قالب وردپرس افزونه وردپرس
Home / آخرین اخبار / امام (ره) در مباحث فقهی بیشترین دقت و تتبع را انجام می‌داد/ می‌فرمود: بگذارید من بین آخوندهای بی‌سواد و مقدس‌‌نما پایگاهی نداشته باشم!
امام (ره) در مباحث فقهی بیشترین دقت و تتبع را انجام می‌داد/ امام فرمود: بگذارید من بین آخوندهای بی‌سواد و مقدس‌ نماها پایگاهی نداشته باشم!

بازنمایی اندیشه علمی و عملی امام خمینی(ره)/ 3

امام (ره) در مباحث فقهی بیشترین دقت و تتبع را انجام می‌داد/ می‌فرمود: بگذارید من بین آخوندهای بی‌سواد و مقدس‌‌نما پایگاهی نداشته باشم!

امام راحل نسبت به طلاب و شاگردان برخورد لطیف و متواضعانه داشت. اگر سؤالی در بین درس مطرح می‌شد، توقف می‌کرد و گوش می‌داد و جواب می‌داد. خیلی درس‌ها بود که شاگرد نمی‌توانست صحبت کند و معمولاً هم در بین درس شاگردها مجاز نیستند که صحبت کنند؛ اما امام از اشکال طلاب خیلی استقبال می‌کرد.

به گزارش خبرنگار اجتهاد، بازخوانی اندیشه، آرا و سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(ره) یک ضرورت تاریخی برای حال و آینده است تا آحاد ملت به‌ویژه نسل جوان آرمان‌گرای حوزوی، اندیشه‌ورز و انقلابی با این افکار تحول آفرین آشنایی بیشتری پیدا کند و اندیشه، منش و سیره حضرت امام را سرلوحه و الگوی حقیقی جامعه خود قرار دهند و در پرتو این افکار بلند و انسان‌ساز فضای فکری و اندیشگی خود را وسعت داده و زیست مؤمنانه توأم با تقوای ستیز را وجهه همت خود کنند. ازاین‌رو متن سخنان حضرات آیات: محمد یزدی، علی‌اکبر مسعودی خمینی، سید محمد سجادی و محی‌الدین حائری شیرازی درباره سیره امام خمینی رحمت‌الله علیه پیش روی خوانندگان قرار می‌گیرد.

آیت‌الله سید محمد سجادی درباره ویژگی‌های درس استادش امام خمینی می‌گوید: مهم‌ترین مسئله‌ای که امام در نجف اشرف دنبال می‌کرد، مباحث فقهی و مبانی حکومت اسلامی بود. درس ایشان امتیازاتی داشت که بین علمای نجف و قم کمتر این خصوصیات را می‌توان مشاهده کرد. یکی شخصیت اخلاقی امام در درس‌ها بود، امام در عین قوت و قدرت و هیبتی که در تحقیقات داشت، در مباحث فقهی بیشترین دقت و تتبع را انجام می‌داد.

از نظر برخورد با طلاب و حوزه درسی ایشان، در واقع یک حوزه درسی اخلاقی و عرفانی و معنوی بود. قهراً می‌دانید که در مباحث فقهی بسیار موارد می‌شود که اسم علما را باید برد و اقوال آنان را باید نقل کرد، ایشان خیلی مقید بود که اسم افراد را با احترام و تجلیل ببرد. در عین این که می‌فرمود طلاب و کسانی که دنبال علم و تحقیق هستند نباید بزرگی اشخاص و شخصیت‌های علمی، آنان را بگیرد و باید بیشتر به مطلب بپردازند اما در عین حال رعایت اخلاق و تواضع را انجام‌ می‌داد.

سیره ایشان در درس این‌طور بود، امام راحل نسبت به طلاب و شاگردها خیلی برخورد لطیف و متواضعانه داشت. اگر سؤالی در بین درس مطرح می‌شد، توقف می‌کرد و گوش می‌داد و جواب می‌داد. خیلی درس‌ها بود که شاگرد نمی‌توانست صحبت کند و معمولاً هم در بین درس شاگردها مجاز نیستند که صحبت کنند؛ در درس‌های معمولی این‌طور است اما امام خیلی از اشکال طلاب استقبال می‌کرد.

آیت‌الله مسعودی خمینی می‌گوید:یکی از بحث‌های مشکل طهارت، بحث حیض و نفاس و استحاضه است. امام(ره) بحث حیض را‌ می‌فرمود و در آنجا قاعده امکان را بحث‌ می‌کرد. قاعده امکان در باب حیض یکی از قواعد مشکله است و کسی که بخواهد علمیتش را نشان بدهد باید در این قاعده نشان بدهد. ایشان این قاعده را بحث کرد و بحث حیض شان یک کتاب شد. همان‌طور که انقلاب پیش‌ می‌رفت من به آقا عرض کردم که اجازه بدهید این کتاب را چاپ کنیم و ایشان کتاب را به من داد. به آقای مصباح گفتم که امام این کتاب را داده و قرار است چاپ بشود. به آقای پسندیده اخوی ایشان گفتم شما پول دارید برای چاپ کتاب؟ ایشان فرمود الآن ندارم ولی قرض کنید و بعد من‌ می‌دهم. من یک فرش داشتم و آن را فروختم و کتاب طهارت ایشان را چاپ کردم.

