شبکه اجتهاد: در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران طی سالهای اخیر هدف حملات مستقیم و غیرمستقیم رژیم صهیونیستی قرار گرفته و خسارات جانی و مادی سنگینی متحمل شده است، نوع ادبیات و راهبرد دیپلماتیک در مواجهه با این تجاوزات اهمیتی دوچندان یافته است.
تحلیل ادبیات فعلی دیپلماتیک
در نشست اخیر دکتر عراقچی با سفرای کشورهای خارجی، موضع ایران مشروط به توقف حملات دشمن بود: «اگر تجاوز متوقف شود، ما هم حملات خود را متوقف میکنیم».
این ادبیات با شعار راهبردی ایران مبنی بر اینکه «جنگ را دشمن آغاز میکند اما پایانش را ما تعیین میکنیم» در تناقض است.
رژیم صهیونیستی بارها با حملات هدفمند، فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان هستهای و مردم بیدفاع ایران را هدف قرار داده و خسارات جبرانناپذیری وارد کرده است.
در چنین شرایطی، توقف حملات ایران صرفاً در صورت توقف تجاوزات دشمن، نهتنها بازدارندگی لازم را ایجاد نمیکند، بلکه ممکن است دشمن را به تکرار این رفتارها در آینده تشویق کند.
ضرورت بازنگری در راهبرد پاسخ
تجربه نشان داده که رژیم صهیونیستی پس از هر حمله، با اتّکا به حمایتهای بینالمللی، بهسرعت به دنبال آتشبس و کاهش تنش است تا از پاسخ متقابل ایران در امان بماند.
اگر پاسخ ایران صرفاً به چند حمله موشکی محدود و سپس اعلام آتشبس باشد، این چرخه معیوب ادامه خواهد یافت و امنیت ملی ایران همواره در معرض تهدید باقی میماند.
راهبرد اثربخش آن است که ایران تا تحقق ضربات همسطح و حتی بالاتر، حملات را ادامه دهد تا دشمن هزینه واقعی تجاوز را درک کند و بازدارندگی پایدار ایجاد شود.
توصیه راهبردی
ادبیات دیپلماتیک ایران باید با واقعیتهای میدانی و راهبردی منطبق باشد و پیام قاطع بازدارندگی را به دشمن و جامعه بینالمللی ارسال کند.
توقف حملات صرفاً به شرط توقف تجاوز، کافی نیست؛ بلکه باید تا زمانی که هزینههای دشمن از سطح خسارتهای واردشده به ایران فراتر نرفته، پاسخها ادامه یابد.
این رویکرد نهتنها با اصول بازدارندگی همخوانی دارد، بلکه امنیت و منافع ملی ایران را نیز در بلندمدت تضمین میکند.
نتیجه: بازنگری در ادبیات و راهبرد دیپلماتیک ایران، بهویژه در مواجهه با رژیمی که بارها اثبات کرده تنها زبان قدرت را میفهمد، ضرورتی اجتنابناپذیر است. تنها با پاسخ متناسب و فراتر از سطح تجاوز، میتوان امنیت پایدار و بازدارندگی واقعی را رقم زد.
مفهوم «اثخان» در آیه ۴ سوره مبارکه محمد (ص) و تحلیل روایی امام صادق (ع)
آیه ۴ سوره محمد (ص) به یکی از اصول مهم در مواجهه با دشمن در میدان نبرد اشاره دارد. در این آیه، واژه «اثخان» به کار رفته که به معنای شدت بخشیدن و دیکته کردن قدرت بر دشمن است. این مفهوم، جایگاه ویژهای در راهبردهای قرآنی و روایی در مواجهه با دشمنان دارد.
مفهوم لغوی و تفسیری «اثخان»
در زبان عربی، «اثخان» به معنای شدت یافتن و غلبه کامل بر دشمن است (کتاب العین ج۴، ص ۲۴۸)؛ یعنی زمانی که یک طرف نبرد، قدرت و اراده خود را بهطور کامل بر طرف مقابل تحمیل میکند. قرآن در این آیه تأکید میکند که پیش از هرگونه نرمش یا مدارا با دشمن، باید ابتدا قدرت و برتری خود را بهصورت قاطع دیکته کرد.
تحلیل روایی امام صادق (ع) ذیل آیه
امام صادق (ع) در تفسیر این آیه، به ماجرای شهادت زید بن علی (ع) اشاره میفرماید (بحارالانوار، ج۴۶، ص ۱۹۶). ایشان بیان میکنند که علت اصلی شکست و شهادت زید، این بود که لشکریان او پیش از تحقق «اثخان» و دیکته کردن قدرت بر دشمن، به نرمش و مدارا پرداختند. در حالی «انما جعل الله المن بعد الاثخان»؛ یعنی خداوند تنها پس از تحقق اثخان، اجازه نرمش و منت گذاشتن بر دشمن را داده است.
پیام راهبردی آیه و روایت
بر اساس این تحلیل، راهبرد قرآنی و روایی در مواجهه با دشمنی مانند اسرائیل سفاک که به مقابله برخاسته، این است که ابتدا باید با قدرت و قاطعیت بر او غلبه کرد و اراده خود را تحمیل نمود. تنها پس از تحقق این مرحله است که میتوان به نرمش، گذشت یا آزادی اسرا یا به تعبیری حرف از مذاکره و آتش بس زد. اگر این ترتیب رعایت نشود و پیش از اثخان، نرمش به خرج داده شود، نتیجه آن میتواند جسورتر شدن دشمن و تکرار حملات از سوی او باشد؛ همانگونه که در واقعه شهادت زید بن علی (ع) رخ داد.
جمعبندی: آیه ۴ سوره محمد (ص) و تفسیر امام صادق (ع) بر اهمیت تقدم اثخان بر من (نرمش) تأکید دارند. این آموزه، نه تنها در عرصه نظامی بلکه در سیاست و مدیریت بحران نیز کاربرد دارد: ابتدا باید اقتدار و توان خود را به اثبات رساند و سپس، در صورت لزوم، به مدارا و نرمش پرداخت تا بازدارندگی و امنیت پایدار تأمین گردد.
منبع: پژوهشگاه فقه نظام