شبکه اجتهاد: اختلاف در تعیین روز عید فطر اختلاف اساسی و در اصول دین نیست تا از آن برداشت به اختلاف میان فقها شود. این اختلاف نه بر اساس عدم اعتماد مراجع به یکدیگر بلکه بر اساس اختلاف در مبنای فقهی است.
۱- اختلاف در فقه مانند هر علم دیگری وجود دارد؛ کما اینکه در مراجعه به پزشکان میبینیم یکی دارو تجویز میکند و دیگری راه درمان را در عمل جراحی میبیند و مردم هیچ گاه از آن تعبیر به دعوا بین اطبا نمیکنند.
۲- اختلاف در تعیین روز عید فطر اختلاف اساسی و در اصول دین نیست تا از آن برداشت به اختلاف میان فقها شود. بله اصل روزه داری امری اساسی و از اصول اسلام است و همه مراجع در این زمینه نظر یکسانی دارند.
۳- این اختلاف نه بر اساس عدم اعتماد مراجع به یکدیگر بلکه بر اساس اختلاف در مبنای فقهی است؛ که یکی شب مشترک یا چشم مسلح را قبول دارد و دیگری نه.
۴- اینکه علت این اختلافِ مبنا چیست بحث مفصلی میطلبد اما اگر کسی اندک اطلاعات و معلوماتی در فقه داشته باشد میداند دلایل و استدلالهای طرفین متقن، قوی و بر اساس اصول و مبانی مشخص و معین است.
۵- روزه دو بُعد دارد؛ یکی فردی و دیگری اجتماعی. در بعد فردی هرکسی به فتوای مرجع تقلید خود عمل میکند و فردا (یکشنبه) را روزه میگیرد یا نمیگیرد؛ اما در بعد اجتماعی طبیعی است که باید یک نظر در جامعه و کشور حاکم شود و چه مبنایی بهتر از مبنای ولی فقیه در هر زمان.
۶- بر خلاف آنچه برخی میخواهند القا کنند که این اختلافات در ایران است در حوزه نجف هم این تفاوت مبنا وجود دارد. آیتالله سیستانی و آیتالله مدرسی فردا را سیام رمضان و آیتالله بشیر نجفی فردا را عید اعلام کردهاند.
۷- و نکته آخر اینکه اثبات اول ماه امری تقلیدی نیست؛ بله در مبانی باید طبق نظر مرجع تقلید عمل کرد مثل این که رویت با ابزار را قبول داشته باشد یا نه؟
نویسنده: مرتضی سعیدی نجفی، عضو ستاد استهلال و دانش آموخته حوزه علمی قم
حکم حاکم شرع تنها زمانی معتبر است که ادله و مستندات آن مبنای صحیح داشته و علم به خلاف آن محرز نشود.در باب رویت هلال هم حتی اگر حاکم شرع حکم به ثبوت رویت هلال از طریق چشم مسلح کند مکلفی که مرجع تقلیدش رویت با چشم مسلح را معتبر نمیداند این حکم برای او نافذ نیست. و نکته آخر اینکه اکثریت قاطع مراجع تقلید شیعه در گذشته و حال رویت با چشم غیر مسلح را معتبر می دانند و بر خلاف نظر نویسنده محترم ظهور روایات و آیات در این زمینه کاملا مشخص است.
خدمت آقای حسنی بزگوار
این مثالی که شما در مورد زمان رهبری امام فرمودید به کلی از محل بحث ما خارج هست. چون اون مثالی که شما فرمودید در مورد اول ماه رمضان هست. این فرق میکنه با زمان عید فطر که دوارن بین محذورین، یعنی دوران بین روزه حلال و روزه حرام هست، یعنی اگر عید باشد روزه گرفتن حرام هست و اگر آخر ماه رمضان باشد روزه گرفتن واجب است. در اینجا هیچ فقیهی نمیتواند مبنای فقهی خود را زیر پا بگذارد، چون مبتلای به فسق می شود، نمی تواند مسئله ای که برای خودش ثابت شده رو زیر پا بگذارد ، حالا فرقی نمی کند که رهبر انقلاب باشد یا هر کدوم از مراجع بزرگوار دیگه. واصلا حساسیت عید فطر برای همین هست. واقعیتش اینه که هیچ مرجعی نمیتونه بر مرجع دیگه مراجعه کنه مگر از این جهت که مثلا مرجع تقلیدی اطمینان پیدا کنه به خبری که برای مرجع دیگه اثبات رویت هلال کرده است. راهکار این مسئله یا مرجعیت واحد هست یعنی یک مرجع بیشتر نداشته باشیم مثل زمان آقای بروجردی، یا اینکه یک شورای استهلال تشکیل بشه که مورد قبول همه مراجع تقلید باشه. ولی در این موردی که امسال پیش اومده که بحث رویت با چشم مسلح با غیر مسلحه دیگه هیچ کاریش نمیشه کرد، چون اختلاف فتواست و هر کدوم از مراجع بزرگوار هم مثل رهبر انقلاب اطمینان به درستی نظر خودشون دارن، و نمیتونند تخطی کنند. لذا هیچ راهی نیست جز اینکه مردم توجیه بشن. مگر اینکه یک زمانی بیاد که مرجعیت واحد داشته باشیم که بعید میدونم دیگه چنین اتفاقی بیفته.
در عین احترام به نظر تمامی اعزه
در جامعه ایران که حداقل ۵ مرجع مسلم و معروف وجود دارد، مقدم کردن نظر یک مرجع بر تمامی مراجع دیگر، امر غیر قابل قبولی است.
