امام میفرماید نه تفریط اخباریها درست است و نه افراط اصولیین. ایشان حتی در سالهای آخر میفرمود گاهی این دقتهای اصولی و عقلی مطرح در مباحث اصول، انسان را در فقه از حقیقت دور میکند و ذهن عرفی و صاف انسان را به هم میزند.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، بازخوانی اندیشه، آرا و سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(ره) یک ضرورت تاریخی برای حال و آینده است تا آحاد ملت بهویژه نسل جوان آرمانگرای حوزوی، اندیشهورز و انقلابی با این افکار تحول آفرین آشنایی بیشتری پیدا کند و اندیشه، منش و سیره حضرت امام را سرلوحه و الگوی حقیقی جامعه خود قرار دهند و در پرتو این افکار بلند و انسانساز فضای فکری و اندیشگی خود را وسعت داده و زیست مؤمنانه توأم با تقوای ستیز را وجهه همت خود کنند. ازاینرو متن سخنان حضرات آیات: سید محمد سجادی، علیاکبر مسعوید خمینی، محمد یزدی، و نصرالله شاهآبادی(ره) درباره سیره امام خمینی رحمتالله علیه پیش روی خوانندگان قرار میگیرد.
آیتالله سید محمد سجادی در مورد نظر امام نسبت به مباحث عقلی اصول فقه میگوید: همانطور که میدانید، در بین علما یک عده اخباری داریم که بهطور کلی منکر اصول هستند و یک عدهای هم اصولی هستند که بعضاً افراط میکنند. امام میفرماید نه تفریط اخباریها درست است و نه افراط اصولیین. امام حتی در سالهای آخر میفرمود گاهی این دقتهای اصولی و عقلی مطرح در مباحث اصول، انسان را در فقه از حقیقت دور میکند و ذهن عرفی و صاف انسان را به هم میزند. گرچه نیاز است، اما گاهی این دقتها موجب انحرافاتی در فقه میشود. لذا ایشان قائل بود که نباید افراط و نه تفریط بشود. به قول مرحوم شهید مصطفی خمینی، اصول ما متورم شده است و باید تهذیب بشود و آنچه مورد نیاز است مطرح بشود.
آیتالله علیاکبر مسعودی خمینی میگوید: مرحوم امام از هر جهت از نظر علمی بالا بود آن وقتی که فلسفه در قم از نظر خیلیها مطرود بود، ایشان فلسفه میگفت و معروف بود به حاجآقا روحالله حکمی. مرحوم امام یک درس اخلاق هم در زیر کتابخانه داشت که در آخر درس اخلاق و هم حکمت تعطیل شد.
من روزها بعضی اوقات پیش آقایی به نام ارجمندی ساعتساز میرفتم، با اینکه ساعتساز بود ولی از نظر عرفانی خیلی بالا بود. ایشان میگفت من یک روز درس اخلاق آقا روحالله رفتم و دیدم ایشان قضیه موسی و خضر را از قرآن بیان میکند و چند روزی که رفتم دیدم ایشان ماوراء مواردی است که ما میفهمیم و میگوییم. قضیه موسی و خضر را طوری بیان میکرد که همه گریه میکردند؛ ایشان حرف میزد اما ما گریه میکردیم.
امام از نظر علمی در فقه و اصول سرآمد بود، اما مسائل انقلاب آن را تحتالشعاع قرار داد. باید این پرده انقلاب کنار برود و ایشان را در بحثها و درسهایشان بشناسیم. انقلاب آمد و همه را پوشاند.
انقلاب امام، یک کار کوچکی برای ایشان بود؛ شخصیت واقعی ایشان را باید از خانه پدر و مادر شناخت. ایشان در سن دوازدهسالگی در خمین معمم شد. در خمین آقایی بود به نام آقای حاج نوروزی که از رفقای امام بود و فوت شده است. ایشان برای من نقل کرد: امام دوازده سالش بود و با عمامه که میآمد همه جلوی پای ایشان برمیخواستند.
امام در یک تابستانی از تابستانهای گرم قم، درس فقه در منزلشان شروع کرد. مسائل مستحدثه، مثل بانک، بیمه و امثال آن را بحث میکردند. این مسائل را هیچ کس بحث نکرده بود الا امام، شنیدیم که بعداً در نجف هم برخی شروع کردهاند. فضلا و بزرگان به آنجا میآمدند؛ ایشان در مدت سه ماه تابستان، مسائل روز را بحث کردند که تبدیل به یک رساله شد. بعدها متوجه شدم ساواک رساله ایشان را برده است و نتوانستیم پیدا کنیم.
امام راحل از نظر علمی بسیار جایگاه بالایی داشت و اگر بخواهم تکتک مسائل را مطرح کنم نخواهم توانست. دقائق فقهی را ایشان در سه بحث حیض و استحاضه و نفاس حل کردهاند.
