به عنوان یک طلبه احساس میکنم که باید روی اعتقاد مردم خیلی حساب کرد. اشتباه نشود نمیگویم که جامعه یله و رها باشد، متأسفانه یله و رها بودن مفاسدی دارد؛ عرض من این است که برای یک بار هم که شده عقلا را دعوت کنیم، اندیشمندان را بخواهیم تا برای موضوع حجاب طرح بدهند و به لوازم کار دقت کنیم.
به گزارش شبکه اجتهاد، استاد ابوالقاسم علیدوست معتقد است که حجاب یک معروف و لازم شرعی است اما باید درباره ضرورت حجاب بحث و گفت و گو شود و موضع حاکمیت درباره حجاب و بیحجابی گاهی یکدست باشد. وی بیان داشت آقایی که میگوید «دشمن روی حجاب و ولایت فقیه دست گذاشته است و اگر حجاب را بردارد، ولایت فقیه هم میرود»، آیا این شخص با این سخن خدمت میکند؟
استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم با اشاره به موضوع نهی از منکر در خصوص حجاب، گفت: اگر به هر دلیلی، ولو سوگمندانهْ ناموجه، نهی از منکر نه تنها پیشگیری نکند بلکه عوارض دیگری ایجاد کند؛ مثل اینکه عدهای را روی دنده لج بیندازد یا احساس کنند که باید مخالفت کنند، لذا خود این حرکت باعث ترویج عدم حجاب و برهنگی شود. اینجا جایی است که فقهای ما میفرمایند ما دیگر نهی از منکر نداریم. مشروح گفتوگوی «جماران» با عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بدون دخل و تصرفی در پی میآید:
مطلع هستید که این روزها موضوع حجاب در جامعه داغ است. نظر حضرتعالی در خصوص برخوردهای تند با بیحجابی که گاه باعث دو قطبی شدن جامعه میشود، چیست؟ همچنین برای حل این مشکل چه راهکاری ارائه میکنید؟
علیدوست: من سؤال شما را مقداری تغییر میدهم و سعی میکنم آن را از جهتدار بودن در بیاورم. بگوییم «برخوردهایی که میشود و ممکن است برخی عوارض داشته باشد»؛ به نظرم اگر اینگونه باشد، راحتتر میتوانیم جلو برویم.
شکی نیست که حجاب یک معروف و لازم شرعی است. متأسفانه گاهی گفته میشود: حجاب ریشه قرآنی ندارد، در حالی که این سخن اشتباه است. درباره حجاب آیه «وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِن» و آیاتی از این قبیل در قرآن وجود دارد. لذا حجاب ریشه قرآنی و روایی دارد که مورد اتفاق همه فقها است و شیعه و غیر شیعه حجاب را یک واجب شرعی میدانند. خواهران محترم و حتی آقایان باید حجاب را رعایت کنند، چون حجاب دو سویه است و مردان هم باید حجاب داشته باشند که البته برای آنان تفاوت میکند.
پس اولین نکته این است که حجاب یک ضرورت شرعی است. منتها بحثی که گاهی در محافل وجود دارد و به جامعه کشیده میشود، این است که آیا حاکمیت میتواند زنان را به حجاب اجبار کند؟ یعنی حاکمیت حجاب را اول قانونی کرده و پس از آن، اجبار بر اجرا کند یا نه؟ بعضی معتقدند بله، چون عدم حجاب، منکر شرعی است و حاکمیت موظف است جلو منکر شرعی را بگیرد. تا اینجا این استدلال موجه مینماید، اما به تعبیر ما طلبهها یک «استدراک»ی دارد و استدراک این است که اگر به هر دلیلی، ولو سوگمندانهْ ناموجه، نهی از منکر نه تنها پیشگیری نکند بلکه عوارض دیگری ایجاد کند؛ مثل اینکه عدهای را روی دنده لج بیندازد یا احساس کنند که باید مخالفت کنند، لذا خود این حرکت باعث ترویج عدم حجاب و برهنگی شود. اینجا جایی است که فقهای ما میفرمایند ما دیگر نهی از منکر نداریم.
