حجتالاسلام زیبایینژاد گفت: اگر قرار باشد عرف مصلحت را تشخیص دهد که حکومت اسلامی به سمت عرفی شدن میرود. بنابراین مصلحت باید در نظام شریعت باشد. البته مصلحت عرفیه در صورت هماهنگی با جهت گیریهای دین مبنا میشود. یعنی مخالفت صریح با احکام روشن دین نداشته باشد.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا زیبایی نژاد، رییس مرکز تحقیقات زن و خانواده در جلسه درس خارج فقه نظامهای اسلامی که از سوی دبیرخانه مفتاح برگزار شد، فعالیتهای حکومتها را این گونه تشریح کرد: عزل و نصب یکی از کارهای حاکمیت است، یعنی کسی را وزیر، وکیل و… میکند. عزل و نصب در حاکمیتهای سنتی نیز وجود داشته و پدیده نوظهوری نیست.
وی ادامه داد: دومین کار حاکمیت طراحی الگوی تعاملی با مردم است که فعالیت نوظهوری به شمار میآید، در این کار حکومت ساختارهایی برای ایجاد مناسبات میان خود و مردم ایجاد میکنند، برای نمونه الگوی پارلمانی، ریأستی و انتخاباتی را دنبال میکند تا مردم در حاکمیت مشارکت داشته باشند. در حکومت اسلامی مشارکت مردم حظی از ولایت به شمار میآید.
زیبایی نژاد، سومین کار حاکمیت را طراحی الگوهای توسعه عنوان کرد که موضوع نوظهوری به شمار میآید و خاطرنشان ساخت: نقش فقیه حکومتی در طراحی الگوهای توسعه چگونه میتواند باشد؟ فرض بگیریم جامعه شناسی از فقیه میپرسد توسعه پارس جنوبی جایز است یا خیر؟ در چه صورتی این توسعه مطلوب است؟ فقیه باید بداند توسعه پارس جنوبی نیاز به نیروی انسانی زیادی دارد که ممکن است هفتهها در بیابان و به دور از خانواده باشند و در این صورت افراد گرفتار فشارهای عصبی، افسردگی، اعتیاد، جنسی و… میشوند. فقیه حکومتی باید بتواند برای مشکل این افراد راهکار ارائه دهد.
وی یادآور شد: ممکن است از فقیهی پرسیده شود توسعه پاساژها جایز است یا خیر؟ فقیه باید بداند که آسیبهای پاساژهای جدید چیست. چگونه محل شکل گیری هویتهای جدید شده و برخی از بانوان در آن به پرسه زنی میپردازند. در این صورت باید بتواند توسعه مطلوب را برای متصدیان تشریح کند. نمونه دیگر این است که فقیه باید بگوید سیاستهای توسعه دانشگاهها، صنایع کوچک و بزرگ و… چگونه باشد. به طور کلی فقیه باید درباره مسائل مختلف کارشناسی داشته و براساس پیامدهای مثبت و منفی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و… بگوید حاکمیت به سمت چنین موضوعی برود یا خیر.
این استاد حوزه با تأکید بر این که فقه حکومتی باید از بیان ارزشها و معارف دینی شروع شده و به رفتار برسد یعنی رفتار امت را ساماندهی کند، تأکید کرد: فقه حاکمیتی باید زمین بازی بسازد نه این که در زمین بازی که دیگران برای او ساخته اند بازی کند.
زیبایی نژاد، قانون گذاری را چهارمین کار حاکمیت بر شمرد و گفت: قانون گذاری ما از زمان مشروطه آغاز شد و در آن زمان مرحوم نائینی وظایف حاکمیت اسلامی را بیان کردند. بعدها نیز افرادی مانند شهید صدر این راه را دنبال کردند.
