رئیس شورای حوزه علمیه تهران گفت: گاهی بعضی پیشنهاد «فتوای شورایی» یا احیاناً «قضای شورایی» میدهند این محل تأمل است و بسا براساس ادله نتوان فتوای شورایی را پذیرفت. این که چند نفر جمع شوند باهم توافق کنند و مصلحتی فتوا بدهند، فتوا نیست، چرا که فتوا قائم به معرفت است و هر فردی باید به معرفت برسد.
به گزارش شبکه اجتهاد، آیتالله علیاکبر رشاد، در آغاز درس خارج خود در حوزه علمیه امام رضا(ع) تهران، با اشاره به روایت امیرالمؤمنین امام علی(ع) که فرمودند «وَمَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْیهِ هَلَک، وَمَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَکهَا فِی عُقُولِهَا» اظهار داشت: «استبداد رأی» یکی از آفات شخصیت و وصول به حقیقت و از عوامل هلاکت است.
رئیس شورای حوزه علمیه استان تهران در تفسیر فراز ««وَمَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْیهِ هَلَک» از روایت امیرالمومنین(ع)، افزود: در کلمات نورانی امیرالمؤمنین(ع) این فقر هست که فرمودند «وَمَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْیهِ هَلَک» آنکس که در رأی خودش تصلب داشته باشد. استبداد به معنای طلب بُدیت و سرسختی نشان دادن است یعنی کسی که انعطاف ندارد و حاضر نیست حرف دیگری را بشنود، خیال میکند رای او وحی مُنزل است، استبداد رأی دارد، بر رأی خود متصلّبانه و متحجرانه پای میفشارد و رأی خودش را لابد و لاجرم میداند و بلاشک و بلا رأی میپندارد، چنین کسی دچار هلاکت میشود. اینجور کسی نهایتاً به مقصود و به مقصد دست نخواهد یافت، اگر در پی کشف حقیقت است، حقیقت شکار چنین کسی نخواهد شد.
ارزش مشاوره
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در تفسیر فراز کلام نورانی امیرالمومنین(ع) «وَمَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَکهَا فِی عُقُولِهَا»، ادامه داد: هر آن که با دیگران مشاوره و رایزینی کند، در واقع عقل آنها را به مشارکت میخواند و به خدمت میگیرد و به تعبیری در عقل آنها شریک خواهد شد، این مشاوره سبب میشود که انسان عقول دیگران را گویی به نفع خودش مصادره کند و از این ظرفیتی که دیگران دارند، به سود خویش بهره ببرد.
وی اضافه کرد: «شَاوَرَ الرِّجَالَ» منظور جنسیت نیست، یعنی اگر با سایر انسانهای مشورت کند، میشود «شَارَکهَا فِی عُقُولِهَا». این از اوصاف بسیار ارزشمند است که هم در مقام نظر بسیار کارآمد است و هم در باب عمل بسیار نجاتبخش. گاه ما به این امر بسیار مهم و ارزشمند کماعتنا هستیم.
در مسائل علمی مصرّیم بر حجیت اجماع
تولیت حوزه علمیه امام رضا(ع) تهران در تکمیل سخنان خود اظهار کرد: در مسائل علمی مصریم بر حجیت اجماع، این به بدان معناست که عقول رجال قبل از ما به این مطلب رسیدهاند هرچند که ما بهعنوان شیعه برای اجماع حجت ذاتی قائل نیستیم و معتقدیم که چون به نحوی از انحاء رأی امام و نظر امام دخیل در اجماع هست، حجت است، اما بههرحال اصرار داریم که اجماع حجت است و این که اصرار داریم در مقام بحث اگر انسان میخواهد راجع به یک فرع فقهی نظر بدهد، باید آراء دیگران را ببیند که خیلی سنت درستی است، یا ما طلبهها سنت مباحثه را داریم که باید درسها را با دیگری در یک حلقه به بحث گذاشت، اینها سنتهای خوبی است که داریم.
سنتهای فراموش شده!!
رشاد بیان کرد: البته بعضی از سنتها را هم نداریم، سنتهایی که میتواند از همین قبیل باشد و بلکه از این نمونهها کارآمدتر و سودمندتر باشند، مثلاً اینکه بزرگان باهم ملاقات علمی داشته باشند، این سنت را نداریم و این که مراجع عظام و اعاظم حوزه باهم ملاقاتهای برنامهریزیشده، منظم، منسجم، تدبیر شدهای وجود داشته باشد که همدیگر را بینند و گعده علمی داشته باشند. تا قبل از احراز چنین شأنی، بسا حلقات مباحثه برقرار باشد و بهاصطلاح متعارف هست که در واقع گفته میشود بحث کمپانی؛ فضلاء و فقهای حتی برجسته که خود هر یک مدرّس سطوح عالی و درس خارج هستند، حلقه مباحثه کمپانی دارند این سنت خوبی است، ولی زمانی که بیشتر به چنین حلقههایی نیاز هست، این سنت ترک میشود.
