شبکه اجتهاد: رابطه دوسویه و شیوه تعامل دین و رسانه، از موضوعات مناقشهبرانگیزی است که در سالیان اخیر و به خصوص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تأسیس نظام اسلامی مبتنی بر احکام فقهی، بیش از گذشته اهمیت یافته است. بر همین اساس پاسخ به این سؤال که رسانههای نوین و به خصوص تلویزیون و سینما، از نظر ماهیتی تا چه اندازه ظرفیت انتقال مفاهیم دینی و پیامهای بومی ما را دارند و اینکه آیا میتوان ظرفیتهای جدیدی در آنها ایجاد کرد تا فرهنگ دینی و بومی به جوهره این رسانهها تبدیل شود از دغدغههای اصلی محققان دو حوزه دین و رسانه بوده است. کتاب «دین در کادر تصویر» نوشته خانم مریم بصیری یکی از جدیدترین آثاری است که در پاسخ به همین دغدغهها نگاشته شده است.
نگرش اومانیستی و سوبژکتیویستی هنر مدرن
هنر مقدس علاوه بر موضوعش که از حقیقتی دینی مایه میگیرد، شکل و زبان رمزیاش نیز باید نشاندهنده هستیشناسی و نگرش معنوی آن دین باشد. هنر قدسی علاوه بر محتوا و معنا باید در فرم و زبان صوری نیز از معنویت دینی بهره گرفته باشد، وگرنه هنر مقدس نیست و فقط به علت پرداختن به موضوع دینی و بیان آن با شیوههای مدرن و غیرسنتی، هنر دینی است.
در مقابل هنر سنتی و قدسی، هنر دنیوی و مدرن، نگرش اومانیستی و سوبژکتیویستی دارد. «برای اینکه بتوان هنری را مقدس نامید، کافی نیست که موضوع هنر از حقیقت روحانی نشأت گرفته باشد؛ بلکه زبان صوری آن هنر نیز باید بر وجود همان منبع گواهی دهد. تنها هنری که قالب و صورتش نیز بینش روحانی مذهب مشخصی را منعکس سازد شایسته چنین صفتی است.» دو پاراگرافی که به ریشههای فلسفی موضوع ارائه هنر دینی پرداختهاند و دومی البته از زبان «بروکهارت» بیان شده است، مقدمه مناسبی برای ورود به بحث هستند. البته نویسنده در این کتاب که با عنوان فرعی «بررسی شیوه تبلیغ دین در سینما و تلویزیون» و با همت نشر احیا وارد بازار کتاب شده است صرفاً مباحث نظری و فلسفی را بحث نکرده است بلکه با تعمیم مباحث به حوزههای عملی به منطق تولید و ساخت چنین آثاری برای تلویزیون و سینما پرداخته است. در این راستا نویسنده با توجه داشتن به رسانههای تصویری جدید و همچنین ویژگیهای آنها نه تنها به ظرفیتهای ارائه پیام دینی در این رسانهها توجه داشته است، بلکه به معایب و محاسن تبلیغ دین در سینما و تلویزیون نیز پرداخته است.
چگونه یک اثرمذهبی ضدِ دین میشود؟
به اعتقاد نویسنده رسانهها و ادیان مستقل از هم و درعین حال وابسته به هم هستند. در میان رسانههای مکتوب، شنیداری، دیداری و دیجیتال، فیلم رسانهای است دیداری و تصویری که به دلیل تنوع عناصر بصری بیشتر از اَشکال دیگر رسانهها توان درگیرکردن مخاطب را دارد. وی رسانه را عنصری بالذات ضددینی نمیداند اما معتقد است اگر استفاده درستی از آن نشود حتی در صورت ارائه اثر مثلاً مذهبی، ممکن است عنصری ضد دین باشد. نویسنده در ادامه با اشاره به کتابها و مقالههایی که در گذشته درباره ارتباط بین هنرهای تصویری و دین نوشته شدهاند مینویسد: «درباره ارتباط بین هنرهای تصویری و دین، مقالهها و کتابهای بسیاری نوشته شده است. در این میان پژوهشهایی نیز درباره ارتباط بین دین و سینما صورت گرفته است. چگونگی تبدیل مفاهیم دینی به نشانههای تصویری، سهم هنر در تبلیغ دین، ضرورت تبلیغ دین از طریق رسانههای جدید، بایدها و نبایدهای تبلیغ اسلام از دیدگاه فقهی، رسانه دینی یا دین رسانهای، آفتهای تبلیغ هنری، تبلیغ دین، دین و فرهنگ از طریق وسایل مدرن، رسانههای تبلیغ سنتی دین، رسانههای جدید و عناصر ارتباطی در مدارس علوم دینی و …نمونههایی از این مقالهها و کتابها هستند که به صورت موردی یا سطحی تنها اشاراتی کوتاه به شیوههای تبلیغ دین در رسانه کرده و بیشتر درباره بیان ظرفیتهای رسانه در تبلیغ حوزه علمیه یا دین سخن گفتهاند. با این حال درباره ارتباط منطقی برنامهسازی برای رادیو و تلویزیون با رویکرد دینی، کار درخور توجه دیگری انجام نشده است. لذا قصد این است که با اشاره به رسانههای تصویری و ویژگیهای آنها در ارائه پیام دینی، به اجمال محاسن و معایب تبلیغ دین در تلویزیون و سینما بررسی و به آثار تولید شده در زمینه دین اشاره شود.»
