتن آزمایش برای تشخیص، الزام به انجام برخی محرمات مانند استمناء دارد، چون استمناء از دید مؤلف بحوث، حرمت ذاتی ندارد، در صورت وجود غرض عقلایی، ایرادی ندارد، اما بدون غرض عقلایی حرام است. البته بنده معتقدم برای برخی بیماریها مانند ایدز آزمایش از خون گرفته میشود و نیازی به انجام چنین فعل حرامی نیست./ ایکنا