رییس مدرسه اسلامی هنر گفت: موسیقی در سبد هنری کشور پرمصرفترین محصول هنری است اما ابعاد فقهی این موضوع هنوز مشخص نیست.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین دکتر سیدمحمدحسین نواب در نشست پژوهشی فقه موسیقی و تاثیر آن در اصلاح الگوی مصرف موسیقی کشور از برنامههای سمینار هنر اسلامی چالشها و خوانشها در شیراز، اظهار داشت: سرانه شنیدن موسیقی یک ساعت و سرانه به گوش خوردن چهار ساعت است موسیقی دیگر تفنن نیست بلکه جزء مهم زندگی مردم است.
وی افزود: رقم ۵۹/۱۹ میلیارد دلار گردش مالی کشور آمریکا در موسیقی بوده در کشور ما به دلیل کپی رایت شفاف نیست اما وزارت ارشاد اطلاعات تفکیکی مصرف موسیقی را جمع اوری کرده است.
رییس مدرسه اسلامی هنر گفت: مصرف موسیقی بیش از تلویزیون است و این نشان دهنده اهمیت موضوع است حال مسالهای به این اهمیت ابعاد فقهی اش مشخص نیست.
وی در تشریح چرایی این موضوع گفت: دلیل این مساله دیوار بلند بی اعتمادی است که بین اهالی موسیقی و فقه کشیده شده و هیچوقت این دوگروه با هم ننشسته اند و گفت و گو کنند.
نواب تصریح کرد: طبیعتا اهالی موسیقی هم قبول دارند که موسیقیهایی نیز وجود دارد که حرام است مثل موسیقیای که خارج از قواعد عرف باشد.
وی افزود: همانطور که مجسمه ساز خودش کاری که ایراد داشته باشد نمیسازد و نقاش تصویر قبیح که همه آن را تقبیح کنند نمیکشد. در موسیقی هم نباید سراغ شکل ناپسند کار رفت. ما بر نکات اختلافی با هم بحث کردیم ولی در مواردی که اتفاق نظر بوده کمتر کار کرده ایم.
رییس مدرسه اسلامی هنر ضمن بیان نقل قولی از آیتالله جوادی آملی گفت: باید توجه داشته باشیم که اسلام موسیقی را پذیرفته قبولش کرده و از آن استفاده کرده است.
نواب در پایان اظهار داشت: بخش زیادی از سنت موسیقی ما توسط قرائت قرآن و روضهها و تعزیهها، نسل به نسل منتقل شده و علما و بزرگان ما همچون فارابی ابن سینا و مولانا و… آن را پذیرفته اند.
کار فقه روشن کردن خط قرمزهاست!
همچنین عضو هیئت علمی مدرسه اسلامی هنر در این نشست گفت: قبل از هرسخن نیاز است که فقه را بشناسیم و بدانیم کار فقه روشن کردن خط قرمزهاست
حجتالاسلام والمسلمین دکتر مهدی همازاده اظهار داشت: فقه موسیقی درون یک متدولوژی خاص استنباط فقهی بیان میشود و ما شاهد نتایجش هستیم
وی افزود: بر این اساس ممکن است کسی که در هر موضوعی استنباط فقهی میکند کارشناس حکمت و فلسفه هم باشد و در مباحث حکمی و عرفانی هم در باب جایگاه موسیقی به همان بحثهایی که اخوان الصفا و فارابی دارند و منشا مثالی برای موسیقی ذکر میکنند واقف بوده و بخش اعظمش را قبول داشته باشد ولی وقتی در چارچوب فقهی بحث میکند متد خود را دارد.
عضو هیئت علمی مدرسه اسلامی هنر اظهار داشت: ما با یک سری ادله روبروییم که به احادیث هم مرتبط است و طبق یک سری اصول حجتمند حکمی را استخراج کند. در این فرایند دخالت دادن مباحث دیگر جایی ندارد مگر اینکه در باب موضوع شناسی باشد لذا ما الان از منظر فقهی صحبت میکنیم و باید این تفکیکها را مدنظر داشته باشیم.
وی گفت: فقه درصدد روشن کردن خط قرمزهاست. باید توجه داشت فقه دنبال این نیست که بگوید موسیقی چگونه باید ارتقا پیدا کند یا مثلا وجه تربیتی یا قدسی داشته باشد خطوط قرمزی را که شارع مشخص کرده برای ما بیان میکند و داعیهای بیش از این نداردو نباید از آن بیش از این نیز توقع داشت مگر آنکه در باب مستحبات چیزی درباره آن بیان شده باشد.
