قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / از روند آموزشی حوزه نگران و ناراحت هستم
احکام اسلام تاریخمند نیست/ ما حق نداریم مقاصد را حاکم بر متون کنیم/ نسل امروز از ارزش اجتهاد بی‌خبر است

رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع):

از روند آموزشی حوزه نگران و ناراحت هستم

رهبری در سال ۸۹ به قم آمدند و عده‌ای از بزرگان در جلسه با ایشان از وضعیت علمی حوزه تعریف کردند؛ اما من به ایشان گفتم که آقا اگر نظر من را می‌خواهید باید بگویم که این حوزه فقیه‌پرور نیست. امروز نمی‌توان به حوزه برای فقیه‌پرور بودنش امیدی داشت مگر مراکز اقماری که کارهای اجتهادی خوبی انجام می‌‌دهند.

شبکه اجتهاد: «به‌روز بودن حوزه و روحانیت» موضوع گفت‌وگو با آیت‌الله محمدجواد فاضل لنکرانی است. او در این گفت‌وگو برخی از فعالیت‌های انجام شده در مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) را هم توضیح می‌دهد و معتقد است موسسه‌های اقماری حوزه کارهای بسیار مهمی انجام داده‌اند و اتفاقا مسائل روز و مورد نیاز را بررسی کرده‌اند، اما انعکاس این کارها به درستی انجام نشده است. استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم البته از وضعیت تحصیل و آموزش در حوزه رضایت ندارد و گلایه‌مند است.

در گفت‌وگوهای برخی اساتید وطلبه‌ها اصطلاح «به‌روز بودن» زیاد شنیده می‌شود و هر کس سعی می‌کند خود را این‌گونه‌ بنمایاند. تعریف شما از به‌روز بودن طلبه و روحانی چیست؟

فاضل لنکرانی: عنوان به‌روز بودن یک معنای ظاهری و یک معنای باطنی دارد. معنای ظاهری آن این است که طلبه‌ها باید از حوادثی که در دنیای اسلام و غیر دنیای اسلام رخ می‌دهد و مطالبات از حوزه‌های علمیه اطلاع و برای پاسخگویی به نیازهای بشر امروز آمادگی داشته باشند؛ به تعبیر دیگر حوزه پاسخگوی نیازهای روز بشر در مسائل اعتقادی و فقهی و اخلاقی و سیاسی باشد.

معنای باطنیِ به روز بودن که امام(ره) نیز به آن توجه داشت، این است که حوزه جلوتر از حوادث حرکت کند؛ یعنی منتظر نباشد که چه حادثه‌ای پیش می‌آید یا پیش آمده است؛ مثلاً در مسائل اخیر، رهبری فرمودند که داعش به یک معنا در سوریه و عراق تمام شد؛ ولی قطعاً دنیای استکبار برنامه مفصل‌تری از داعش دارد که باید خود را برای آن آماده کنیم؛ البته باید بگویم که فقه شیعه در تمام دوران به‌روز بوده است. علما در هر زمان فروعی را مطرح کرده‌اند؛ مثلاً مساله حق‌التألیف سابقه زیادی در علوم انسانی ندارد؛ اما مرحوم سید یزدی مسئله حقوق معنوی و مالکیت حقوق معنوی را سال‌ها پیش در کتاب «الزکاه» بیان کرد یا فقها سال‌ها پیش به بحث بیمه اشاره کرده‌اند. به نظرم فقه شیعه در این جهت بر فلسفه نیز برتری دارد. علم فلسفه دنباله علوم فلسفی گذشته را گرفته و چیزی بر آن افزوده نشده است؛ ولی فقه شیعه مسائل روز را پاسخ می‌دهد.

معتقدم به‌روز بودن؛ یعنی اینکه حوزه‌ها و طلاب و روحانیت جلوتر از جریانات حرکت کنند؛ البته منظورم فقط جریانات سیاسی نیست؛ بلکه جریانات علمی، سیاسی، اجتماعی و … است.