از این جهت مسألهای که الان در کشور ما وجود دارد، به نظر من خیلی ظریف است؛ از یک طرف هر انسان غیرتمندی از وضعیتی که پیش آمده، ناراحت است؛ یعنی ۵ سال قبل خیابانها، رستورانها و بازار ما چگونه بود، الان چگونه است؟ به نظر من هر کس که صاحب غیرت دینی باشد و این وضعیت را ببیند، متأثر میشود. اینجاست که فرهیختگان و صاحبان اندیشه باید ببینند چه کار میشود کرد؟ اولاً چرا اینگونه شده است؟ به نظر من خیلیها باید پاسخگو باشند که الان حالت مطالبهگری دارند و این عجیب است؛ کسانی که باید پاسخگو باشند الان مطالبهگر شدهاند. واقعیت که تغییر نمیکند. چرا اینگونه شد؟ باید نشست و منصفانه و غیرجانبدارانه عوامل را بررسی کرد.
با یکی از آقایان که قائل به لزوم شدت عمل بود چند روز پیش بحث داشتیم. وی میگفت، «باید با بیحجابی مقابله شود، چون هدایت این پدیده خارجی است، دشمن سرمایهگذاری کرده و باید با آن برخورد کرد». من به ایشان گفتم، «آقای محترم! من از شما سوال دارم، اگر الان نرخ دلار ما به جای ۵۰ هزار تومان، ۲۵ هزار تومان بود، یک میلیون خانهای که وعده داده شده بود هر سال ساخته شود، اگر امسال ۸۰۰ هزار خانه ساخته میشد و مردم دیده بودند، آیا وضعیت اینگونه بود؟ من نمیگویم عوامل خارجی وجود ندارد و کسانی که سربرهنه بیرون میآیند از روی گرسنگی و ناداری است، ولی بپذیریم که خلف وعدهها و کوتاهی مسئولین در بهبود معیشت مردم، در این موضوع تأثیر دارد. وقتی به وعدهها عمل نمیشود، وقتی مسئولینی که سر کار میآیند آزمون و خطا دارند، حرفهای نسنجیده زده میشود و مردم مشکلات را میبینند شما چه توقعی دارید؟»
هیچ کس از این وضعیت راضی نیست. هر انسان غیوری ناراحت است؛ «ان الله تعالی غیور یحب کل غیور»، اما با این وضعیت چه کار باید کرد؟ اولاً تا جایی که ممکن است عواملی که باعث این مشکل شده را حل کرد. دوماً لازم است به گونه معقول با افراد صحبت کرد و ما نباید فکر کنیم که بیان و تبیین اثرگذار نیست.
در همین ایام، سخنرانی جناب آقای انصاریان از خطبای مشهور کشور مطرح شده است؛ این یک گونه رفتار است، البته من ممکن است در برخی از جهات، ملاحظاتی داشته باشم؛ اما در کل، بخشی که درباره بحث رفتار با غیرمحجبهها است را بگذارید کنار صحبت افرادی که میگویند، «کسانی که کشف حجاب میکنند و وضعیت خوبی ندارند، فرزند حرام میآورند» و اظهاراتی شبیه این. ظاهراً برخی بلد نیستند حرف بزنند؛ به نظرم بیان لیّن و نرم، در جایی که بیان نرم باید باشد، موضوعیت دارد و زیباست، اما نمیگویم با کسی که سردمدار، علمدار، فتنهگر، آشوبگر و مروّج بیحجابی و بدحجابی به اشکال مختلف است، با مدارا رفتار شود و باید به تناسب جرم با او برخورد شود اما اکثریت این گونه نیستند.
