شبکه اجتهاد: مباحث دینی بسیار دقیق است؛ بد فهمی و بیدقتی در مفاهیم و واژههای فقهی و اخلاقی و اعتقادی میتواند به فرهنگ دینی آسیب بزند. در ضمن انسان نباید با نظر شخصی و غیر علمی نظر دهد و منابع قرآن و سنت و منابع عالمان وارسته را باید مطالعه دقیق کرد و سپس نظر داد.
حاصل منابع اسلامی در خصوص عفت و حجاب این است:
عفت و حجاب نه مترادفند و نه مصداق واحدی الزاما دارند هر چند میتوانند مصداق واحدی داشته باشند یا نداشته باشند و حتی لازم و ملزوم عقلی یا عرفی نیستند. هر چند بیشک، حجابی که زاییده حیا باشد عامل مهمی برای عفاف و خویشتن داری در شهوت در برابر نامحرم خواهد بود.
به عبارت دیگر آنچه زمینه درونی عفاف است، حیا میباشد و حجاب به عنوان یک عامل فردی و اجتماعی به همراه حیا، زمینه ساز مهمی برای عفاف فردی و اجتماعی است. عزیزان دقت کنند بین زمینه سازی با لازم و ملزوم یا ترادف، تفاوت جدی وجود دارد.
حجاب عبارت از پوشش شرعی است. عفت یک فضیلت درونی و اخلاقی و حالتی در نفس انسانی به معنای پاکدامنی و خویشتن داری در برابر غلبه شهوات در انجام محرمات است که ظهور خارجی دارد. بنابراین زنی که در برابر مرد نامحرم پاکدامنی ورزد عفیف نامیده می شود گاهی در کنار عفت جنسی از عفت زبانی و عفت مالی هم سخن گفته شده است.
به عبارت دیگر عفت جنسی یعنی شهوت در کنترل نفس عاقله و مطمئنه قرار گرفتن و حد وسط و اعتدال بین شره و خمودگی است.
عفت در قرآن دو بار به معنای عفت مالی و دو بار به معنای عفت جنسی بکار رفته است. جالب در آیه ۶۰ سوره نور زنان سالمند مکلف به رعایت حجاب نشدند، ولی به رعایت عفاف و عدم تبرج مکلف شدهاند.
حال که معلوم شد عفاف و حجاب دو مقوله متفاوت است، پس بیشک در خصوص این دو مقوله، دو نوع حکمرانی فرهنگی میطلبد.
بنابراین وقتی جامعه گرفتار بیحجابی است ولی عمده زنان بیحجاب، عفیف هستند؛ حکمرانی فرهنگی اقتضا میکند سیاستگذاری و تنظیمگری و راهبری و نظارت را بر بیحجابی متمرکز شود و حجاب با مقوله عفاف خلط نشود.
متاسفانه عدهای دلسوزانه مرتب این دو مقوله را کنار هم و مترادف بیان میکنند که هم باعث بیتدبیری فرهنگی و ضعف حکمرانی فرهنگی میشود وهم وضعیت جامعه در امر حجاب، بدتر خواهد شد.
نکته مهم دیگر اینکه جمعی از دلسوزان امر حجاب، فنآورانه با طرحهای بیت الزهرا، نیلوفرانه، بینهایت و… توفیقات خوبی بدست آوردند.
ای کاش آنان که فقط نقد میکنند و بیانیه میدهند و حاشیه نویسی میکنند، به صورت میدانی با روشهای درست به عقلانیتسازی حجاب بپردازند تا دختران امروزی باورمند به سوی حجاب بروند.
دقت کنیم دختران امروز با دختران دیروز تفاوت اساسی دارند. دختران دیروز بیشتر متاثر از سنتهای خانوادگی و بومی و اجتماعی بودند، اما زیست جهان دختران امروز تا حدودی سنت گریز گاه سنت ستیزند و باید مقولهها را برای آنها، عقلانی سازی کنیم.
این سخن کمترین شامل دختران و نوههای من و شما هم میشود. دیگر نمیتوان با ادبیات دیروز با دختران امروز سخن گفت و نتیجه گرفت.والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته