شبکه اجتهاد: در فضای اختناق و تقیّۀ دوران عباسی و به ویژه با سیاستی که مأمون در پیش گرفت و وانمود میکرد رابطۀ محبّانه و دوستانهای با آل علی و امامان شیعه دارد و دخترش را نیز به ازدواج امام جواد(علیهالسلام) در آورد و با توجه به جوانسالی امام سعی داشت ایشان را فریفتۀ زرق و برق دستگاه خلافت نشان دهد، امام جواد(علیهالسلام) در این شرایط چگونه مواضع خود را بیان مینمود؟
موضعگیریها و اظهارات اهل بیت در برابر حاکمان جائر همواره از ابتدا به گونهای بود که نشان میداد حضور برخی از آنان از جمله امام جواد و پدرشان امام رضا(علیهما السلام) در دربار حاکمان وقت و ایجاد ارتباط خانوادگی، تنها و تنها ارتباطی فیزیکی و از روی اجبار بوده است، نه داوطلبانه و به دلخواه ائمه.
یکی از اقدامات امام جواد(علیهالسلام) در راستای تبرّی از ظلم دستگاه خلافت عباسیان و باطل نمودن سیاست آنها در نزدیک نشان دادن امام به دستگاه خلافت و با توجه به تظاهر عباسیان به محبت علی بن ابی طالب(علیهالسلام)، این بود که با نقل احادیثی از جدشان امیرالمؤمنین(علیهالسلام) روح ظالم ستیزی را در متن جامعه به جوشش در میآورد و مسلمانان را بر ضرورت دوری از ستمگران و مستکبران و همدلی نداشتن با آنها و رویگردانی از آنان فرا میخواند.
از جملۀ آن احادیث اینکه:
«ستمگر و یاورش و آنکه به ستمگری او خشنود باشد، در گناه شریکند.»
«الْعامِلُ بِالظُّلْمِ، وَالْمُعینُ لَهُ، وَالرّاضى بِهِ شُرَکاءٌ.»۱
و در حدیث دیگر به نقل از جدشان فرمود:
«هرکه کار زشتی را نیکو و پسندیده بخواند در آن زشتی شریک خواهد بود.»
«مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبیحاً کانَ شَریکاً فیهِ.»۲
همچنین سخن امیرالمؤمنین(علیهالسلام) به ابوذر، آنگاه که فرمود:
«ای ابوذر! تو برای خدا خشمگین شدی و امید به او دار. این قوم به خاطر دنیای خود از تو بیمناک شدند و تو از آنان بر آخرت خویش ترسیدی،… و به خدا سوگند اگر راه آسمانها و زمین بر بندهای بسته شود و او تقوای الهی در پیش گیرد، خدای متعال راهی پیش روی او میگشاید. جز با حق انس نگیر و جز از باطل گریزان و بیمناک نباش».
«یَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّکَ غَضِبْتَ للهِ فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَه. إِنَّ الْقَوْمَ خَافُوکَ عَلَى دُنْیَاهُمْ وخِفْتَهُمْ عَلَى دِینِکَ… ولَوْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ والأَرَضِینَ کَانَتَا عَلَى عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اتَّقَى اللهَ لَجَعَلَ اللهُ لَه مِنْهُمَا مَخْرَجاً. لَا یُؤْنِسَنَّکَ إِلَّا الْحَقُّ ولَا یُوحِشَنَّکَ إِلَّا الْبَاطِلُ…»۳
از دیگر رهنمودهای امام جواد(علیهالسلام) این بود که حقیقت پیروی از منحرفان و دغلبازان را بیان فرمود که:
«هرکه به سخنان گویندهای گوش فرا دهد به یقین او را بندگی کرده است؛ پس اگر گوینده از سوی خدا باشد خدا را بندگی کرده و اگر از زبان ابلیس سخن بگوید، سر به راه بندگی شیطان نهاده است.»
«مَنْ أصْغى إلى ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللهِ فَقَدْ عَبَدَ اللهَ، وَ إنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إبلیس فَقَدْ عَبَدَ إبلیسَ.»۴
نیز حضرت به منظور نفی همه جانبه ستمگران و محکوم کردن رفتارشان، مفهوم «دینداری» را از زبان حضرت حق -که در قالب حدیث قدسی بیان شده-، چنین تشریح نمود:
«خدا به یکی از پیامبران وحی فرمود که: زُهدورزیَت در دنیا برایت آسایشِ زودرس در پی دارد، و بریدن از هر چیز و پیوستن به من، تو را عزت و احترام میبخشد. اما! آیا برای من با دشمنانم دشمنی و با دوستانم دوستی نمودهای!؟»
«أَوْحَى اللهُ إِلَى بَعْضِ اْلأَنْبِیَاءِ: أَمَّا زُهْدُکَ فِی الدُّنْیَا فَتُعَجِّلُکَ الرَّاحَهَ, وَأَمَّا انْقِطَاعُکَ إِلَیَّ فَیُعَزِّزُکَ بِیّ، وَلَکِنْ! هَلْ عَادَیْتَ لِی عَدُوَّاً وَوَالَیْتَ لِی وَلِیَّاً!؟»۵
با این روایت، امام جواد(علیهالسلام) روشن نمود که حقیقتِ زهد و عبادت و دینداری همان اصل نهم و دهم فروع دین، یعنی تولّی و تبرّی در راه خداست که انسان برای خدا (و نه برای کسب شهرت) با کسانی که بر خلق خدا ستم میکنند دشمنی کند، و دوست و یاور بندگان خدا و حق پرستان باشد.
مجموعۀ مصاحبهها: ۸۱۹ – ۸۲۱.
ــــــــــــــــــــ
۱❋ کشف الغمه ۳: ۱۴۰.
۲❋ کشف الغمه ۳: ۱۴۱.
۳❋ نهج البلاغه (صالح)، خ۱۳۰، ص۱۸۸.
۴❋ الکافی ۶: ۴۳۴، ح۲۴.
۵❋ تحف العقول: ۴۵۵.