اشاره: مشارکت سیاسی از مسائل علم سیاست و بنیادهای مهم سلامت اجتماعی و سیاسی قلمداد میشود و امری سهل و ممتنع است که مانعی کلان و یا خرد میتواند حرکتش را متوقف و یا عاملی شتاب زا بر سرعتش بیفزاید. فرضیه یادداشت در پاسخ بدین پرسش که سخن قرآن درباره موانع مشارکت سیاسی و راهکارهای ارتقای آن چیست؛ این گزاره را مطرح میسازد که برپایه مفروض امکان ظرفیت سنجی مفاهیم سیاسی امروزین در قرآن مبتنی بر تفسیر موضوعی با واکاوی دال و مدلولها میتوان به طور عام و خاص دریافت که قرآن در این باره سخن دارد و آن را ذیل محورهای ذهنی-فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برپایه قاعده جری و تطبیق و نیز الغای خصوصیت اصطیاد نمود. بر این اساس مهمترین مانع ذهنی فرهنگی بسط بیجهت و بیضابطه قلمرو دین است که عرصه را بر مشارکت سیاسی فعال میبندد و راهکار اصلی ارتقا نیز بسط اعتدالی و به دور از افراط و تفریط قلمرو دین است. اختلاف و نزاع غیر هنجارمند مهمترین مانع اجتماعی است که فضای نامنتظم و فتنهگون ایجاد میکند و راهکار مهم اجتماعی نیز توجه به مکانیزمهای رفع اختلاف مانند صلح توسط داوران مرضی الطرفین است. مهمترین مانع سیاسی استبداد است به ویژه اگر با دین آمیخته شده باشد و مهمترین راهکار، افزایش ظرفیت سیاسی و ترویج مداراست. مهمترین مانع اقتصادی نیز تبعیض است که در مقابل عدالت اقتصادی و اجتماعی مهمترین راهکار اقتصادی افزایش مشارکت سیاسی میتواند باشد.
اختصاصی شبکه اجتهاد: مشارکت سیاسی یکی از بنیادهای مهم سلامت اجتماعی و سیاسی جامعه قلمداد میشود و سرمایه اجتماعی عظیمی تلقی میگردد. از سوی دیگر افزایش مشارکت سیاسی از جمله الزامات سیاست در جهان جدید است. توسعه کمی و کیفی ابزارهای ارتباط جمعی بر آگاهیهای شهروندی افزوده است و افزایش دانش و آگاهی بر مطالبات مشارکت سیاسی تأثیر جدی گذاشته است. از این رو توان پاسخ به تقاضاهای مستمر و متراکم نیازمند ذهنی آماده و اندیشهای منسجم جهت سامان دادن بدان است. قرآن منبعی اصیل و اساسی برای رجوع و پاسخ بدین نیاز است که با اذهانی پویا و خلاق و با وسعت اندیشه میتوان از اقیانوس بیکران آن در و گهری پر قدر صید نمود. اما تمامی عوامل قوام جامعه از جمله مشارکت سیاسی مصون از موانعی در بستر اجتماعی نیستند. از این رو توجه و رصد این موانع که میتواند مشارکت سیاسی را کم رنگ کرده و یا به ضد خود تبدیل نماید و اعتماد سیاسی را دچار خلل سازد امری لازم است. بر این اساس در پی تحلیل برخی از مهمترین موانع گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مشارکت سیاسی با الهام از قرآن کریم به عنوان نمونه خواهیم بود. با این تذکر که شاید به طور کامل نتوان در این موضوع خاص میان عرصههای ذکر شده تفکیک کاملی برقرار نمود. همچنین پرداختن به موانع و راهکارهای مشارکت سیاسی در قرآن مبتنی بر تحلیل کیفی قواعد قرآنی و ظرفیت سنجی و سپس تعمیم و تخصیص همزمان آن قواعد است زیرا موضوع و عنوان مشخص و تجسم یافته ای به نام مشارکت سیاسی در قرآن نداریم.
مشارکت سیاسی با نظریههای مهمی در ارتباط است و این نظریهها دامنه مشارکت سیاسی را دچار قبض و بسط میکنند. نظریه نخبهگرایی(Elitism theory) مشارکت سیاسی قابل توجه را به نخبگان محدود و محصور میکند و تودهها را عمدتاً غیر فعال یا آلت دست نخبگان میداند؛ نظریه کثرتگرایی(pluralism Theory) مشارکت سیاسی را کلید رفتار سیاسی میداند، زیرا عامل مهمی در تبیین توزیع قدرت و تعیین سیاستهاست. بر این اساس تعاریف مختلفی از مشارکت سیاسی وجود دارد(فیرحی، ۱۳۷۷ : ۴۴؛ مصفّا، ۱۳۷۵: ۹؛ پای،۱۳۷۰؛ راش، ۱۳۷۷ : ۱۲۳). اما تعریف مختار مشارکت سیاسی را به معنای شرکت فعالانه و اغلب آگاهانه افراد جامعه به صورت فردی یا جمعی در عرصه عمومی و فرایند نفوذ اجتماعی و اعمال قدرت، تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرا به صورت حمایتی، نظارتی و رقابتی میداند. بر این پایه اولا اکثر کنش های غیر آگاهانه خارج میشود. ثانیا کنشهای منفعلانه خارج میگردد. هم چنین مشارکت سیاسی مطلوب و آرمانی از دیدگاه دینی فعالیتی است که سعادت جامع مادی و معنوی جامعه را مدنظر قرار دهد و به شکل و بعد خاصی از آن به ویژه سعادت مادی تقلیل نیابد. هم چنین در این تحقیق مناسبات و روابط اعمال قدرت در جامعه و نسبت به حکومت مدنظر است.