نکته دیگری که ممکن است در این مصاحبه بگویم و برخی بد برداشت کنند، این است که ما اگر معتقدیم مسأله بیحجابی، سیاسی است که وقتی به حدی از خارج هدایت میشود و برخی از نهادهای خارجی در آن نقش دارند، قبول است اما این مسأله را سیاسی نکنیم. آن آقایی که میگوید «دشمن روی حجاب و ولایت فقیه دست گذاشته است و اگر حجاب را بردارد، ولایت فقیه هم میرود»، آیا این شخص با این سخن خدمت میکند؟ ممکن است افرادی بگویند خب سراغ عدم حجاب برویم، چون با ولایت فقیه مشکل دارند! نمیشود بگوییم همه مردم طرفدار ولایت فقیه هستند؛ واقعیات را نمیشود انکارکرد.
به نظر من، مسأله را باید خدایی -شرعی کرد و از پتانسیل آیات قرآن، و کلمات و رفتار معصومان (ع) استفاده کرد. خوب است درباره حجاب صدا و سیما چند برنامه مفید داشته باشد و خطبای جمعه ما مقداری مطالعه کنند؛ نمیگویم همه خطبای جمعه بیمطالعه سخنرانی میکنند، اما برخی اوقات اینگونه نشان داده میشود.
نکته دیگر این است که موضع حاکمیت درباره حجاب و بیحجابی گاهی یکدست نیست. بار اول نیست که بخشهایی از حاکمیت به یک سو و بخشی از حاکمیت به سوی دیگر میرود. اگر مسأله اجتماعی و حاکمیتی است، حاکمیت باید متحد النظر باشد، به یک سیاست درست برسد و سیاستِ «باری به هر جهت» نباشد، و الا سیاستِ باری به هر جهت، شکست میخورد. حاکمیت باید از خانواده خود شروع کند؛ یعنی میتواند از جاهای ظریفی شروع کند، و الا اگر بگوییم پاسپورتها و بلیطهای هواپیمای افراد بیحجاب را باطل میکنیم یا سه میلیارد جریمه میگذاریم، یا مردم از طرف خود اقدام کنند و… ممکن است افراد بیحجاب را بترسانید، اما اعتقاد آنها را میگیرید. مقداری از خدا و قیامت بترسیم.
یعنی ترس از جریمه را جایگزین ترس از خدا میکنند.
علیدوست: این که هیچ، افراد اساساً از اسلام برمیگردند. همین امشب یکی از روحانیون محترم تهران میگفت، «من از خانه با پای پیاده به طرف مسجد حرکت کردم و مسیرم هفده یا هجده دقیقه بود، در مسیر عده زیادی از دختران و خانمهای بیحجاب از ته دل التماس دعا میگفتند». البته من به آن خانم میگویم، «خانم محترم!ای کاش شما که به دعا معتقدی، التماس دعا میکنی و شب قدر را قبول داری، اما حجاب هم کنار شب قدر است، اگر ما شب قدر را در قرآن داریم، حجاب را هم در قرآن داریم، اگر ائمه (ع) درباره شب قدر فرمایشاتی دارند، به حجاب که بیشتر دعوت کردهاند». آن خانم اشتباه میکند اما اگر شما اجبار کردید همین اعتقاد و باور را سال دیگر نخواهد داشت.
به عنوان یک طلبه احساس میکنم که باید روی اعتقاد مردم خیلی حساب کرد. اشتباه نشود نمیگویم که جامعه یله و رها باشد، متأسفانه یله و رها بودن مفاسدی دارد؛ عرض من این است که برای یک بار هم که شده عقلا را دعوت کنیم اندیشمندان را بخواهیم تا طرح بدهند و به لوازم کار دقت کنیم. البته وقتی کار روی حساب و کتاب باشد، خداوند هم کمک میکند.
روایت پیامبر (ص) که «فکر ساعه خیر من عباده سنه» گاهی برکت یک لحظه تفکر از عبادت یک سال بیشتر است. گاهی باید فکر و تأمل کرد. به نظر من امروزه آزمون و خطایی رخ میدهد که نمیدانم به کجا ختم خواهد شد.
