نشست «بررسی روش تدوین مسائل فقههای معاصر» با ارائه حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا فلاح تفتی و نقادی حجتالاسلام والمسلمین علیرضا پیروزمند و دکتر سیدمصطفی احمدزاده در پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر برگزار شد.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام مصطفی دری دبیر این نشست علمی در آغاز با اشاره به اینکه اصل تعیین چارچوب فقه معاصر محل بحث بین دانشیان این علم است، گفت: تا به حال شبکه مسائل لاغری که برای برخی مسائل تعیین شده، با تلاشهای شخصی انجام شده است ولی بحث ما در کار گروهی است. مراد ما ارائۀ شبکۀ مسائل یک باب فقهی نیست؛ البته این کار در برخی موارد مثل فقه زیارت یا فقه شبکههای مجازی مطرح شده است. بلکه مراد، روش دستیابی به شبکۀ مسائل است.
فلاح تفتی: بررسی هفت الگوی رایج در فقه معاصر
حجتالاسلام فلاح تفتی بحث خود را با اشاره به نتایج بررسی نظام مسائل آغاز نمود و برخی نتایج توجه به این بحث را همچون جلوگیری از مباحث تکراری، تعیین مقدمات، و حکومت نگاه سیستمی بر کار، برشمرد.
وی تصریح کرد: تدوین نظام مسائل، نقطه مرکزی در سیاست گذاری علم محسوب میشود و منظور ما چیدمانی است که مسائل یک علم را روشن میکند. دکتر فلاح تفتی، با اشاره به تشکیل ساختار علم از دو تقسیم افقی و عمودی، تقسیم افقی را چینش علوم، و چینش عمودی را مسائل خود یک علم دانست، و با اشاره به سه قرائت از فقه معاصر، محور بحث را «فقه معاصر به معنای فقهی که ناظر به موضوعات مستحدثه بحث میکند» معرفی نمود. از این نظر تدوین نظام مسائل، نیاز به پیشنیازهایی دارد از جمله کشف مسائل که به روشهای مختلفی ممکن است.
فلاح تفتی با اشاره به برخی از این شیوهها، همچون مقایسه با دیگران، مشاهدۀ نشانهها، بررسی اهداف، مقایسه با استانداردها، طوفان ذهنی معکوس، ایفای نقش یا همزاد پنداری، استفاده از سؤالات چرا؟ و استفاده از سؤالات چگونه و چه کسی؟ گفت: پس از به دست آمدن مسائل، میتواند سؤالات را در گروههای کیفی دستهبندی کند.
ارائه دهنده بحث با اشاره به الگوهای فعلی رایج در تنظیم نظام مسائل، این مسائل را بدین شرح برشمرد:
۱. الگوی تکلیف: که به ساماندهی مسائل بر معیار تکلیف میپردازد و مسائل اصل تکلیف، مکلف، مکلف به یا متعلق تکلیف را شامل میشود. شیخ طوسی در ابتدای زکات نهایه اینگونه تقسیم میکند.
۲. تقسم بر اساس تحقق خارجی تکلیف.
۳. الگوبرداری از چینش مسائل در علم مرتبط؛ مثل نظام مسائل ارتباطات یا واکسن.
۴. الگوبرداری از چارت اجرایی سازمانی؛ مثل فقه شهروندی جاری.
۵. استفاده از الگوهای منطقی و فلسفی؛ الگوی علل اربعه.
۶. الگوی مقولات عشر (جوهر و اعراض تسعه).
۷. مقومات ستۀ حرکت.
فلاح تفتی در پایان سخن خویش به برخی تطبیقات در بحث جهاد پرداخت و تصریح نمود که ممکن است در برخی مباحث لازم باشد از چند الگو برای بررسی جامع یک بحث بهره برد.