موانع و راهکارهای ذهنی-فرهنگی مشارکت سیاسی در قرآن
۱- موانع فرهنگی و ذهنی مشارکت سیاسی در قرآن: یکی از موانع مشارکت سیاسی ضعف و رخنه در کلیت اخلاق سیاسی کنش گران سیاسی جامعه اعم از بازی گران حکومتی و بازی گران غیر حکومتی است. نادیده گرفتن و عبور از قاعده بازی سیاسی از سوی اطراف مختلف رفتار و رقابت سیاسی منجر به سرخوردگی کلیت فعالان سیاسی و نومیدی توده مردم میگردد. بدین جهت رعایت اخلاق سیاسی سهم عمده در قاعدهمندی، پیش بینی پذیری و تسهیل فعلیتهای سیاسی و در نتیجه ایجاد انگیزه در نخبگان و قاطبه مردم برای شرکت در انواع کنش های سیاسی مشارکت جویانه میشود.
انگیزشهای ناپسند درونی مانند حسادت، بخل، تعصب از هر نوع آن و… منجر به تشدید بی قاعده گی در رقابت سیاسی میشود و به نمودهای بیرونی و عملی مانند پرخاش، دروغ، اتهام زنی و تهمت، افشاگری اسرار شخصی و… منجر میشود. مجموعه اینها به سیاست حذف به جای هضم و جذب و غیر اخلاقی کردن عرصه سیاسی و آشفتگی در آن میانجامد. البته زدودن رذایل اخلاقی در سیاست نیز امری سخت و صعب است زیرا این عرصه بسیار لغزنده است. اما تقویت مبانی توحیدی و اخلاقی به علاوه تقویت مکانیزمهای نظارت بیرونی میتواند بر آن فائق آید.
رجوع به قرآن نقش تخریبگر انگیزشهای ناپسند را به خوبی نشان میدهد. حسادت یکی از این انگیزشهای رقابت سوز است که قران در دو جا به صراحت از آن نام برده است. آیات ۵ فلق و ۱۰۹ بقره . در آیه نخست حسادت از شرور سیاسی خانمان بر انداز تلقی شده و در آیه دوم حسد یکی از عوامل حق ناپذیری سیاسی و محرک برهم زدن قواعد کنش و مشارکت و رقابت سیاسی معرفی شده است. نفاق و ریا یکی دیگر از نتایج انسداد و تضییق مسیر مشارکت سیاسی است که در برخی آیات قرآن بدان اشاره شده است(توبه : ۷۷، توبه : ۹۷، توبه : ۱۰۱، أنفال : ۴۷).
از دیگر موانع مشارکت سیاسی عدم مدارا و تحمل فرهنگی سیاسی است که در درجات بالا به خشونت عریان منتهی میشود. عدم مدارا در نسبت میان دولت و جامعه و یا میان جامعه در نهایت منجر به کاسته شدن از میزان و دامنه مشارکت سیاسی خواهد شد. از این رو است که قرآن در آیه ۱۵۹ آل عمران خطاب به پیامبر تندخویی و خشونت و سخت گیری را موجب تفرق نیروها خوانده و رمز موفقیت سیاسی پیامبر را مدارا میداند. حفظّ خشونت در کلام است و غلظت قلب تند مزاجى است(طیب، ج۳، ص: ۴۰۸). بر این اساس عدم مدارا و خشونت موجب عدم شکل گیری و بسط مشارکت سیاسی سالم و مثبت میگردد.