بسیاری از طلبه‌ها ابزارهای الکترونیکی همچون تلفن همراه، کامپیوتر، اینترنت در اختیار دارند و اگر از نظر ظاهری از عامه مردم جلوتر نباشد، عقب‌تر هم نیستند و به لحاظ پژوهشی، مؤسسات فراوانی هم در قم فعالیت می‌کنند و از حمایت‌های دولتی و غیر دولتی برخوردارند با وجود این، مخاطب قابل توجهی ندارند؛ اما بسیاری خارج از حوزه و به تنهایی بدون حمایت از سوی کسی فعالیت می‌کنند و یک صوت آنها در یک کانال ۲۰۰ هزار یا ۵۰۰ هزار نفر بازدیدکننده دارد. به نظرتان چه عواملی سبب می‌شود که کتاب‌های فراوانی چاپ شوند و بودجه‌های هنگفتی در این زمینه مصرف شود؛ ولی مخاطبان کمتری داشته باشند؟ آیا روحانیت در این مقطع دچار تأخر تاریخی شده است؟

فاضل لنکرانی: باید به چند نکته اشاره کنم؛ نکته اول اینکه حوزه در چند دهه اخیر در باب مسائل علمی، تحقیقی و پژوهشی کارهای بزرگی انجام داده است؛ ولی مشکل این است که بازتاب بیرونی نداشته است. مراکز رسمی و غیر رسمی کشور اصلاً نمی‌خواهند به حوزه‌های علمیه توجه و پژوهش‌های آنها را به دنیای علم منتقل کنند. شخصی از یکی از دانشگاه‌‌های سوئیس که در مورد تلقیح مصنوعی کار می‌کرد به ایران آمد تا با حوزه علمیه مشورت کند. او می‌گفت که در این‌باره با اهل‌سنت و حوزه نجف صحبت کرده‌ام حال به قم آمده‌ام تا با شما نیز صحبت کنم. او می‌گفت که در اینجا به مطالب تازه‌ای دست یافته‌ام و از من خواست که اجازه دهم سالی یک هفته به ایران بیاید و از نتیجه کارهای فقه پزشکی اطلاع یابد.

در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) بهترین مجموعه علمی در مورد حقوق کودک را داریم؛ ولی مجموعه‌های علمی کشور و حتی مسئولان حوزه هم به آن توجه نمی‌کنند. بسیاری از مسئولان حوزه در دوره‌های مختلف از مراکز پژوهشی بی‌اطلاع بودند یا اطلاعات آنها بسیار بسیار ناقص بود؛ اگر از آنها درباره اینکه چه تعداد مجموعه پژوهشی و تحقیقاتی در قم وجود دارد و آثار آنها چیست، بپرسید اطلاعات زیادی ندارند.

در سفری به نجف متوجه شدم که در حوزه نجف از آثار پژوهشی حوزه قم هیچ خبری ندارند و این جای بسی تأسف است. در چند دهه اخیر برخی از مراجع و بزرگان حوزه علمیه قم موفق شده‌اند یک دوره فقه بنویسند؛ ولی در حوزه نجف از آن خبری ندارند.

البته من از روند آموزشی حوزه نگران و ناراحت هستم. روند آموزشی حوزه قوی نیست. رهبری در سال ۸۹ به قم آمدند و عده‌ای از بزرگان در جلسه با ایشان از وضعیت علمی حوزه تعریف کردند؛ اما من به ایشان گفتم که آقا اگر نظر من را می‌خواهید باید بگویم که این حوزه فقیه‌پرور نیست. چهل سال پیش می‌گفتند که اگر حوزه فیلسوف‌پرور و مفسرپرور نباشد و نتواند در علم هیئت و نجوم کاری انجام دهد حداقل فقیه‌پرور است؛ ولی امروز نمی‌توان به حوزه برای فقیه‌پرور بودنش امیدی داشت مگر مراکز اقماری که کارهای اجتهادی خوبی انجام می‌‌دهند، ولی با قطع نظر از روند آموزشی و علمی، مجله‌هایی که در حوزه منتشر شده و می‌شوند و پژوهش‌هایی که شده و می‌شوند بسیار خوب هستند.

