شبکه اجتهاد: حدود ۱۲۷ سال پیش، یعنی در آذرماه سال ۱۲۷۰ هجری شمسی، پیرمرد ۷۷ ساله شیرازی ساکن سامرا، با دستی لرزان، تنها یک جمله بر کاغذ نگاشت که سلطنت ناصرالدین شاهی با همه قدرت و شوکتش، و کمپانی عظیم بریتانیایی رژی با همه ثروت و مکنتش نتوانستند مانع اثرگذاری آن شوند؛ «سید محمدحسن حسینی شیرازی» معروف به میرزای بزرگ، نوشت: «الیوم استعمال تنباکو و توتون بِأَیِ نحوٍ کان در حکم محاربه با امام زمان صلوات الله علیه است». مردم چنان همدلانه به اجرای فتوای او گردن گذاردند که به یک ماه نکشید که ناصرالدین شاه مجبور به لغو امتیاز انحصاری تجارت توتون و تنباکو و پرداخت غرامت به جرالد تالبوت انگلیسی (مالک کمپانی رژی) شد.
دو حکایت زیر به نقل از اعتمادالسلطنه (تاریخنگار عهد ناصری) در وفاداری مردم به حکم مرجعیت شنیدنی است:
«چند سال بود که اسبدوانی تعطیل شده بود. جای بزرگی را برای مسابقه اسبسواری مهیا کردند. آن سال، سال افتتاح آنجا بود و معمولاً جوانها برای مسابقه و تماشا شرکت میکردند. حدود سی هزار نفر برای تماشا گرد آمده بودند. در میان آن سی هزار نفر یک نفر هم سیگار نمیکشید.»
«یکی از اشراف نقل کرده که در منزلم کار بنّایی داشتم و عملهها مشغول کار بودند. من خودم سیگاری روشن کرده و کشیدم. عملهها، کار را نیمهکاره رها کردند و از مزدشان صرف نظر کرده و رفتند.»
دلیل اصلی تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی فقط یک نکته بود: «به خطر افتادن منافع ملی ایرانیان»؛ چرا که توتون و تنباکو از مهمترین اقلام تجاری و صادراتی ایران آن زمان بود و حدود ۲۰۰ هزار نفر به کشت و خرید و فروش آن اشتغال داشتند که قرارداد تالبوت، موجب میشد سود عظیم این تجارت از اقتصاد ایران خارج شده و به جیب انگلستان برود.
اکنون حدود ۱۲۷ سال از آن واقعه میگذرد، این بار نه فقط یک مرجع تقلید، که بیشتر دلسوزان اقتصادی کشور متفقالقولند که «تلگرام» همینک به یکی از اصلیترین حربههای جنگ اقتصادی غرب علیه منافع ملی ما تبدیل شده است، چرا که قرار بود بهزودی با عملیاتی کردن «ارز دیجیتالی» خود (موسوم به گرام) حجم عظیمی از منابع اقتصادی کشور را ببلعد.
اما دریغ از برخی مردمانی که به چنین فهم همدلانهای برسند و در مقابل سلطه بیگانه، پا بر روی تمایلات خودخواهانهشان بگذارند و ملیگرایی را (که این روزها سکه رایج بازار سیاست است) در عمل نشان دهند و به سلطه بیگانهای به اسم تلگرام «نه» بگویند؛ بیگانهای که اکنون پس از تثبیت پایگاه خود در بین مردم به عنوان ابزاری ارتباطی، چشم طمع به اقتصاد این کشور دوخته و برای رسیدن به منافع خود، حاضر به قربانی نمودن همه سرمایههای مادی و معنوی ایرانیان است.
از او که بیگانه است جز این انتظاری نیست اما از مردمان و مسوولانی که به بهانه دفاع از آزادی، استقلال خود و حاکمیت ملی خود را به ثمنی بخس به بیگانه میفروشند، به که باید گلایه کنیم؟
این کلام امام حسین علیهالسلام این روزها فهمیدنیتر شده است: «به راستی که مردم بنده دنیا هستند و دین لقلقه زبان آنهاست، تا جایی که دین وسیله زندگی آنهاست، دین دارند و چون در معرض امتحان قرار گیرند، دینداران کم میشوند.» صبحنو
نویسنده: دکتر محمدمحسن غفوریان، عضو هیأت علمی جهاد دانشگاهی