قران عدم مدارا و خشونت ورزی حاکمان و صاحبان قدرت سیاسی و اجتماعی را یکی از موانع مشارکت تلقی کرده و روایتهای تاریخی سیاسی نیز همین را بیان میدارد. قرآن در ارزیابی خود به روندها و وقایع تاریخی نیز اشاره میکند. روندها و حوادثی مانند اقدام نمرود جهت قتل ابراهیم«ع»(عنکبوت/۲۴) و تصمیم سران یهود برای ازمیان برداشتن عیسی(ع)؛ نسل کشی دو مرحله ای فرعون زمان احتمال تولد موسی(ع)(بقره/۴۹، ابراهیم/۶، و قصص/۴ ) و هنگام ایمان آوردن تعدادی به موسی(ع)(غافر/۲۵، اعراف/۱۲۷). این ها نمونه هایی است که قرآن به منظور نشان دادن مانع تراشی و انسداد مسیر مشارکت، پیش گیری از فروپاشی و محدودیت قدرت توسط خودکامگان مثال میآورد.
مطلق پنداری یکی دیگر از موانع فرهنگی و نظری مشارکت سیاسی است. این که کنش گران سیاسی خود، اندیشههای خود و یا گروه خود را حق مطلق دیده و با سایرین به صورت باطل مطلق برخورد کنند موجب کم رنگ شدن مشارکت سیاسی و محدودیت کمی و کیفی آن میگردد. این مسأله به ویژه در ارتباط با مقوله دین بسامد و تراکنش بیشتری یافته و موانع بیشتری وارد میسازد.
قرآن در آیه ۲۹ إسراء با ذکر مثالی به دوری از افراط و تفریط و اعتدال در برداشتها و نگرشها و رفتارها دعوت میکند. این آیه گرچه درباره اعتدال در بخشش به دیگران است اما بر اساس قاعده تفسیری جری و تطبیق با الغای خصوصیت و نیز در نظر گرفتن سایر آیات و روایات و ادله قابل تسری به سایر رفتارهاست. تعمیم معنای صبر در قرآن به ویژه آیه ۲۰۰ سوره آل عمران، نگرش منفی قرآن نسبت به واژگان تعصب و حمیت که واجد هیچ گونه بار مثبتی نیست؛ توصیف و تمجید قرآن از پیامبر به جهت شنیدن تمامی سخنان؛ آیاتی که به تانی و عدم تعجیل در قضاوت فرا میخواند و در نهایت آیاتی مانند ۱۳ حجرات که مومنان را با وجود اختلافات به برادری و با غیر مومنان به عطوفت و همزیستی دعوت میکند میتواند ابعاد و جنبه هایی از عدم روایی مطلق نگری در نگاه قرآن را بیان و مستدل سازد.
از جهت دیگر معرفت دینی غیر از دین است و هیچ عالم دینی در طـول تـاریخ ادعا نکرده که معرفت دینی وی، همان دین است. این دو در حالی که ارتباط محکمی با یکدیگر دارند، دو مقوله جدا از هم اند(جمالی، ۱۳۹۰: ۲۱). بر این اساس از متون و منابع دینی در ساختار سازیها و نظام سازیها امکان فهمهای مختلف وجود دارد و این مساله تضادی با دین دارد. حتی امام اخمینی از برداشتهای گوناگون از اسلام و سابقه آن سخن به میان میآورد(امام خمینی، ج۲۱ : ۶۱۶).
یکی دیگر از موانع، نگرش انبساطی افراطی به مقوله گستره و قلمرو دین است که مجال تحرکهای عقلانی همگون با کلیت دین را میستاند. بر این پایه برداشت های افراطی از دین و بسط بی ضابطه و غیر ضرور دستورات الزامی دینی یکی از سدهای مسیر مشارکت سیاسی میتواند تلقی شده و دایره رقابت سالم را تنگ سازد. چنان که رهیافت حداکثری مطلق از دین بر آن است که در هر واقعه و عملی، و هر حرکت و سکونی و در تمامی جزئیات نیازمند رجوع به کتاب و سنتیم و هیچ واقعه و عملی خالی از احکام پنجگانه تکلیفی (وجوب، استحباب، اباحه، کراهت و حرمت) نیست. برای هر حرکت باید پیشتر حکم آن را از شریعت جست. اسلام تمام نیازهای بشر را فرموده و چیزی فروگذار نکرده است(مرندی، ۱۳۷۷ : ۱۹۸-۱۹۹). این نظر بر آن است که مجموعه قرآن و سنّت مبیّنِ هر امری است؛ هر چند به حلال و حرام و شریعت و دین هم مربوط نباشد(همان: ص -۸۰ ۷۸؛ تبریزی، ۱۳۷۷ ش. ص ۱۴۲) و در قران آیاتی مانند «وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْ ءٍ (نحل ۸۲)، آیه وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ(انعام، ۵۹) و آیاتی مانند ۱۵۸ اعراف، ۹۰ انعام، ۵۲ قلم در باره جهان شمولی اسلام، و آیاتی مربوط به تبیانیت قران و اندراج مسائل در آن مانند ۳۸ انعام، ۱۱۱ یوسف، ۱۲ اسراء، ۱۵۴ انعام، و ۱۴۵ اعراف را شاهد میآورد. دلایل رویکرد حداکثری مطلق در استناد به آیات در حالی است که بخش قابل توجهی از تفاسیر شیعی معتقد به چنین دیدگاهی نیستند(طوسی، بی تا، ج ۶، ص ۴۱۸، ؛ طبرسی، ج ۶، ص ۵۸۶. زمخشری، بی تا، ج ۲، ص ۴۲۴. حسینی همدانی، ۱۴۴ق ، ج۸، ص۲۵۲. طباطبایی، ۱۳۷۴، ج۱۲، ص: ۴۶۹. الخمینی، ۱۴۱۸، ج۴، ص: ۵۱۵. مغنیه ، ۱۴۲۴ق. ج۴، ص: ۵۴۴: . فضل الله، ۱۴۱۹، ج۱۳، ص: ۲۷۹). قرآن در تمامی زمینه ها به اعتدال فرا میخواند. در جایی امت اسلام را امتی میانه میخواند: وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّهً وَسَطاً(بقره : ۱۴۳) چرا که میانه هر چیزی به جهت آن که دور تر از فاسد شدن است برترین جای آن است(بلاغی، ج۱ : ۱۳۳). امّت وسط یعنى گروهى که در جمیع شئون فردى و اجتماعى داراى روش مستقیمى بوده و بطرف افراط و تفریط منحرف نشوند(طیب، ج۲: ۲۲۷). بر این اساس اعتدال در روش و محتوا از آیه فهمیده میشود(قرشی، ج۱، ص: ۲۶۷).