پیروزمند: باید با نگاه به فقه تمدنساز، به دنبال خوانش دوبارۀ منابع باشیم
در ادامۀ حجتالاسلام والمسلمین پیروزمند به نقد بیانات دکتر فلاح تفتی پرداخت و با اشاره به اهمیت بحث، دو نکتۀ اصلی را مطرح نمود: نکتۀ اول اینکه پرداختن به مسائل مستحدثه امری جاری در فقه به تناسب زمان بوده است و طبیعتا در دورۀ معاصر، جنبۀ پاسخگویی به مسائل مستحدثه برجستهتر شده است. فقه معاصر ناظر به سنخ جدیدی از موضوعات است که دستگاه فقاهت با آن مواجه است و آن فقه سرپرستی جامعه است. یعنی در گذشتۀ تفقه، فقه ما بر فرد تمرکز داشته است که همچنان باید ادامه پیدا کند و مسائل مستحدثهای برایش یافت میشود ولی آنچه که فقه معاصر را از پیشینۀ فقه متمایز میکند، ورود جمهوری اسلامیبه عرصۀ تمدن سازی است. فقه مستحدثه در پی مسائل نوپدید، به دنبال پاسخ است، ولی فقه معاصر به دنبال فقه مسئله ساز است.
نکتۀ دوم به تفکیک بین روش شناخت و دسته بندی آن اختصاص داشت که استاد پیروزمند با اشاره به دو قسم بودن مباحث شناخت گفت: در شناخت دو قسم داریم: شناخت مسائل با استنباط متون، و شناخت با استنباط عینیت.
وی با اشاره به اینکه شرایط و عینیت بیشتر مد نظر دکتر فلاح بود، افزود: البته احتمالا استنطاق متون بر اساس یک پیش فرض خام اتفاق نمیافتد و باید با نگاه فقه تمدن ساز به دنبال خوانش دوبارۀ متن و حتی توسعۀ منابع باشیم و مثلا اساس جهاد را بازبینی کنیم. از سوی دیگر بررسی مسائل جاری، در حدی است که الهام بخش باشد. یعنی در بررسی ساختارها نباید فراموش کرد که این ساختار بر اساس یک فرهنگ رقم خورده است و باید پیش از ورود به بررسی چنین بحثی، به دنبال بررسی و بحث از آن ساختار بود.
پیروزمند همچنین با اشاره به دسته بندی مسائل، گفت: در بررسی نظام مسائل، باید هم بحث افقی و هم عمودی را بررسی کرد؛ ولی پیش از این باید به ارتباط فلسفه و فقه پرداخت که از پیش مطرح بوده و باید بررسی شود. باید در نظر داشت که باورهای فلسفی، چه پیامدهایی در فقه خواهد داشت؟ و آن بنیان فلسفی تا چهاندازه پاسخگوی ما در فقه معاصر خواهد بود. نوع این تقسیمات، بر اساس اصالت مقولات و بینش مقولهای به پدیدهها است.
احمدزاده: ما نیاز به کار تیمی داریم
در ادامه دکتر احمدزاده به نقد بیانات دکتر فلاح تفتی پرداخت. از این منظر، برای بررسی شبکه مسائل نمیتوان به صورت فردی پیش رفت؛ چراکه بحث ما حتی از بحث بین رشتهای هم خارج شده و کار چند رشتهای است. بر این اساس، بحثها سراغ مباحث شبکهای و سیستمیمیرود و بحث افقی و عمودی چندان جایگاهی نخواهد داشت. از این منظر همچنین بحث قیاسی و استقرائی، و چگونگی آن محل بحث است. ما باید محل بحث قیاسی و استقرائی و روش و نوع ترکیب آنها را بحث نماییم. همچنین باید تعاریف روشنتری از «مسئله» داشته باشیم و متناسب با هدفمان باید «مسئله» را تعریف و «مسئله» بودن آن را روشن نماییم؛ چراکه مسائل ما ایستا نیستند، بلکه پویا هستند و ممکن است جایگاه آن تغییر کند. از این رو روششناسی اولویت مسائل نیز اهمیت دارد.
وی نتیجه گرفت که ادبیات امروز ما باید تغییر کند و روششناسی فقه معاصر نیز باید متناسب با علوم روز باشد. مثلا مقولات عشر باید توسعه پیدا کند و اگرچه منطق صوری برای مباحث ما مفید است، ولی ما نیاز به منطقهای دیگر مثل منطق فازی داریم.
احمدزاده در ادامه برای پیشرفت بحث پیشنهاداتی ارائه نمود. از جمله اینکه ما نیاز به تبدیل روششناسی به یک مدل داریم و کار باید به صورت تیمی متشکل از متخصصان دانشهای مختلف پیش رود. پیشنهاد سوم دکتر احمدزاده حرکت به سمت استفاده از نرم افزارها بود.
در بخش پایانی نشست، حجتالاسلام فلاح تفتی به نقدهای مطرح شده ناقدان و حضار پاسخ گفت.