در کنار اینکه رسالت فقه، کشف قانون است، یک رسالت دیگری به نام طراحی الگوهای فرهنگی و زیستی وجود دارد؛ این رسالت را با توجه به تحولات جامعه و پیچیده شدن جوامع و نیازهایی که پیش آمده برای فقه قائل هستیم.
به گزارش شبکه اجتهاد، نشست «کارآمدی فقه در عرصههای مختلف» با حضور حجتالاسلام علی الهی خراسانی، محقق و پژوهشگر فقه اجتماعی در مدرسه عالی خواهران جامعه المصطفی مشهد برگزار شد. در این کارگاه، حجتالاسلام الهی خراسانی در ابتدا به معنای لغوی و اصطلاحی فقه اشاره کرد و در ادامه به بررسی رسالت فقه پرداخت.
وی به معنای لغوی و اصطلاحی فقه اشاره کرد و گفت: فقه در لغت به معنای علم به شیء، فهم شیء و بصیرت و هوشمندی است؛ در مفردات راغب آمده است که فقه عبارت است از رسیدن به علم پنهان از راه علم آشکار.
فقیه به اعماق و ژرفای مطلب میرسد
الهی خراسانی با خاطرنشان کردن اینکه فقه، شناخت ژرفای مسألهای است، افزود: فقیه کسی است که به اعماق، ژرفا و کنه مطلب میرسد؛ بنابراین فقه از لحاظ لغوی، تنها و مجرد فهم شیء نیست؛ بلکه فهم ژرف و عمیق است.
وی ابراز کرد: از لحاظ اصطلاحی ما باید زمینه تاریخی شکلگیری این اصطلاح را بدانیم و نصوص و روایاتی که از اصطلاح فقه استفاده کرده را بررسی کنیم و ببینیم فقه به چه معناست.
این محقق و پژوهشگر حوزوی افزود: در عرف باورمند به شریعت فقه سه معنا دارد؛ معنای اول بصیرت در امر دین است که دین مجموعهای از معارف الهی، احکام تشریعی و اخلاق است؛ در روایت آمده است که «عَلیکم بِالتفقه فِی دین الله و لا تکونوا اعرابا، بر شما باد به تفقه در دین خدا و چون بیابانیهای بیخبر از احکام الهی نباشید»؛ فقه در اینجا به معنای بصیرت در امر دین است و نه فقط احکام؛ چرا که دین اعم از معارف الهی، احکام تشریعی و اخلاق است.
وی ابراز کرد: معنای دوم اصطلاحی فقه، معرفت به فروع شریعت نسبت به حلال و حرام و عبادات و معاملات است؛ از زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) فقه، بیشتر به این معنا بوده است، چنانچه امام صادق(ع) میفرمایند «من اراد التجاره فلیتفقه فی الدین»، یا امام علی (ع) نیز فرمودند «یا معشر التجار الفقه ثم المتجر».
الهی خراسانی گفت: معنای سوم؛ معرفت فروع شریعت نسبت به ادله آن است؛ بدین معنا که نه تنها باید حلال و حرام را بشناسید؛ بلکه باید نسبت به مسائل مختلف شریعت و فروع حلال و حرام، با توجه به ادله آن، معرفت و شناخت داشته باشید.
وی افزود: این معنا از تفقه و فقیه در عصر زمان امام باقر(ع) به بعد رایج و متبادر بوده است، امام حسن عسگری(ع) میفرمایند «فاما من کان من الفقهاء صائناً لنفسه…» و مقبوله عمر بن حنظله میفرماید «و إن کان الفقیهان عرفا حکمه من الکتاب و السنه…».
عضو شورای سردبیری شبکه اجتهاد گفت: بهترین نمونه، این روایت است که امام صادق(ع) خطاب به ابوحنیفه میپرسند: «أنت فقیه أهل العراق؟ قال: نعم قال: فبم تفتیهم؟ قال: بکتاب الله و سنه نبیه…»؛ در اینجا فقه به مقوله فتوا دادن گره خورده است؛ یعنی فهم احکام شرعی از ادله آن.