در اینگونه موارد، ادعای اینکه «رهبر جامعه اسلامی، حاکم شرع است، پس باید نظر او مدنظر قرار بگیرد» بی معناست، چون آقایانی که با اصطلاحات فقهاء آشنایی داشته باشند میدانند که حاکم شرع، شامل تمامی مجتهدین جامع الشرایط میشود، نه فقط یک مرجع که رهبر سیاسی یک جامعه اسلامی باشد.
بنابراین، اینکه بخواهیم روز عید فطر را تنها با نظر یک مرجع بزرگوار تنظیم نماییم وجهی ندارد.
خب پس چه کنیم؟
یک راه حل، نظر اغلب مراجع است که پیشنهاد بعضی همچون آقای مکارم بود، یعنی از بین پنج مرجع، اگر چهار مرجع یک نظر را میگفتند، آن روز را عید قرار دهیم. (یعنی از باب ضرورت مجبور میشویم که نظر آن مرجع دیگر را ترتیب اثر ندهیم.)
راه حل دیگر، تفهیم اختلاف فقها در مسئله رویت هلال به مردم است و در نتیجه میتوان به مردم گفت که طبق نظر این آقایان این روز نماز برگزار میشود و طبق نظر آن آقایان آن روز عید برگزار میشود. در این صورت دیگر شائبه های اختلاف سیاسی از بین میرود و مردم متوجه میشوند که مسئله اختلاف رویت هلال هم مانند خیلی مسائل دیگر، صرف یک بحث فقهی است.
اما اینکه بگوئیم: نظر اعلم مد نظر قرار بگیرد هم صحیح نیست؛ چون همانگونه که دوستان گفتند، اعلم از نظر هر شخصی یکی از مراجع بزرگوار است.
جناب آقا سید عزیز
سلام علیکم
ضمن تشکر از توجهی که به مطلب بنده نموده و برآن حاشیه زدید پیرامون آن چون اطالۀ کلام شده و بحثی است به قول خودتان فقهی و علمی لذا وارد آن نمی شوم اما اینکه نوشته اید مرجع باید به ولی فقیه مراجعه کند نه بالعکس من فقط من باب یادآوری می گویم در خصوص رؤیت هلال سیرۀ امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) این بود که گرچه خود اعلم در فقیه و …. بودند اما به نظر سایر مراجع معظم تقلید هم احترام گذاشته و نظرشان را جویا می شدند و حتی اگر مخالف نظر خودشان بود آن را می گفتند اعلامک کنند از جمله می توان به اول ماه مبارک رمضان که در تیر ماه سال ۱۳۶۰ واقع شده بود و رهبر فقید انقلاب اسلامی یوم الشک اعلام کردند اما فردای آن روز شهادت و نظر مرحوم آیت الله العظمی آقای گلپایگانی (رحمهالله علیه) را در خصوص اول ماه پذیرفته و در رسانه ها اعلام کردند.
ان شاءالله زمانی برسد که شورای مرجعیت تشکیل و نظر واحد مراجع در خصوص همۀ ماهها اعلام شود نه فقط اول ماه مبارک رمضان یا اول ماه شوال المکرم.
التماس دعا
خدمت آقای حسنی که کامنت نوشته اند عرض کنم که :
چه حرف عجیبی فرموده اید
شما فرض حتمی بر این مسئله کرده اید که ولی فقیه اعلم نیست. خب اشکالی نداره که شما این نظر رو داشته باشید ولی دوست عزیز! نظر همه مثل نظر شما نیست. شاید بعضی ها نظر دیگری داشته باشن، و ولی فقیه را اعلم بدانند، مثل آیت اللله سید جعفر کریمی که مورد احترام علما هم بودند، و مصاحبه با ایشان در همین سایت آمده است.
نکته دیگر اینکه همان طور که گفته شده است وظاهرا شما دقت نکرده اید این مسئله استنباطی و ا جتهادی است، در این جور مسائل که یک فقیه نمی تواند به فقیه دیگر مراجعه کند، چون معنای اجتهاد اصلا همین است.
نکته سوم اینکه اگر هم قرار باشد که فقیهی به فقیه دیگر مراجعه کند این مراجع بزرگوار هستن که باید با ولی فقیه هماهنگ بشن نه برعکس، چون این مسئله جنبه اجتماعی دارد.
نکته بعدی هم اینکه اصلا بین خود همان مراحع بزرگوار هم اختلافات طبیعی فقهی وجود دارد که اشکالی هم ندارد. خب ولی فقیه با کدامشان باید هماهنگ بشود؟
احسنت مطلب خوبی بود
در جواب این دوست که گفتند ولی فقیه به اعلم مراجعه کند:
اولا اگر اعلم معین بود که انقدر رساله و مرجع نداشتیم. حداکثر میشه گفت اعلم در بین دو سه یا چهار نفر منحصر است. ولی تعیین اش مشکله
ثانیا شاید خود ولی فقیه اعلم باشه
وقتی فتوای فقیهی اعلم با ولی فقیه در مبنا مختلف است و یکی چشم مسلح را قبول ندارد و دیگر قبول دارد که نمی توان بین آنها جمع نمود. خوب است ولی فقیه به اعلم زمان مراجعه و نظر ایشان را محترم شمرده و ملاک عمل قرار می داد تا این همه اختلاف پیش نیاید.