محسن اسماعیلی در جلسه شرح و تفسیر نهجالبلاغه گفت: درد بزرگ جامعه ما این است که نه جای امر به معروف و نهی از منکر را درست تشخیص میدهیم و نه لحن و شیوه مناسب و موثر برای آن انتخاب میکنیم. کار به جایی رسیده است که باید از بسیاری کارهایی که به نام امر به معروف و نهی از منکر انجام میگیرد، استغفار کنیم.
به گزارش شبکه اجتهاد، دکتر محسن اسماعیلی در یکصد و سی و چهارمین جلسه شرح و تفسیر نهجالبلاغه در مجموعه فرهنگی سرچشمه با یادآوری اینکه امر به معروف و نهی از منکر از واجبات بسیار مهم دینی هستند، گفت: دلیل آنکه قرآن مسلمانان را بهترین امّتها میداند، همین است که آمر به معروف و ناهی از منکر هستند. تعبیر عجیبی نیز از علی (ع) وارد شده است که طبق آن حضرت فرمودهاند: «تمام اعمال نیکو حتی جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر همچون آب دهان است در برابر دریایی عمیق و پهناور.»
عضو مجلس خبرگان رهبری به دیدگاه امام خمینی(ره) مبنی بر اینکه «امر به معروف و نهی از منکر از بالاترین و شریفترین واجبات اسلام است که سایر واجبات هم به وسیله آن دو اقامه میشود. وجوب آنها از ضروریات دین است و منکر آن، اگر توجه داشته باشد که انکارش چه لوازمی دارد و به لوازم آن ملتزم باشد، از کافران است.» اشاره کرد و افزود: اگر امر به معروف و نهی از منکر فراموش شود، پس از مدتی تمام دستاوردهای جهاد و فرهنگ جبهه نیز کمرنگ و سپس به ضدّ ارزش تبدیل میشود.
وی با استناد به روایات و فتاوای فقهی، گفت: پایینترین مرحله نهی از منکر آن است که به روی گنهکار لبخند نزنیم و از مجالست با اهل معاصی بپرهیزیم. از امیرمومنان علیهالسلام روایت شده است که فرمود: «أدنَی الإنکارِ أن تَلقی أهلَ المَعاصی بِوُجوهٍ مُکفَهِرَّهٍ»؛ کمترین مرتبه نهی از منکر این است که با گنهکاران، با چهره درهم کشیده برخورد کنید.
اسماعیلی، لبخند به تبهکار را به مثابه تشویق او به تبهکاری و شراکت با او دانست و خاطرنشان کرد: اصلاً آنچه میان انسانها فاصله میاندازد یا آنها را با هم مجتمع و همسو میکند، همین است که به روش و مقصد یکدیگر راضی باشند یا نه. در یکی از خطبههای نهج البلاغه حضرت فرمود: «ای مردم! آنچه انسانها را با هم یکی میکند، همانا رضایت و عدم رضایت به کار یکدیگر است. بعد هم مثالی از قرآن زد: «ناقه ثمود را تنها یک نفر پِی کرد، اما خداوند همه قوم ثمود را عذاب داد؛ زیرا همه به کار آن مرد راضی بودند.» حضرت در جای دیگری هم فرمودهاند: «هر کس به کردار عدهای راضی باشد، مانند کسی است که همراه آنان، آن کار را انجام داده باشد و هر کس به کردار باطلی دست زند او را دو گناه باشد: گناه به جا آوردن آن و گناه راضی بودن به آن.»
عضو مجلس خبرگان رهبری در بخش دیگر سخنانش دلیل برتری امر به معروف و نهی از منکر نسبت به دیگر اعمال نیکو را آثار منحصر به فرد عمل به این فریضه دانست و گفت: معمولاً از امر به معروف و نهی از منکر به عنوان «واجب فراموش شده» یاد میشود. این نکته درستی است، اما مهمتر و خسارتبارتر از فراموشی، تحریف و بدفهمی رایجی است که از این فریضه حیاتبخش صورت گرفته و میگیرد.
وی با بیان اینکه منشأ و علت وجوب امربه معروف و نهی از منکر بر اساس نص قرآن کریم، محبت و احساس مسئولیت مومنان نسبت به سرنوشت یکدیگر است، افزود: قرآن میفرماید: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ»؛ مردان و زنان باایمان، ولیّ و یار و یاور یکدیگرند؛ و نسبت به یکدیگر احساس نزدیکی و دلسوزی میکنند. به همین دلیل است که: «یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ»؛ یکدیگر را امر به معروف، و نهی از منکر میکنند.
دانشیار دانشگاه تهران افزود: مومنان چون عشق به یکدیگر دارند، خود را برادر واقعی یکدیگر میبینند و سقوط و صعود دیگری را سقوط و صعود خود میشمارند، نسبت به خطا و گناه یکدیگر بیتفاوت نیستند؛ بنابراین اگر امر به معروف یا نهی از منکری را دیدید که به این هدف کمک نمیکند، و حتی موجب لجبازی و خرابتر شدن وضعیت طرف میشود، بدانید که آن کار امر به معروف یا نهی از منکر واقعی نیست. بلکه خود منکری بزرگ است که باید از آن نهی کرد!
عضو حقوقدان شورای نگهبان تصریح کرد: درد بزرگ جامعه ما این است که نه جای امر به معروف و نهی از منکر را درست تشخیص میدهیم و نه لحن و شیوه مناسب و موثر برای آن انتخاب میکنیم. کار به جایی رسیده است که باید از بسیاری کارهایی که به نام امر به معروف و نهی از منکر انجام میگیرد، استغفار کنیم.
بنابر گزارش مهر دکتر اسماعیلی در پایان در تشریح منطق حاکم بر وجوب امر به معروف و نهی از منکر گفت: باید در وهله نخست تلاش کرد تا به جای امر و نهی ظاهری، با عمل دیگران را به کار خوب تشویق و از کار بد بازبداریم. دوم اینکه در آنجا که نیاز به امر و نهی لفظی یا عملی است، باید مراقب باشیم که نهی از منکر به گونهای نباشد که گنهکار را مایوس یا متجری کرده و عملاً تشویق به گناه بیشتر کند و با خود بگوید: آب که از سر گذشت، چه یک و جب و چه ده وجب!