اجتهاد، فرآیند علمی و به کارگیری تلاش علمی برای فهم احکام شرعی است
وی با اشاره به اینکه اجتهاد، تلاش علمی در راستای معنای سوم از فقه است، گفت: آنچه ما اجتهاد میگوییم، به معنای فرآیند علمی و به کارگیری تلاش علمی برای فهم احکام شرعی است؛ بنابراین اجتهاد، تلاش علمی در راستای معنای سوم از فقه است. آن چه نیز اکنون نسبت به فقه مصطلح است، همین معنای سوم است.
الهی خراسانی ابراز کرد: ما میخواهیم از دین، برنامه زندگی انسان را کشف کنیم و یک انسان مؤمن را تربیت کنیم؛ در این مسیر نیاز به علوم و دانش داریم، نیاز به علوم اسلامی داریم برای کشف ساحتهای مختلف دین.
این پژوهشگر فقه اجتماعی ادامه داد: ساحتهای مختلف دین در واقع بینش، منش و انگیزش است؛ البته در منش و رفتار، ما ارزش را نیز داریم، بدین معنا که هر رفتاری مبتنی بر ارزشهایی است.
نیاز به علوم برای استخراج از منابع دین
وی گفت: دین میخواهد هم در ساحت بینش که معرفت و اعتقادات و تفکر است، هم در ساحت منش و هم در ساحت انگیزش که احساسات، امیال درونی و مسائل زیبایی شناختی صحبت کند؛ ما نیاز به علم داریم؛ چرا که ما نمیتوانیم بدون علم به سراغ منابع برویم؛ بنابراین به علومی نیاز داریم که به این سه ساحت بپردازد و برنامه را از منابع دین استخراج کند و براساس نظریه و قواعد علمی این استخراج را صورت دهد.
الهی خراسانی با بیان اینکه علم مبتنی بر تلاش علمی، قواعد و نظریههای علمی است، اظهار کرد: ما نسبت به بینش علم کلام، نسبت به منش، علم فقه اسلامی و باید و نباید و قواعد اسلامی را داریم و نسبت به انگیزش، اخلاق اسلامی داریم.
این پژوهشگر فقه اجتماعی افزود: هر کدام از این دانشها، معارفی را تولید میکند، البته این را توجه داشته باشید که ما علومی داریم که منبع شناسی میکنند.
الهی خراسانی همچنین به علوم منبع شناسی اشاره کرد و افزود: منابع ما عبارت است از وحی، سنت، عقل. ما علومی میخواهیم که منبع شناسی کند، علوم منبع شناسی، مانند علوم قرآنی که نسبت به قرآن منبع شناسی میکند، علوم حدیث نسبت به سنت، منبع شناسی میکند، علوم حدیث خود شاخهایی چون درایه الحدیث، رجال الحدیث، فقه الحدیث و علل الحدیث است؛ علوم عقلی، مانند فلسفه که عقل را منبع شناسی میکند، کار علوم اسلامی، نظریههایی مبتنی بر این سه ساحت است.
فقه، قوانین و باید و نبایدهای دین را کشف میکند
وی به وظیفه فقه اشاره کرد و گفت: وظیفه فقه این است که نسبت به رفتار و منش، احکام الهی را کشف میکند، قوانین و باید و نبایدهای دین را کشف میکند و در کنار آن دو دسته علوم وجود دارد که یک دست همین علوم منبع شناسی است، یعنی زمانی که میخواهیم حکم الهی و قانون اسلامی را از منابع استخراج کنیم، باید منابع را بشناسیم و تا حدی علوم قرآنی، علوم حدیث و علوم عقلی را بدانیم.
عضو شورای سردبیری شبکه اجتهاد افزود: اما مستقیمتر و شاید مهمتر در واقع علمی است که روش کشف را به ما یاد میدهد و ما برای کشف، روش نیاز داریم، همانگونه که برای تحقیق و تدریس، روش نیاز داریم و نمیتوانیم بدون قواعد و روش دست به استخراج گزاره علمی بزنیم، آن روشی که به ما آموزش میدهد و یاد میدهد که چطور بتوانیم قانون اسلامی را از منابع دین کشف کنیم، اسم آن اصول فقه است.
این پژوهشگر و محقق حوزوی ابراز کرد: اصول فقه در واقع روشی است برای استنباط حکم شرعی و قانون اسلامی از منابع دینی است.
یک رسالت مهم فقه، کشف قانون است
الهی خراسانی با اشاره به اینکه یک رسالت مهم فقه، کشف قانون است، ادامه داد: که این قوانین، تنها قوانین اجتماعی نیست.
وی به تفاوت اساسی دانش فقه و حقوق اشاره کرد و گفت: در دو ساحت فقه و حقوق با هم متفاوت هستند، منبع فقه، دین است که دین به غیب گره میخورد و منبع حقوق، عرف است. عرف هم به مناسبات و تحولات جوامع گره میخورد.
عضو شورای سردبیری شبکه اجتهاد افزود: حقوق در واقع صرفا به قوانین اجتماعی میاندیشد و خروجی آن، قوانین اجتماعی است؛ اما فقه، قوانین فردی و اجتماعی میاندیشد که قوانین فردی همان امور عبادی است.
دامنه دانش فقه از حقوق وسیع تر است
این پژوهشگر و محقق حوزوی افزود: بنابراین چون منبع این دو متفاوت است، دامنه فقه از حقوق وسیعتر است؛ چرا که منبع آن دین است و دین به ایمان به غیب گره میخورد، یک قانون حقوقی به ایمان به غیب گره نمیخورد، اما یک قانون فقهی کاملا وابسته به ایمان به غیب است؛ بنابراین این تفاوت در دامنه، وابسته به تفاوت در منبع است.
مدرس حوزه علمیه مشهد ابراز کرد: فقه نه تنها برای مناسبات اجتماعی، قوانین اسلامی را کشف میکند؛ بلکه در مناسبات فرد با خود او و فرد با خداوند، قوانینی را برای رشد، تعالی و کمال دارد؛ اما توجه داشته باشید که حقوق اسلامی، همان فقه در زمینه اجتماعی، یعنی سیاست، اقتصاد و فرهنگ است.
وی گفت: در طول تاریخ، فقها تلاش کردند، قوانین اسلام را چه در زمینه فردی و چه در زمینه اجتماعی کشف کنند که ما این تلاشها را در قالب کتاب میبینیم.
رسالت فقه، کشف نظریههای کلان است
این محقق و پژوهشگر حوزوی ابراز کرد: در کنار اینکه رسالت فقه، کشف قانون است، فقه یک رسالت دیگری دارد که که این رسالت دوم را با توجه به تحولات جامعه و پیچیده شدن جوامع و نیازهایی که پیش آمده برای فقه قائل هستیم.
الهی خراسانی افزود: ما از لحاظ اصطلاحی، فقه را شناخت احکام با توجه به ادله تعریف کردیم و معنای لغوی را فهم عمیق گفتیم؛ این رسالتی دومی که برای فقه قائل هستیم، کاملا منطبق بر تعریف لغوی و اصطلاحی است که آن کشف نظریههای کلان است.
وی گفت: ما یکسری قوانین داریم، مانند مواد حقوقی که این قوانین در توضیح المسائل آمده است و گاهی نظریههای علمی داریم که این نظریهها مبتنی بر توصیف، تبیین و پیش بینی علمی است.
عضو شورای سردبیری شبکه اجتهاد گفت: یک نظریه باید از یک وضعیتی در جامعه، توصیف، تحلیل و تبیین کند و بعد بتواند پیشبینی کند و این میتواند در زمینه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی باشد، به طور نمونه در حقوق، نظریه عقود دارید؛ از طریق این نظریه میتوانید قوانینی را تصحیح کنید یا قوانین جدید را استخراج کنید.
فقه نظریههای کلان، یک گرایش جدید فقهی است
این محقق و پژوهشگر حوزوی با طرح این پرسش که فقه نظریههای کلان به چه معناست و روش کشف نظریههای کلان در فقه، چیست؟ گفت: این بحث مفصل و یک گرایش جدید فقهی است.
الهی خراسانی گفت: در زمینه اقتصاد، نظریه پول یا نظریههای اقتصادی دیگری وجود دارد؛ اینجا ما صرفا دنبال قوانین نیستیم؛ بلکه رویکرد کلانتر را داریم.
ارائه نظریه علمی، نیازمند مطالعات و تحقیق میان رشتهای
وی ادامه داد: به طور نمونه در فرهنگ، نظریه پوشش مطرح است، ما دنبال باید و نباید و قوانین در پوشش نیستیم و میخواهیم یک نظریه بدهیم. زمانی که میخواهیم نظریه علمی بدهیم، در اینجا مطالعات و تحقیق ما میان رشتهای میشود، یعنی وقتی میخواهم در مورد حجاب نظریه فقهی بدهیم، یعنی هم میخواهم توصیف کنیم و هم تبیین کنیم و بعد از مرحله نظریه، الگو بدهیم.
الهی خراسانی افزود: ما برای قوانین به رشتههای دیگر نیاز نداریم، اما این میان رشتهای، بدین معناست که من برای نظریه دادن نباید تنها به رشته فقه اکتفا کنم؛ چون یک نظریه، همه جانبه است و تک بعدی نیست و ابعاد مختلف جامعه را باید در نظر بگیریم و بعد از نظریه باید الگو پیشنهاد بدهیم و الگو نگاه کامل به عینیت و خارج دارد.
این محقق و پژوهشگر حوزوی ادامه داد: باید متخصص در رشته فقه باشید، اما جامعه شناسی را هم باید نگاه کنید، مثلا اقتصاد را نیز باید نگاه کنید، مردم شناسی و مطالعات فرهنگی را باید نگاه کنید، بحث مربوط به طراحی مدل و لباس و سبک زندگی را باید نگاه کنید و این مباحث جدید است.
طراحی الگوهای فرهنگی و زیستی
عضو شورای سردبیری شبکه اجتهاد به ساحتهای رسالت فقه اشاره کرد و گفت: کشف قوانین اسلامی، کشف و طراحی نظریههای کلان و طراحی الگوهای فرهنگی و زیستی، ساحتهای رسالت فقه هستند.
وی با طرح این پرسش که چرا این موارد رسالت فقه است؟ افزود: چون اساسا فقه میخواهد زندگی انسان را رشد و کمال ببخشد؛ بنابراین نمیتواند خود را در سطح قوانین محدود کند، به طور نمونه در بحث الگوی شادی، فقه باید آن را طراحی کند.
الهی خراسانی با اشاره به اینکه چون جامعه پیچیده است، ورود به نظریههای کلان، نیاز است، افزود: در ترکیب نظریه و الگو ما تعبیر به فقه نظام میکنیم و سه فقه نظام اقتصادی، فقه نظام سیاسی و فقه نظام فرهنگی نیاز داریم.
یکی از جدیترین عرصههای فقه، پژوهش است
این محقق و پژوهشگر حوزوی ابراز کرد: در زمینه فقه نظام فرهنگی در مورد حجاب یک نظریه فرهنگی میدهیم و بعد یک الگو ارائه میدهیم؛ در مورد فقه نظام فرهنگی نسبت به فقه نظام اقتصادی و سیاسی کار کمتری صورت گرفته است.
عضو شورای سردبیری شبکه اجتهاد در پایان با اشاره به اینکه یکی از جدی ترین عرصههای فقه، پژوهش است، گفت: در زمینه کشف قوانین، فقه ما غنی است، اما در زمینه طراحی و ارائه الگو نیاز به تلاشهای جدی تر داریم./ وسائل