اخیراً مدیران حوزههای علمیه تهران، نامهای به رئیس جمهور نوشتند و تقاضای برخوردهای قهرآمیز با بیحجابی را داشتند. به نظر شما اساساً وظیفه روحانیت درباره این موضوع چیست؟
علیدوست: من از آن نامه تا حدی که خبر دارم، این است که نهاد حاکمیت را دعوت میکنند تا عکسالعمل نشان دهد و طبیعتاً عکسالعمل باید مناسب باشد. به نظر من هیچ چیزی جای بیان و تبیین را نمیگیرد. الان ماه رمضان است و مردم در مساجد حضور پیدا میکنند، لذا در مساجد، مدارس و دانشگاهها، تبیین مهم است. «فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى» خداوند به جناب موسی و بردارش میگوید اگر سراغ فرعون میروید، قول آرام و لیّن داشته باشید. ما که سراغ فرعون نمیرویم! البته اگر در جایی نیاز به اعمال قانون بود، برخورد باید عادلانه باشد و هیچ وقت نباید کسی از مرز عدالت خارج شود، لذا نقش اساسی روحانیت، تبیین منطقی و قانعکننده است.
اینکه امر معروف و نهی از منکر را صرفت به بحث حجاب تنزل دهیم و از بقیه موارد مثل عدالت، آزادی، برابری و … چشمپوشی کنیم، به نظر حضرتعالی درست است؟
علیدوست: قطعاً روحانیون، رسانهها و مسئولان در برخورد با منکرات، نباید دچار منکر دیگری شوند. جالب این است که گاهی در برخورد با منکر و نهی از منکر، منکری انجام میشود، آن منکر چیست؟ منکر این است که منکرات گزینش شود، یا منکری که اولویت اول است مغفول واقع شود و به اولویت سوم برود.
الان جامعه ما جامعه عادلی است؟ آیا به شایستهسالاری عمل میشود؟ حضرت امیر (ع) به جناب مالک اشتر فرمودند که افراد را بدون ملاک انتخاب نکن، و الا «فانّهما جماع الجور و الخیانه»؛ هم جور و هم خیانت است. اگر شایستهسالاری نیست و صحنۀ آزمون و خطاست، اگر نیروهای بسیاری داریم که قابل هستند اما پست مربوطه را ندارند و کسانی که کمتر لیاقت دارند، مسئولیت دارند، اگر تفاوت فاحش طبقات اقتصادی داریم و… ما قائل به تک طبقه نیسیتم، ولی نباید در جامعه اسلامی این مقدار تفاوت طبقاتی باشد! گاهی غذای حیوان یک نفر در یک روز، خرج یک ماه خانواده ۵ نفره است؛ این موارد در جامعه وجود دارد و باید گفت. البته عدم حجاب، برهنگی، اختلاط زن و مرد و بردن آبروی دیگران هم منکر است. شخصی در تریبون مجلس مطلبی بر اساس هوای نفس میگوید و همه میدانیم دروغ است، چه منکری از این بالاتر؟ لذا به روحانیون و مسئولان توصیه میکنم که باید منکرات را بشناسیم و لازم است هر کدام در جای خود باشد.
اخیراً برخی ادعا میکنند به خاطر اینکه بیحجابی از خارج هدایت میشود، منکری بالاتر از آن نیست! خب بگویید، خیلی از مسائل از خارج هدایت میشود. آیا بالا و پایین شدن نرخ ارز از خارج هدایت نمیشود؟ من واقعا در بحث خودرو هر چه قدر فکر میکنم، نمیدانم این مافیا چیست یا کیست؟ جنّ، ملک یا انس است؟ مافیای خودرو چیست که شناخته نمیشود؟ لذا اینها باید بررسی و تحلیل شود.