آقای امینی اصفهانی میگفت من در دور اول کتاب طهارت ایشان رفتم، در مسجد کوچکی با حدود ده نفر تشکیل میشد، بعد که یک مقداری گذشت، دیدم کمکم جا نیست. مکان را به مسجد محمدیه منتقل کردیم و شاگردان ایشان آقای مطهری، بهشتی، مظاهری و آقایان دیگر بودند که از شخصیتهای بارز حوزه بودند حضور داشتند. با اینکه امام هر کاری میکرد که شناخته نشود ولی خدای متعال کاری کرد، دنیا ایشان را شناخت.
آیتالله محمد یزدی همچنین در این باره میگوید: مباحثی که در آخر کتاب تحریر آمده است تحت عنوان مسائل مستحدثه، مباحثی است که امام در یک تابستان در قم تدریس فرمود. این یک نکتهای است که اساتید بزرگ در فرصتهای تعطیلی سعی میکنند مباحثی که در یک بازه زمانی قابل طرح و بررسی است، بیان و تکمیل نمایند.
بارها به اساتید عرض میکنم که این روش سنتی را از بزرگان یاد بگیرید، ادامه بحثهای طولانی که در شرایط عادی در حوزهها بحث میشود، در تابستان و تعطیلات مناسب نیست. به مسائل متفرقهای بپردازدید که مورد نیاز قرار میگیرد.
ذهن مرحوم امام بسیار فعال بود. چیزهایی که شاید امروز عملی شده است و آن موقع عملی نبود، امام مطرح و بحث کردند؛ مثلاً بحث بلیتهای بختآزمایی در آن زمان معروف بود و ایشان این بحث را مطرح کرد و در یک مدتی هم نظر نهاییشان را ارائه داد که اشکال مختلف آن در تحریر آمده بررسی شده است.
یک مسئله جالبی که طرح شد، مسافرت به شکل عمودی بود، این در آن زمان خیلی قابل تصور نبود. در مسافرتهای عمودی، همین شرایطی که در مسافرتهای افقی مطرح است در آنجا نیز مطرح شد. طرح خود این مسئله در آن زمان برای ما خیلی جالب بود.
همینطور یک سری مسائل جدیدی مثل بحث پیوند اعضاف در حالی که این بحث امروز یک مسئله عادی است – نه آن زمان – این نظرات در حال حاضر در کتاب رساله معروف ایشان، تحریر الوسیله مطرح شد.
تحریر الوسیله حاشیه کتاب وسیله مرحوم سید اصفهانی است. در قرن اخیر بعد از مرحوم سید یزدی صاحب عروهالوثقی، اکثر مراجع و مجتهدین حاشیه بر عروه میزدند و میزنند، خود امام هم حاشیه بر عروه دارد ولی امام به دلیل امتیازاتی که در کتاب وسیله النجات مرحوم سید اصفهانی که در عصر خودشان از مجتهدین عالیمقام بود، حاشیه بر وسیله النجات زد، در واقع کتاب ایشان را که تحریر الوسیله نام دارد به خاطر این است که آن کتاب وسیله را تحریر کرد، یعنی متن را با فتوای خودشان تنظیم کرد و کتاب تحریر به وجود آمده است.
آیتالله نصرالله شاهآبادی(ره) نیز میگوید: مسائل مستحدثه گاهی به مناسبت در درس امام و جلسات استفتاء مطرح میشد. در تبیین و حل مسائل مستحدثه افکار مختلف میآمد، فرض کنید مثلاً یک چیزی به ذهن من میرسید و یک چیزی به ذهن دیگری و این بحث تا تعمق پیدا میکرد، فصلالخطابش دست مرحوم امام بود و مبحث را جمع میکرد، واقعاً مرحوم امام بر این مباحث تازه زود سلطه پیدا میکرد.
امام در پاسخ به مسائل مستحدیثه بینظیر بود و اصرار داشت شاگردان این مسائل را تحقیق و تبیین کنند چرا که مورد ابتلاء آیندگان میشود.
خدا رحمت کند مرحوم آیتالله خوئی را، یک روزی زلزله آمد و رادیو که اطلاع داد، آقای خوئی فرمود شب بیائید مسائل زلزله چون توارث اموات زلزله را تحقیق و بررسی کنید؛ بعد از مدتی استفتائات آمد و همه مرتبط با زلزله بودند.
مرحوم امام هم این اصرار ا داشت که در این روزگار و با این جریانات، مسائل زیادی محقق خواهد شد، لذا شما بنشینید و این مسائل را تبیین کنید تا وقتی که مورد ابتلا شدید جواب داشته باشید.