خود پرستی و خودخواهی و زیاده خواهی و برتری طلبی از دیگر موانع فرهنگی تربیتی مشارکت سیاسی است که موجب فرو پاشی انتظام رقابت و نظم مشارکت سیاسی میگردد. این خصلت اگر چه انگیزه مشارکت را در فرد کنش گر خود پرست مشارکت جو افزایش میدهد اما موجب تضییع تلاش مشارکت طلبانه دیگران از سویی و یا انحراف آن به سمت مشارکت نا معقول و منفی از سوی دیگر میشود. قرآن کریم در آیات متعددی و با ادبیات گوناگون این رفتار فرهنگی سیاسی را به چالش میکشد. در آیاتی به نکوهش انگیزش و کنش سیاسی خودخواهانه و متکبرانه میپردازد(لقمان : ۱۸، حدید : ۲۳، نساء : ۳۶). در آیه ای دیگر خود پرستی و نگرش خودبسندانه و مغرورانه حداکثری انسان را مینکوهد(حدید : ۱۴). در دسته ای دیگر از آیات قرآن برتری جویی را به شدت تقبیح کرده و آن را نشانه قدرتمندان فاسد و ظالم مشارکت ستیز معرفی میکند(نمل : ۱۴، قصص : ۸۳، دخان : ۳۱). در دسته ای دیگر از آیات عصیان گری را نتیجه خودخواهی و خودپرستی و برتری جویی دانسته و بر آن تأکید میکند(بقره : ۶۱، آلعمران : ۱۱۲، مائده : ۷۸، هود : ۵۹، نوح : ۲۱، طه : ۱۲۱، نازعات : ۲۱، بقره : ۹۳، نساء : ۴۶).
۲- راهکارهای ذهنی-فرهنگی ارتقای مشارکت سیاسی در قرآن: توجه به مبانی و سلوک اخلاق سیاسی یکی از راهکارهای فرهنگی ارتقای مشارکت سیاسی است. اخلاق در لغت جمع خَلق و خُلق و مترادف با خوی است(فرهنگ عمید : ۱۳۱). در قرآن از جهات مختلف به اخلاق پرداخته شده و به اخلاق سیاسی نیز توجه شده است. بر همین اساس در قرآن اشاراتی به اخلاق سیاسی پیامبر در تسهیل و زمینه سازی مشارکت سیاسی مردم گردیده است. به نحوی که پیامبر دارای اخلاق بسیار بزرگ در مواجهه با مردم خوانده است(قلم: ۴). هم چنین در آیه دیگری علت موفقیت پیامبر را در جلب مشارکت مردم اخلاق نیکوی او برشمرده است. با این حال هم چنان از پیامبر خواسته میشود تا از خطای آنان در گذرد و آن ها را ببخشاید و با آنان در امور مهم سیاسی به مشورت بپردازد(آلعمران : ۱۵۹).
یکی دیگر از عوامل فرهنگی ارتقای مشارکت سیاسی و قاعدهمند سازی رقابتهای سیاسی توجه به تربیت سیاسی شهروندان است. امری که در مراکز فرهنگی –آموزشی امکان انجام دارد. البته تربیت سیاسی رابطه وثیقی با جامعه پذیری سیاسی دارد اما فراگیر تر از آن است. جامعه پذیرى سیاسى نیز فرایند آشناسازى افراد با نظام سیاسى جامعه خود و تعین یابى نسبى ادراکات و واکنش هاى آن ها نسبت به پدیده هاى سیاسى است.
تربیت سیاسى در سه محور اصلى شناخت بینشى و دانشى؛ ارزشها و نگرشهاى عاطفى و نگرشى؛ و مهارت هاى رفتار سیاسى و اجتماعى(موسوى الیگودرزى، ۱۳۸۷: ۷۶) قابل تقسیم است و البته در نگرش های مختلف دارای اهداف متفاوتی است. مثلا در در نگرش انتقادی ترسیم مبارزه سیاسى اجتماعى؛ هدف گذاری میشود حال آن که در نگرش محافظه کارى تربیت سیاسى حفظ وضع موجود؛ هدف است. قرآن به دو وجهى بودن انسان(تین، ۵ و ۴)، رعایت اعتدال و توجه به ابعاد مختلف انسان توجه کرده است. قرآن امت اسلامى را امت وسط و معتدل شناسانده است(بقره ،۱۴۳). قران هم جنبه هاى مادى و هم جنبه هاى معنوى و اخروى، طبیعت و فطرت، و جسم و روح را در کنار هم نشانده است؛ و یکى را به نفع دیگرى حذف نکرده است. در قرآن شش اصل بنیادی عقلانیت، کرامت، فطرت، عدالت، اختیار، و مسؤولیت. وجود دارد که جامع هویت فردى و جمعى انسان اند. چنان که برخی اشاره کرده اند( موسوى الیگودرزى، ۱۳۸۷: ۷۶).
بسط اعتدالی قلمرو دین راهکار نظری و تفسیر سیاسی پژوهش در جهت گسترش و ارتقای مشارکت سیاسی است. هر چه دایره دستورات الزامی و یا جزئی دین که اصالتا جزو دین نبوده و یا میتواند نباشد کاسته شود و حوزه امر الناس گسترده تر شود بی آن که از حوزه حقیقی شریعت چیزی کم شود در واقع میدان مشارکت فعالانه سیاسی فراخ تر میگردد. چنین قلمروی اعتدالی است از آن جهت که در میانه گفتمان سیاسی حداکثری مطلق و حداقلی قرار دارد. در این نظر جامعیت منابع و ضوابط همراه با گزاره های بسیار (حتّی در غیر عبادات) بدون تعلق به زمان یا مکان و جمعیت خاصّ معیار است(آقاجانی، ۱۳۹۸).
طوسى و طبرسى و طباطبایی و برخی دیگر در تفسیر آیه «وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْ ءٍ» » مراد از «تبیاناً لکل شىء» را بیان مشکلاتى مىدانند که مربوط به امور دین است(شیخ طوسی، ج ۶ : ۴۱۸؛ طبرسی : ۵۸۶؛ طباطبایی، ۱۳۷۴، ج۱۲). نیز بسیاری از تفاسیر مدلول کتاب مبین در آیه وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ را لوح محفوظ(طیب، ۱۳۷۸ش. ج۵ : ۹۲). یا علم خدا دانسته اند(حسینی همدانی، ۱۴۴ق. ج۲ : ۳۰۲). گرچه پاره ای تفاسیر نیز به تفسیر حداکثری خاص تمایل دارند.
بر این اساس میتوان بر اساس مصلحت های واقعی متوجه دین و بر پایه بازخوردهای اجتماعی روش ها و نگرش های سلبی و ایجابی اجرایی در نحوه عرضه دین از مکانیزم های اجتهادی در فقه سیاسی مانند مبحث احکام اولیه و ثانویه و یا مبحث وهن دین و یا قواعدی مانند «الاهم فالاهم» که به درستی در فرایند اجتهاد بدین منظور تعبیه شده بهره برد و از روشی عدول کرد تا ملاک اصلی که هدایت است حاصل آید(آقاجانی، ۱۳۹۷). بدین ترتیب از دیدگاه اسلام بخش قابل توجهی از حیات بشری فارغ از دستورات الزامی دینی و محل رخصت قرار میگیرد.
مطهری با آن که از مدافعان جامعیت اسلام است اما سلطه تمام عیار و غیر لازم شرع بر زندگی انسانی را مطابق با نقشه راه دین نمیشناسد. از نظر او لازمه جامعیت اسلام آن است که در بسیارى از مسائل دستور جزئی در کار نباشد. (مطهرى، ج۲۱ : ۱۹۵). مطهری ضمن آن که التزام تمام عیار به حدود و ثغور دین دارد اما بسط غیر لازم و افراطی و ناروای آن را که منجر به محدودیت بی جهت مانور انسانی در حوزه های مختلف از جمله در مبحث مهم مشارکت سیاسی شود برنمی تابد و مفید نمیانگارد.