وی خاطرنشان کرد: یکی از شاخههای قانون گذاری اعطای مجوز است؛ مجوز برای نشر کتاب، ساخت فیلم، ایجاد حزب و… . فقیه چگونه میتواند در اعطای مجوز حضور داشته باشد؟ برای نمونه فرض کنیم کتاب و فیلم غیر شرعی منتشر میشود؟ در این جا تقصیر گردن وزارت ارشاد است یا فقیه؟ هم مشکل فقیه است و هم مشکل وزارت ارشاد. چون یک فرض این است که فقیه و وزارت ارشاد بنشینند و هیچ تبیینی درباره فیلم و کتاب اسلامی نداشته باشند، سپس وقتی فیلم ساخته شد یا کتابی نوشته شد به او مجوز ندهد، در این صورت پس از مدتی فشار اجتماعی شروع میشود و مجبور به مجوز دادن میشوند. فرض دوم این است که برای هدایت مطالبه عمومی از سوی فقیه و وزارت ارشاد برنامه ریزی صورت گیرد. چون مگر مطالبات عمومی در خلأ شکل میگیرد یا کسانی مطالبه درست میکنند؟
رییس مرکز تحقیقات زن و خانواده، یکی دیگر از مهم ترین رسالتهای حاکمیت در عصر جدید را آرمان سازی برای نسل جوان بیان کرد و تأکید داشت: حاکمیت باید مطالبه آفرینی کرده و برای جامعه عقلانیت بسازد که متأسفانه در جامعه ما فراموش شد. برای نمونه هدفهالیوود ایجاد عقلانیت جدید است.
وی ضمن تأکید بر توجه به مصلحت در زمان قانون گذاری نیز تصریح کرد: برخی از علما میگویند قانون گذاری ویژه خداوند است و کسی حق چنین کاری را ندارد. منظور این فقها قانون گذاری تشریع است یعنی قانونی گذاشته شود که در آن حرام یا حلال الهی نقض شود. با این وجود جایگاه مصلحت چه خواهد بود؟ آیا مصلحت سبب میشود که واجب الهی ترک شود و…؟
زیبایی نژاد این پرسش را مطرح کرد که «مصلحت چیست؟» و عنوان کرد: مصلحت به چیز راجح میگویند یعنی کاری که انجام دادنش خوب است. مفسده نیز به مرجوح میگویند. حال منظور از مصلحت، مصلحت شرعیه است یا عرفیه؟ مصلحت را چه کسی میتواند تشخیص دهد؟ برخی میگویند مصلحت عرفیه است. اگر قرار باشد مصلحت عرفیه ملاک برای تجویز قوانین حاکمیتی باشد که چیزی از دین باقی نمیماند. چون اگر قرار باشد عرف مصلحت را تشخیص دهد که حکومت اسلامی به سمت عرفی شدن میرود. بنابراین مصلحت باید در نظام شریعت باشد. البته مصلحت عرفیه در صورت هماهنگی با جهت گیریهای دین مبنا میشود. یعنی مخالفت صریح با احکام روشن دین نداشته باشد.
وی اضافه کرد: تشخیص مصلحت نیز با نهاد، گروه، سازمان و… نیست بلکه چون در نظام شریعت قرار دارد باید توسط فقیه حکومتی مشخص شود. صورت گیرد. او باید بگوید این مصلحت بر آن مصلحت غالب است. البته سیستم استنباط مصلحت شرعیه بسیار پیچیده است و فقه باید بابهای دیگری در این موضوع باز کند و رویکرد حاکمیتی به فقه خود را در این جا نشان میدهد.
این استاد حوزه، درباره چگونگی شکل گرفتن مصلحت نیز اذعان داشت: عدهای معتقدند فرهنگ مصلحت را ایجاد میکند در حالی که فرهنگ جوامع همیشه در حال تغییر است. اگر قرار باشد فرهنگ مصلحت را ایجاد کند که احکام همیشه باید تغییر کند. در این صورت فقه در زمین دیگران بازی میکند.