چندین سخنرانی من در دهه محرم امسال درباره حجاب بود. معتقدم که باید درباره ضرورت حجاب بحث و گفت و گو شود، این را برای کسانی میگویم که این مصاحبه را مطالعه میکنند هر گونه دلشان خواست قضاوت نکنند. باید با همه منکرات مبارزه شود، اگر این گونه باشد مردم احساس میکنند که مطالب دلسوزانه گفته میشود. اگر امام جمعه، خطیب یا مسئولی مفاسد را در کنار هم آورد، استادانه رتبهبندی کرد و تذکر داد، مردم دیگر نمیگویند فلانی جانبدارانه حرف میزند. یکی از آقایان مدعی بود، «همانگونه که پلیس کمربند ایمنی را جا انداخت و مردم به آن مقید شدند و همانگونه که کسی در مکانهای عمومی سیگار نمیکشد، اگر ما برخورد کنیم حجاب هم اینگونه میشود». من گفتم، «آقای بزرگوار! در بستن کمربند ایمنی مردم حس کردند که پلیس منفعت ندارد و حاکمیت برای حفظ حکومت خود این حرف را نمیزند، پلیس برای من میگوید که اگر جلو نشستی، کمربند نبستی و تصادف کردی از بین میروی؛ مردم دیدند و قانع شدند». مردم فهمیدند سیگار برای آنها ضرر دارد، اگر یک نفر سیگار میکشید دو نفر دیگر کنار میرفتند. بله، اگر بتوانید حجاب را اینگونه کنید خیلی خوب است، اما با زدن و بستن نمیشود.
بنابراین، به نظر میرسد باید درباره موضوع تأمل بیشتری کرد. من ضمن اینکه نمیخواهم بگویم نباید برخورد شود، منتها میگویم باید برخورد، ظریف و نفیس باشد.
حرفها زده میشود اما اولاً چه مقدار به گوش کسانی که صاحب تریبون و تصمیم هستند برسد و ثانیاً چه مقدار عمل شود، مهم است. پشت سر هم آزمون و خطا نکنیم، راه رفته را بار دیگر نرویم تا ببینیم اشتباه کردهایم. امیدواریم ان شاءالله این بار مسیر درست طی شود، باید دعا کرد.
در شرایط موجود ، توسل حاکمیت به اجبار زوری بر حجاب و بگیر و ببند و خشونت از باب نهی از منکر ، توالی فاسده زیادی دارد و تدریجا و در گذر زمان ، موجب خروج طیف قابل توجه ای از مردم خصوصا پایتخت و فعال شدن قشر خاکستری و ملحق شدن به طیف معترض است . هدف دشمن پیوند دادن مسأله حجاب به سیاست و اعتراض به حاکمیت بوده که ظاهرا هم موفق شده ، سخن اقای علی دوست مبنی بر این که مساله حجاب را سیاسی نکنیم بر این اساس درست است . وجوب حجاب از ضروریات فقه است اما مساله اجبار حاکمیت بر حجاب دیگر ضروری فقه نیست ، بله اجبار بر حجاب بر حاکم و دولت اسلامی از باب ادله وجوب نهی از منکر واجب است لکن در زمانی که از اجبار بر حجاب ، خروج از نظام لازم می آید ، این وجوب ساقط می شود زیرا حفظ نظام از اوجب واجبات است . این واقعیت را نمی توان انکار کرد که حکومت و دولت از لحاظ اقتصادی در وضعیت بسیار ضعیفی قرار دارد و سال هاست که مردم در رنج اقتصادی و در فشار اقتصادی هستند ، در این شرایط معلوم است که … تنها راه قوی شدن دولت و رفع مشکلات اقتصادی مردم است در این صورت است که مساله حجاب و لو با اجبار حاکمیت حل خواهد شد همانند ده شصت
بنظرم ایشان ساحت مساله رو صرفا فردی دیده اند. ما با دو موضوع مواجه ایم، بی حجابی در جامعه و بی حجاب های جامعه. اولی مربوط به فضای اجتماعی است، یعنی وجود و وضعیت فضای عفاف و حجاب در جامعه ، نبودن ذهنیت لاقیدی. اتفاق نیفتادن “هتک” و جا نیفتادن فرهنگ غلط، چیزی که در قرآن از آن به “شیوع فاحشه(بدی)” یاد میشود. این ذهنیت سالم یک دارایی است، یک سرمایه برای جامعه دینی است که باید از آن حفاظت کرد. حالا روی ابزار قاعدتا روش هایی که ایشان فرمودند مد نظر باید باشد، اما جامعه تنها افراد خوب و فرهیخته نیستند، قاعدتا راهکار باید متکثر باشد، باید حتی برای عامدِ لجوج هم در اینجا برنامه داشت، ولو مجازات. و یک مساله هم افراد بی حجاب هستند، قاعدتا اینجا اصل بر قول لین است، چون شما می خواهید اینها را به یک فعل ایجابی(حجاب) دعوت کنید، به نحوی که عامل باشد و این جز با تبشیر و انذار نیست. در ساحت موعظه هم همانطوری که ایشان فرمودند نباید شخص را بر سر لج انداخت. اما همه این حرف ها تا جایی است که پای آن امر اجتماعی در میان نباشد. زمانی است که بحث برنامه ریزی مستقیم یا تبعی(غیر مستقیم) برای شیوع یک منکر در کار نباشد، برای فرهنگ سازی، عادی سازی منکر در کار نباشد؛ اگر بود به لحاظ عقلایی به نظر چاره ای نیست برای رسیدن به منفعت بیشتر یا دفع مفسده بیشتر تن به برخی رفتارهای کنترل کننده اجتماعی داده شود. تا این تهاجم برای فرهنگ سازی غلط تعدیل شود.
سلام
احسنت به این مجتهدِ عالم به زمانه ، عاقل ، واقع نگر
ایشان هم مهذب است هم انقلابی و هم اهل علم
حرفی که می زند ، مثل ما از روی هوا نیست. ریشه دارد
shhkia200@gmail.com
آیت الله علیدوست، منکرِ فردی و منکر اجتماعی را خلط کرده اند.
در مسائل فردی، اگر نهی از منکر، مرتکب را به لج بازی بکشاند، شاید بتوان گفت دیگر جای نهی از منکر نیست. هرچند همین هم محل تامل است. زیرا تعدد و تکرار نهی از منکر از سوی افراد مختلف دلسوز، قطعا تاثیراتی در درازمدت دارد.
اما در مسائل اجتماعی، اگر نهی از منکرِ لسانی، شخص را به لج بازی بکشاند، دیگر حکومت باید وارد مرحله شدیدتر، یعنی نهی از منکرِ عملی شود، با مجازات.
….
این نظر به دلیل دارا بودن ادبیات توهین آمیز، حذف شد.
سانسورچی عزیز از چه ترسیدی که نصف کامنت را سانسور کردی؟ استاد علیدوست را بیش از خدا قبول داری؟ والله به خاطر حمایت از جریان نفاق ولو در حد کمک به حذف کلمه حقی باید جوابگو باشیذ. …
بنا بر وظیفه شرعی و اخلاقی، نظراتی که حاوی توهین، افترا و به دور از ادبیات مناسب علمی باشد، پس از اصلاح منتشر می شود.
شاید تصورشان این است اخلاق فردی از قانون اجتماعی مهمتر است و برای اجرای احکام خدا و قانون حجاب اول باید همه مردم را اقناع نمود! حال آنکه اولا چنین چیزی نشدنی است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خوب می دانست اکثر مردم کافر یا منافق هستند و افرادی مثل سلمان و ابوذر خیلی کم هستند. اما آیا این بهانه ای شد که اجرای شریعت را تعطیل کند و بگوید اول همه بروند سلمان و ابوذر بشوند؟
ثانیا چه کسی گفته مردم اگر منافع چیزی را بدانند از آن پیروی می کنند؟ مگر مردم منافع کمربند ایمنی را نمی دانند که تا چشم پلیس و دوربین را دور می بینند بازش می کنند؟ مگر خبر از ارزش کلاه کاسکت و ماسک و بیمه و … ندارند که تا زور نیامد زیر بارش نرفتند؟ مگر کسی بهتر از یک سیگاری یا معتاد به مواد مخدر و الکل مضرات سیگار و مواد مخدر و الکل را می
داند؟ خیر. مردم عموما کارهایی را با اصرار انجام می دهند که می دانند غلط است. پس اقناع بی معنی است. ثالثا همه زنان بی حجاب ارزش حجاب را بهتر از من و شما می دانند. اتفاقا عمد در بی حجابی دارند چون از آن ارزشها بدشان می آید. دوست دارند جلوه کنند و چشم مردان را خیره کنند و فشار به جامعه بیاورند. والا چطور برایشان روسری دوگرمی سخت است اما ساعتها آرایش و لباسهای تنگ و بدن نما سخت نیست؟ پس خودفریبی کافیست. بدون اعمال قاطع زور و قانون، هیچ مجرمی دست از جرم بر نمی دارد. اروپاییان هم با هفتاد سال جریمه نجومی و پلیس خشن اطاعت را قانون های بشری خود را به عادت جامعه تبدیل کردند.
پس با این توضیحات مبرهن است که کسانی که دایم دم از فرهنگسازی می زنند، هدفی جز رها کردن جامعه ندارند. چون همین ها در تمام قوانین بشری بشدت از تشدید برخورد و بازرسی و نظارت دم می زنند و مثلا نمی گویند برای بد بودن اختلاس و یا رشوه باید فرهنگسازی شود! یا وقتی مردم به زور پلیس کمربند ایمنی را می بندند و یا به زور عوارض شهرداری و حق بیمه و مالیات را می دهند و هیچ کس دوست ندارد مالیات بدهد. اما خبری از ادعای فرهنگسازی و حذف اجبار نبست. پس مطلقا جای کوتاه آمدن در این فقره نیست و هر کس در هر مقام و به هر بهانه ای ، عدم برخورد با بی حجابی را تجویز کند، خواسته یا ناخواسته در حال خیانت به اسلام و انقلاب اسلامی است
……
همین شماها مانند خوارج مردم را از دین متنفر کردید. البته دستتان هم درد نکند چون زحمت ما روشنگران را کم کردید.قرنها دانشمندان ایرانی تلاش کردند واقعیت این دین را به مردم بشناسانند ولی موفق نشدند،ولی شما در کمتر از نیم قرن موفق شدید. خواهش میکنم با همین فرمان ادامه بدهید. با تشکر
شماها آدمهای عجیبی هستید، هر کس دم از دین و شریعت بزند، او را به خواج بودن متهم میکنید و هر کس شلمذهب است و غیرت دینی ندار و یا غیرت دینی ضعیفی دارد، او را نایس و اصلاح طلب میخوانید. شماها هدفتان انگ چسباندن و خارج کردن رقیب از گردونه بحث و ادامه مسیر نادرستتان به نام اسلام است. لطفا انگ نزنید، آن هم اول بحث. بگذارید بحث عالمانه پیش برود.
اشکال شما این است که فکر میکنید، خوارج طالب اجرای شریعت در جامعه بودند، آنگاه خیال میکنید هر کسی دیگر هم این مطالبه را داشته باشد، خارجی است. در حالی که خوارج اساسا چنین مطالبهای نداشتهاند. چرا که علی ع منبع شریعت بود، آنها در برابر شریعت ایستادند آنها به دنبال اجرای هواهای نفسانیشان به اسم دین در جامعه بودند و از آن جایی که حضرت در مقابل آنها ایستاد، شهیدش کردند.
امروزه هم کسانی که به اسم عقلانیت، سهلانگاری در برابر منکرات را تجویز میکند، عملا دارند خوارجی عمل میکنند. آنها هم میخواهند خواسته یاناخواسته هواهای نفسانی آنها معیار عمل قرار گیرد، نه شریعت. این یعنی خوارجی عمل کردن. چه کسی بیش از حضرت امیر طالب اجرای شریعت بود و چه کسانی درمقابل با این هدف مقابله کردند؟ و ما در کدام طیف هستیم؟ ملاک را شریعت قرار دهیم، نه خواستهای خود