مراکز پژوهشی حوزه انصافاً از بسیاری از مراکز پژوهشی دولتی که بودجه‌های سنگینی دارند جلوتر هستند. مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) هیچ‌گاه بودجه دولتی نداشته و از وجوهات شرعیه اداره شده و می‌شود. از نظر بیلانِ کارِ پژوهشی، این مرکز از بسیاری از مراکز پژوهشی که بودجه‌های کلانی دریافت می‌کنند پیش‌تر است؛ بنابراین کارهای بزرگی صورت گرفته ولی ابزار ارائه آن وجود ندارد.

نکته دوم اینکه روحانیت ابزار الکترونیکی مانند موبایل، لپ‌تاپ، اینترنت و… در اختیار دارد؛ ولی باید بپذیریم همیشه طرفداران باطل بیش از طرفداران حق هستند. یک کلیپ کمدی در فضای مجازی صدها هزار یا میلیون‌ها بازدیدکننده دارد و این بازدیدها نه از باب این است که محتوا صحیح است؛ بلکه از این باب است که عده‌ای دنبال این نوع مسائل هستند.

به نظرم باید سؤال را این‌طور مطرح کرد که آیا روحانیت از ابزار الکترونیکی‌ای که در اختیار دارد درست استفاده کرده یا نکرده است؟ آیا حضور روحانیت در فضای مجازی تا به حال درست بوده یا نبوده است؟ نباید این‌طور مطرح کرد که چرا مطالب یا کلیپ‌ها یا سخنرانی‌های یک هنرمند یک میلیون بازدیدکننده و سخنرانی‌های یک روحانی ۵۰۰ لایک دارد؟ شاید روش درست را نمی‌دانیم. نحوه ورود درست را نمی‌دانیم. مخاطب‌شناسی‌مان بسیار ضعیف است. گاهی گروه و بخشی از ما، بخش دیگر را خنثی می‌کند و این مباحث در مباحث علمی و دینی اثرگذار است؛ ولی در مباحثی همچون ورزش یا هنر این‌طور نیست؛ مثلاً اگر یک فوتبالیست یا یک هنرمند در مسیر اشتباهی حرکت کند یا حرف اشتباهی بزند به بخش‌های دیگر لطمه وارد نمی‌کند.

نکته سوم اینکه مخاطب‌شناسی نداریم. دیگران درباره مسئله مخاطب‌شناسی فعالیت می‌کنند و زمینه‌های مختلف یک مطلب را می‌سنجند و آن مطلب را مطرح می‌کنند؛ بنابراین باید ابعاد مختلف را در نظر بگیریم. توصیه من این است که مجموعه و تشکیلات روحانیت برای استفاده از فضای مجازی برنامه‌ریزی کنند.

فرمایش حضرتعالی مبنی بر اینکه این آثار معرفی نمی‌شوند را قبول دارم؛ اما مگر روند علم این‌طور نیست که اگر حرفی برای گفتن باشد آن حرف راه خود را پیدا می‌کند؟ یعنی یک کتاب وقتی خوب است به مرور مشتری‌های خود را پیدا می‌کند و چاپ و منتشر می‌شود. وقتی روی مسائلی که متعلق به دوره فکری چهل یا پنجاه سال گذشته تحقیقاتی انجام می‌دهیم هر قدر دقیق روی آنها کار کنیم؛ چون قدیمی هستند و دیگر مسئله و مشکل نیستند خیلی استقبال نمی‌شود؛ مثلاً دنیای امروز نسبت به هر چیز رویکرد انسان‌گرایانه دارد و تفاوت دین شاید خیلی جدی گرفته نمی‌شود؛ بلکه مسئله انسانیت مهم است. افراد وقتی در فضای مجازی با یکدیگر صحبت می‌کنند اصلاً از هم نمی‌پرسند که دین‌تان چیست؛ بلکه می‌پرسند که آیا اصول اخلاقی را قبول دارید یا ندارید؟ به نظرم چون کلان پروژه امروز را دقیق تشخیص نداده‌ایم و داخل آن کار نمی‌کنیم طبیعتاً از آثار ما استقبال نمی‌شود. دهه ۴۰ الی ۵۰ دهه ایدئولوژی و دعوا بر سر مارکسیسم و کمونیسم و اسلام بود؛ اما امروز این مسئله مطرح نیست؛ بلکه همگان روی اخلاق با یکدیگر بحث دارند و اگر ما روی ایدئولوژی کار کنیم در واقع در دهه ۴۰ و ۵۰ فعالیت می‌کنیم و طبیعتا از آن استقبالی نمی‌شود.

