اختصاصی شبکه اجتهاد «مجله الکترونیکی فقه و مصرف» (۱): ارتکازات شرعی در موضوعات مختلف، اگر با تلاش و تدقیق فقهی همراه نباشد، گاه نتیجهی عکس میدهد. برای فقهپژوهان، بارها اتفاق افتاده است که پس از بررسی یک مسألهی فقهی، به نتیجهای عکسِ مرتکز متشرعی در آن مسأله دست یافتهاند؛ امری که روشن میکند ارتکاز متشرعه در آن مسأله، ناشی از روایات معصومین (علیهمالسلام) و ادلهی شرعی نبوده است، بلکه فهمهای نادرست یا روشهای نامناسب تبلیغ دین، آن را موجب شدهاند.
مسألهی الگوی مصرف نیز از همین قبیل است. تصور عمومی متشرعه از الگوی مصرف معیار در شریعت اسلام، اکتفای به اقل مصرف و زندگی در حد معمولی از رفاه است؛ این در حالی است که مراجعه به سیرهی معصومین (علیهمالسلام)، نتیجهای عکسِ این را بهدست میدهد.
مشاهدهی سیرهی رسول گرامی اسلام (صلیالله علیه و آله و سلم) در علاقه به گوشت کتف و آرد اندود کردن بدن پس از استعمال نوره، در روزگاری که قیمت آرد گندم بالاتر از آرد جو است، هیچ گاه حدی معمولی از رفاه را نتیجه نمیدهد. در سیرهی حسنین (علیهماالسلام)، اطعامهای مکرر و گاه روزانه به فقرای شهر و بستگان، بسیار به چشم میخورد. خریداری سرزمین نینوا از بنی اسد (که مرحوم مقدس اردبیلی، مساحت آن را بزرگتر از شهر کربلای فعلی می داند)، توسط امام حسین (علیهالسلام) و وعدهی خانه و باغ توسط ایشان به عمر سعد، از تمکن بسیار خوب و زندگی در سطح بالای اجتماعی آن حضرت حکایت دارد. زندگی سایر معصومین (علیهمالسلام) نیز همین گونه است، تا بدانجا که امام صادق (علیهالسلام) برای تهیهی شیرهی انگور، پیشنهاد میکنند مقداری زعفران و زنجبیل نیز به آن افزوده شود تا رایحهی بهتری پیدا کند.[۱]
در میان معصومین (علیهمالسلام)، تنها پیامبر اکرم، امیرالمؤمنین و ائمهی سامرا (علیهمالسلام) در شرایط سخت معیشتی، روزگار میگذارندند. مولای متقیان (ارواحنا لهالفداء)، دلیل سادهزیستی خود و پیامبر اعظم را مقام حکومت میدانند، چرا که حاکم میبایست در سطح پایینترین رعیت زندگی کند. سطح پایین معیشتی امامان سامرا (علیهم السلام) نیز دلیلی جز سختگیری زایدالوصف خلفای عباسی (خذلهمالله) نداشت. حکایتهای فراوان سختگیری آنها بر امامان شیعه، مؤید این مطلب است.
در روایات نیز به طلب روزی حلال و تلاش برای بالا بردن سطح رفاه خانواده بسیار تأکید و ترغیب شده است. شاید یکی از روشنترین روایات در این زمینه، روایت مشهوری است که تقوا را به ده قسمت تقسیم کرده و طلب رزق حلال را نُه قسمت از آن میداند. در روایتی دیگر، زندگیای که در آن برای رسیدن به رفاه تلاشی صورت نگیرد زندگی بیخیر و برکت نامیده شده است.[۲] ابواب مقدمات تجارت در کتاب تجارت از وسایلالشیعه، سرشار از روایاتی است که طلب رزق حلال را ممدوح، مستحب مؤکد و حتی واجب دانسته و مردان را به تلاش برای بالابردن سطح رفاه خانواده ترغیب مینماید.
عدم تفقه در روایاتِ بیانگر مفهوم زهد و سطحینگری در آنها به بهانهی صِرف اخلاقی بودنشان، موجب شده است مفهوم مترقیِ زهد، به عکس، در جامعه به عنوان دوری کردن از مال و مظاهر دنیا نمایانگر شود. این در حالی است که در روایات معصومین (علیهمالسلام)، زهد به ترک مال «حرام» تفسیر شده و از ترک طلب مال حلال به بهانهی زندگی زاهدانه، نهی گشته است.[۳]
تفسیر تنگنظرانه و ضیق از مفهوم زهد، در فهم متشرعه از سایر مفاهیمِ همخانواده یا مقابل آن نیز تأثیر گذاشته است. وقتی کسی زهد را به معنای دوری از مظاهر مادی و کماستفاده کردن از آن تفسیر میکند، بالطبع، کمترین استفادهی غیرضروری از نعمتهای دنیا را نیز مصداق تجمل میداند و آن را مذموم میانگارد. با این تفسیر از معنای تجمل، این افراد اگر در زمان معصومین (علیهمالسلام) زندگی میکردند، هم به آرد اندود کردن بدن پیامبری که خود نان جوین میخورد ایراد میگرفتند و هم امامی را که شیره را با زعفران میپسندید، به رعایت اولیات سادهزیستی توصیه مینمودند!
فهم نادرست از مفاهیم زهد، تجمل و مانند آن، بالطبع الگوی مصرف مطلوب شرعی را نیز تحت تأثیر قرار داده است؛ تا آنجا که سالیان سال، صرفه جویی، با کم مصرف کردن مرادف شده بود نه با درست مصرف کردن.
تفسیر نادرست مفهوم زهد، در ساحت اجتماعی و حتی سیاسی ما نیز تأثیر گذاشته است، تا آنجا که هر ثروتمندی را بیبهره از معارف دینی و هر مرفهی را ناشایست برای احراز مناصب حکومتی میدانیم؛ غافل از اینکه زهد به معنای ترک مال حرام و «دل نبستن» به دنیاست، نه استفاده نکردن از مواهب آن و تلاش نکردن برای رسیدن به رفاه بیشتر. بنابراین همانطور که صِرف ثروتمند بودن فضیلت نیست، زندگی فقیرانه نیز حُسنی ندارد؛ بلکه آنچه نیکوست، گشادهدستی در انفاق است و وابسته نبودن به مال.
فهم نادرست از مفاهیم زهد، تجمل و مانند آن، بالطبع الگوی مصرف مطلوب شرعی را نیز تحت تأثیر قرار داده است؛ تا آنجا که سالیان سال، صرفه جویی، با کم مصرف کردن مرادف شده بود نه با درست مصرف کردن. سابقهی این تفسیر از زهد حتی به زمان معصومین (علیهمالسلام) نیز بر میگردد، تا جایی که پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلّم) تصریح کردند که مصرف زیاد روشنایی، وسایل بهداشتی و … مصداق اسراف نیست. امام صادق (علیهالسلام) نیز پوشیدن لباس گرانقیمت را به واسطهی دلبسته نبودن به آن، بیاشکال دانستند.
باری، برای تبیین الگوی صحیح مصرف، ابتدا میبایست همهی ارتکازات را از ذهن خارج کرد و روایات را خواند و آموخت. تنها خواند و آموخت و آنگاه به فکر طراحی الگو افتاد. بزرگترین مشکل در راه فهم و طراحی الگوی مصرف دینی، همین ارتکازات نادرست است.
مصطفی درّی؛ پژوهشگر فقه و اصول
——————————————————–
پینوشت:
۱- وسایلالشیعه، ج ۲۵، ص ۲۸۹٫
۲- وسایلالشیعه، ج ۱۷، ص ۳۳، کتابالتجاره، أبواب مقدمات، باب ۷، حدیث ۱٫
۳- وسایل الشیعه، ج ۱۷، ص ۳۵، کتابالتجاره، أبواب مقدمات، باب ۸، حدیث ۱٫
بسیار به جا و مفید بود