موانع و راهکارهای اجتماعی سیاسی مشارکت سیاسی در قرآن:
۱- موانع اجتماعی مشارکت سیاسی در قرآن: استکبار و تکبر اجتماعی سیاسی یکی از موانع اجتماعی مشارکت سیاسی محسوب میشود که از تکبر فرهنگی بر میخیزد. البته شاید بیشتر اجتماعی قلمداد شود زیرا امری است که در تار و پود روابط اجتماعی جاری میشود و امکان ظهور و بروز مییابد. استکبار، هم از موانع پیشینی و هم از موانع پسینی مشارکت سیاسی شمرده میشود که از یک منظر مانع شکل گیری جریان سالم مشارکت سیاسی میگردد و هم پس از شکل گیری از گسترش روند سیاسی و فرهنگ سیاسی مشارکت میتواند جلوگیری کند.
معنای استکبار آن است که اظهار بزرگى و تکبّر کند با آنکه اهلش نیست(قرشی، ج۶ : ۷۴؛ راغب : ۶۹۷). در قرآن از ماده استکبار و از مشتقات آن فراوان استفاده شده است. از دیدگاه قرآن استکبار موجب منع از زایش و رویش و استمرار اجتماعی مشارکت سیاسی میگردد. چنان چه رفتار ابلیس، فرعوم، نمرود و ستمگرانی از این دست بوده است که در صدد دفع و رفع مشارکت دیگران بوده اند(نوح : ۷، قصص : ۳۹، ص : ۷۴، غافر : ۴۸، فصلت : ۳۸، نوح : ۷ و…).
اختلاف و تفرقه و تنازع نیز همانند استکبار هم از موانع پیشینی و هم از موانع پسینی مشارکت سیاسی فعال میتواند تلقی شود. البته مجرد اختلاف و تفاوت در قرآن مذموم نیست بلکه به صورت مشکک و مدرج اختلافی که از روی غرایز غیر انسانی مانند حسد و غضب و جهل باشد مذموم است(یونس : ۱۹، زمر : ۳، جاثیه : ۱۷). اختلافی که موجب تفرقه و تشتت شود در قرآن با شدت بیشتری سرزنش شده است(آلعمران : ۱۰۵، شورى : ۱۴، أنبیاء : ۹۳). چنان که با ایجاد مسجد ضرار از این جهت مخالفت شده است(توبه : ۱۰۷).
در مرحله سوم که شدیدترین مرحله است اختلاف به تنازع رسیده و جامعه را به سمت فروپاشی میبرد و مشارکت سیاسی سالم را به محاق کامل میبرد(آلعمران : ۱۵۲، نساء : ۵۹، أنفال : ۴۶). در تفسیر آیه ۴۶ أنفال که نهی صریح و مؤکدی از تنازع دارد، تنازع و کنش سیاسی منازعه جویانه را موجب سستی دانسته است. برخی تفاسیر نیز به جز قدرت و قوت در معنای تَذْهَبَ ریحُکُمْ از زوال دولت سیاسی نیز سخن گفته اند(طوسی، ج۵، ص: ۱۳۲).
وابستگیها و تعصبات بی منطق اجتماعی یکی دیگر از موانع مشارکت سیاسی آگاهانه و فعالانه است که قرآن بدان توجه کرده است. تعصب جاهلی یکی از این کلید واژه های قرآنی برای توصیف این پدیده است(فتح : ۲۶). امری که موجب فرو بستن چشم ها و گوش ها و غلطیدن به وادی محافظه کاری نا معقول میشود و امکان مشارکت سیاسی مثبت را کاهش میدهد. قران در آیات متعددی از وابستگی های بی منطق اجتماعی نسبت به گذشتگان، قوم و قبیله و دین و ملت به عنوان عامل کاهش مشارکت سیاسی آگاهانه و فعال یاد میکند(زخرف : ۲۴، بقره : ۱۷۰، مائده : ۱۰۴، أعراف : ۲۸، یونس : ۷۸، أنبیاء : ۵۳، شعراء : ۷۴، لقمان : ۲۱، سبأ : ۴۳، نجم : ۲۳). قرآن ضمن آن که به کرات از متعصبین فاقد عقلانیت تحلیلی و انتقادی شکوه کرده و آن ها را ملامت مینماید(أنعام : ۱۴۸، أعراف : ۷۰، أعراف : ۱۷۳، هود : ۶۲ و ۸۷، إبراهیم : ۱۰)، کسانی را که بتوانند بندهای اجتماعی بی جا و فاقد منطق را در جهت مشارکت سیاسی هدفمند و آگاهی آفرین بگسلند مؤمنان واقعی و از حزب الله خوانده است(مجادله : ۲۲).