فاضل لنکرانی: اصل این مطلب درست است. اینکه بخواهیم روی مسائل گذشته توقف و بحث کنیم اصلاً مخاطبی نخواهیم داشت یا مخاطب بسیار کمی خواهیم داشت؛ ولی آیا همه مباحثی که در حوزه مطرح می‌شوند، همین مسائل است؟ آیا نگاهی که فرمودید در حوزه وجود ندارد؟ بنظرم مشکل حوزه این است که نمی‌تواند اطلاع‌رسانی کند.

بیانیه حقوق بشر بحث روز دنیاست و بسیاری از کشورها مبتنی بر این بیانیه حرکت می‌کنند و آن را قبول دارند. ما هم در حوزه در طول پنج روز به عنوان یک کار کارگاهی آن را از دید علمی، نقد و بررسی کردیم و طلبه‌ها با موضوعات مختلف این مبحث آشنا شدند علاوه بر آن چند سمینار و همایش نیز برگزار کردیم و مقالاتی در مورد آن نگاشته شده است. در این مرکز روی مسئله فقه هسته‌ای دو سال کار کردیم و هفت الی هشت مقاله در مورد آن نگاشتیم. بحث گسترش و کنترل جمعیت و حقوق زنان از مباحث مهم دیگری است که نشست‌هایی داشتیم.

اگر مباحث حوزه در همان چارچوب موضوعات گذشته بود بر فرمایش شما اشکال وارد نبود؛ ولی این‌طور نیست. در حوزه هیچ مسئله جدید پزشکی نیست که پاسخ داده نشده باشد. آخرین بحث جهانی در پزشکی، مسئله شبیه‌سازی است. شاید از این مسئله مهم‌تر وجود نداشته باشد و مسیحی و مسلمان و غیره همه درگیر آن هستند و حوزه قم نیز در این مورد مقاله‌هایی نگاشته است؛ ولی مشکل این است که این مقالات به زبان انگلیسی ترجمه نمی‌شوند.

 از روند آموزشی حوزه نگران و ناراحت هستم

یکی از خلأهای حوزه این است که دیگران از زبان روز که زبان انگلیسی هست خیلی استفاده می‌کنند؛ اما ما نه. منظورم این نیست که امکانات آن وجود ندارد؛ بلکه منظورم این است که این مباحث، فنی و تخصصی هستند و مترجمی که بتواند این مقالات را ترجمه کند، نداریم. مترجمی که یک رمان یا یک فیلم را ترجمه کند فراوان وجود دارد. حدود ده جلد از کتاب‌های تخصصی در موضوعات مختلف را که مباحث اخلاقی نیز در ضمن آن هست به متخصصان فن دادیم تا ترجمه کنند؛ ولی بعد از ترجمه با مشکلات دیگری همچون توزیع آن در دنیا مواجهیم. دولت باید این کار را برعهده بگیرد. این کار، کار حوزه نیست. وزارت ارشاد باید از مؤلفانی که موضوعاتی با مخاطبان جهانی دارند حمایت و آثار آنها را به زبان‌های مختلف ترجمه کند.

کتاب «موسوعه احکام و اطفال» هشت جلد به زبان عربی و هر جلد ششصد صفحه است که حقوق یک کودک را از یک سال قبل از تولد تا زمانی که بالغ شود بررسی می‌کند. نماینده سازمان ملل چند سال پیش نزد من آمد و گفت که از الازهر مصر درباره حقوق کودک مطالبی خواستیم به ما یک کتاب صد صفحه‌ای با چند عکس دادند؛ اما شنیده‌ایم که در قم در این مرکز در مورد حقوق کودک کتابی منتشر شده است. آن زمان نماینده سازمان ملل گفت که اگر این کتاب را به ما بدهید آن را به چند زبان زنده دنیا ترجمه خواهیم کرد؛ ولی ما این کار را نکردیم؛ چون این مباحث تخصصی هستند و ترجمه آن باید ترجمه دقیقی باشد. معتقدم وزارت ارشاد باید این کار را متقبل شود؛ اگر دارویی کشف شود که بسیار لازم است باید از آن حمایت شود این هم داروی علمی دنیاست و دنیا به این موضوع نیاز دارد.