تبلیغ با رویکرد سکولاریستی همان پروپاگاندا است
بصیری در ادامه فیلم را بهترین روش مدرن برای پرداختن به دین میداند؛ زیرا تماشای فیلم همواره برای مخاطب جذاب است و در برنامههای داستانی که غیرمستقیم دین را تبلیغ میکنند، مخاطب به دلیل تمایل به دیدن اشخاص و شنیدن داستان آنها، خواهناخواه، در مقایسه با شیوههای غیرداستانی و مستقیم، بیشتر مجذوب میشود.
نویسنده در این کتاب، پیامدهنده یا مُبّلِغ را از پیام و محتوا و گیرنده جدا نمیداند و همه را از ارکان یک پیام معرفی میکند. وی تعریف تبلیغ با رویکرد سکولاریستی را همان پروپاگاندا میداند. این اصطلاح تحریف سمبلها بهمنزله وسیلهای برای نفوذ در بینش مردم یا وادار ساختن آنها برای خرید و مصرف محصولات صاحبان صنایع نظام سرمایهسالاری است. تبلیغ غربی به دنبال آن نیست که درست را از نادرست شناسایی کند؛ بلکه آنچه را مدنظرش است به مخاطب تحمیل میکند. اما تبلیغ با رویکرد دینی به معنای رساندن پیام وحی، حقایق و ارزشهای دینی به انسان و تشویق و دعوت او به پیروی از حق و حقیقت و شناساندن بدیها و پلیدیها و ارائه شیوه مبارزه با آنها است. نقل قولی از حضرت امام خمینی(ره) نیز به عنوان هم اهمیت موضوع تبلیغ دینی در رادیو و تلویزیون و هم تکمله این بحث مطرح شده است. امام خمینی(ره) میفرماید: «رادیو تلویزیون از تمام رسانههایی که هست حساستر است. رادیو و تلویزیون میتواند یک مملکت را اصلاح کند و میتواند به فساد بکشد. تبلیغات رادیو تلویزیون میتواند از راه سمع، مردم را با تربیت کند یا منهدم کند.» او همچنین معتقد است برای ارائه زیرساختهای درست برای تبلیغ و بیان دین از طریق رسانه، باید هم با علوم اسلامی آشنا بود و هم با وسایل ارتباطی مدرن، تا بتوان برنامه دینی تولید کرد. از آنجا که فرهنگ اسلامی غیر تصویری است و معانی به راحتی دیده نمیشوند، تبدیل برخی معانی به تصویر، از عمق و ارزش معنای آنها میکاهد.
دینِ رسانهای!
به باور بصیری فیلم سلاحی است که در هر ثانیه ۲۴ کادر به سوی اعتقادات و اخلاق شلیک میکند. حال این کادرها ممکن است باعث تقویت اعتقاد شوند یا از بین رفتن ایمان مخاطب شوند. با بررسی شیوههای مستقیم دین در رسانه، مثل سخنرانی، میزگرد دینی و مسابقه دینی بیان غیرمستقیم دین را مؤثر میداند که میتواند تأثیرات عمیقتری در ضمیر ناخودآگاه مخاطب بگذارد. بصیری در ادامه به نمونههایی از شیوه پخش برنامههای دینی در تلویزیون اشاره میکند و مینویسد: «پخش آیین مذهبی از تلویزیون نه تنها موجب از بین رفتن ضرورت حضور در مراکز مذهبی و شرکت مستقیم در مراسم آن میشود بلکه پخش تصاویر و برنامه غیرهنری و ضعیف با کمترین امکانات تصویربرداری در مکانهایی بدون جلوههای بصری و بهرهگیری از عناصر زیبایی شناسی، اعتقاد بینندگان را سست میکند. همچنین ضبط دعا و نیایش مذهبی در فضای رسمی و بیروح استودیو سبب تصنعیشدن این مراسم میشود و به دلیل کمبود احساس اصیل مذهبی بر مخاطب تأثیر مطلوبی نخواهد گذاشت و این تنها دینِ رسانهای است. در سالهای گذشته در مناسبتهای مذهبی، تلویزیون برنامههای نمایشی و مجموعههای در حال پخش را قطع میکرد و فقط به پخش سخنرانی و مراسم عزاداری و فیلمهای مذهبی تکراری بسنده میکرد و خاطرهای کسلکننده از این مناسبتها در یاد مخاطب میگذاشت.»
بنابر گزارش صبح نو، جایگاه دین در رسانههای تصویری، درام در آموزههای دینی، پرداخت دینی در مراحل تولید فیلم، فیلم دینی در ایران و جهان، آسیبشناسی بیان دین در کادر تصویر، رمز و نشانه در فیلم و زیباییشناسی دینی در تصویر عناوین هفت فصل این کتاب هستند.