۲- راهکارهای اجتماعی ارتقای مشارکت سیاسی در قرآن: یکی از راهبردهای اجتماعی افزایش مشارکت سیاسی تلاش برای رفع اختلافات درونی جامعه و یا جوامع مرتبط است. در این صورت است که کنشهای سیاسی صبغه ای هم گرایانه تر و قاعده مند تر میگیرد. قرآن جهت تبیین راهکارها در آیه ای مؤمنان را برادر یکدیگر خوانده و آن ها را به اصلاح روابط اجتماعی فرا میخواند(حجرات : ۱۰). در دستوری دیگر به اصلاح و رفتار عادلانه میان دو گروه از مسلمانان که به جنگ و نزاع با هم برخواسته اند امر میکند(حجرات : ۹). در آیه ای اصلاح گری اجتماعی را از مستثنیات نجوا کردن و در گوشی سخن گفتن معرفی میکند(نساء : ۱۱۴). در آیاتی با تآکید و حتی ذکر جزئیات از اصلاح روابط اجتماعی در ساحت خانواده تا عرصه های فراخ تر سخن گفته میشود(أنفال : ۱). در آیاتی قرآن کریم تألیف و تعاون اجتماعی و نزدیک کردن دل ها به یکدیگر را به مثابه امری حیاتی مطرح ساخته و آن را امری لازم برای مشارکت سیاسی میشمرد. در این آیات وحدت و مشارکت اتحادگرایانه موجب رهایی از ذلت و موجب عزت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی محسوب شده است(أنفال : ۶۳، آلعمران : ۱۰۳).
در آیه ۱۰۳ آل عمران اسلام به عنوان عامل پیوند سیاسی فرهنگی دشمنان سابق برای هم افزایی مشارکت جویانه و وحدت گرایانه قلمداد شده است(بلاغی، ج۱، ص: ۳۲۳؛ طیب، ج۳، ص: ۳۰۴؛ صادقی، ص: ۶۳). چنان که در آیه نخست هم آمده است(انفال : ۶۳). آیه ۱۰۳ انفال اشاره به ستیزه گری میان قبایل اوس و خزرج به مدت ۱۲۰ سال دارد که به واسطه اسلام و وجود پیامبر به وحدت والفت نسبی گرایید و مشارکت سیاسی آنان را ارتقاداده و به سیادت و افتخار آنان انجامید(طوسی، ج۲ : ۵۴۶؛ ابن عاشور، ج۳ : ۱۷۵؛ ابن کثیر، ج۲ : ۷۷).
موانع و راهکارهای اقتصادی مشارکت سیاسی در قرآن
۱- موانع اقتصادی مشارکت سیاسی در قرآن: ساختار معیوب و ملکوک فرهنگی –اقتصادی یکی از عوامل بروز و بسط بی قاعده گی هاست. تبدیل فرهنگ دست یابی به ثروت از طریق قدرت به فرهنگ مسلط بر اجتماع از موانعی است که بی قاعده گی را دامن میزند و به فساد سیاسی منجر میگردد. تعریف همگونی از فساد سیاسی در دست نیست و دیدگاه های گوناگونی از منظرهای مختلف ابراز میشود(هیوود، ۱۳۸۱ :۳۰- ۲۲؛ ابوالحسنی، ۱۳۸۶ : ۱۹-۱). فساد سیاسی که استفاده از قدرت سیاسی برای هدف های شخصی و نامشروع و برآمده از شبکه فساد از جمله رشوه، اخاذی، خویشاوندسالاری و اختلاس است برای ماندگاری و ارتزاق از بودجه عمومی به قواعد سیاسی پایبند نبوده و هرگاه نیز اقتضا کند به سرکوب مخالفین از طریق غیر قانونی نیز میپردازد.
شکاف طبقاتی هم مانع مشارکت سیاسی مطلوب و هم موانع آن میتواند تلقی شود. در قرآن یکی از اشارات به مقوله شکاف طبقاتی را ذیل واژه استضعاف و به ویژه در تقابل مستکبران و مستضعفان میتوان مشاهده کرد. البته مستضعف در قران تنها مستضعفان اقتصادی و سیاسی نیستند بلکه مستضعفان فکری را نیز شامل میشود که این نوع از شاهد مثال خارج است اما اکثر موارد دلالت بر مستضعفان اقتصادی و سیاسی دارد. مستضعف با ضعیف تفاوت دارد، ضعیف کسى را گویند که توانایى ندارد، مستضعف کسى را گویند که دیگران او را ضعیف کنند(طیب، ج۴ : ۱۸۰). از این رو استضعاف در قرآن اگر چه مفهومیی جامع است اما در بررخی آیات استضعاف اقتصادی را هم در بر میگیرد و دلالت بر شکاف طبقاتی دارد(أعراف : ۷۵، قصص : ۵، سبأ : ۳۱، سبأ : ۳۲، أنفال : ۲۶).