وقتی که چاپ کردیم، مقدمه‌‌ای بر آن نوشته شده بود و در این مقدمه نوشته بودیم آیت‌الله حائری؛ ایشان که این جمله را دید ناراحت شد و فرمود بنویسید آیت‌الله العظمی و باید این درست بشود. بعد از چاپ هم ساواک همه را برد.

یکی از اعلام امروز به من گفت من از نظر علمی آقای حاج آقا روح‌الله را خیلی دقیق‌ نمی‌دیدم ولی بعد از این که رساله حیض چاپ شد و قاعده امکان ایشان را دیدم، متوجه شدم که ایشان از نظر دقت بسیار بالا است و کاملاً به ایشان از نظر فقهی اعتماد دارم.

آیت‌الله محمد یزدی پیرامون خصوصیت و کیفیت تدریس حضرت امام می‌گوید: کیفیت در حقیقت، آموزش غیرمستقیم است و آموزش مستقیم، همان بحث‌های علمی است که استاد مطرح می‌کند؛ مثلاً در بحث‌های اصول مباحث الفاظ، بحث عموم و اطلاق و ظاهر و نص و امثال این‌ها بحث‌ می‌شود که اصول را به دو بخش مباحث الفاظ و مباحث عقلی تقسیم‌ می‌کنند. مباحث الفاظ که برای استفاده از ظواهر آیات و روایات است. از عموم و اطلاق و مجمل و مبین و … بحث‌ می‌شود.

در بحث مباحث عقلی اصول که وارد‌ می‌شوند، مباحث جهت صدور روایات، تعادل و تراجیح و … بحث‌ می‌شود و به جاهایی‌ می‌رسد که آیا در شرایط عادی بوده یا تقیه و بحث‌هایی که جنبه‌های عقلی از آن تعبیر‌ می‌کنند.

آن چند بخشی که من در قسمت آموزش غیرمستقیم می‌خواهم بگویم، این است که اولاً امام رحمت‌الله علیه در وقت، نظم دقیقی داشت، یعنی در طول این هفت سالی که ایشان باید از منزل‌ تا مسجد سلماسی می‌آمدند و در شرایط گوناگون جوی مسیر فقط مسیر پیاده‌روی بود و رفت و آمد از کوچه پس‌کوچه‌ها صورت‌ می‌گرفت؛ رعایت وقت یکی از چیزهایی بود که در شروع و ختم درس کاملاً رعایت‌ می‌شد؛ یعنی سر ساعت‌ درس شروع و ختم‌ می‌شد.

معمولاً مسجد سلماسی پر‌ می‌شد و گاهی در پله‌ها و قسمت ورودی مسجد هم‌ می‌نشستند. این یک نکته‌‌ای بود که از آن به نظم در وقت‌شناسی تعبیر می‌کنم.

مسئله دوم، نظم در مسئله ظاهری استاد و لباس پوشیدن و منظم کردن سر و وضع استاد است که خودبه‌خود در روحیه شاگرد، اثرهای خاصی دارد؛ امام همیشه با لباس و سر و وضع مرتب بود و ما هیچ‌گاه از ایشان ژولیدگی ندیدیم و همیشه نظم ظاهری‌شان را حفظ‌ می‌کرد و در روحیه شاگردان و یادگرفتن شاگردان از نظر ظاهری تأثیر بسزایی داشت؛ مثلاً زمستان که‌ می‌شد، معمولاً همه کوچه‌ها در مسیرها گِل و لای بود و اولین شخصیت علمی که در آن شرایط کفش‌های روحانی (نعلین) را کنار گذاشت و کفش معمولی پوشید امام بود. در واقع به آن چیزی که ملاک عقلی و عقلایی داشت بیشتر توجه‌ می‌کردند.

مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی می‌گوید:آن موقعی که امام جوان بود و در مدرسه فیضیه حجره داشت و به درس مرحوم شیخ عبدالکریم‌ می‌رفت، یک روز امام از بین این دالانی که بین فیضیه و دارالشفا هست‌ می‌رفت، خانمی را دیده‌اند که در همان دالان وضع حمل کرده بود و امام که این وضعیت را‌ می‌بیند، آب گرم و نبات درست‌ می‌کند و به او‌ می‌دهد و زن‌ نمی‌توانسته این استکان را بگیرد و امام دهانش‌ می‌کند. طبیعتاً طلاب مقدس این که مردی نامحرم دهن زن نامحرم نبات داغ بکند، برای کسانی که خبیر هست و‌ می‌داند که حفظ جان او بالاتر از این مسائل است.

امام یک بار هم در پاسخ به آیت‌الله قدیری که در رابطه با مسئله آلات لهو و شطرنج از ایشان سؤالاتی کرده بود، آخرش هم توصیه کرده بود که شما این سؤالات را پاسخ ندهید بهتر است. امام در آخر به ایشان یک نصیحتی کرد در مقابل آن نصیحت؛ که شما که به من توصیه‌ می‌کنید برای این که پایگاه من در بین آخوندهای بی‌سواد و مقدس‌ نماهای احمق نگرانید کاهش پیدا کند، پس بگذارید من اصلاً در بین این‌ها پایگاهی نداشته باشم.

امام در جوانی و میان‌سالی و پایان عمر هم همین‌طور بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics