یکی از نکات ابتکاری مباحث آیتالله سیستانی توجه به نقش مردم در تشکیل حکومت است. ایشان استدلال میکند که: «اقامه قسط و برپایی عدالت از وظایف عموم مردم است، و چون چنین وظیفهای را مردم نمیتوانند به شکل مستقیم انجام دهند، لذا آنان باید فرد یا افرادی را برای آن انتخاب کنند. از این رو هر فقیهی ولایت ندارد، بلکه فقیه منتخب مردم ولایت دارد».
به گزارش شبکه اجتهاد، در پی بحثی که در روزهای اخیر در فضای مجازی درباره دیدگاه آیتالله سیدعلی سیستانی پیرامون ولایت فقیه مطرح گردیده است، حجتالاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم توضیحاتی ارائه کرده است که در ادامه میخوانید:
گفته شده که آیتالله سیستانی قائل به ولایت برای عموم فقها هستند، ولی تصدی حکومت را برای فقیهی میدانند که از پذیرش عمومی برخوردار است. این مضمون چند سال قبل در یک استفتاء هم از ایشان دیده میشد، ولی بنده که به اتفاق عدهای از فضلای حوزه مانند آقای مختاری چند سال پیش خدمتشان رسیدیم و همین سؤال را مطرح کردم و به آن استفتاء هم اشاره کردم، ایشان فرمودند من در این مسائل اظهار نظر نمیکنم؛ و اضافه فرمودند که به دفتر هم گفتهام که این مسائل را جواب ندهند، و به این شکل آن استفتاء را هم نفی کردند.
ولی در رساله لاضرر اشارهای به این موضوع دارند و آن را در قلمرو «آنچه برای حفظ نظام لازم است» ثابت میدانند، و نه در قلمروی «ولایت مطلقه»، البته این مقدار را هم برای فقیه «منتخب از سوی فقها» میپذیرند: «الولایه فی ما یتوقف علیه حفظ النظام الثابته لفقیه المتصدی الامور العامه المنتخب من قبل الفقها» (صفحه ۲۰۵)
البته بحث استدلالی و مفصل ایشان در این موضوع، در ضمن کتاب مکاسب انجام گرفته که متأسفانه هنوز منتشر نشده و در اختیار نداریم. ولی فشردهای از آن را در ضمن مباحث اجتهاد و تقلید مطرح کردهاند که به قلم آقای سیدمحمدعلی ربانی به شکل تقریرات نشر محدود یافته است. (از صفحه ۸۹ تا ۱۳۱)
این بحث با اشاره به سیر تاریخی ولایت فقیه آغاز میشود که: «در کلمات قدمای اصحاب، هیچ اثر و نشانهای از ولایت فقیه نیست و این مسأله دربیان متأخرین مطرح شده و برخی پذیرفته و برخی دیگر انکار کرده و یا اظهار تردید کردهاند».
در ادامه ادله ولایت فقیه را مورد بررسی و مناقشه قرار دادهاند و با نقل استدلالهای امام خمینی، به آن اشکال کردهاند، و در نهایت چنین نتیجه گرفتهاند که ادله برای اثبات این موضوع کافی نیست و اجماع و دلیل عقلی نیز مخدوش است و کسی که میخواهد آن را اثبات کند باید همه ایرادات و شبهات را پاسخ دهد و این کار چگونه ممکن است؟! و چه بسا به خاطر همین ظرافت بحث است که محقق نائینی و محقق اصفهانی فرمودهاند: «فیه تزلزل عظیم» (ص ۱۳۱)
یکی از نکات ابتکاری مباحث آیتالله سیستانی توجه به نقش مردم در تشکیل حکومت است. ایشان استدلال میکند که: «اقامه قسط و برپایی عدالت از وظایف عموم مردم است، و چون چنین وظیفهای را مردم نمیتوانند به شکل مستقیم انجام دهند، لذا آنان باید فرد یا افرادی را برای آن انتخاب کنند. از این رو هر فقیهی ولایت ندارد، بلکه فقیه منتخب مردم ولایت دارد.»
البته ایشان این نظریه را در حد «احتمال» مطرح کردهاند، نه در حد فتوا. ریشه این احتمال در تفسیر المیزان و در کتاب دراسات فی ولایه الفقیه دیده میشود.
بررسی تفصیلی و دقیق نظریه آیتالله سیستانی نیاز به فرصت بیشتری دارد.