اسراف و تبذیر یکی از موانعی است که در فرهنگ اسلامی نیز بدان توجه شده است و در رقابت های سیاسی و مدیریت های سیاسی عاملی چالش زاست. در قرآن در مواردی از اسراف و تبذیر سخن گفته شده است و یکی از عوامل لبی قاعده گی شمرده شده است. مبذرین هم طرازان شیطان نامیده شده است(إسراء : ۲۷ – ۲۶). در باره اسراف نیز آیات متعددی است که نشان از مبغوضیت و بی قاعده گی آن در نظام تکوین و تشریع دارد(أنعام : ۱۴۱، أعراف : ۳۱، أنبیاء : ۹، شعراء : ۱۵۱، غافر: ۴۳). بر این اساس در قرآن یکی از عوامل فساد سیاسی اسراف دانسته شده است. به گونه ای که طغیان گری و سرکشی و بی قاعده گی فرعون به همین امر نسبت داده شده است(یونس : ۸۳، دخان : ۳۱). در این آیات اگرچه منظور از اسراف اعم از اسراف اقتصادی است اما آن را نیز دربر میگیرد.
مال حرام در مظاهر مختلف آن مانند اختلاس، دزدی، رشوه، رانت خواری های سیاسی اقتصادی و یا به تعبیر قرآن اکل مال بالباطل به طور هم زمان از مهم ترین انگیزه ها و دستاویزهای بی قاعده گی در رقابت سیاسی و کاهش مشارکت سیاسی است که اصلاح آن بسیار کارساز است و درصد بی قاعده گی ها را میتواند پایین آورد. چندین آیه قرآن سر منشا فساد سیاسی و اقتصادی را همین نکته دانسته است(بقره: ۱۸۸، نساء : ۲۹، نساء : ۱۶۱، توبه : ۳۴).
۲- راهکارهای اقتصادی مشارکت سیاسی در قرآن: عدالت اقتصادی در کنارعدالت سیاسی یکی از عوامل تشویق کننده و ارتقا دهنده مشارکت سیاسی است. وجود عدالت اقتصادی رویه های اقتصادی اجتماعی را بسامان میکند و رابطه اقتصاد و سیاست را شفاف نگه میدارد. همین مسأله انگیزه های مشارکت سیاسی سالم را افزایش داده و ارتقا میبخشد. بر همین اساس قرآن به شکل مستقیم و غیر مستقیم بر عدالت اقتصادی و رفع تبعیض منفی و مبارزه با شکاف طبقاتی پای فشرده است. کلید واژگان اصلی در قرآن دو کلمه قسط و عدل است که گرچه فراتر از مسائل اقتصادی است اما بخش مهمی از آن را تشکیل میدهد.
از ماده قسط ۲۷ مرتبه در قرآن به کار رفته است که اکثری از آن در معنای عدل است. عدل و قسط نیز در مقابل ظلم است و معنای تساوی نمیدهد بلکه نافی تبعیض منفی به معنای تقدیم فردی بر دیگری با وجود شرایط یکسان است. چرا که تبعیض مثبت به معنای تفاوت موقعیت به جهت تفاوت استعداد و عمل افراد امری عقلانی است که در قران نیز پذیرفته شده است( أنعام : ۱۶۵، نحل : ۷۱). بر همین مبنا قرآن به عدالت و اقامه قسط نگریسته است. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْط. برخی از آیاتی که قسط در معنای مورد اشاره به کار رفته است عبارت است از: آلعمران : ۱۸، آلعمران : ۲۱، نساء : ۱۲۷، نساء : ۱۳۵، مائده : ۸، مائده : ۴۲، أنعام : ۱۵۲، أعراف : ۲۹، یونس : ۴، یونس : ۴۷، یونس : ۵۴، هود : ۸۵، الرحمن : ۹، حدید : ۲۵، أحزاب : ۵، حجرات : ۹. در باره عدل نیز آیات متعددی است که در برخی آیات نیز عدل و قسط هر دو با هم به کار رفته است(نساء : ۵۸، مائده : ۸، أنعام : ۱۵۲، نحل : ۷۶، نحل : ۹۰، شورى : ۱۵، حجرات : ۹). هم چنین دستورات مختلف قرآن در باره سالم سازی مسائل اقتصادی و تعادل اقتصاد زمینه ساز مشارکت سیاسی سالم و پایدار است. مانند تحریم ربا، حرمت کم فروشی، حرمت اسراف، حرمت تبذیر، وجوب زکات و مصرف آن در امور معین و استحباب قرض الحسنه.
برای اصلاح این مساله اقتصادی چند امر به طور هم زمان میباید انجام گیرد. شفافیت مالی، مشخص ساختن وضعیت مالی افراد پیش و پس از مدیریت، شفاف سازی و عملیاتی سازی بودجه عمومی کشور به طور کل قوانینی که امکان ثروت اندوزی از طریق قدرتمندی را کاهش دهد در این راستا مفید است./ مجله «قرآن، فرهنگ و تمدن» با تلخیص اجتهاد
نویسنده: حجتالاسلام والمسلمین علی آقاجانی، هیات علمی علوم سیاسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه