عنصر «مصلحت» که از فقه جواهری فهمیده میشود، بسیار مؤثر است و درک نادرست از آن، موجب سرخوردگی برخی جریانهای عدالتخواه و حتی تبدیل آنان به منتقدین تندرو شده است. با توجه به راهبردهای سیاست خارجی نظام بر پایه عزت، حکمت و مصلحت، فهم صحیح مصلحت از چالشهای اصلی است که نیازمند تشخیص ولی فقیه میباشد و در آن، گاهی مصلحت حال و نسل حاضر فدای مصلحت آینده و نسلهای بعدی میشود.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، نشست علمی «حکمرانی زمینهساز و منطق تصمیمگیری مقام معظم رهبری (مدظله العالی)» با ارائه حجتالاسلام و المسلمین سعید صلح میرزایی، استاد حوزه و دانشگاه و عضو مجلس خبرگان رهبری، در قم به همت مدرسه حکمرانی زمینهساز وابسته به پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد. در این نشست، حجتالاسلام صلح میرزایی به تبیین پنج مرحله انقلاب اسلامی و منطق حاکم بر آن پرداخت و خاطرنشان ساخت که این مراحل، یک ضرورت عقلی و عقلایی برای تحقق جامعهای اسلامی و زمینهسازی ظهور به شمار میرود.
مراحل پنجگانه انقلاب اسلامی؛ از نظامسازی تا تمدنسازی
میرزایی در ابتدای سخنان خود به هندسه فکری رهبران انقلاب در ترسیم مسیر آینده اشاره کرد و تأکید داشت که انقلاب اسلامی از همان آغاز، یک نقشه راه مشخص داشته است. او این فرآیند را در پنج مرحله تشریح کرد.
در مرحله اول، اسقاط رژیم طاغوت با یک معجزه الهی و با حضور مردم به ثمر نشست. سپس، در مرحله دوم، تشکیل نظام اسلامی با تثبیت نظام سیاسی مبتنی بر اسلام و با محوریت ولایت فقیه در قانون اساسی محقق شد که به باور او، حتی بدون هیچ مانعی کاری بسیار دشوار بود.
مرحله سوم، تشکیل دولت اسلامی است که در آن مسئولیت ساخت و اداره کشوری پیشرفته بر اساس الگوی بومی و اسلامی بر عهده حاکمان مسلمان قرار میگیرد. مرحله چهارم به تشکیل جامعه اسلامی اختصاص دارد که با ارائه نمونهای موفق از یک کشور اسلامی، امت اسلام را به پذیرش این الگو ترغیب میکند.
در نهایت، مرحله پنجم تشکیل تمدن نوین اسلامی است. این مرحله با اقناع بخش عمدهای از مسلمانان به الگوگیری از جامعه اسلامی، زمینه را برای اضطرار بشریت به منجی موعود و آمادگی برای ظهور فراهم میآورد.
صلح میرزایی با تأکید بر اینکه این مراحل یک مسیر لاجرم و ضروری برای زمینهسازی ظهور است، به مانعتراشیهای جبهه استکبار در هر یک از این مراحل اشاره کرد و آن را عاملی برای کند کردن و حتی متوقف ساختن حرکت انقلاب دانست.
منظومه معرفتی و ارزشی؛ مبانی و مأموریتها
عضو خبرگان رهبری با اشاره به پژوهش صورت گرفته بر بیانات مقام معظم رهبری، به وجود یک منطق تصمیمگیری منسجم و مدلل در کنشها و واکنشهای ایشان تأکید ورزید. وی این منطق را برآمده از یک منظومه فکری دانست که در سطوح مختلف قابل تحلیل است و آن را شامل دو بخش عمده منظومه معرفتی و منظومه ارزشی دانست.
الف. منظومه معرفتی (مبانی): صلح میرزایی، منظومه معرفتی و مبانی جهانبینی رهبر انقلاب را در شش عنصر کلیدی تشریح کرد. او این مبانی را شامل توحید، تداوم حیات پس از مرگ، پیوستگی دنیا و آخرت، حرکت عالم به سمت جریان حق، انسانمحوری اسلامی و استعداد بیپایان انسان دانست.
ب. منظومه ارزشی (مأموریتها، آرمانها و اهداف): او در ادامه، از «مأموریتهای کلان» سخن گفت که از مبانی پیشین استنتاج میشوند. به باور وی این مأموریتها عبودیت انحصاری الله (روح توحید)، ترجیح فلاح اخروی بر سود دنیوی، امید به پیروزی در همه شرایط، دوام مجاهدت فی سبیل الله و هدف گرفتن انسان را در بر میگیرند.
وی هدف نهایی این منظومه را «حیات طیبه» دانست که همان هدف نهایی بعثت انبیا است و دستیابی به آن را از طریق تحقق آرمانهایی چون معنویت، عقلانیت، عدالت، اخلاق، استقلال، عزت، آزادی، برادری و همچنین «رفاه» میسر دانست.
سیاستهای رفتاری و منطق تصمیمگیری
این استاد حوزه علمیه قم در بخش پایانی سخنان خود، از سیاستهای رفتاری به عنوان عنصری حیاتی در منطق تصمیمگیری رهبر انقلاب نام برد که از منظومه معرفتی و ارزشی ایشان نشأت میگیرد و به برخی از مهمترین این سیاستها اشاره کرد:
۱. پایبندی و تعهد به مردمسالاری دینی: وی این مفهوم را فراتر از صرف رأیگیری و مشارکت در انتخابات دانست و آن را یک اصل بنیادین در حکمرانی اسلامی تلقی کرد. از نگاه وی، این رویکرد، مخالف هرگونه تحول اجتماعی بر پایه خشونت و زور است و فرصت تجربه و رشد را به مردم میدهد.
وی با ذکر خاطراتی از امام خمینی (ره) و همچنین اشاره به رفتار رهبر انقلاب در قبال آرای عمومی مردم در تنفیذ احکام رؤسای جمهور و همچنین تشکیل جلسات بیواسطه با مردم، بر این نکته تأکید کرد که تصمیمات ایشان حتی در مواردی که با نظر مردم متفاوت است، به دلیل فراهم ساختن فرصت تجربه برای مردم، با نظر آنان همراه میشود.
۲. التزام به فقه جواهری: به باور صلح میرزایی این سیاست رفتاری، یکی از کلیدهای حل بسیاری از معضلات در مسیر حکمرانی است. وی عنصر «مصلحت» را که از فقه جواهری فهمیده میشود، بسیار مؤثر دانست و تأکید کرد که درک نادرست از آن، موجب سرخوردگی برخی جریانهای عدالتخواه و حتی تبدیل آنان به منتقدین تندرو شده است.
او با اشاره به راهبردهای سیاست خارجی نظام بر پایه عزت، حکمت و مصلحت، فهم صحیح مصلحت را از چالشهای اصلی دانست و آن را نیازمند تشخیص ولی فقیه دانست که در آن، گاهی مصلحت حال و نسل حاضر فدای مصلحت آینده و نسلهای بعدی میشود.
۳. پایبندی به قانون: صلح میرزایی ورود نکردن به جزئیات امور اجرایی را از دیگر سیاستهای رفتاری رهبر انقلاب دانست که از منطق فقهی ایشان برآمده است. وی با اشاره به بیانات رهبر انقلاب که خود را یک مدیر اجرایی نمیداند و در جزئیات عملکرد مسئولین مداخله نمیکند، این مهم را تبیین کرد که ایشان تنها در مواردی که اصل حرکت انقلاب به خطر بیفتد، وظیفه خود را مداخله میداند. این رویکرد، در جهت تقویت ساختارها و جلوگیری از ورود ولایت فقیه در امور جزئی و به دنبال آن از بین رفتن فرصت تجربه برای مدیران است.
۴. پایبندی به اخلاق: این استاد حوزه و دانشگاه در پایان، «رعایت اخلاق» را به عنوان یکی دیگر از سیاستهای رفتاری رهبر انقلاب برشمرد که ریشه در آموزههای اسلامی دارد. وی با ذکر داستانی از شهید سلیمانی در رعایت قاعدۀ امان و پایبندی به آن، این مهم را تبیین کرد که فقه حکمرانی اسلامی، حتی در شرایط جنگ و برخورد با دشمن، بر اصول اخلاقی خود استوار میماند.
در نهایت، حجتالاسلام صلح میرزایی با بیان اینکه تمامی این سیاستهای رفتاری به صورت شبکهای با یکدیگر مرتبط بوده و از منظومه معرفتی و ارزشی رهبر انقلاب ارتزاق میکنند، بر ضرورت فهم عمیق این منطق برای تبیین و پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی تأکید کرد.
برای استفاده از صوت این نشست میتوانید به این لینک مراجعه کنید.