شبکه اجتهاد: ویژگی آثار استاد حکیمی بیش و پیش از هر چیز وامداری ایشان از منابع اصیل روایی و احادیث پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) است و این توجه به سرچشمه اصیل معرفت دینی در همه آثار استاد موج میزند. دغدغه جدی ایشان نسبت به روایات اهل بیت(ع) یک رفتار شعاری نیست و بارها پیش آمده که نقل روایت معصومین(ع) از سوی ایشان با جوش و خروش و قطرات اشک همراه بوده است. حتی یک بار از ایشان شنیدم که تعبیری چنین به کار میبردند که «این روایات را باید غسل کرد و کفن پوشید و نوشت». استاد حکیمی در نقل روایات متعهد است و اولویت را بیش از هرچیز به خدا و دین میدهد و با آنها شروع میکند، در عین حال ثمره این تعهد، موضعگیری منفی سیاسی و عدم تعهد به نظام اسلامی و انقلاب نیست.
متأسفانه عدهای از ایشان شناخت نداشته و حتی گاهی به ایشان «ضد انقلاب» هم میگویند. جدای از عدم شناخت، یکی از دلایل این تلقی رواج فضای ریا و نفاق و دورویی و شعارزدگی است؛ به گونهای که اگر کسی کوچکترین انتقادی بکند، او را ضد انقلاب میدانند و اگر این دیدگاه تعمیم پیدا کند، ضدانقلابتر از همه رهبر انقلاب خواهند بود که همواره انتقادهای اساسی درباره بسیاری از مسائل کشور دارند.
استاد حکیمی در منهای فقر نیز مانند آثاری چون تفسیر آفتاب و الحیات نیز زبان به تمجید امام(ره) گشوده و از مشی امام راحل و رهبر معظم انقلاب اسلامی تقدیر و آن را تأیید کرده است. یکی از تعابیری که خود ایشان روزی به من میگفت این بود که «با خودم عهد کردهام کلمهای که باعث تضعیف این سید اولاد پیغمبر(ص) شود، نگویم».
اوج فرمایشات استاد حکیمی این است که اسلامی که در آن عدالت نباشد، اسلام نیست. همچنان که شهید بهشتی نیز میگفت: دین یعنی عدل و عدل یعنی دین؛ و هرجا دیدید دین هست و عدل نیست، بدانید اسلامش قلابی است. استاد حکیمی در منهای فقر خود بر جریانهای مخالف و معاندی که اسلام را به دلیل مشکلات اجتماعی و اقتصادی مورد هجمه قرار میدهند، با غیرت دینی میتازد.
اسلام تنها نماز و روزه و سختگیری در حجاب نیست. امروز در جامعه ما برخی رگ گردنشان به خاطر مسئله ـ البته بسیار مهم ـ حجاب و بدحجابی چند زن باد میکند! اما آیا حجم روایات ما درباره حجاب چقدر و درباره فقر و غنا و مستضعفین چقدر است. آیا حساسیت ما نسبت به این دو مسئله نسبتی با حجم روایات درباره آنها دارد؟
تعابیر محمدرضا حکیمی در کتاب «منهای فقر» بسیار شبیه به تعبیر «من انقلابیام» رهبر انقلاب است. حکیمی در منهای فقر حرفش این است که «من انقلابیام». در بخشی از کتاب، حکیمی در انذاری به عالمان می گوید: «عالم راستین باید به حاکمان و حاکمیتهای مدعی، به سختی هشدار دهد، و با فاصلههای مالی و معیشتی و اختلاسهای نجومی (که با خبران از احوال جامعه و مردم میدانند که سر از فوق جهنم در آورده است)، بجنگد، و «جنگ فقر و غنا» را که امام خمینی مطرح کردند زنده کند…».
(متن فوق بخشی از سخنان حجتالاسلام زائری در نشست رونمایی از کتاب «منهای فقر»، در ۲۹ مهرماه ۱۳۹۲ میباشد که در «تسنیم» منتشر شده است)