لزوم هم اندیشی علمایی
وی تصریح کرد: زمانی که بزرگان ما مبدأ فتوا میشوند، مقلد پیدا میکنند و مسائل مورد اطلاع مردم به آنها ارجاع میشود و باید نسبت به آنها رأی بدهند، اینجا به چنین جمع شدنهایی و تشکیل چنین حلقههایی و ترتیب چنین گعدههایی نیازمندترند، ولی چنین سنتی را نداریم و ملاقات دو مرجع در یک حوزه و در یک شهر، یک اتفاق قلمداد میشود. آنقدر این اتفاق کم میافتد که وقتی رخ میدهد بهعنوان یک اتفاق نادر قلمداد میشود و در گذشته اینجور بود که بین طلبهها منعکس میشد و حتی الآن هم خبری میشود که یکی از مراجع عظام با یکی دیگرشان ملاقات کردند.
رئیس شورای حوزه علمیه تهران افزود: ما شاید شأنمان نباشد که چنین چیزی را عرض کنیم، ولی بهعنوان تقاضا میتوانیم تمنا کنیم که چقدر خوب است در مسائل خطیر، حساس و سرنوشتساز و همچنین در مسائل علمی بزرگان همدیگر را ببینند و باهم مباحثه کنند.
فتوا قائم به معرفت فقیه است، نه مصلحت
رشاد اظهار کرد: این که گاهی بعضی پیشنهاد فتوای شورایی یا احیاناً قضای شورایی میدهند این محل تأمل است و بسا بر اساس ادله نتوان فتوای شورایی را پذیرفت، فتوا قائم به معرفت است و نه مصلحت. این که چند نفر جمع شوند باهم توافق کنند و مصلحتی فتوا بدهند، فتوا نیست، چرا که فتوا قائم به معرفت است و هر فردی باید به معرفت برسد، این پیشنهاد خامی است که بعضیها ارائه میکنند، ولی اینکه تنی چند از صاحبان فتوا همدیگر هر از چندی ببینند و در بعضی از مسائلی که لازم است از آراء هم مطلع باشند و باهم گفتوگو کنند، تضارب کنند، بر رأی همدیگر تأثیر بگذارند، آرا به هم نزدیک شود یا هر کی هر رأیی میدهد ناظر به رأی دیگری باشد، این بسیار میتواند پربرکت باشد و چنین رسمی را در روزگار ما نداریم و متأسفانه این سنت احیاناً در گذشته هم بوده، امروز دیگر رایج نیست.
مراجعه به آرای گذشتگان لازم است و مراجعه به آرای معاصرین لازمتر
وی با اشاره مجدد به فراز «وَمَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَکهَا فِی عُقُولِهَا» کلام نورانی امیرالمومنینی(ع)، بیان داشت: به هرحال همانطور که مراجعه به آرای گذشتگان لازم است، مراجعه به آرای معاصرین لازمتر است، چون در ظرف واحد دارند فکر میکنند و بسا همانطور که عدم مراجعه و فحص کامل در مصادر و منابع احیاناً فتوای صادرشده را ممکن است مخدوش کند و احیاناً در حجتش تردید کنیم که آیا همه ادله را دیده یا ندیده و همانطوری که ندیدن رأی دیگران از پیشینیان و سلف بسا به توان گفت فتوا و رأی را مخدوش میکند، چراکه احتمال دارد نکتهای از سلف باشد که اگر دیده شود، رأی عوض شود. اشکالی ندارد کسی بگویید اگر آرای معاصرین را اشراف نداشته باشیم بسا در حکمان است که باید ما فحص کامل از مدارک و اطلاع کامل از آرا نداریم و همانطور که حجت چنین فتاوایی میتواند زیر سؤال برود، فتوای بی آن که که مطلع باشیم از آرای معاصرین درحالیکه حضور معاصرین در ظرف مشترک و شرایط واحد است و قهراً فتوای آنها بهعنوان فقهای زنده تعیینکنندهتر و تأثیرگذارتر است در فتوای فقیه حی دیگر و بسا اگر کسی جرأت کند بگوید در صورت این که فتوا و رأی فقیه معاصر دیگر، احتمال معقول داده شود، اگر شنیده شود رأی عوض میشود، بدون شنیدن چنین رأیی، فتوا دادن بسا حجت چنین فتوایی زیر سؤال میبرد.
رئیس شورای حوزه علمیه استان تهران در پایان تصریح کرد: این مسئله بسیار مهم است. این کلام امیرالمؤمنین(ع) است، از دیگر اقشار، مقامات سیاسی و تا نخبگان و توده مردم، خود علما و زعمای دین دینی باید به آن عمل کنند. «وَمَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْیهِ هَلَک، وَمَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَکهَا فِی عُقُولِهَا». حوزه