همازاده گفت: محور دوم اینکه اصولا فقه هنر و فقه موسیقی چه بسا بشود گفت ما نداریم. آنچه ما امروزه تحت این عنوان بیان کرده و ارجاع داده و شاهد مثال میآوریم مباحثی است که در مکاسب محرمه و عمدتا در ذیل سه مدیوم مجسمه سازی غنا که با موسیقی به صورت عام فرق دارد و شعر بیان شده است.
وی در تشریح این سخن که در مکاسب محرمه بیان شده گفت: این سخن بدین معناست که در این باب فقیه در پی آن است که ببیند چه کسب و کارهایی حرام است حتا آن رویکرد عمومی هم وجود ندارد که در سایر کتابهای فقهی هست که مسایل را در پنج مورد وجوب و استحباب و… بررسی میکنند.
عضو هیئت علمی مدرسه اسلامی هنر اظهار داشت: در گذشته مجسمه کارکرد و بالاتر از آن هویت امروز خود را نداشت و موضوع چیز دیگری بود و وقتی موضوع چیز دیگری باشد سرایت آن حکم به این موضوع درست نیست و سوال این است که آنچه در باب مجسمه و غنا داریم آیا قابل تعمیم هست یا خیر؟
وی گفت: تردیدی نیست که در روایات شرعی ما غنا حرام است و روایات معتبر وجود دارد من ۱۸ روایت دیدم که اقلا ده تایش صحیح بود. اجماع علما را هم داریم که همیشه تاریخ همین نظر بوده و نظر مخالفی مطرح نشده است. این از مناقشه برانگیزترین بحث در فقه ما در بحث موضوع شناسی است.
همازاده ادامه داد: وقتی میگوید الف حرام است میرود ببیند عرب آن زمان این واژه الف را به چه معنا به کار میبرده است. لذا دنبال آن میرود که ببیند غنا درباره چه به کار میرفته و چون منابع بسیار کم است لذا اختلاف هم در آن وجود دارد.
وی گفت: پس از بررسی ابتدا به این نتیجه رسیدند که چهچهه در گلو منظور بوده و حرام است. پس از گذر مدتی در حدود یکی دو قرن و بحث و بررسی به این نتیجه رسیدند که آن قواعد و عواقب بعضا غلاظ و شداد آن با این تعریف تناسب ندارد و مستندات آن هم قوی نبوده است.
عضو هیئت علمی مدرسه اسلامی هنر افزود: این دلایل سبب شد بحث کردند و طرب انگیزی را غنا دانستند و اگر بخواهیم آن را ساده کنیم رقص آور بودن را مصداق طرب انگیزی دانستند. باز هم یکی دو قرن بحث شد و عدهای گفتند اصولا چرا رقص را فی نفسه حرام میدانند و مثلا رقص مرد برای مرد و زن برای زن چه حکمی دارد و همین محل بحث شد.
وی در ادامه اظهار داشت: این بحث ادامه دارد تا زمان شیخ انصاری که بحث الصوت اللهوی را مطرح میکند و منظور از صوت آهنگ است یعنی کاری به محتوا ندارد و آهنگ لهوی را اشاره میکند به ایشان اعتراض میکنند که شما مبهمی را با مبهم توضیح داده اید حالا لهو چیست پاسخ میدهند لهو آن است که سبب اعراض از یاد خدا شود سوال میکنند اصولا چرا لهو حرام است.
همازاده ادامه داد: پس از آن دوباره متاخرین تعریف مناسبت داشتن با جلسات عیش و نوش و مختلط داشتن را مطرح میکنندو آهنگی که مال این مجالس است و به این مجالس اختصاص دارد غناست
وی در پایان با اشاره به اینکه این تطور تاریخی در موضوع شناسی غناست که تاکنون ادامه پیدا کرده است. در دوران ما نیز کارهایی شده است مثلا از مکالمه حضرت امام سجاد علیه السلام با عبدالملک مروان تعریف دیگری برای غنا استخراج شده که بنا بر این تعریف غنا آهنگی است که بستر ساز فحشاست. اگر دقت کنید هر تعریف نسبت به قبل موضوع را محدودتر میکند و دامنه بحث تخصیص میخورد.
عصر اسلامی عصر تئوریسینهای موسیقی ایرانی است
پژوهشگر و موسیقیدان بزرگ کشور نیز در این نشست اظهار داشت: عصر اسلامی عصر تئوریسینهای موسیقی ایرانی است.
دکتر مسیح افقه گفت: وقتی علمای ما میگویند باید به عرف مراجعه کرد این حکم سیال است و درست است اما عرف هم نیاز به ارتقا دارد.
وی افزود: بسیاری از علمای ما به فیزیک موسیقی عالم بوده اند در این دوره که تا قرن هشتم ادامه پیدا میکند بیشتر درباره هندسه فیثاغورثی و روابط ریاضی آن در رساله بزرگان وجود دارد. شواهد بسیاری هست که در این عصر بیشتر به فیزیک موسیقی و تئوری موسیقی پرداخته شده است.
این پژوهشگر و موسیقیدان گفت: غیر قابل باور است که در این عرصه فقط از فیزیک موسیقی بتوان یادکرد. اصلا چنین چیزی نیست مثل چینه شناسی است زیرا روابطی بین فیزیک موسیقی و هنر موسیقی وجود داشته که آن روابط هم به شکل سیال حرکت میکند.
وی ادامه داد: باید پذیرفت که عرف جامعه ایرانی اطلاع زیادی از صوت نداشته و امروز هم ندارد یعنی دانستهها بر مبنای بصری بیشتر ثبت شده است. اماحتا در بحث ماندگاری شعر هم صوت نقش داشته است.
افقه افزود: در گذشته کسی که اندک سوادی داشته میتوانسته شعر را بخواند اما غافل بودیم که آن بخش از جامعه که سواد ندارد از طریق دیگری آثار بزرگان را درک و منتقل میکرده و آن موسیقی است و موسیقی کلامی است.
وی در تبیین این سخن اظهار داشت: اگر پیشه وری سواد نداشته و آواز خوشی را شنیده بر اساس سابقه از قبل از اسلام شعر را اینگونه یاد میگرفته اند و برخی شعرای ما هم به این نکته توجه داشته اند.
این پژوهشگر عرصه موسیقی گفت: از یکصد و پنجاه سال پیش موسیقی معاصر ما شروع شده و از همان زمان برخی آن را غنا و حرام میدانسته اند اما اگر موسیقی آن دوره را حتی در مدارس علمیه امروز پخش کنیم خواهید گفت این چه مزخرفی است. این که هیچ چیز ندارد اما در یکصد و پنجاه سال قبل حکمش چنین بود.
وی ادامه داد: باید گفت آگاهی جامعه نسبت به صوت در ۱۵۰ سال اخیر افزایش یافته و چیزی که ۱۵۰ سال قبل حرام بوده امروز حتا حاضر نیستند آن را گوش کنند و فقط محقق یا دانشجوی موسیقی بدون لذت و فقط برای تجزیه و تحلیل و ذکر در پایان نامه و نظایر آن را گوش میکنند.
افقه گفت: این موسیقی ردیفی که ۱۵۰ سال قبل حرام بوده و الان حتا حاضر به شنیدن آن نیستیم هیچ چیزی ندارد. پس ما باید شرایطی را فراهم کنیم که وقتی میخواهیم درباره حلیت موسیقی صحبت کنیم آگاهی عرف درباره موسیقی افزایش یافته باشد.
وی گفت: الان مشکل روی حکم نیست حکم درست است با توجه به فضای فرهنگی و روابط اجتماعی حکم درست است. کاری به مصرف هم نداریم در کشور هشتاد ملیونی دهها سلیقه موسیقایی وجود دارد و امروز در فضای مجازی همه نوع موسیقی یافت میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز اظهار داشت: چگونه است که در ساختار موسیقی ما مکاتب مختلفی تبیین میشود و وقتی از تکنولوژی صحبت میشود هر زمان بخواهیم به این موسیقیها دسترسی داریم الان از بچه تا موزیسین بزرگ همه دسترسی دارند.
وی گفت: فکر میکنم بحث فقه موسیقی را باید به سمت جامعه شناسی فقهی موسیقی ببریم چرا که جامعه ما مثل جامعه غرب نیست که پیش از انقلاب فرانسه موسیقی خوب داشته و کلیسا سفارش موسیقی میداده است ما که چنین سفارشهایی نداشتیم.
افقه گفت: مستندترین موسیقی مذهبی ما در وهله نخست خود قرائت است آن هم اگر قاریان ما سواد موسیقی داشته باشند و بتوانند تجزیه و تحلیل موسیقی کنند که عمدتا من دیده ام در مقابل این پرسش که فلان آیه را در چه دستگاهی میخوانید پاسخی ندارند چون این مساله متخصصی نداشته است.
وی ادامه داد: در این کار نظر ندارند حال چه رسد به آنکه مثلا درباره موسیقی مینی مالیستی نظر دهد آن هم در زمانهای که بچههای دوازده سیزده ساله هم به این موسیقی مینی مالیستی دسترسی دارند.
این پژوهشگر و موسیقیدان در پایان اظهار داشت: باید فقه قبل از اظهار نظر به اندازه یک موسیقیدان موسیقی را مطالعه کنند. در مسیحیت سران کلیسا بر اساس داستانهای دینی سفارش کار به باخ و… میدانند. موسیقی ما آن شرایط اجتماعی را نداشته است.خبرگزاری رضوی