اختصاصی شبکه اجتهاد: اسلام جنگ افروز یا اسلام صلح آفرین؟ این سوالی است که این روزها در بسیاری از مراکز رسانهای جهان و خصوصاً پایگاههای رسانهای و مجازی، در شبکههای اجتماعی و البته از جانب نواندیشان اسلام ستیز مطرح میشود، با تکیه بر برداشتهای غیر متعارف تاریخی و یا تحریف تاریخ به منظور وارونه جلوه دادن حقیقت در پیشگاه وجدانهای بیدار جامعه جوانی که نسبت به جنگ و خونریزی احساس نفرت و انزجار میکند.
اما در تقابل با چنین تهدیدات اعتقادی و هجمههای غیر منصفانه نسبت به تاریخ صدر اسلام و پیوند زدن وقایع تاریخی با تفاسیر مغرضانه غیر منطقی چه تلاشهایی برای نمایان ساختن چهره حقیقی اسلام و پیامبر صلح و دوستی صورت گرفته است؟
گسترش تروریسم با نقاب اسلام در سالهای اخیر و خصوصاً در منطقه خاورمیانه یکی از جدی ترین آسیبهایی است که بر چهره حقیقی و صلح دوست اسلام وارد میشود. گروههایی که خود را مدعی اجرای قوانین اسلامی میدانند و با انجام جنایات غیر انسانی داعیه پیروی از تعالیم اسلامی و تلاش در جهت مبارزه با دشمنان اسلام را دارند.
ظهور گروههای تندرو که متاثر از عقاید انحرافی وهابیت با بازتولیدهای مختلف خود را مظهر عدالت خواهی اسلامی و مجری احکام الهی میدانند بدون تردید تاثیرات نامطلوبی بر اندیشه بسیاری از مسلمانان ناآگاه و البته غیر مسلمانان داشته است.
زمانی که تصویری از یک تروریست وهابی در حال سر بریدن یک انسان منتشر میشود و این جنایتکاران با ذکر نام خدا و حتی با نمایش تصویری از قرآن کریم و یا با شعار لا اله الاالله دست به چنین جنایتهایی میزنند نمیتوان انکار کرد که اولین تاثیر ناشی ازاین اتفاقات تلخ متوجه اسلام و باورهای اسلامی است حال آنکه پیامبر اسلام (ص) مظهر صلح و دوستی است و هیچ تعلقی نسبت به این رفتارهای خشونتامیز غیر انسانی نداشته و همواره در طول زندگی مبارکش پیروان و یارانش را به رعایت اخلاق و جوانمردی حتی در میان جنگ دعوت نموده است.
اما به راستی ریشه این جنایتها و به طور کلی پشتوانه ایدئولوژیک رفتارهای خشونت بار این گروههای تروریستی را باید در کجا جست و جو کرد؟
مخالفان مغرض مکتب اسلامی سعی میکنند جنگهای صدر اسلامی را به خشونتهایامروزی گروههای تروریستی مرتبط سازنداما آیا به راستی اسلام دین خشونت و جنگ است یا صلح و دوستی؟
صبر و استقامت، پیش از هجرت
رسالت پیامبر اکرم (ص) در قلب شبه جزیره عربستان آغاز شد، سرزمینی که در سایه سنتهای خشک و غیر معقول اعراب جاهلی در نازل ترین جایگاه انسانی قرار داشت و پایگاه ظلم و جنایت علیه بشریت به شمار میرفت؛ اما رسول اسلام (ص) در چنین موقعیت جغرافیایی و البته فرهنگی مظهر مهر و عطوفت بود.
تبلیغ آیین اسلام در مکه با زبان منطق و استدلال آغاز شد، و رسول مهربانی حتی در پاسخ به رفتارهای غیر انسانی مشرکان هرگز دست به هیچ اقدام تلافی جویانهای نمیزدند. آن هنگام که ظلم دشمن به بالاترین مرحله رسید پیامبر عدهای از مسلمین را به حبشه هجرت دادند و چندی بعد در کنار عدهای دیگر مجبور به ترک خانه و کاشانه به مقصد شعب ابی طالب شدند تا سخت ترین سال زندگی مبارک آن حضرت همراه با وفات عموی گرامی و همسر فداکارشان در همین زمان رقم بخورد.
با این وجود پیامبر اسلام همچنان حاضر به مقابله همراه با خشونت و تقابل با دشمنان بی رحم نشدند، تا آن روز که مشرکان مکه قصد ترور و قتل پیامبر (ص) را داشتند و جبر زمان و مکان آن حضرت را واداشت به دستور خداوند متعادل و در جهت آغاز مرحله تازهای از تاریخ اسلام به مدینه هجرت کنند.
در طول رسالت پیامبر در شهر مکه هیچ رفتار خشونت باری از جانب مسلمین متوجه مشرکین نبود و علیرغم جنایتهای متعددی که منجر به شهادت بسیاری از یاران پیامبر از جمله یاسر و سمیه گردید رسول اسلام پیروانش را به صبر و آرامش دعوت کردند.
صلح و رافت در مکتب اسلام
با آغاز دوران شکوفایی اسلام در مدینه و در حالی که کلام حق نبی مکرم روز به روز و ساعت به ساعت موجب جذب افراد و قبایل بیشتری به اسلام میگردید، مشرکین از پیشرفت اسلام احساس خطر کردند و جنگهای صدر اسلام آغاز شد.
در تمامی این جنگها سپاه مشرکین دارای اکثریت عددی و تجهیزات نظامی کافی بوده در حالی که مسلمین با تعداد کمتر و تجهیزات نظامی پایین تر وارد میدان کارزار شدند و البته به فضل خداوند در پایان جنگهای صدر اسلام، سپاه پیامبر رحمت سربلند و پیروز بود.
اما در بررسی تاریخی وقایع صدر اسلام نباید از برخی نکات ظریف و مهم که نشان دهنده روحیه صلح دوستی نبی مکرم اسلام است به سادگی گذشت.
اول؛ ۳ جنگ ابتدایی تاریخ اسلام (بدر، احد، خندق) در نزدیکی مدینه واقع شده و این نشان از تهاجم دشمن به سوی پایگاه اسلام دارد.
دوم؛ سپاه اسلام هرگز آغازگر جنگ نبوده و تنها به دفاع از موجودیت خود در برابر کفر و نفاق قرار گرفته است.
سوم؛ بخشش و رافت پیامبر اسلام در برابر اسرای مشرکین، خصوصاً در جنگ بدر. اینکه پیامبر میفرماید هر یک از اسرای مشرکین که به مسلمانان سواد بیاموزد آزاد است در واقع مترقی ترین رفتار رهبر و پیشوای جامعه اسلامی را در آن مقطع تاریخی به وضوح نشان میدهد.
چهارم؛ پیامبر اسلام همواره دنبال صبح و دوستی با مخالفان و حتی دشمنان است. پیمان صلح با یهودیان مدینه و پس از آن صلح معروف حدیبیه به پیشنهاد پیامبر اسلام جاری شد و البته مفاد این پیمان هرگز از جانب مسلمین نقض نشد.
پنجم؛ دستورات و تعالیم پیامبر در نبرد با دشمنان و مراعات انصاف و جوانمردی حتی در میدان جنگ نشان گر مکتب اخلاق مدار اسلام و خوی انسان دوستی پیامبر اسلام به مراعات کرامت انسانی است.
اینکه مسلمانان در فتح مکه بر اساس دستور فرمانده خود حق تعدی به حقوق هیچ شهروندی را ندارند و در برابر بی انصاف ترین و بی رحم ترین دشمنان خود نیز مجاز به انتقام نیستند و حتی حق آزردن گیاهان و جانوران مکه را پیدا نمیکنند نشانه چیست؟
اینکه پیامبر رحمت (ص) غلام هند معروف به وحشی که قاتل حضرت حمزه در جنگ احد بوده را میبخشد نشان گر چیست؟
با اینهمه نباید از خودمان بپرسیم که چگونه مکتب صلح و دوستی از نگاه ابن تیمیه و وهابیت مبدل به خشونت و آدم کشی میشود؟
اسلامی که پیشوایش معاویه و یزید باشد و مجری احکامش عمر سعد و حجاج بن یوسف صدها سال بعد موجب پیدایش تفکر سلفی میشود کهامروز پیامدهای آن در رفتارها و جنایات گروههای تروریستی مدعی اسلام گرایی به وضوح دیده میشود و البته نکته جالب توجه آن است که مویدین این تفکر تنها از فرقههای اسلامی تندروهای اهل سنت بوده اند و به طور مثال رفتارهای خشونتامیز و جنایتهای تندروهای اهل سنت بوده اند و به طور مثال رفتارهای خشونتامیز و جنایتهای ضد بشری در دیگر مکاتب و مذاهب اسلامی به هیچ وجه طرفدار ندارد.
بر این اساس باید گفت تبیین موضع حقیقی اسلام در موضوع جنگ و صلح و خصوصاً رویکرد صلح طلبانه نبی مکرم و اهل بیت (ع) در تاریخ اسلام شناسان معاصر است که در برابر اندیشههای ضداسلامی میبایست چهره حقیقی و خصال نیکوی رسول مهربانیها را در مقابل ناآگاهان فریب خورده جامعه اسلامی و پیروان سایر ادیان در خارج از جامعه اسلامی نمایان سازند.