به نظرم اگر این کتاب در کتابخانه‌های دنیا قرار گیرد زمینه را برای به وجود آمدن موجوداتی مانند داعش تنگ می‌کند. امروز دنیا از فقه و عقاید و اخلاق شیعه بی‌اطلاع است. راه آن چیست؟ یکی از راه‌ها انتشار این پژوهش‌ها هستند.

به نظرم تهمتی است که امروز بر حوزه‌ها وارد می‌شود و آن اینکه حوزه‌ها در همان مباحث گذشته باقی مانده‌اند؛ البته اگر کسی بر مباحث گذشته مسلط نشود، نمی‌تواند بر مباحث آینده ورود کند و کسانی که چنین ایراداتی می‌گیرند به عمق مسائل دست نیافته‌اند و سطحی‌نگر هستند.

شما مباحث و مسائل جهانی را دنبال می‌کنید به‌نظرتان اصلی‌ترین مسائل پیش روی دین و روحانیت چیست؟

فاضل لنکرانی: دین‌داری یکی از مسائل کلانِ پیش روی روحانیت است. عده‌ای در دنیا برای دین‌زدایی اتحاد کرده‌اند و شاید مهم‌تر از این مسئله نداشته باشیم. در ریشه‌یابی داعش و طالبان و تمام قضایایی که در سال‌های اخیر به وجود آمده‌اند به دین‌زدایی می‌رسیم. آنها فقط دنبال اسلام‌هراسی نیستند؛ بلکه دنبال دین‌زدایی هستند. به نظر می‌رسد سرمایه‌داران اصلی که امکانات امروزی را در اختیار دارند؛ هدف‌شان دین‌زدایی است. حال اگر ریزتر شویم دنبال این هستند که اساس خانواده را از بین ببرند؛ البته یکی از راه‌های دین‌زدایی مبارزه با خانواده است. یک روز ازدواج سفید را باب می‌کنند روز دیگر مسائل دیگری باب می‌کنند. دنیا دنبال ترویج فساد و ریشه‌کن کردن اخلاق است.

روحانیت در داخل ایران با چه مسائلی روبه‌روست است؟

فاضل لنکرانی: مباحث بیرونی تأثیرگذار و بسیار روشن هستند. روحانیت باید هم برای مباحث داخلی و هم مباحث بیرونی برنامه‌ریزی کند و برای نمونه‌هایی که بیان کردم نمی‌توان از مباحث بیرونی غافل بود؛ اما روحانیت در داخل کشور یک وظیفه دیگری هم دارد و آن حفظ تدینی است که در میان این مردم وجود دارد. نباید تدین به وسیله بی‌تدبیری ما روحانیان ضربه بخورد باید از آن مراقبت کنیم.

نکته‌ای در اینجا وجود دارد که باید برای مردم روشن شود و آن اینکه درست است که در رأس این حکومت یک فقیه جامع‌الشرایط قرار دارد؛ ولی مردم باید بدانند که نابسامانی‌ها در دولت‌های گذشته مربوط به مدیرانی است که در درجه دو و سه و چهار قرار دارند. روحانیانی که متصدی امور بودند مبرای از مسائلی هستند که در جامعه مطرح است. متأسفانه شفاف‌سازی صورت نمی‌گیرد باید بگویم که در میان اختلاس‌کنندگان یک طلبه یا آخوند که مسئول مستقیم باشد، نمی‌یابید. ممکن است رئیس یک مجموعه‌ای سر یک آخوندی کلاهی گذاشته باشد و از او سوءاستفاده کرده باشد؛ ولی چه کسی برای اختلاس سه هزار میلیاردی برنامه‌ریزی کرده است و در یکی از کشورهای خارج از کشور زندگی می‌کند؟ متأسفانه این مسائل تفکیک نشده‌اند و مردم همه این مسائل را از چشم روحانیت می‌بینند. مردم تصور می‌کنند هر کس که طلبه و روحانی است نقشی در حکومت دارد. در حالی که بیش از ۸۰ درصد طلاب در همان حوزه‌ها مشغول درس و بحث و نماز جماعت و منبر و تحقیق هستند. شاید تعداد شاغلان روحانیت به بالای ده درصد هم نرسد. مردم تصور می‌کنند همه روحانیت در رفاه هستند. استاد با سابقه‌ای را می‌شناسم که بیش از ده سال است در حوزه درس خارج می‌گوید؛ ولی زندگی‌اش را با خواندن نماز و روزه استیجاری اداره می‌کند. مردم از این مسائل خبر ندارند و تصور می‌کنند همه روحانیان و طلبه‌ها به خزانه کشور وصل هستند و هر چه بخواهند برای خود و فامیل خود از خزانه کشور برمی‌دارند.

رسانه ملی برنامه روحانیون هم‌سو را پخش می‌کند و روحانیت و علمایی که در حوزه هستند هم کمتر واکنش نشان می‌دهند یا امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند و بعضی از آنها معتقدند که نظام تضعیف می‌شود. همین مسائل باعث می‌شود مردم برداشت یکسانی از روحانیت داشته باشند و احیانا به کل روحانیت بدبین شوند.

فاضل لنکرانی: البته مقصر این قضیه مقداری رسانه‌ها و مقداری هم روحانیت هستند. بخشی از روحانیت که در درون حکومت نیستند و به حکومت انتقاداتی دارند بر اساس ملاحظاتی آن را مطرح نمی‌کنند؛ البته این ملاحظه فقط از دید صنفی نیست اینکه حالا چون خودمان این حکومت را داریم و … ملاحظات آنها از این دست است که مبادا خانواده شهدا ناراحت و مأیوس شوند و مبادا دشمن از زحماتی که کشیده شده سوءاستفاده کند؛ باید بگویم که روحانیت در خفا و در جلسات خصوصی مسائل را روشن به مسئولان امر می‌گویند؛ مثلاً در یکی از دولت‌ها چهار مرجع هم به رهبری و هم رئیس دولت نامه خصوصی نوشتند و اشکالات اقتصادی و اخلاقی و اجتماعی را مطرح کردند. همان زمان خدمت رهبری رسیدم؛ چون یکی از آن چهار مرجع مرحوم والدم بود؛ وقتی خدمت رهبری رسیدم، ایشان فرمود که این نامه بسیار خوب بود؛ یعنی یک سری امور انجام می‌شود؛ اما به مردم نباید گفت؛ چون بهانه‌ای برای دشمن می‌شود.

دشمن دنبال ایجاد تفرقه میان روحانیت و بزرگان است و ممکن است از اینها سوءاستفاده کند؛ ولی با تمام این اوصاف روحانیت نباید اصل را بر حمایت قرار دهد و نه اصل را بر انتقاد قرار دهد. آنجا که باید حمایت کند حمایت کند و آنجا که باید انتقاد کند انتقاد کند منتها مراقبت کند و انتقادش را دلسوزانه بیان کند. بالاخره تردید نداریم که عده‌ای امید دارند که این حکومت از بین برود؛ اگر انسان حرفی بزند که امید آنها تقویت شود حرام است. باید طوری انتقادات مطرح شود که این مسائل و تبعات را نداشته باشد.

رسانه‌ها باید حرف‌های محکم را از جانب روحانیت به مردم و حرف‌های محکم را به مسئولین بزنند. متأسفانه ائمه جمعه مسئولیت اصلی‌شان را آن‌طور که باید و شاید انجام نمی‌دهند. ائمه جمعه باید از همه امور مراقبت کند؛ ولی می‌بینیم که این چنین نیست. علت اینکه نماز جمعه‌های ما در برخی از شهرها خلوت است، چیست؟ چرا مردم اقبال نمی‌کنند که روز جمعه به نماز جمعه بروند؟ چون مردم معتقدند که امام جمعه نمی‌تواند انتقادی کند ما باید به اینها میدان بدهیم که بیایند منتها همه جوانب را رعایت کنند؛ اگر این‌طور باشد مردم امیدوار می‌شوند. در میان مراجع و اساتید حوزه افرادی که واقعاً معتقد به انقلاب و نظام هستند به وقتش اشکالی وجود داشته باشد بیان می‌کنند و برخی مردم هم از این مسئله خبردار هستند./ خیمه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics
Clicky